عاطفه جعفری، خبرنگار:اگر روزی کتاب نباشد، زندگی حتما سخت خواهد شد، برای همین است که وقتی در حوزه کتاب رشدی را شاهدیم، کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند، خوشحال میشوند. در این سالها سعی کردیم تا در حوزه کتاب، آمار نشر را به ریز و جزئیات منتشر کنیم. سال 1401 مطمئنا یکی از سالهای مهم در حوزه کتاب بوده است. زمانی که در سال 1398 نمایشگاه سیودوم کتاب برگزار شد هیچکس فکر نمیکرد که آخرین سال باشد که ناشران دورهم جمع شوند، اما کرونا آنقدر سایهاش سنگین بود که درنهایت دو سال توانست بزرگترین نمایشگاه فرهنگی کشور را تعطیل کرده و ناشران را به مشکلات فراوانی دچار کند. البته نمایشگاه بهصورت مجازی در این دو سال برگزار شد، اما اینکه همه دورهم جمع شوند و ناشر و نویسنده رودرروی مخاطب قرار بگیرند حتما جذابیت دیگری دارد، برای همین نمایشگاه کتاب در سال 1401 توانست مخاطبان کتاب را دورهم جمع کند و استقبال از آن هم بسیار بود. در این گزارش نمیخواهیم از نمایشگاه کتاب بگوییم، که در جای خودش اهمیت بسیار دارد، اما به سراغ آمار نشر در حوزههای عناوین، شمارگان، قیمت، تالیف و ترجمه، کتابهای کمکآموزشی و کودک و نوجوان رفتیم و در مقایسهای با آمار سال 1400 بررسی کردیم که این حوزهها چند درصد افزایش یا کاهش داشتهاند. آماری که اکثر آن منفی است و همین منفی بودن زنگ خطر را روشن میکند و مطمئنا نباید از کنار این آمار بهراحتی عبور کرد.
کم شدن شمارگان
«مردمی داریم که کتاب نمیخوانند، کلا دچار فقر فرهنگی هستیم.» «اینترنت و فضای مجازی باعث شده تا کتاب دیگر آنقدر هم جذابیت نداشته باشد.»
«گرانی است؛ برای چاپ یک کتاب باید هزینه زیادی شود، برای همین تیراژ را پایین میزنیم. اگر فروش داشت، آن وقت دوباره چاپ میکنیم.»
«وقتی کتاب بهعنوان نیاز اساسی مردم فرض نشود و مانند غذا و دارو از اولویتهای اساسی نباشد، نخستین گزینه برای حذف از سبد مصرف و برنامه هفتگی و روزانه آدمهاست.»
اینها بخشی از دلایلی است که وقتی از کاهش تیراژ کتاب صحبت میکنیم در موردش میگویند و وقت داشته باشید، ساعتها برایتان دلیل میآورند. کاهشی شدن تیراژ کتاب در این سالها روند رو به رشدی داشته است و تقریبا همیشه درموردش صحبت شده است، گاهی میبینیم برخی ناشران تیراژ را زیر 50 نسخه میآورند و حتی ممکن است به تک نسخه هم برسد. بررسی آمار شمارگان طبق آمار خانهکتاب نشان میدهد از سال 1390 تا سال 1400 این آمار از 205 میلیون نسخه به 122 میلیون نسخه کاهش یافته است. مطمئنا تعداد بالای شمارگان نشان از یک جامعه کتابخوان دارد و کاهش آن نشان میدهد عوامل مختلف باعث شده تا مردم به سراغ کتاب نروند.
در این آمار، شمارگان کتاب در سال 1401 در مقایسه با 1400، تا حدود 6 درصد کاهش داشته است. هزینههای سرسامآور چاپ و نشر کتاب، عدماستقبال جامعه هدف از کتابهای منتشرشده، عدمنقدوتحلیلهای علمی و کارشناسی کتاب، کمبود نقدینگی و بودجه در سرمایهگذاری کلان نشر، تمایل سرمایهگذاران بهسمت کتابهای زرد و بازاری و کارتونی، عدمنیازسنجی در تولید محتوا ازجمله مشکلاتی است که تیراژ کتاب را به اینجایی که هست رسانده و تقریبا هیچفکری هم برای آن نشده است.
