زهرا رمضانی-فاطمه طاری بخش، خبرنگار:امروز به نام معلم و اساتید دانشگاهی ثبت شده است. روزی که بهانهاش شهادت استاد مرتضی مطهری است. شهیدی که استاد شناختهشده حوزه به شمار میرفت و بعد از گذشت 44 سال از شهادتش، هر سال همزمان با هفته دوم اردیبهشتماه، تقویم آن ایام را یادآوری میکند. یادآوری که نشان از اهمیت نقش معلم و اساتید دانشگاهی دارد؛ چراکه آنها را باید موتور محرک تربیت نیروی انسانی در حوزههای مختلف دانست. اساتید دانشگاهی که نهتنها وظیفه تدریس مباحث مختلف به دانشجویان را برعهده دارند، بلکه پل ارتباطی میان دانشگاه و صنعت و جامعه هم محسوب میشوند. با این حال انتقادات نسبت به وضعیت آموزش عالی طی سالهای اخیر با توجه به افزایش جمعیت بیکاری در میان فارغالتحصیلان بالا رفته و همین مهم نشاندهنده نیاز به تحول در این عرصه است.، تحولی که باز هم شرط تحقق آن اساتید هستند. در این گزارش به مناسبت روز استاد، به سراغ برخی از اساتید برتر در حوزه ارتباط با صنعت و فناوران برتر دانشگاههای دولتی و آزاد رفتیم تا برایمان از مولفههای تحقق تحول بگویند.
زمین بازی برای فعالیتهای پژوهشی اساتید وجود ندارد
مجتبی تمدنی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب:در حوزه مشاور و روانشناسی تدریس میکنم و یک طرح پژوهشی در حوزه جوانان داشتیم که دنبال ارتقای کیفیت زندگی ایرانیان بودیم، اما این طرح بهدلیل بودجه متوقف شده است. در تالیف کتابها و ترجمه حدود 15 کتاب تا امروز دارم و مقالاتی نیز براساس فعالیتهای پژوهشیام در حوزه سبک زندگی سالم و اهمالکاری منتشر کردهام. بااینحال عمده تمرکزم اخیرا روی اخلاق بوده و ترجمهای هم باعنوان مسائل اخلاقی در مشاور روان درمانی دارم. ما احساس کردیم خلأ زیادی در این حوزه داریم و اگر به این مهم توجه نشود، این حوزه بهخطر میافتد. پیشرفت علمی دست استاد است و لازمهاش این است که اساتید بیشترین تمرکز خود را روی توسعه علمی بگذارند، اگر قرار است پژوهش و تحقیقی انجام دهند و بعد از آن هم باید حوزه بحث و گفتوگو شکل بگیرد که متاسفانه در این حوزهها کمبودهایی داریم. البته منظور این نیست که چنین تواناییای نداشته باشند، بلکه موانعی که این تواناییها را خاموش میکند، در کشور زیاد است. هیچ استادی نیست که نخواهد بحث توسعه دانش را دنبال و در این حیطه برای خود پیشرفت کند و اگر این اتفاق نمیافتد، دلیل بر این نیست که نمیخواهند، بلکه اگر زمینه آماده باشد، همه اساتید تشنه این هستند که یک اثری از خودشان به جا بگذارند. در این شرایط زمینهسازی لازم است؛ چراکه قطعا وقتی وارد یک زمین خاکی میشویم، یک نوع فوتبال و در زمین چمن به نوعی دیگر بازی فوتبال را انجام میدهیم. همه بازیکنان ما حرفهای هستند اما زمین خوب در اختیار نداریم. اگر قرار باشد بازی خوبی داشته باشیم، بالطبع باید زمین خوبی هم داشته باشیم. نکته دیگر اینکه بحث ارتباط با صنعت و فعالیت پژوهشی، در وهله اول زمین بازی خوبی ندارد و نکته دوم اینکه ساختارهای لازم در این حوزه وجود ندارند، هرچند برخی ساختارها وجود دارند، اما کسانی که در این حوزه فعال هستند، شاید چون خودشان از اساتید نیستند یا چون صنعت آمادگی آن را ندارد، اتفاق چندانی نمیافتد. ما برای جوانان تولید داده کردهایم، اما مساله این است که این دادهها مصرفکننده ندارد.
