راضیه فلاح، خبرنگار:یکی از اقدامات مثبتی که دانشگاه آزاد اسلامی برای پیگیری مسائل روز جامعه دنبال میکند، برگزاری نشستهای گفتوگومحور «دانشگاه خانه گفتوگو» با حضور اساتید و صاحبنظران این نهاد دانشگاهی است. بسته به موضوعات مختلف روز جامعه، افراد صاحبنفوذ دولتی نیز در برخی از این جلسات حاضر و شنوای مباحث مطرحشده هستند. دوشنبه 28 فروردین ماه اولین جلسه سال سلسله نشستهای دانشگاه خانه گفتوگو برگزار شد. در این جلسه اساتیدی از رشتههای حقوق، جامعهشناسی، اقتصاد و علوم ارتباطات اجتماعی از واحدهای مختلف استان تهران حاضر شدند. جهانبخش محبینیا، علی صانع، محمد موحدی، رضا اکبرینوری، عصمت سوادی، اصغر مهاجری، غلامرضا عباسی و عباسعلی رستمی از جمله اساتید و چهرههای دانشگاهی بودند که مجموعه نظرات خود را درمورد چگونگی اجرای برنامههای اقتصادی پیرامون تحقق شعار «مهار تورم و افزایش تولید» بیان کردند. بخشهایی از یازدهمین جلسه این نشست را در ادامه از نظر میگذرانید.
نباید سراغ اصلاحات اقتصادی بدون مسکن رفت
جهانبخش محبینیا، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی: «جامعه ایران هنوز گفتوگومدار نشده است. در یک جلسه از همین نشستها یکی از میهمانها بیان کرد باید از گفتوگومداری به جامعه استدلالمدار رسید. اگر جامعه امروز استدلالمدار باشد، این جلسات نیز باید منجر به یک نتیجه مطلوب شود و از درون این نشستها، برای سرنوشت جامعه فضیلت، سعادت، انضمام و عینیت، خارج و صادر شود. اطلاع دقیق ندارم و تنها برداشتم یا تصور من این است که مقاممعظمرهبری امسال را با استناد به مجموعه صحبتهایی که از قوا، نخبگان و مشاوران میگیرند، به نام مهار تورم و رشد تولید عنوان فرمودند. لازمه عملی کردن این شعار نیز کاری بزرگ است. این نامگذاریها صوری نیست. هرچند طیفی از نظام اداری و فنسالار و تشکیلاتی برای ما صورتبندیهایی غیر واقعی از این نامگذاریها دارند. به قول معروف هرکسی از ظن خود شد یار من / از درون من نجست اسرار من. بالاخره هرکسی به طریقی یک سفرهای پهن میکند که از طریق آن به جاهایی که نباید برسد. البته این همه را در برنمیگیرد و برخی هم برعکس کاملا مخلصانه کار میکنند. تورم از روی مهار و رشد تولید از روی ایجاب بسیار برای اقتصاد ملی ضرورت دارد. واقعا اگر این کار انجام نشود، اقتصاد ایران دچار تجربه ناملایمتیها و گرفتاریهای بسیار بزرگی خواهد شد. ناترازیهایی در بودجه، سیستم بانکی و صادرات و واردات یا هر حوزه دیگری به صورت این ناترازی خودش را تحمیل کرده است. بدیهیهای دولت مانند کسری بودجه و تسعیر ارز الان از آن مواردی هستند که وحشتناک تورم را بالا میبرند و ارزش پول ملی را بسیار کاهش دادهاند. این امر نیز با صحبت کردن حل نمیشود. با اینکه آقایان بیایند و در دپارتمانها و نمازجمعه سخن بگویند؛ حل نمیشود. درست که مردم باید اقتصاد را بشناسند اما دولت، قوه قضائیه و مجلس نیز موظف هستند و باید کارهای بسیار بزرگتری را انجام دهند. برخی مشکلات اگر حل نشود، کالا برای ما گران تمام میشود. در حوزه سیاست داخلی نیز باید جراحیهایی را انجام داد که اگر این جراحیها انجام نشود، خود اقتصاد تلهای میشود برای