کاهش عنوان کتاب
چند روز پیش از کتاب هری پاتر گفتیم، کتابی که چاپ نسخههایش میلیونی شد و تقریبا تا سالها کتاب پرفروشی برای ردهسنجی نوجوان و جوان بود. حالا برگردیم به کشور خودمان و از عناوین کتاب در سال 1401 بگوییم، موضوعی که بسیار مهم است. وقتی کتاب چاپ میشود یعنی مخاطب دارد، یعنی مردم کتاب میخوانند، اما سال 1401 در مقایسه با 1400 تعداد عناوین کمتری در چاپ کتاب داشت. اگر به درصد تغییر این دو سال نگاه کنیم، حدود منفی 7 درصد مقایسه این دوسال در چاپ عناوین را نشان میدهد. در سال 1400 تعداد عناوین کتاب بیشتر بود و به گفته مسئولان معاونت فرهنگی ارشاد، سال 1400 در کل 110 هزار عنوان کتاب منتشر شد که آمار خوبی بود، اما در سال 1401 این آمار افت داشت مخصوصا در ماههای پاییز و همچنین دی و بهمن.
یک دلیل این اتفاق را گرانی کاغذ عنوان میکنند که در برخی ماههای این سال، قیمت بهشدت بالا رفت و ناشران نتوانستند کتابهای مورد نظرشان را منتشر کنند.
«بزرگترین علت تولید کم کتاب گرانی کاغذ است. امروز کاغذ را دو برابر قیمت چند ماه پیش تهیه میکنیم. علاوهبر گرانی کاغذ با مشخص نبودن قیمت کاغذ هم مواجه هستیم. به ما میگویند برای تهیه کاغذ صبر کنید قیمت آن کاهش پیدا میکند؛ اما پس از مدتی میبینیم قیمت کاغذ نهتنها کاهش نیافته بلکه افزایش یافته است. گرانی کاغذ یک مشکل است و بیثباتی آن مشکلی دیگر، اگر این گرانی ثبات داشته باشد، مردم خود را با آن هماهنگ میکنند.» این دغدغه ناشرانی است که این روزها میخواهند کتاب منتشر کنند. اما بیثباتی در حوزه کاغذ برایشان مشکلات زیادی بهوجود آورده است. طبق گفته کارشناسان این حوزه حدود 30 تا 50 درصد، هزینه تولید محصول فرهنگی همچون کتاب برای خرید کاغذ صرف میشود، وقتی قیمت کاغذ تا چند برابر افزایش پیدا کند تاثیر زیادی روی قیمت تمامشده تولید کتاب میگذارد. ناشر باید برای تهیه آن هزینه کند و از طرف دیگر هزینهای برای تخفیف و پخش کتاب درنظر بگیرد. همین باعث میشود تا تعداد عناوین کاهش پیدا کند. البته به غیر از قیمت کاغذ، دیگر ملزومات چاپ هم افزایشی بوده و همه اینها باعث میشود قیمت کتاب بالاتر برود وقتی قیمت بالا میرود، اولین چیزی که از سبد خانوار حذف میشود، کتاب است برای همین ناشر تصمیم به چاپ عناوین کمتری چه در حوزه تالیف و چه در حوزه ترجمه میکند.
شاید کم شدن عناوین کتاب را باید به عدمخلاقیت در ناشران هم نسبت داد، زمانی یک نشر برای اینکه فلان نویسنده کتابش را در این انتشارات منتشر کند خودش را به آب و آتش میزد، اما الان شاهد این هستیم که ناشر اسم ناشر فعال را با خودش یدک میکشد اما از آن فعالیت فرسنگها فاصله دارد.