باید چالشهای موجود برای ارتباط بین دانشگاه و صنعت در اسناد بالادستی دیده شود
ابراهیم انواری، عضو هیاتعلمی دانشگاه شهید چمران اهواز:بعد از فارغالتحصیلی از مقطع دکتری، در دانشگاه شهید چمران اهواز مشغول به فعالیت شدم و نزدیک به 15 سال است که پژوهشهای مختلفی را با همکاری دستگاههای مختلف انجام دادهام، بهطورمثال یکی از پژوهشهایم درباره تعیین الگوی کشت در خوزستان بود و در آن برای هرکدام از مناطق تعیینشده، الگوی کشت مشخصی را با توجه به شرایط آبوهوایی، ذخیره آب در سد مارون، شرایط اقتصادی و اجتماعی حوزههای مختلف و... انجام دادیم و امروز درحال طراحی نرمافزار این پژوهش برای کمک به اداره جهاد کشاورزی در راستای تعیین الگوی کشت هستیم. همچنین پژوهش دیگری در ارتباط با عارضهیابی تعاونیهای تولیدی هم در استان داشتیم و از این طریق اقدام به شناسایی مشکلات آنها کردیم. یکی دیگر از فعالیتهایمان در حوزه اشتغال زندانیان بود که در آن ویژگی زندانهای ایران را از حیث شرایط اشتغالزایی با دنیا مقایسه کردیم و اینکه کشور تا چه میزان با استانداردهای جهانی فاصله دارد. تحول در آموزش عالی منوط به فاکتورهای مختلفی است، ما اسناد بالادستی داریم که اگر بنا به اصلاح این ساختار باشد، باید این اسناد را مدنظر قرار دارد و اگر میخواهیم براساس همین اسناد بالادستی بخواهیم کار را دنبال کنیم، اتفاقی نمیافتد اما اگر اسناد بالادستی خود کمککننده باشند، قطعا اساتید هم میتوانند در این فرآیند اثرگذار باشند. ما در زمینه پژوهش و ارتباط با صنعت مشکلاتی داریم که معتقدم اگر این اسناد در این زمینه اصلاح شوند، اتفاقات خوبی میافتد. بهطورمثال ارتباط بین جامعه چندان مناسب نیست و باید این موضوع و مشکل موجود در این عرصه، در اسناد بالادستی تعریف شود و بعد اجرای آن به دانشگاه بیاید تا از این طریق استاد بتواند در این حوزه کار کند. تصور میکنم اساتید در این زمینه نقش مهمی دارند، اما به این شرط که قوانین و مقررات بهگونهای باشد که بتوانیم این ارتباط را قوی کنیم، اگر این مساله محقق شود، حتما اساتید هم میتوانند مشکلات را بهخوبی شناسایی کنند و آنها را در کلاسهای خود آموزش دهند. البته شناسایی این مشکلات کار دقیقی را میطلبد و باید خود صنعت بتواند براساس یک فرآیند مشخص، تقاضایی را که برای حل یک مشکل نیاز دارد به دانشگاه بیاورد و درمقابل استاد هم این توانایی و انگیزه را داشته باشد که این مشکل را هم در تدریس و هم پژوهشش دنبال کند. همچنین پروژههایی که تعریف میشوند باید بهمعنی واقعی منطبق بر نیاز صنعت و جامعه و حتی اقتصاد باشد، اما این ارتباط امروز ضعیف است. هرچند دفتر ارتباط با صنعت وجود دارد و حتی سامانهای مانند «نان» هم طراحی شده، اما هنوز فاصله زیادی در این حوزه داریم و وزارت علوم باید بهگونهای عمل کند که مشکلات صنعت در این سامانه قرار بگیرد و بخشی از ارتقای اساتید را هم به رفع این مشکلات منوط کنند.
