حسین قهار:بعد از تخلفات گسترده در هیات فوتبال تهران که به رقم خوردن تغییرات نیز منجر شد، انتظار میرفت فدراسیون حساسیت بیشتری درخصوص هیاتهای فوتبال نشان بدهد اما اساسنامه جدیدی که برای انتخابات هیاتهای فوتبال در نظر گرفته شده، چیز دیگری را نشان میدهد. هیاتهای فوتبال از جدیترین موانع پیشرفت فوتبال ایران هستند؛ چراکه به سکون عادت دارند و فساد از همین سکون آغاز میشود. بندهایی که برای سوابق موردنیاز ورود به انتخابات هیاتفوتبال در این اساسنامه درنظر گرفته شدهاند، بهمعنای واقعی عجیب هستند. براساس این بندها اگر کسی قصد ورود به انتخابات هیات فوتبال را دارد، یا باید تجربه ریاست در همین هیات را داشته باشد یا از سابقه کارش در فدراسیون بهره ببرد. بهجز این هم فقط مدیرانی که سابقه مدیریت سیاسی در کشور را داشتهاند میتوانند به انتخابات ورود کنند. حالا در این سفرهای که برای خودیها و همیشگیها پهن شده جایگاه فوتبالیها کجاست؟ تنها افرادی که بیش از ۵۰ بار برای تیم ملی بهمیدان رفتهاند میتوانند برای ریاست هیات فوتبال قدم پیش بگذراند. مگر در فوتبال ایران چند بازیکن چنین شرایطی را دارند؟ اصلا بازیکنی که حداقل ۵۰ بازی ملی داشته اگر بخواهد برای مدیریت اقدام کند، چرا باید سراغ هیات فوتبال برود؟ از آن جالبتر اینکه مربیان تنها درصورتی قادر به شرکت در انتخابات هستند که حداقل 10 فصل تجربه کار کردن در لیگ برتر را داشته باشند. بهتر نیست بهجای این بازیها، صاف و پوستکنده اعلام کنید که فوتبالیها را در این جایگاه نمیخواهید و ترجیح میدهید سیاسیها روی کار باشند؟
موضوع بسیار مهم دیگر این است که اساسنامه هیاتهای فوتبال استانی باید از اساسنامه فدراسیون فوتبال تبعیت کند. فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا در زمان نگارش اساسنامه جدید فشار زیادی به مدیران فوتبال ایران گذاشتند که شرایط انتخابات بهشکلی تعیین شود که اکثر اهالی فوتبال بتوانند برای تصدی کرسیهای مختلف ثبتنام کنند. منتها الان اساسنامه هیات فوتبال تهران به هیچ عنوان از اساسنامه فدراسیون تبعیت ندارد و این هم یک ایراد بزرگ بهحساب میآید، یعنی راه رئیس فدراسیون فوتبال شدن بهمراتب هموار و راحتتر از رسیدن به صندلی ریاست هیات فوتبال است.
در اساسنامه جدید مسئولان فدراسیون حتی دخالت اداره کل ورزش و جوانان استانها در اداره هیاتها و رسیدگی به تخلفات روسای هیات را بهصورت کامل حذف کردهاند و این مساله هم در تضاد با تعامل با نهادهای دولتی برای اداره ورزش است. وقتی اکثر تجهیزات و استادیومها و امکانات ورزشی در اختیار دولت قرار دارد، بهتر این است که با چنین قوانینی سطح دخالت و ارتباط نهادها را به صفر نرسانند. درنهایت باید گفت ورود نهادهای نظارتی به این اساسنامه یک ضرورت بهحساب میآید. مسئولان هم اگر برای فوتبال دل میسوزانند، باید ریشه اساسنامهای را که بدون تردید فسادزا خواهد بود، همینجا خشک کنند. اشتباه مدیریتی و تعیین سیاست و قوانین غلط درست است که اشکال دارد، اما هر مدیری امکان اشتباه کردن دارد و حالا مدیران فدراسیون فوتبال با توجه به حساسیت رسانهای و دلخوری اهالی فوتبال، میتوانند این اساسنامه را اصلاح کنند و جلوی اجرای بندهای عجیب مربوط به سوابق مدیریتی در انتخابات هیات فوتبال تهران با اساسنامه جدید را بگیرند.
دلیل هم مشخص است. امکان ندارد اساسنامهای نوشته شود که از این بدتر، یکجانبهتر و غیرمنطقیتر باشد. این اساسنامه فقط بهنفع برخی افراد خاص و روسای هیاتهای کنونی است و نه فوتبال! مگر میشود به همین سادگی روبهروی فوتبال تابلوی ورود ممنوع نصب و برای مدیران غیرفوتبالی فرش قرمز پهن کرد؟
کجای دنیا یک فرماندار به یک مربی برای مدیریت فوتبال یک استان ترجیح داده میشود؟ بندهای این اساسنامه نیاز به تغییر و بازنویسی جدی دارد. مدیرانی که بهلطف این بندهای یکطرفه چندسال بیشتر روی کار میمانند هم چندان به این ماجرا دل خوش نکنند. تجربه هیات فوتبال تهران ثابت میکند که مقاومت دربرابر حقیقت و شفافیت، هرگز ابدی نخواهد بود!
البته طهمورث حیدری، عضو هیاترئیسه فدراسیون و رئیس کمیته استانها اخیرا به ایرادات اساسنامه جدید اشاره کرده و گفته این سوابق مدیریتی درجشده در اساسنامه تغییر میکند و قوانین مندرج در اساسنامه فدراسیون فوتبال ملاک ثبتنام از نامزدهای مختلف برای انتخابات هیاتها خواهد بود. امیدواریم تمام اعضای هیاترئیسه این اشتباه انجامشده را بپذیرند و هرچه زودتر تغییرات مورد نظر و استناد به اساسنامه فدراسیون فوتبال را در دستورکار خود قرار بدهند.