برخی هم کتابسازی را دلیل این افت میدانند، سال گذشته گفتوگویی با احسان رضایی داشتیم. او کتابسازی را یک عامل مهم در عناوین کتاب ناشران و کم شدن آن میدانست. اینکه ناشران بهجای خلاقیت بهسراغ کتابسازی میروند و وقتی کتاب خریده نمیشود درنهایت کتاب کمتری چاپ میکنند.
چاپاولیهای مهم اما با آمار منفی
چاپ اولها همیشه مهم هستند، آنقدر مهم که در کشورهای مختلف جزء آمار اصلی در پایان سالشان عنوان میشود که این تعداد کتاب چاپ اول منتشر کردهاند. نکته دیگر در مورد چاپ اولها این است که نشان از فعالیت ناشر و پویایی بازار نشر دارد و میتواند به بازار کتاب گرما و حرارت ببخشد. به گفته برخی ناشران که در این حوزه فعالیت مستمر دارند، تقریبا نوبت اول چاپ برایشان سود و عایدییای ندارد، اما سعی میکنند در چاپهای بعدی این عدمسود چاپ اول را برای خودشان جبران کنند.
رضا حاجیتقی، مدیر انتشارات ارمغان طوبی در گفتوگویی که با ایبنا دارد، معتقد است توزیع نادرست کتاب به چاپ اولیها ضربه زیادی میزند و میگوید: «کمبود کتابفروشی و مراکز پخش معتبر و ضعف روشهای تبلیغ و اطلاعرسانی کتابهای منتشرشده، ناشران را بر آن داشته تا در اکثر عناوین خود به یک یا دو چاپ که بتواند شهرها و فروشگاههای بزرگ و نمایشگاهها را پوشش دهد، کفایت کرده و برای ادامه فروش و فعالیت خود بهدنبال انتشار کتابهای جدید بروند. همچنین عدمتمایل ناشران به گسترش حوزه توزیع کتابهایشان و همچنین نبود شبکه توزیع متوازن و گسترده در کشور باعث میشود ناشران در شرایط موجود، ریسک چاپ کتابهای جدید را نپذیرند و وارد کارهای دیگر شوند.» نگاهی به آمار مقایسهای این دو سال نشان میدهد چاپاولیها 8 درصد کاهش داشته است.
کاهش کتابهای کودک و نوجوان
حوزه کودک و نوجوان، همواره بهعنوان یکی از ظرفیتهای نشر ایران برای حضور در بازارهای بینالمللی کتاب مطرح بوده است و تاکنون توانسته، موفقیتهای قابل تأملی را هم کسب کند.
اگر با کارشناسان حوزه کتاب صحبت کنید حتما کتابهای کودک و نوجوان را جزء مهمترین بخش نشر کتاب عنوان میکنند. اهمیت این حوزه هم بر کسی پوشیده نیست و بارها درموردش صحبت کردهایم که باید برنامه داشته باشیم تا این رده سنی با توجه به استقبالی که از حوزه کتاب دارند، کتابهای موردعلاقهشان را پیدا کنند.
کارشناسان این حوزه معتقدند کتاب کودک و نوجوان در دهههای اخیر همواره بهعنوان یکی از حوزههای درخشان چه بهلحاظ کیفی و چه از نظر کمی در حوزه فرهنگ مطرح بوده است.
معرفی نویسندگان و شاعران جوان و مولفانی که حرفی برای گفتن دارند، سبب شد حوزه ادبیات کودک و نوجوان در ایران پس از انقلاب رشد زیادی داشته باشد؛ اما این حوزه نشر در سالهای اخیر به تبع اوضاع نابسامان صنعت نشر از روزهای طلایی و رشد خود فاصله گرفته و امروز با مشکلات خرد و کلان متعددی روبهرو شده است. آمار نشر در این حوزه در مقایسه سال 1400 و 1401 نشان میدهد چاپ این کتابها حدود 4 درصد کاهش داشته است. مخاطبان حوزه کودک و نوجوان بسیارند و از دست دادن آنها حتما خسارتهای جبرانناپذیری به صنعت نشر خواهد زد.