برای ارزیابی وضعیت اساتید هم باید مولفههای مختلفی را درنظر گرفت، اما معتقدم با توجه به مشکلاتی که برای خود اساتید وجود دارد ازجمله مباحث اقتصادی و... اساتید تا امروز بهخوبی کار کردهاند، البته باید مسیرهای فعالیت بهتر را شناسایی کنیم. نکته دیگر اینکه در سالهای گذشته، شرایط برای استخدام اساتید سختتر بود، اما امروز وضعیت تغییر کرده است. بهصورت کلی اساتید در راستای حل مشکلات کشور کمک زیادی میکنند و درمجموع روند خوبی است. در این میان نباید مسائلی مانند مشکلات معیشتی و نبود خانههای سازمانی و... را هم نادیده گرفت. درمقابل هم برخی قوانین برای تبدیل وضعیت و ارتقا، کار را برای اساتید جوان سخت کرده است. البته امروز قوانین و حمایتهایی که طی دوسال اخیر مانند حمایت از نخبگان، اساتید جوان و ارائه گرنت و پژوهانه و... نشان میدهد که وزارت علوم درحال حمایت از اساتید جوان بوده و مساله را شناخته است و باید این روند ادامه پیدا کند تا خروج نخبگان را نداشته باشیم.
عدم حمایتهای مالی از تحصیلات تکمیلی مشکل دانشگاههای کشور است
عطاءالله ندیری، عضو هیاتعلمی دانشگاه تبریز:از سال 92 در این دانشگاه مشغول به تدریس هستم و در دوران تحصیلم نیز عضو دفتر استعداد درخشان و در دوره ارشد و دکتری هم از حمایتهای بنیاد نخبگان استفاده کردم. بعد از ورودم به این دانشگاه، یک دوره بهعنوان فناور برتر این دانشگاه انتخاب شدم و پژوهشگر برتر استانی هم انتخاب شده بودم. تا امروز بیش از 130 مقاله علمی و پژوهشی و ISI در ژورنالهای منتخب چاپ کردهام و تابهحال چهار دانشجوی دکتری بنده فارغالتحصیل شدهاند. در حوزه فعالیتهای بروندانشگاهی هم توانستیم برای اولینبار آزمایشگاه گوهرشناسی گروه علوم و زمین را در دانشگاه تبریز ایجاد کنیم که برای ارزیابی سنگهای قیمتی بسیار فعال بوده و بنده 20 پروژه بروندانشگاهی را تا امروز انجام دادهام.
واقعیت این است که اساتید دانشگاه، مهمترین نقش را در دانشگاهها و تحولات تحصیلات تکمیلی دارند، اما برای تحقق این مهم، نیازمند ابزار لازم هستیم که این ابزار هم مباحث بالادستی و سیاستگذاری پاییندستی است. در حوزه بالادستی، همه میدانیم که مشکلاتی در این حوزه وجود دارد، ازجمله آن مشکلات مالی و اقتصادی برای اساتید و همچنین محدوده کاری آنهاست. اما اینگونه محدودیتها نمیتواند مانع تحول مدنظر در حوزه تحصیلات تکمیلی باشد و با توجه به اینکه بخشی از این تحول طی سالهای اخیر صورت گرفته، بهزودی شاهد ثمرات آن خواهیم بود، یعنی تحولی که براساس وزارت علوم بهدنبال آن هستیم، این است که دانشجویان این مقطع باید پروژههایی را داشته باشند که مشکلات اصلی جامعه را شامل میشود و بهنوعی موضوعات و پایاننامهها مسیر ورود اساتید برای حل مشکلات باشند و اگر این اتفاق رخ دهد، تحول عظیمی هم در تحصیلات تکمیلی است و هم اثرات آن در جامعه ملموس میشود.
وزارت علوم سال گذشته سامانه «نان» را راهاندازی کرده که براساس آن صنعت، نیازهایش را وارد و اساتید هم ایدههای خود را مطرح میکنند تا بعد از تایید از سوی صنعت، اساتید بتوانند از آنها بهعنوان موضوعات پایاننامهها استفاده کنند و از این طریق رابطه بین دانشگاه و صنعت اتفاق خواهد افتاد. همچنین امروز این وزارتخانه با مشوقهای مختلف درحال سوق دادن استادان بهسمت این سامانه است.
