شهدای اقلیت دفاع مقدس کم نیستند و حتما زندگی هرکدامشان میتواند روایتی نو باشد که مخاطب را با خودشان همراه کند، اما در مورد این شهدا کتابهای کمی نوشته شده است که در این بخش، به سه کتاب مهم اشاره شده است.
داستانی برای تاتیک
«تاتیک! یک لحظه چیزی به ذهنم رسید و گفتم: بچهها ببینید تاتیکتان منتظر است. بروید. جان تاتیکتان بروید. باورت نمیشود، تاتیک باورکن به همان لحظاتی که ما گرسنه بودیم و تو مقابل شمایل مریم عذرا میایستادی و صلیب میکشیدی و قطرهقطره اشک میریختی تا معجزهای برسد و کسی از راه بیاید و نذری بیاورد و ما را سیر کنی، به همه آن لحظاتی که تو مروارید مروارید اشک میریختی، دویدند طرف مادرشان، بیآنکه حتی ذرهای از سمهای کوچکشان خاک بلند شود. رفتند پیش مادرشان، مادرشان آنها را با پوزهاش برگرداند و رفتند... من که شک دارم آن آهو مادرشان بوده باشد به حتم تاتیکشان بوده چون انگار مثل من کلمه مادر را نمیفهمیدند و اسم تاتیک را شناختند... .»
کتاب «تاتیک» را باید اولین داستان درباره روایت از شهدای مسیحی دانست؛ حسن شیردل، نویسنده این کتاب میگوید: «دفاع مقدس هشتساله ایران و ایرانی، مسلمان و کلیمی و مسیحی و زرتشتی نمیشناخت. همه به میدان آمدند، پیر، جوان، زن و مرد تا صدام و یاران غربی وی نتوانند یک هفتهای به تهران برسند و این یک هفته هشت سال طول بکشد و سرانجام نیز شکستی مفتضحانه را قبول کند. ایرانی بارها نشان داده که بیعتش ایمانی است و تا پای جان پای قول و قرار خود میایستد. با نگاهی به تعالیم حضرت مسیح(ع) درمییابیم که در این دین نیز همچون سایر ادیان الهی مقام والایی برای کسانی که در راه دفاع از آرمانهای الهی جان خود را فدا میکنند ذکر شده و به شهادت در راه دین و ایمان بسیار تاکید شده است؛ ماریتر (ماتیروس) یاناهاتاک را میتوان معادل واژه شهادت در زبان ارمنی دانست که به معنای سرباز خطمقدم، قهرمان، دلیر و بیباک است. بدونشک در کنار غیرت مسیحیان ایرانی برای دفاع از خاکشان، این تعالیم نیز در حضور فعال آنان در جبهههای نبرد حق علیه باطل اثر بسزایی داشته است، تا جایی که پس از فراخوان شورای خلیفهگری ارامنه ایران در مراکزی چون تهران و تبریز و اصفهان خیل عظیمی از جوانان و اقشار مختلف مسیحی برای این وظیفه ملی اعلام آمادگی کردند. این بار قلم نویسنده کتاب سقف سفید برای رزمندگان اقلیتهای مذهبی و بهخصوص مسیحی که در هشت سال دفاع مقدس در کنار دیگر هموطنان ایرانی حضور داشتند، به رشته تحریر درمیآید و رشادتهای شهدای مسیحی را به تصویر میکشد. بیشک حضور این کتاب در بین رمانهای فارسی و کتابهای شهدای دفاع مقدس، میتواند کمککننده باشد.»
شهدای اقلیت دینی
کتاب «شهدای اقلیت دینی» با موضوع و نگاهی کوتاه به زندگی 20 شهید مسیحی به همت و قلم امیر قاسمیفاخر گردآوری، تنظیم و نوشته شده است. طبق اطلاعاتی که در این کتاب آمده است، ارامنه مسیحی ایران در ۸ سال جنگ تحمیلی دوشادوش برادران مسلمانشان به دفاع از میهن پرداختند. تعداد شهدای ارمنی ۸ سال دفاع مقدس طبق گفته کشیش هاکوپ کشیشیان ۸۹ نفر در ایران است. ارامنه در میان اقلیتهای مذهبی بیشترین شهدا را تقدیم انقلاب اسلامی کردند. این کتاب در روایتهایی کوتاه زندگی بیست شهید مسیحی به نامهای شهیدان «ویگن کاراپتیان»، «زوریک مرادی»، «آلبرت اللهدادیان»، «ادیک نرسسیان»، «آلفرد گبری»، «آرمن اودیسیان»، «گارنیک بوغوسیان»، «زوریک مرادیان»، «رازمیک خاچاطوریان»، «رافیک رشیدزاده»، «سورن خانلریان»، «وازگن آوانسیان»، «آهان اللهوردیان»، «هراچ طوروسیان»، «روبرت اودیسیان»، «هنریک یوسفی»، «یرمی یعقوب»، «ورژ باغومیان» و «هراچ» و «هنریک» شهدای مفقودالاثر ارامنه را به رشته تحریر درآورده است.
«شهدای اقلیت دینی» روایتهایی کوتاه از زندگی هر کدام از این 20 شهید بزرگوار را در دو یا سه صفحه آورده است و برای هر شهید، ضمن ذکر مشخصات شناسنامهای، به چگونگی رفتن آنها به جبهه، نحوه، زمان و مکان شهادتشان نیز اشاره کرده و در برخی موارد خاطرهای از شهید از زبان یکی از اعضای خانواده را نیز ضمیمه کرده است. همچنین به ذکر خصوصیات برجسته اخلاقی و اجتماعی آن شهید نیز اشاره کرده است. از شهدای شاخص که در این مجموعه معرفی شده است میتوان از «زوریک مرادیان» بهعنوان اولین شهید نظامی ارامنه نام برد.
