میلاد جلیل زاده، خبرنگار:حواشی سینما و بهطور کلیتر صنعت فیلمسازی در ایران بسیار پررنگتر از متن کار شده است و زیست در حاشیه به صرفهتر از آرام ماندن و تمرکز روی فعالیت هنری به نظر میرسد.
*رشد سرطانی پدیده سلبریتیسم و تحلیل رفتن متن واقعی کار هنری در سینمای ایران، باعث به وجود آمدن وضعیت بغرنج و پیچیدهای شده است.
* سقف رشد بازیگری در متن فعالیت سینمایی بسیار کوتاه است بخصوص هنرپیشه ای که دورانی در اوج بود و حالا دوره اش به پایان رسیده است پس حاشیه سازی برای دوباره دیدن شدن او مسکن خوبی است .
*جراحیهای زیبایی روی فک و گونه و بینی و انواع پروتزها که در چهره بعضی از خانمهای بازیگر با سن و سال نسبتا بالا دیده میشود، نشان میدهند که این افراد به لحاظ روانشناختی آمادگی رویارویی با دوران افول و پایین آمدن از پلکان آسمان شهرت، بهعنوان ستارهای که روزی میدرخشید و تصویرش روی جلد مجلات چشم رهگذران را میدزدید نیستند.
*وقتی هنرپیشهای برای افتتاح یک فروشگاه، به پاساژی در تهران میرود، خیل جمعیتی که دیوانهوار دورش حلقه زدهاند و برایش غش و ضعف میکنند، یک دستمایه خبری چندروزه برای رسانهها فراهم میکند اما خود آن هنرپیشه میداند که هم حضور و شلوغبازی این جماعت تا حدود زیادی سازماندهی شده است و هم میداند که مخالفان چنین وضع زرد و مبتذلی بهانهای برای اجتماع و ابراز وجود ندارند وگرنه بدون مبالغه صدها هزار برابر بیشتر از این جمعیت چندصد نفره بودند.
*مشکــــل ما در فضــای فرهنگـــی و هنری ایران این است که با تورم بیش از حد حاشیه، از ابتدای سال ۱۴۰۱ این وضعیت را بین تعدادی از هنرپیشههای خانم در جنبش «میتو» شاهد بودیم. بحث تعرضاتی که در پشت صحنه سینما به بعضی از بانوان میشود و عمدتا شامل عوامل میانی و نه ستارههای مشهور بوده است، بحثی است که مستقلا میشود آن را پی گرفت، اما کاملا روشن بود که عدهای از ستارههای افولکرده دارند از این بهانه برای مطرح کردن مجدد خودشان سوءاستفاده میکنند و این حتی اعتراض بسیاری از خانمهایی که در سینما کار میکنند یا حتی ابتدا به این جنبش پیوسته بودند را برانگیخت.
* ماجراهایی پس از مرگ خانم مهسا امینی بهانهای بزرگتر و مهمتر را فراهم کرد که فراتر از ستارههای زن افولکرده میتوانست مردها را هم در حاشیهسازی به بازی بگیرد و غیر از این، کسانی را هم به بازی راه بدهد که هیچوقت در خودشان پتانسیل عروج تا حد ستاره شدن را نمیدیدند. از مجریهای گمنام تلویزیون که در اینستاگرام اعلام خروج از نظام میکردند تا بازیگر نقش چندم یک فیلم شلوغ و پربازیگر دفاعمقدسی که در کن لباسی مضحک میپوشد و باعث میشود بالاخره چند نفر اسمش را بشنوند، همه کسانی هستند که بالاگرفتن حواشی بهشان کمک کرد تا تلاش مجددی برای دیده شدن بکنند.
*اینها سینما را آتش زدهاند اما آیا مسئولان امر باید این کالبد آتشگرفته را با بیل خاموش کنند؟ باید چه کنیم با بازیگری که چنین رفتارهای خارج از چهارچوبی انجام میدهد؟ فیلمش را توقیف کنیم؟ او که ضرر نمیکند، پولش را هم قبلا گرفته است.
*بایکوت یک بازیگر جواب نمیدهد بهتر است به جای رفیقبازی و حامیپروری، استعدادیابی کنید و چنانچه فخرالدین انوار و محمد بهشتی در دهه شصت، سینمایی را مهندسی کردند که یکسره با جریان موسوم به اصطلاحات همسو بود، شما هم بنای خودتان را بگذارید و جریان مولد و موفق خودتان را بسازید.
متن کامل را اینجا بخوانید.