دانشگاههای ایران یکی از پرتوانترین دانشگاهها در حیطه آموزش در دنیا هستند، بهطوریکه اگر به آمارهای کشورهای پیشرفته که دانشجویان بینالمللی جذب میکنند هم نگاه کنیم، میبینیم که فارغالتحصیلان دانشگاههای معتبر کشور سهم بزرگی را برای تحصیل در دانشگاههای مطرح دنیا بهخود اختصاص دادهاند و دلیلش این است که بستر آموزشی بهخوبی شکل و توسعه پیدا کرده است. در حوزه پژوهش و تحصیلات تکمیلی دانشگاهها و اساتید پرتوان بودهاند و حتی رنکینگهای بینالمللی هم این مساله را تصدیق میکند، اما موضوع اصلی بحث حمایت مالی از این حوزه است و در این نقطه نقش صنعت و ارتباط دانشگاه با صنعت پررنگ میشود. بهعبارت دیگر در برخی کشورهای پیشرفته که تحصیلات تکمیلی آنها رنکینگ بالایی را دارد به نسبت آنچه در داخل داریم، همان ارتباط با صنعت و جامعه است، یعنی آنجا عموما صنعت در داخل دانشگاه و برعکس را شاهد هستیم و اگر ما هم بتوانیم به این سمت و بهمعنی واقعی بهسمت دانشگاههای نسل سوم و چهارم حرکت کنیم، وضعیت تغییر خواهد کرد. این دانشگاهها بهسمت حل مشکلات جامعه و صنعت رفتهاند و از طریق علم به ثروتآفرینی میرسند و اگر این اتفاق مبارک در ایران هم رخ دهد، قطعا تحول در تحصیلات تکمیلی، افزایش فروش محصولات دانشبنیان و... را شاهد خواهیم بود.
تعامل صنعت لازمه پیشرو ماندن دانشگاه است
شیلا شهیدی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد اراک:دو دکتری در رشته مهندسی شیمی نساجی از دانشگاه علوموتحقیقات و دکتری منسوجات صنعتی از جمهوری چک دارم. 15سال است که در دانشگاه آزاد عضو هیاتعلمی هستم و یک سال است که در واحد رودهن هیاتعلمی مامور هستم. از سال 1382 کارهای تحقیقاتی خود را آغاز کردم. محور فعالیت من شیمی نساجی است و بین رشتهای نیز کارهای بسیاری انجام دادهام. در حوزه کاربردی کردن فیزیک، لیزر و پلاسما در نساجی و پلیمر پروژههای تحقیقاتی زیادی انجام دادهام، همچنین در بحث منسوجات ضدباکتری فعالیتهای منحصر به فردی داشتهام. 7 ثبت اختراع در داخل ایران و یک پتنت نیز در اداره ثبت اختراعات آمریکا درباره منسوج چندمنظوره با کمک عملیات پلاسما داشتهام. بعد از ورود به مقطع دکتری کارهای تحقیقاتی را گسترش دادم و درنهایت حدود 80 مقاله در ژورنالهای معتبر ISI به چاپ رساندم و از سال 1392، شرکتی را ثبت کردم تا کارهای تحقیقاتیای که انجام دادم را به محصول تبدیل کنم. سال 1394 شرکت ما تبدیل به شرکت دانشبنیان شد و درحالحاضر هم این شرکت در حوزه تولید مواد شیمیایی کابردی در صنایع مختلف فعال است. مواد شیمیایی تولید شده در صنایع مختلف ازجمله نساجی، سلولزی، چوب و پساب کارخانهها کاربرد دارد. همچنین 3 محصول پایلوت داریم که هنوز تجاریسازی نشده است.
لازمه تحول در آموزش عالی وجود امکانات و رفاه پرسنل است و اگر این دو برای ما وجود داشته باشد کارهای بسیاری را میتوان انجام داد. در اصل این موضوع وابسته به این است که از نظر بودجه و هزینههای پژوهش و امکانات خیال ما راحت باشد که بتوانیم کارهای تحقیقاتی را بهخوبی انجام دهیم. در حوزه آموزش هم این دو رکن، بسیار حائز اهمیت است، در این صورت صددرصد آموزش راحتتر و با کیفیتتر پیش میرود. ما اساتید بسیار خوبی چه در دانشگاههای سراسری و چه در دانشگاه آزاد داریم، اگر حمایتهای خوبی از آنها صورت گیرد اساتید ماندگار هستند و فرار مغزها را نخواهیم داشت. از سمت دیگر نیز در اصل میتوانم بگویم که دانشگاه پیشرو است اما ارتباط خوب با صنعت در این سالها شکل نگرفته است و لازمه پیشرو باقیماندن دانشگاه این است که صنعت نیز حمایت کند و طرحهای صنعتی خود را به دانشگاه بسپارد تا هرروز شاهد رشد تولید باشیم.