آفرینش تجربههای تلخ اجتماعی و سیاسی که نمونهاش را در سال قبل مشاهده کردیم. نشستهای بسیار مفصلی در همین دانشگاه برای شناخت معرفتشناسی این پدیدهها برگزار شد. من تصور دارم که اقتصاد ایران باید جراحی شود. این جراحی هم به این منظور نیست که ارز 4 هزار و 200 تومان را برداریم. این اقدام برای کشوری که به تعبیر خودمان در جنگ اقتصادی به سر میبرد و از تورم ساختاری برخوردار است، کسری بودجه به همراه دارد و هزینههای الکی بر خزانه تحمیل میکند و رنج میآفریند. درنتیجه نباید اینگونه بیمحابا به سراغ اصلاحات بدون مسکن رفت. البته اقدام به حذف دلار 4 هزار و 200 تومانی اصلاحی نبود و نتیجه این نوع اقدامات را نیز بالطبع نمیشود کنترل کرد. به هر روی، دیگر از زمان این اقدام گذشته و امروز شرایط تغییراتی کرده است. برای مثال فضای بینالمللی امروز مقداری به ما اجازه اطمینان از درآمدهای فروش نفت را داده است. همچنین یکسری از داراییهای بانکها درحال فروش است که اگر به درستی انجام شود، یک اقدام خوب دیگر است. در بیان کوتاه باید بگویم که کاهش تورم و افزایش تولید را به این شکل به جای سامان دادن به آشفتگی کشاندهایم. اما امید است با راهکارهای درستی که در اینگونه نشستها مطرح میشود و انتقال آن به کانونهای تصمیمگیر، بتوان تورم را مهار کرد.»
چابکسازی ضروریترین اقدام دولت باشد
علی صانع، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد یادگار امام(ره): «در شعار امسال 2 مقوله تورم و تولید مطرح شده است. دولت بیدلیل بسیار عریض و طویل است و باید این بزرگی را چابکسازی کرد. چابکسازی یعنی چه؟ یکی از مواردی که در این ایام نیز بسیار مطرح میشود، مولدسازی دارییها است. در علم مدیریت یکسری منابع فیزیکی مانند ساختمان و تجهیزات در کنار یکسری منابع متافیزیکی از قبیل افراد و کارکنان وجود دارد. دولت برای اینکه به این افراد حقوق و مزایا بدهد باید بودجهریزی انجام دهد. درنتیجه انواع مدلهای بودجهریزی نیز ایجاد شده است. یکی از بودجهریزیهای بسیار خوبی که امروز وجود دارد، بودجهریزی برمبنای صفر است. اما بودجهریزیای که دولت سالها متمادی از آن استفاده میکند، مدل افزایشی است. همین امر یکی از اشکالات اساسی امروز است و دولت باید از مدل بودجهریزی برمبنای صفر استفاده کند. از سوی دیگر اگر قرار است مولدسازی به صورت جدی دنبال شود، باید به منابع متافیزیک نیز توجه کرد و در نتیجه این اقدام باید اشتغال برخی از مدیران امروز را در فردای مولدسازی متافیزیک نیز دید. آیا این مدیران فردای مولدسازی متافیزیک در مورد اقدامات خود پاسخگو و کارا هستند یا تنها سیاهیلشکر هستند؟ در بودجهریزی برمبنای صفر باید عذر بسیاری از کارکنان و افراد را خواست. برای مثال در بسیاری از دفاتر دولتی چندین کارمند خانم و آقا حضور دارند و پرونده مراجعان الکی باید به تایید چندین نفر برسد. حضور این تعداد از کارمندان بودجه میخواهد. پس بحث اصلی امروز بحث از بودجه دولت است. منبع مهم بودجه از مالیات است درحالیکه در ایران افراد فرار مالیاتی دارند و آن را پرداخت نمیکنند. در نتیجه دولت هم زمانی که بخواهد بودجه خود را تامین کند باید از فروش نفت آن را تامین