کمکآموزشیها هم منفی شدند
گزارشهای مختلفی درمورد ناشران کمکآموزشی منتشر کردیم و از اثرات منفی حضورشان در بازار نشر هم گفتیم. سال گذشته گزارشی منتشر کردیم و در آن از ناشران کمکآموزشی گفتیم و بررسی کردیم که این ناشران تعداد شمارگان کتابهایشان بسیار بود و در تحلیل آن به این سمت رفتیم که این موضوع نشاندهنده بازار متمرکز و وسیع این حوزه است. برخی معتقدند این ناشران نباید به نمایشگاه کتاب بیایند و باید برای خودشان یک نمایشگاه جداگانه داشته باشند. با رونق کمکآموزشیها دو بازوی قدرتمند کلاسهای کنکور و تبلیغ از سوی مدارس، هرروز فربهتر و چاقتر میشوند. اما آمار مقایسهای 1400 و 1401 نشان میدهد این ناشران هم دچار رکود شدهاند و بهسمت کاهشی شدن سوق پیدا کردهاند.
افزایش 46 درصدی قیمت کتاب
شاید تنها چیزی که در این سالها رشد مثبت داشته است، قیمت کتاب بوده است. در مقایسه سال 1400 با 1401 به رشد 46 درصدی قیمت کتاب میرسیم، چیزی که بسیار مهم است. کاغذ و زینک گران شده، هزینه چاپخانهها بالا رفته، پس ناشر متاثر از این اتفاقها مجبور است قیمت کتاب را افزایش دهد. در این میان البته بعضیها هم کارهای دیگری میکنند، چاپهای قدیمیشان را دستکاری میکنند و با برچسب زدن قیمت روی قیمت قبلی، کتاب را به فروش میرسانند. در آستانه برگزاری نمایشگاه کتاب هستیم، این روند افزایشی که متاثر از همه مواردی است که در بالا گفتیم، مخاطب کتاب را با چالش مواجه خواهد کرد. ممکن است که این مخاطب بتواند از طرق دیگر کتاب مورد نظرش را پیدا کند، اما بالاخره این رشد افسارگسیخته کتاب باید جایی متوقف شود و جلوی آن را بگیرند. مثلا در حوزه کاغذ از سال 1400 صحبت از خودکفایی بود که هنوز اتفاق خاصی برای این حوزه نیفتاده است، اگر قیمت کاغذ با کمک تولید کاغذ داخلی کنترل شود، میتوان بخش عمدهای از قیمت کتاب را کنترل کرد و بالاخره به یک ثباتی رساند.
تالیف و ترجمه
«بدتر از ترجمههای ضعیف، کپیکردن از ترجمههای قدیمی است. البته نمیتوانیم با شجاعت نمونههایی از این مورد را مثال بزنیم، اما میدانیم که وجود دارد. مترجم جدید متن ترجمهشده قبلی را مقابل خود قرار میدهد و فقط با دست بردن در متن، آن را بهعنوان ترجمه جدید منتشر میکند که این سرقت و ضرر آن برای مخاطب است.» این اظهارات سینا کمالآبادی مترجم کتاب، درددل بسیاری در حوزه نشر است که از ترجمه کتابهایشان و کپی شدن آن مینالند. البته در این گزارش نمیخواهیم از ترجمه کتاب و کپیهای بیسابقه بگوییم. طبق آماری که خانه کتاب منتشر کرده است در مقایسه سال 1400 و 1401 کاهش 7 درصدی تالیف و ترجمه را میبینیم. این بخش از حوزه نشر هم در سال 1401 توفیقی نداشته است و کاهش تالیف و ترجمه به همان کاهش عناوین مرتبط میشود و از آن نشأت میگیرد.