ارائه موضوع جدید در سرفصلهای درسی کار دشواری است
زاهد احمدی، عضو هیاتعلمی دانشگاه امیرکبیر:زمینه کاری که درگیر آن هستم، حوزه پلیمرهای زیست تخریبپذیر و پلیمرهای سبز است. کاربرد این پلیمرها در زمینه پلاستیکهایی است که کمترین آلودگیهای زیستمحیطی را داشته باشند، در بحث بستهبندی صنعتی استفاده میشود و درواقع به چرخه طبیعت بازمیگردد. این محصول البته کاربردهای پزشکی نیز دارد، پلاستیکهایی که میتوانند ایمپلنت باشند و برای بدن ضرر ندارند. از آنجایی که زمینه کاریمان محصولات پلیمری زیستتخریبپذیر است، درواقع در این دو سال که درگیر کرونا بودیم، ضربه بسیاری نیز به ما وارد شد اما استفاده از پلیمرها برای محافظت یا اقلام محافظتی بهداشتی، تقریبا همزمان با موضوعی شد که ما روی آن کار میکردیم. ما از یک طرف روی پلاستیکهای زیستی کار میکردیم. در آن مقطع به این موضوع فکر کردیم که اگر این امکان وجود داشته باشد که وقتی این اقلام وارد طبیعت شدند یا در واقع در جایی رها شدند باعث آلودگی بصری یا شیمیایی نشوند؛ از این رو فعالیتهای پژوهشی در این زمینه انجام دادیم.
درباره تحول آموزش عالی باید از دو منظر به این موضوع نگاه شود. نکته مهم در این باره آن است که نه تنها در ایران بلکه در دنیا اعتبار یک دانشگاه عملا به اساتید است و اساتید هستند که جنبه اعتباری دانشگاه را تامین میکند، یعنی این اساتید هستند که در زمینههای مختلف کاری و یا هر زمینهای که قرار است دانشگاه در آن فعالیت کند، راهگشا هستند و اساتید باعث میشوند تا جامعه و صنعت دانشگاه نیز توسعه پیدا کند. از سمت دیگر تجربه ما در دانشگاه نشان میدهد، اساتیدی که در دانشگاه هستند بینهایت دلسوزانه کار میکنند و با تمام محدودیتهایی که وجود دارد اینکه ایستادهاند و کار انجام میدهند، نشانه تعهد است. اما این معضل نیز وجود دارد که محدودیتهای بروکراسی و امکاناتی و هماهنگی کار را سخت کرده است. متاسفانه ارتباط بین دانشگاه و صنعت و جامعه از نظر اداری و بروکراتیک وجود ندارد. بنابراین ساختارهای تحقیقاتی در دانشگاه ایزوله شدهاند و برای خود کار میکنند. اینکه این ارتباط برقرار شود نیازمند برنامهریزیهای کلان است. ساختارها باید تشکیل شوند تا این ارتباط برقرار شود. باید نتیجه چیزی باشد که یک نفر نیازمند آن است. بنابراین من فکر میکنم معضل اصلی این نیست که دانشگاه توان ندارد یا صنعت نیاز ندارد و مشکل این است که این بدنهها با هم ارتباطی برقرار نمیکنند. بههمینخاطر کسانی که این زبان مشترک را تعریف کردند در زمینه ارتباط دانشگاه با صنعت موفق بودهاند. ظاهرا کسی متولی این خلا نیست و به همین دلیل معضل اصلی دانشگاه شده است.
از نظر علمی خوشبختانه نتایج کمی و کیفی نشان میدهد که دانشگاهها ردههای خوبی در ردهبندیهای علمی دارد. اما از نظر تدریس مشکلی که وجود دارد این است که چهارچوبهای استاندارد تدوین شده توسط دستگاهها باعث میشود محدودیتهایی در نوآوری در موضوعات درسی پیش بیاید. یعنی چهارچوب سرفصلها و مرجعها مشخص است. یعنی اگر کسی بخواهد موضوع جدیدی را ارائه کند به سختی میتواند آن را در بین سرفصلها درسی جای دهد.