کند. در نتیجه این توضیحات به عقیده من چون بسیاری از افراد امروز ناکارآمد هستند، در اولین قدم دولت باید چابکسازی و به بخش خصوصی واگذار شود. امروز به جای اینکه دولت در زمینههای دولتی نقش نظارتی و ارشادی داشته و تنها مدیریت کند، در همه زمینهها دخالت میکند. در این شرایط مسالهای که پیش میآید، شمار زیاد کارمندان دولت است که بالطبع هزینههای جاری آن را نیز افزایش داده و دیگر درآمدهایش جوابگو نیست. در نتیجه دچار کسری بودجه میشود که برای جبران آن نیز باید از بانک مرکزی پول بگیرد. همین میشود که سال به سال بودجه مورد نیاز دولت افزایش پیدا میکند. با این حساب مهمترین عامل تورم خود دولت است. از سوی دیگر اگر میخواهیم به تولید بپردازیم، باید بدانیم که تولید ثروت در کشور بسیار سخت است. علت آن هم سازوکارهای اداری است که حتی اگر فردی بخواهد اشتغال ایجاد کند، با کلی مشکل روبهرو میشود. در نتیجه باید به جای واژه مولدسازی داراییها، مولدسازی مدیران نیز در کشور ایجاد شود. چون بسیاری از مدیران امروز در منصب اصلی خود مشغول به کار نیستند. بنابراین باید در فرهنگ تغییر ایجاد کرد. دارایی را برای ایجاد پول فروختن راهکار نیست. بلکه باید به بیان ساده پول، پول را بسازد. در نتیجه اول باید یک فکری برای دولت کرد و آن را سامان داد. افراد نیز باید برای امور دولتی تربیت شوند. برای مثال هر فردی که مدرک دکتری دارد نباید نماینده مجلس شود. کشور نیاز به تحلیلگر دارد نه صرفا تحصیلکرده. به بیان خلاصه اگر دولت میخواهد تورم را کنترل کند باید ابتدا با کوچک کردن خود آن را مهار کند و برای مولدسازی باید غیرمولدها را مهار و برای بودجهریزی از مدل دیگری استفاده کند. به عقیده من نیاز است تا توسط این دبیرخانهها، جلسات در دیگر واحدهای دانشگاه آزاد نیز برگزار شود. همچنین میتوان این جلسات را در داخل مجلس برگزار کرد. به جای آنکه نظرات با واسطه به مجلس برسد، خود مجلسیان باید بهطور مستقیم از نظرات بهرهمند شوند.»
لازمه تغییر پذیرش اشکالات است
محمد موحدیساوجی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد علوموتحقیقات: «بسیاری از کشورها تصمیم گرفتند ساختار خود را تغییر دهند و خود را درست کردند. برای این اقدام نیز در گام نخست باید جسارت داشت و پذیرفت که کشور نیاز به تغییر دارد. اگر کشورهای دیگر توانستهاند با اصلاح امور تغییر برای خود ایجاد کنند، بالطبع ما نیز میتوانیم با همان اقدامات این عمل را انجام دهیم. این کشورها تغییرات خود را در گام نخست با برنامهریزیها و بودجهها در کنار مجریان قدر ایجاد کردند. در این کشورها به هر فرد بیتجربهای پست داده نشده است. مقاممعظمرهبری امسال را مهار تورم و رشد اقتصاد نامگذاری کردند ولی همین شعار تبدیل به مهار اقتصاد و رشد تورم شده است. همین یعنی توهین به شخص اول نظام که به راحتی نیز انجام میشود. کسری بودجه در کشور وجود دارد که در نتیجه همین امر تورم 70 درصدی را به همراه خواهد داشت. از سوی دیگر هزینههای دولت همیشه حقیقی است؛ درحالیکه بسیاری از درآمدهای آن حقیقی نیستند. اگر کسی به این امر باور هم ندارد، در پایان سال با اتفاقاتی که رخ میدهد باور پیدا میکند. امسال طبق گفته بانک مرکزی تورم نقطه به نقطه به 60 درصد رسیده است. چرا دولت تورم را میانگین اعلام میکند؟ در هیچ جای دنیا که با میانگین تورم را محاسبه نمیکنند؛ این محاسبه منطق اقتصادی ندارد. مجموعه همین موارد باعث شده که جوابی برای جوان امروز نداریم. امروز جوانان کشور به دنبال استدلال هستند و باید با این افراد به منطق سخن گفت. امروز برای واردات کالاهای اساسی به دلال پول میدهند. واردکننده کالا را با دلار یارانهای وارد میکند اما برای فروش آن را با قیمت دلار آزاد میفروشد. یکی دیگر از مسائل مهم در حوزه اقتصاد روابط بینالملل است که تاثیر بسیاری دارد. کشوری که سوئیفت ندارد، نمیتواند روابط بینالملل نیز داشته باشد. بدون تعارف باید قبول کنیم، تجارت بینالملل در کشور به صورت عملی وجود ندارد. همچنین، از منظر ساختار دولتی و مجوزها ایران بیشترین مجوز را در بین دیگر کشورها دارد. قانون مجوزها در بسیاری از کشورها تغییر کرده و باید امروز نیز خیلی از این قانون کشور تغییر کند. امروز دانشمندان بزرگی در کشور داریم و باید از این افراد برای پیشرفت استفاده کرد. باید در بسیاری از قوانین و روشهای کشور، تغییرات اساسی ایجاد کرد.»
جمع تناقضات اقتصادی محال است
رضا اکبرینوری، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران جنوب: «خیلی از مسائل در جامعه ما از جمله تورم و تولید آنقدر درموردش سخن گفته شده و بعضی از بخشهای آن مشخص و روشن است که تعجب میکنم چرا در این زمینه تاکنون اتفاقی نیفتاده است. یکی از اندیشمندان فرانسوی معتقد است بین ذهن انسان توسعهیافته و ذهن انسان توسعهنیافته تفاوت وجود دارد. برجستهترین تفاوت این 2 ذهن نیز در این است که ذهن انسان توسعهنیافته بدیهیترین مسائل را نمیفهمد. بدیهیترین امری که در منطق وجود دارد نیز محال بودن جمع نقیضین است. به عبارت دیگر ذهن انسان توسعهنیافته نمیفهمد که جمع نقیضین محال است. این امر امروز به این گونه است که در کشور برای توسعه هدفی را مشخص و همه تلاش در جهت مخالف این هدف میکنند. با همین امر نیز رشد تولید و مهار تورم محقق نخواهد شد. این اقدام را در بسیاری از موضوعات جامعه میتوان تصدیق داد. برای مثال سالانه 250 هزار نفر از کشور خارج میشوند و ما انتظار توسعه داریم؟ این امر مخالف هدفگذاری برای توسعه است. باید سرمایه اجتماعی را حفظ و برای ارتقای آن تلاش کرد. نمونههای دیگر از این نوع اقدامات در کشور بسیار وجود دارد. اگر در کشوری جمع نقیضین انجام شد یعنی در مسیر اشتباه قرار گرفته که این نوع در ایران بسیار دیده میشود. خیلی از راههای نجات اقتصاد امروز جامعه، مباحث اقتصادی و حتی مباحث اقتصاد سیاسی نیز نیست. دولت در زمان حکمرانی با این نوع اداره اقتصاد بیشتر به بقای خود تا بقای جامعه فکر میکند. عبدالرازق اندیشمند مسلمان میگوید مسلمانها در زمان فتوحات اولیه 3 انگیزه غنیمت، قبیله و عقیده را داشتند. اما به مرور اینانگیزهها تغییر کرد و تنها انگیزه غنیمت باقی ماند. متاسفانه جمع این همه تضاد در جامعه ما باعث شده تا کشور به سمت توسعه نرود. به عبارت دیگر همه این اقدامات هیچ ربطی به مولدسازی، مهار تورم و افزایش تولید ندارد.»