«روزی خبر رسید که حدود 27 سرباز به محاصره گروهک ضد انقلاب «کومله» درآمدهاند. محاصرهشدگان با بیسیم تقاضای کمک کرده بودند. در این بین، گروهی دیگر از نیروها برای یاری رساندن به همرزمان، آماده اعزام به منطقه شدند. زمانی که «ورژ» شنید که او را با خود نخواهند برد به دنبال آنها دویده، خواهش مینماید که وی را نیز با خود به منطقه محاصرهشده ببرند! در «کربلا»ی آن روز، بنا به روایت برادر شهید، غیر از دو سرباز از هموطنان مشهدی و اصفهانی که زخم برداشتند، بقیه جوانان رشید این مرز و بوم، همراه با ورژ، شربت شهادت نوشیده و به ملکوت اعلی پیوستند. پیکر شهید «ورژ باغومیان» پس از انتقال به زادگاهش و اجرای مراسم مخصوص مذهبی در کلیسای حضرت مریم مقدس با حضور صدها تن از خویشاوندان، دوستان و همشهریانش در تاریخ 20 خرداد 1365 در قبرستان ارامنه به خاک سپرده شد. بر سنگ قبر شهید «ورژ باغومیان» این کلمات نقش بستهاند: برای همرزم زخمیات، سپر گشتی و بیدرنگ، به نجاتش شتافتی. قلبت سوخته و شمع زندگیات، خاموش شد، و مردمت را تشنه ایمان محکمت گذاردی.»
مسیح در شب قدر
«امیدواریم دل شما شاد باشد. این غمهای بزرگ تاثیرش در شما، ایجاد نورانیت باشد. چون این غمها و این فشارهای روحی، در انسان نورانیت ایجاد میکند و رحمت الهی را جلب میکند. خودمان را باید اهل قبول رحمت الهی بکنیم.»
بعد از این جملات، آقا دو هدیه به مادر و خواهر شهید میدهند.
وقتی سوال شد که مادر شهید خدمت آقا چه عرضی دارند، مادر شهید، با ادب اشک چشمش را پاک میکند.
- ما هیچ چیز نمیخواهیم. اگر قرار است کمکی به ما بکنند، خواهش میکنم به شهدایی که بچه کوچک دارند، به آنها کمک بکنند. من خیلی راضی میشوم به آنها کمک بشود.»
کتاب «مسیح در شب قدر» عنوان دومین کتاب از مجموعه «خورشید در مهبط ملائکـه الله» است؛ روایتی از حضور مقاممعظمرهبری در منازل خانوادههای شهدا که از سوی انتشارات «موسسه فرهنگی ایمان جهادی(صهبا)» منتشر شده است. در این کتاب، حضور رهبری در منازل شهدای مسیحی کشورمان، در بیست و سه بخش روایت شده است. مسیحیان ایران که عمده آنها ارمنی و آشوری هستند صدها سال است در این کشور زندگی میکنند. این هموطنان عزیز که خود را ایرانی و بخشی از ملت میدانند، در مجموع، بیش از صد شهید تقدیم کشور کردهاند. عمده این شهدا، سربازانی هستند که در دوران دفاع مقدس، در جبههها به شهادت رسیدهاند و تعدادی هم در ترورهای منافقین، یا بمباران و موشکباران شهرهای کشور در طول جنگ، شهید شدهاند.
رهبری با توجه به اهمیت و ارزش بالای خانوادههای شهدا و لزوم احترام و توجه ویژه نسبت به آنها، از همان ابتدای جنگ، عنایت خاصی به این خانوادهها داشتند؛ و از سال 63 برنامه مرتب خودشان را برای حضور در منازل شهدا و ابراز محبت و توجه و گفتوگوی رودررو و صمیمانه با خانوادههای شهدا، شروع میکنند. از جذابترین دیدارهای ایشان، دیدار با خانوادههای شهدا و موارد مربوط به شهدای مسیحی است. رهبری از همان سال شصت و سه، در ایام عید مسیحیان و میلاد حضرت مسیح، میهمان خانوادههای شهدای مسیحی میشوند. کنار آنها مینشینند و از ارزش شهدای آنها و افتخار کشور به این شهدا و خانوادههایشان میگویند. از ویژگیهای خاص این دیدارها، این بود که اغلب خانوادههای مسیحی، نمیتوانند این حضور را در منازلشان باور کنند و در بهت میمانند. حالتی که معمولا تا اواخر دیدار، باقی میماند. این حالت باعث میشود که اتفاقا آقا در بین این خانوادهها بیشتر صحبت کنند، خاطره بگویند و به شکلی مجلس را گرم کنند. سبک روایتگری این کتاب، تا حدودی داستانی است و در هر کدام از آنها، از یک راوی متفاوت و مناسب آن روایت استفاده شده که خود این تنوع راویان، داستانها را جذابتر میکند. البته مفهوم داستانی کردن روایتها، آزاد گذاشتن تخیل نیست. تمام نکات موجود در کتاب، بهخصوص بیانات رهبری، کاملا مستند و براساس اسناد موجود است. همراه با روایت حضور رهبری در منازل این شهدا، نکات زیبایی درباره شهید، خاطرات و نحوه شهادتش آورده شده، که فداکاری و شجاعت و روح والای انسانی این شهدای عزیز و خانوادههایشان را نشان میدهد. مسیح در شب قدر، شامل 23 فصل است که با مقدمهای نسبتا طولانی ولی ابتکاری و نو همراه شده است و در آن به موضوعاتی همچون زندگی حضرت مسیح، ارتباط میان ادیان اسلام و مسیحیت و رابطه جمهوری اسلامی با مسیحیت و اقلیتهای مذهبی پرداخته است.