نیازمند تغییر طرز تفکر مدیران برای تحول آموزش عالی هستیم
رضا کیا کجوری، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق :21 سال سابقه تدریس در دانشگاه را دارم و از همان ابتدا هم نگاهی به صنعت داشته و تلاش کردم این ارتباط را برقرار کنم بهطوری که چندین سال هم در بخش D&R صنعت شوینده کشور فعال بودهام. همچنین مدتی هم در دانشگاه در حیطه کارهای اجرایی مشغول به کار شدهام اما بعد از این تجارب، دوباره بحث ارتباط با صنعت برایم جدی شد و سالهاست که در حوزه فرمولاسیون سموم و انواع کودها فعال هستم و توانستهام فرمولاسیون 5 کود را تکمیل و مجوز مرکز آب و خاک را هم دریافت کنم؛ البته این کارها را در قالب مشاور برای شرکتها انجام دادهام. همزمان با شروع کرونا هم به کار در حوزه آرایشی و بهداشتی با پایه گیاهی مشغول شدهام و توانستهام 10 محصول مختلف از انواع کرمها و لوسیونهای مختلف برای پوست و مو را تولید کنم.
در وهله اول باید مشخص شود که معنی تحول چیست؟ شاید تحول این باشد که یک استاد بتواند مقاله isi بدهد که هنوز این نگاه، نگاه پررنگی در دانشگاههای کشور است و ارزیابی اساتید هم از این طریق دنبال میشود و از این حیث وضعیت از لحاظ آمار خوب است. با توجه به اینکه بنده هم بیش از 20 مقاله منتشر کردهام، باید بگویم که هیچ اعتقادی به این کار ندارم؛ درست است که نیاز به این کار داریم، اما نباید آن را جزء اولویت قرار دهیم؛ چراکه صنعت یک مسیر و دانشگاه یک مسیر دیگر را طی میکند و علیرغم اینکه سالهای زیادی است که درباره ارتباط با صنعت صحبت شده و با وجود اینکه گاهی نمایشگاههایی برگزار میشود، اما این اقدامات هیچ است.
کارهایی هم که در دانشگاهها صورت میگیرد، درنهایت با این نگاه است که در پایان از آن مقالهای به دست میآید یا خیر و اینکه خروجی یک پایاننامه است که باید گرد و خاک بخورد، فایدهای ندارد.
باید بدانیم که هدف از تحول چیست؟ طبیعتا این تحول باید بهگونهای باشد که بتواند درنهایت گرهای از جامعه را باز کند؛ حال این گره در بخش آموزش بهخوبی دنبال میشود و اساتید خوبی هم داریم اما در بخش پژوهش، صرفا اینکه یک مقالهای بدهیم، اصلا پژوهش محسوب نمیشود. طبیعتا باید استاد و دانشجو به مرحلهای برسد که قابلیت این کار را داشته باشد؛ اما این اصل نیست؛ بلکه هدف نهایی این است که دانشگاهها بتوانند مانند کشورهای خارجی ارتباط واقعی با صنعت داشته باشد، یعنی باید به جایی برسیم که وقتی پروژهای انجام میشود، مشکلی حل شود.
به عبارت دیگر دانشگاهها چون از این طریق تجربه کافی را به دست میآورند، پس توانایی حل مشکلات را هم دارند، متاسفانه این تجربه در دانشگاههای ما وجود ندارد؛ چراکه مدیران ارشد علیرغم اینکه بهظاهر حرف میزنند، اما اعتقادی به این کار ندارند و حمایت هم صورت نمیگیرد.
در این وضعیت باید طرز تفکر مدیران عوض شود. یعنی باید یک پوستاندازی جدی در این زمینه صورت بگیرد تا وقتی پروژهای در دانشگاه انجام میشود، در وهله اول مشخص شود که قرار است چه مشکلی را حل کند. باید 80 درصد پروژهها با رویکرد حل مشکلات جامعه و صنعت باشد. البته باید این را هم ملاک قرار داد که اگر استاد نگاه صنعتی نداشته باشد، اصلا نمیتواند چنین کاری انجام دهد؛ چراکه بین آنچه در کتابها نوشته شده تا مشکلات صنعت، فاصله زیادی وجود دارد.