تغییر در جامعه دانشگاهی تغییر در جامعه را به همراه دارد
عصمت سوادی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران غرب: «امروز برای رشد تولید و مهار تورم ما بهعنوان جامعه دانشگاهی باید چه کاری را انجام دهیم؟ اگر هرکدام از ما در حوزه کاری خود حرکتی داشتهباشیم، بهطور حتم تحولی بزرگ را نیز میتوان ایجاد کرد. امروز باید با همین ساختار اجتماعی کشور، ما جامعه دانشگاهی تحولی بزرگ را ایجاد کنیم. شاید با موانعی که بر سر راه وجود دارد و مشوقهای موجود در جامعه خیلی نتوان این مهم را مهیا کرد. درنتیجه برای تغییرات در مهار تورم و رشد تولید بهطور حتم باید تغییراتی را در ساختار دانشگاهی با بخشنامهها و مشوقهای جدید ایجاد کرد. برای مثال یک نظام دانشگاهی باید اساتیدی جذب کند که برای دانشجویان گفتمان تولید را بسازند. اگر تولید افزایش پیدا کند بهطور حتم میتوان تورم را نیز مهار کرد. این امر را باید بهعنوان یک دستورالعمل در نظر گرفت که بهطور حتم اثرگذاری بالایی نیز به همراه خواهد داشت. همچنین باید طرحها و پایاننامههایی در این راستا تعریف شوند. اگر این طرحها و پایاننامهها در این مسیر قرار گیرند، نیاز به حمایت مالی دارند که باید برای آنها بودجه مشخصی را نیز درنظر گرفت. همچنین این طرحها و پایاننامهها نباید در بروکراسی اداری قرار گیرند و باید به نوعی ویژهتر آنها را به نتیجه رساند. به علت آنکه همه اینطرحها عملیاتی و کاربردی هستند و میتوانند نتیجه بخش باشند. برای اساتیدی که در این راستا قدم برمیدارند باید از سازوکار مشخصی مانند معافیت مالیاتی استفاده شود. دانشجویانی نیز که در این راستا اقدامی انجام میدهند باید از تخفیف شهریه برخوردار شوند. با یک بازبینی در روش تدریس میتوان این اقدام را عملیاتی کرد و جامعه علمی و دانشگاهی رشد بزرگی را در کشور بسازد.»
دولتها کوچکسازی را به نفع خود نمیدانند
اصغر مهاجری، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز: «با تغییرات ساختار در جامعه کوچکی مانند دانشگاه نمیتوان در سطوح بالای جامعه تغییر مهم ایجاد کرد. از سوی دیگر در رابطه با شعار سال چند نکته وجود دارد. محبینیا گفت که عقلا در کنار هم، بسترهای مورد نظر برای انتخاب شعار سال را برای رهبری آماده میکنند. من حدس میزنم، فرضیه میدهم و به قول دکارت شک میکنم که در شرایط بسیار سخت و نگرانکننده کشور ما، عقلا مشورتهای خوبی به رهبری ندادهاند. چون این شعار بسیار سخت بوده و ریسک آن بسیار بالا است. یا مجریان نمیخواهند این شعار تحقق پیدا کند. باید این نشست برای کاربردی شدن، پیشنهادهای کاربستی ارائه دهد. با توجه به شرایط بینالملل و اقتصادی ما، تحلیل من این است که تحقق این شعار بسیار سخت است و ما سال سختی را پیشرو خواهیم داشت. در ساختار قدرت باید تغییرات اساسی ایجاد شود و به قول آقای صانع باید دولت کوچک شود. 30 سال است که این امر تذکر داده میشود اما حتی در دولت اصلاحات که خودش نیز مبتکر این امر بود، هیچ اتفاقی در این زمینه نیفتاد. علت این است که دولتها کوچکسازی را به نفع خود نمیدانند. به عبارت دیگر قدرت خود را در این امر نمیدانند. چون نفت و منابع را در این حالت عریض و طویل در اختیار دارند. امروز باید به حوزه مردم و جامعه و مشارکت مردم در حوزههای اجتماعی پناه آورد. چاره کار را رهبر انقلاب درست فرمودند که آن در شعار سال است. اما چگونه میتوان با افزایش سرمایه اجتماعی از فروپاشی جلوگیری کرد و مردم را به صحنه مشارکت اقتصادی آورد؟ نکته دوم تغییر، باید در نگاه مبحث تورم باشد. ما مشکل تورم نداریم بلکه امروز ما مشکل کاهش شاخص ارزش پول داریم. عمده دلایل آن نه در اقتصاد بلکه در حوزه سیاست است. زمانی که روابط بینالملل را از بین میبریم، نمیتوانیم پولی را به کشور برگشت دهیم. باید به دنبال پیدا کردن راهی برای ارزش پیدا کردن شاخص پول ملی بود. از این حیث بهتر است تا دبیرخانه دانشگاه خانه گفتوگو نظام مباحث را نظاممند کند که بتوانیم به صورت دقیقتر راهکارهای اساسی، آن هم به ارکانی حساستر به غیر از دولت ارائه شود تا این شعار و شعاردهنده آن اینقدر در تاریخ مظلوم واقع نشوند.»
استقلال رای به بانک مرکزی داده شود
غلامرضا عباسی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی: «زمانی که به مسائل اقتصادی به دقت پرداخته شود مشخص میشود که حل مسائل اقتصادی به سایر حوزهها ارتباط دارد. علم اقتصاد در 2 حوزه آنچه که هست و آنچه که باید باشد تقسیم میشود. آنچه که هست یعنی همین تورمی که امروز در جامعه وجود دارد. زمانی که بخواهیم به آنچه که باید باشد بپردازیم، متوجه میشویم اثربخشی سیاستهای اقتصادی به سایر حوزههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مربوط میشود. برای مثال یکی از عواملی که میتواند روی تورم اثربگذارد، دانش سیاستگذاران در تخصیص منابع است. اگر این دانش سیاستمداران در تقسیم منابع نباشد، تورم نیز به همین صورت امروز ادامه پیدا میکند. درنتیجه بهطور اساسی یکی از راهکارهای مهار تورم، پذیرش این است که تغییراتی در ساختارهای کشور ایجاد شود. درخصوص تورم یکی از مواردی که بحران اقتصادی کشور را تشدید میکند، مسابقه در افزایش قیمتها به بهانههای مختلف توسط نهادهای مختلف است. باید بپذیریم که ناکارآمدی اقتصادی عامل اصلی ایجاد تورم و افزایش قیمت است. این امر را نیز میخواهیم در عرصه عمومی به مردم تحمیل و آنها نیز بالطبع بپذیرند. با تمام اینکه باید زیرساختها را در مباحث حقوقی، اجتماعی و اقتصادی تغییر داد، اگر اندکی استقلال رای به بانک مرکزی داده شود، این بانک میتواند ساختاری را برای اقتصاد ایران درنظر بگیرد تا هر زمان که هر شوکی به اقتصاد ایران وارد شد با افزایش قیمتها شاهد افزایش تورم نبود.»
حضور مسئولان در این جلسات ضروری است
عباسعلی رستمی، عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد واحد تهران شمال: «پیشنهاد میکنم افرادی مانند کمیسیون اقتصادی مجلس به این جلسات دعوت شود تا بهطور مستقیم از نظرات استفاده کنند. حضور این افراد باعث میشود شبهات و اشکالات را به درستی بشنوند و درصورت لزوم پاسخ دهند. در بعضی از مواقع در این جلسات مبانی نظری مطرح میشود اما در مقام اجرا، اشکالات اساسی است و کارها با مباحث نظری پیش نمیرود. امسال که عنوان نام سال اقتصادی دارد و این جلسه نیز با این موضوع فعالیت خود را آغاز کرده، خوب است تا افراد مسئول نیز در این جلسات حضور داشته باشند.»