گروه سیاست: انتخابات ریاستجمهوری در ترکیه از امروز آغاز شده است. در یکسو رجب طیب اردوغان که از سال ۲۰۱۴ بر مسند ریاستجمهوری ترکیه تکیه زده به دنبال باقی ماندن در قدرت است و در سمت دیگر کمال قلیچدار اوغلو با ائتلافی که از اپوزیسیون ترکیه شکل داده، امیدوار است تا بتواند به دوره ۹ ساله ریاستجمهوری اردوغان پایان دهد. گرچه اردوغان با اقدامات لحظهآخری مثل توافق با سوریه و افزایش حقوق کارگران به دنبال ایجاد برتری نسبت به قلیچداراوغلو است اما کارشناسان فاصله این دو را بسیار نزدیک ارزیابی میکنند. هرچند نتیجه این انتخابات تاثیرات بسیار زیادی بر آینده ترکیه خواهد داشت اما جامعه این کشور این روزها با مسالهای فراتر از این انتخابات روبهرو است. شکافهای اجتماعیای که ترکیه سالهاست با آن دستوپنجه نرم میکند اکنون به عمیقترین سطح ممکن رسیدهاند. همین مساله باعث شده است تا کارشناسان احتمال درگیریهای داخلی پس از انتخابات را جدی بدانند. در این راستا با شعیب بهمن، کارشناس مسائل بینالملل درباره شرایط انتخابات ترکیه و شرایط این روزهای جامعه ترکیه گفتوگو کردهایم.
قلیچداراوغلو در پیام انتخاباتیای که اخیرا از او منتشر شد درباره ایدهای صحبت کرد که در چهارچوب آن، قفقاز توسط ترکیه دور زده میشد. شما این صحبت را چگونه تحلیل میکنید و به نظر شما طرح این مساله چه اثراتی در انتخابات آتی ترکیه خواهد داشت؟
در ابتدا باید اشاره کنم که نظرات مطرحشده از سوی قلیچداراوغلو به واقعیتهای منطقهای بسیار نزدیکتر هستند و از رویکردهای قومگرایانهای که اردوغان در سالهای اخیر دنبال کرده است اجتناب میورزد. در عرصه سیاست خارجی ترکیه هم از زمان کودتای نافرجام ۲۰۱۶ اردوغان ناگزیر به اتحاد و ائتلاف با حرکت ملیگرا شد و در پی این ائتلاف عملا مجبور شد رویههایی را دنبال کند که رنگوبوی قومگرایانه داشت. این رویه به خوبی خودش را در مداخله مستقیم ترکیه در جنگ سال ۲۰۲۰ قرهباغ نشان داد. این رویکرد قومگرایانه میتواند تبعات و آثار متعددی بر سیاست خارجه ترکیه و همچنین مسائل منطقهای و بینالمللی داشته باشد. بخشی از این اثرات در جنگ دوم قرهباغ نمودار شد و در تلاش برای پیشبرد پروژه دالان جعلی زنگهزور شاهد بخش دیگری از آن بودیم. اما رویکرد قلیچداراوغلو عقلانیتر است و با واقعیتهای موجود همخوانی بیشتری دارد و در عین حال منافع سایر بازیگران منطقه و همه همسایگان را در نظر میگیرد. در این رویکرد به جای اینکه ارمنستان مجبور شود برای ایجاد کریدور زنگهزور بخشی از اراضی سرزمینی خود را به آذربایجان تسلیم کند، میتواند با شرایط بهتری با باکو وارد گفتوگو شود. در طرح قلیچداراوغلو جایگاه تاریخی ایران در منطقه هم لحاظ شده است. او از حساسیتهای بسیار زیادی که در ایران نسبت به ایجاد این کریدور وجود دارد مطلع است و در عین حال متوجه است که ایران بهترین و امنترین مسیر برای ترانزیت و انتقال کالا است. درنتیجه به نظر میرسد او با انتشار این پیام تلاش داشت اعلام کند عقلانیت بر سیاست خارجی دولت او حاکم خواهد بود و قصد دارد با همه همسایگان تعامل جدی داشته باشد.
به نظر شما در دوقطبی انتخابات ترکیه، انتخاب مجدد اردوغان به نفع چه کشورهایی خواهد بود و چه کشورهایی پیروزی اپوزیسیون به رهبری قلیچدار اوغلو را ترجیح میدهند؟
کشورهای اروپایی و غربی تمایل زیادی به انتخاب قلیچداراوغلو دارند. زیرا سیاست خارجی او به سمت غرب متمایل است و تمایل دارد که روابط ترکیه با آمریکا و اروپا را بازسازی کند، برخلاف اردوغان که نهتنها چنین تمایلی از خودش نشان نداده است، بلکه در سالهای گذشته باعث تشدید تنش در روابط آنکارا و غرب نیز شده است. اما در منطقه، جمهوری آذربایجان قطعا هوادار سرسخت انتخاب مجدد اردوغان است. زیرا عدم انتخاب اردوغان به معنی ناتمام ماندن پروژههای بلندپروازانه علیاف به حساب میآید. روسیه هم از انتخاب مجدد اردوغان حمایت میکند. مهمترین دلیل این حمایت هم نقش مهمی بوده که اردوغان در دور زدن تحریمهای روسیه بعد از جنگ اوکراین داشته است. در طرف دیگر، قلیچداراوغلو به دلیل تمایلی که به کشورهای غربی دارد، علاقه چندانی به توسعه روابط با روسیه ندارد. اما در بین کشورهای عربی شاهد یک دوگانگی هستیم. قاعدتا قطر بهعنوان کشوری که از جهت ایدئولوژیک قرابت زیادی به اردوغان دارد، از او حمایت میکند اما تمایل کشورهای دیگر مانند امارات و عربستان و حتی مصر به تغییر شرایط در ترکیه است. آنها معتقدند که عدم انتخاب اردوغان باعث میشود که ترکیه دخالت کمتری در مسائل منطقهای داشته باشد. این در حالی است که در دوران اردوغان شاهد چالشها و رقابتهای زیادی بین ترکیه و کشورهای عربی در منطقه بودهایم.