درباره اینکه امروز چه وضعیتی در حوزه اساتید داریم، باید عنوان کرد فرقی بین اساتید دانشگاههای سراسری و آزاد وجود ندارد و اساتید خوبی را در رشتههای مختلف داریم و از حیث آموزش، وضعیت خوبی داریم، اما در مقابل یکسری مشکلات هم داریم که باعث میشود اساتید نتوانند تغییر چندانی داشته باشند که یکی از آنها مباحث اقتصادی و مشکلات معیشتی است.
متاسفانه حقوقی که به یک عضو هیاتعلمی داده میشود، اصلا رقمی نیست که بتوان آن را بازگو کرد. نکته دیگر اینکه کاش پژوهشها به پژوهشهای کاربردی معطوف میشد هرچند که به حرف میگوییم اما در عمل خیلی نزدیک نیستیم.
همچنین باید نگاه به علم باید تغییر کند چراکه امروز بهسختی میتوان دانشجو را متقاعد کرد که با تحصیل میتواند آینده خوبی داشته باشد و باید این نگاه را تغییر دهیم.
اساتید دانشگاه با 20 درصد توان خود کار میکنند
مهروسادات میرمحمدی، هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد شهرضا:بیش از 20 سال است که در رشته شیمی تدریس میکنم و تعدادی دانشجوی ارشد و دکتری فارغالتحصیل کردم که بسیاری از پایاننامههای آنها خروجی صنعتی داشته است. از بین این خروجیها چند محصول بهدست آمده است و شرکت دانشبنیان را تاسیس کردم. این شرکت درحالحاضر 6 محصول دانشبنیان دارد. شتابدهنده زیستبوم نوآوری و فناوری همت شدیم. شرکت زیستبوم و فناوری همت دانشبنیان است و استارتاپها را حمایت میکند. مثلثی بین صندوق نوآوری، استارتاپها و شرکت زیستبوم همت شکل گرفت. شرکت ما لینکی بین استارتاپها بازار و سرمایهگذار و صندوق است. ما براساس حمایتی که از استارتاپها میکنیم در شرکتهای تاسیس شده سهیم میشویم. تا به حال چیزی حدود 23 استارتاپ را پذیرفتیم و از این تعداد حدود 6 استارتاپ شرکت شدند و مابقی نیز در راه شرکت شدن هستند. تعداد سهمهایی که داشتیم از 5 سهم تا 49 سهم بوده است.
برای تحول در آموزش عالی ابتدا باید قدر و منزلت استاد دانسته شود. استادی که از هر سمت تحقیر شود، نمیتواند بالندگی و فکر باز داشته باشد. اگر سیستم میخواهد بهسمتی برود که اعضای هیاتعلمی در عرصههای مرتبط با رشته خود شکوفا شوند، ابتدا باید به هیاتعلمی ارزش و اعتماد به نفس داده شود. متاسفانه این موضوع وجود ندارد. روزبهروز این مشکل بیشتر میشود.
من رخوت را در بین اعضای هیات علمی میبینم و این دردی است که برای من بسیار سنگین است، چون من از سمتی استارتاپها و افراد جوان را جذب میکنم اما از این سمت میبینم که همکارهای من روزبهروز خستهتر میشوند. اینها کوه دانش و تجربهاند که بالندگی مورد نظر را ندارند.
دومین نکته این است که سیستم رتبهبندی اساتید باید متحول شود و اینکه دانشجویان دکتری و ارشد زمانی که به مقاله نیاز دارند اساتید نیز مجبور هستند که مقالهمحور کار کنند.
مشکل جامعه ما این است که یا مقالهمحور است یا صنعتمحور، بهتر است که حد وسطی داشته باشیم و با توجه به استعداد دانشجو و استاد آنها را بهسمت این دو سوق دهیم. هردو به یک اندازه باید ارزش داشته باشند. فکر میکنم این موضوع بسیار مهم است که اساتید را روانشناسی کنیم.
اساتید بسیار بیانگیزه شدهاند و تکلیف خود را نمیدانند. من در یک جمله میگویم که هیاتعلمیهای دانشگاههای ما با 20 درصد توان خود کار میکنند. واقعیت این است زمانی که وضعیت معیشتی اساتید نسبت به جامعه خوب نباشد، منزلت و شأن کمتری دارد و پس از آن اعتماد به نفس ندارد و درنهایت نمیتوانند بالنده شوند.