عدهای معتقدند که با انتخاب قلیچداراوغلو، با توجه به نزدیکی او به غرب، فرآیند دور زدن تحریمها توسط ایران دچار مشکل خواهد شد. نظر شما درمورد این تحلیل چیست؟
واقعیت این است که ترکیه تنها در یک مقطع زمانی خاص در دور زدن تحریمها به ایران کمک قابل توجهی میکرد که البته در ازای آن سود زیادی هم به دست میآورد. این کمک زمانی بود که برای نخستین بار پرونده هستهای ایران به شورای امنیت رفته بود و با تحریم مواجه شده بودیم. اما آن زمان یک دوره طلایی و غیرقابل تکرار در روابط بین ایران و ترکیه بود. در دورههای بعد که ایران تحت تحریم قرار گرفت -مانند تحریمهایی که بعد از خروج آمریکا از برجام علیه ایران وضع شدند- ترکیه دیگر نقش قابل توجهی در دور زدن تحریمها ایفا نکرد. زیرا به ایران به چشم یک رقیب منطقهای قدرتمند نگاه میکرد و ضعیف شدن ایران برای ترکیه و اردوغان مطلوبتر بود. اما افرادی در کشور به دلیل منافع اقتصادی خود یا به دلیل اینکه از شرایط روز مطلع نیستند همچنان تصور میکنند که ترکیه نقش موثری در دور زدن تحریمها به نفع ایران ایفا میکند، درحالیکه چنین چیزی صحت ندارد. البته آمارهای اقتصادی نیز همین مطلب را تایید میکنند.
بهعنوان سوال پایانی، برخی تحلیلها حاکی از این هستند که به دلیل دوقطبی شکلگرفته در جامعه ترکیه ممکن است بعد از انتخابات با اتفاقاتی شبیه به آنچه که در سال ۸۸ در کشور خودمان رخ داد روبهرو شویم. نظر شما در این مورد چیست؟
احتمال شکلگیری اعتراضات نسبت به نتایج انتخابات در ترکیه بسیار بالاست. زیرا جامعه ترکیه کاملا دوقطبی شده است و طی سالهای گذشته -خصوصا در جریان این انتخابات- مساله اقلیتها هم پررنگتر از گذشته شده است. موضوع کردها و علویها از مهمترین مسائل انتخابات امسال به شمار میرود، به نحوی که برای اولین بار در تاریخ ترکیه، قلیچداراوغلو بهعنوان رهبر یک حزب سیاسی جرات میکند خودش را علوی بخواند. این در حالی است که علویها از زمان حکومت عثمانی تا به امروز همواره هویت مذهبی خود را پنهان کردهاند و با همین پنهانکاری بوده که توانستهاند در جامعه ترکیه دوام بیاورند. از طرف دیگر شاهد برجسته شدن هویت کردی و مساله کردها هستیم. اردوغان از همان اولین سالی که سر کار آمد تلاش زیادی داشت که مساله کردها و علویها را حلوفصل کند اما تمامی طرحهایی که برای این دو جریان مدنظر داشت با شکست مواجه شدند. درنتیجه امروز این دو هویت قومی و مذهبی مطالباتی دارند که دولت اردوغان در سالهای گذشته آنها را بیپاسخ گذاشته یا سرکوب کرده است. به همین دلیل قطعا شاهد منازعات قومی و هویتی در ترکیه خواهیم بود. در کنار این مسائل به نظر میرسد شاهد شکافهای اجتماعی دیگری نیز در ترکیه هستیم. نسل جوانی که در سالهای اخیر در ترکیه رشد کرده به نوعی باعث بهوجود آمدن یک شکاف نسلی در این کشور شده است. مساله دیگری که ترکیه با آن روبهرو است، شکاف بین جامعه شهری و روستایی است. بخش زیادی از پایگاه مردمی اردوغان از مردم روستاها و شهرهای کوچک تشکیل شده است. اما شهرهای بزرگ ترکیه، خصوصا در مناطق غربی، پایگاه اجتماعی اپوزیسیون دولت فعلی به حساب میآیند. نکته قابل توجه دیگر این است که در سالهای گذشته اردوغان از دوگانه اسلامگرایی و لائیسیته بسیار بهره برده است اما امروز ائتلافی که قلیچداراوغلو در راس آن قرار گرفته ائتلافی است که جریانهای اسلامگرا هم در آن حضور دارند و دیگر فرصت بهرهبرداری از این دوقطبی برای اردوغان فراهم نیست. درمجموع میتوان گفت جامعه ترکیه شکافهای متراکمی دارد که در ایامی مثل انتخابات پتانسیل ایجاد ناآرامیهایی در این کشور را دارند.