علی مزروعی، خبرنگار:با گذشت بیش از یکسوم از فرصت فعالیت دولت سیزدهم این توقع وجود دارد که دولت ارزیابی کاملی از عملکرد مدیران اجرایی خود پیدا کرده باشد تا بتواند برای سرعت بخشیدن به حرکت دست به تغییر چهرههای ناکارآمد بهویژه در سطوح بالای مدیریتی بزند. توقعی که اقدام اخیر رئیسجمهور در تغییر برخی از چهرهها نشان میدهد توان و عزم آن وجود دارد. ۲۲ فروردین ۱۴۰۲، علی بهادریجهرمی سخنگوی دولت از تغییرات جدید در کابینه خبر داد و طبق آن رئیس سازمان برنامهوبودجه و وزیر جهاد کشاورزی جای خود را به نفرات جدید دادند. همچنین مدیرعامل صندوق نوآوری و شکوفایی معرفی شد. پیش از این نیز وزیر آموزشوپرورش به دلیل به تعویق افتادن حقوق معلمان و وزیر کار به دلیل آنچه ایجاد هماهنگی در بدنه دولت خوانده بود، استعفا داده و جای خود را به چهرههای جدیدتری داده بودند. صالحآبادی رئیس کل بانک مرکزی نیز در میانه بحران گرانی ارز جای خود را به فرزین داده و سعید محمد هم از دبیری شورای عالی مناطق آزاد کنار گذاشته شده بود. این تغییرات نشان میدهد رئیسجمهور در اجرای وعده خودش که گفته بود نیروهای ناکارآمد را کنار میگذارد، میخواهد قاطع عمل کند. اقدامی شایسته تحسین که البته نباید به تغییر چهرهها محدود بماند، بلکه باید مبتنیبر راهبردهایی باشد که سبب ایجاد تحول در ساختار اجرایی شده و در افکار عمومی نیز توجیهپذیر بوده و نسبت به آینده ایجاد امید کند.
مروری بر تغییرات صورتگرفته
بهادریجهرمی درمورد سه تغییر جدید در دولت توضیح داده است: «این تغییرات و تحولات یا به مناسبت ارزیابیهای صورتگرفته یا به تناسب شرایط و اولویتهای موجود کشور و نیاز روز اتفاق میافتد. در همین زمینه سه تغییر در مجموعه کلان دولت انجام میشود که اولین تغییر آن مربوط به سازمان برنامهوبودجه است و طی آن دکتر منظور رئیس سازمان امور مالیاتی کشور که تجربه مدیریتی موفقی داشتهاند و سیاستهای دولت را خوب پیش بردهاند، جایگزین آقای میرکاظمی بهعنوان رئیس سازمان برنامهوبودجه میشوند.» پیش از اعلام این خبر، زمزمههایی درباره تغییر در سازمان برنامهوبودجه شنیده میشد که برخی آن را نارضایتی از عملکرد میرکاظمی و برخی دلیل آن را بیماری وی عنوان میکردند. سیدمسعود میرکاظمی نماینده تهران در دوره نهم مجلس شورای اسلامی بود. وی در دولت نهم، چهار سال وزیر بازرگانی و در ابتدای دولت دهم نیز برای مدت کمتر از ۲ سال، وزیر نفت بود. رئیس دولت سیزدهم در ۲۰ مرداد ۱۴۰۰ با صدور حکمی میرکاظمی را به سمت معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامهوبودجه کشور منصوب کرد که با توجه به برکناری وی از سمت مذکور، عمر میرکاظمی در این سمت، کمتر از دو سال بود. البته به گفته سخنگوی دولت، «میرکاظمی از اواسط سال ۱۴۰۱ از رئیسجمهوری چند مرتبه به دلیل ناراحتی قلبی تقاضا کرده بود که مسئولیت را به دیگری واگذار کنند تا حجم کارش کمتر شود. با اینحال چون در اثنای فرآیند تدوین و تصویب بودجه ۱۴۰۲ بودیم، نظر رئیسجمهوری این بود که این فرآیند طی شود و بعد تغییر رخ دهد. البته آقای میرکاظمی مشاور تیم اقتصادی دولت خواهد ماند.» با کنار گذاشته شدن میرکاظمی داود منظور سکان هدایت مهمترین سازمان برنامهریزی کشور را در دست گرفت. منظور ۵۹ ساله و فارغالتحصیل از دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران در مقطع دکتری اقتصاد با گرایش اقتصادسنجی و کارشناسیارشد اقتصاد و معارف اسلامی از دانشگاه امام صادق است. او از مهر ۱۴۰۰ بهعنوان یکی از معاونان وزارت اقتصاد، عهدهدار سمت ریاست سازمان امور مالیاتی بود. معاونت برنامه سازمان برنامهوبودجه و معاونت برنامهریزی و امور اقتصادی وزارت نیرو از سوابق مدیریتی منظور است. تغییر بعدی در وزارت جهاد کشاورزی اتفاق افتاد که سخنگوی دولت در این زمینه گفت: «دومین تغییر در حوزه وزارت جهاد کشاورزی است که ارزیابیهای سال گذشته منجر به جابهجایی مدیریتی در این حوزه شد و طی آن سیدمحمد آقامیری رئیس کنونی سازمان نظام دامپزشکی کشور که تجربه مدیریتی موفقی دارند، بهعنوان سرپرست وزارت کشاورزی انتخاب شد. با توجه به تورمهای جهانی و افزایش قیمتها بعد از جنگ اوکراین و رکود دوره کرونا ارزیابیهایی صورت گرفت و منجر به این شد که جابهجایی مدیریتی در وزارت جهاد کشاورزی انجام شود.» وی درباره سرپرست جدید وزارت جهاد کشاورزی بیان کرد: «سیدمحمد آقامیری که پیش از این عهدهدار ریاست سازمان دامپزشکی کشور بود به دلیل تحصیلات مرتبط با بخش کشاورزی قرار است فعلا بهعنوان سرپرست وزارت جهاد کشاورزی انتخاب شود که البته از تجربیات وزیر قبلی در بخش مدیریت استفاده خواهد شد.» در راستای این تغییرات کیومرث سرمدی نماینده مردم اسدآباد در مجلس عنوان کرد: «در بحث جهاد کشاورزی از مدتها قبل قابل پیشبینی بود که در موضوع مرغ و گوشت و لبنیات آشفتهبازار داشته باشیم، که باید زودتر از اینها به این مساله پرداخته میشد. در هر حال معتقدم این تغییرات بهویژه در سازمان برنامهوبودجه و وزارت جهاد کشاورزی موثر و لازم است.» در تغییرات جدید همچنین مدیرعامل صندوق نوآوری و شکوفایی کشور هم انتخاب شد. سخنگوی دولت در این باره عنوان کرد: «در زمینه صندوق نوآوری و شکوفایی کشور با توجه به اولویت این حوزه و اولویت حمایت از مجموعههای دانشبنیان و نخبگانی، آقای رئیسی تصمیم گرفت از خدمات خیاطیان که دارای دکتری مدیریت تکنولوژی از دانشگاه علامه طباطبایی هست و تجارب خوبی در زمینه علم و فناوری دارد بهعنوان مدیرعامل صندوق نوآوری و شکوفایی استفاده کند.»
تغییراتی موثر است که بهموقع باشد
تغییرات مناسب و بهموقع دردولت نهتنها نشانه ناکارآمدی نیست بلکه عزم و اراده در ایجاد تحول و رشد کارآمدی را نشان میدهد. تعارف نداشتن با ناکارآمدی وعدهای بوده است که سیدابراهیم رئیسی نیز آن را مطرح کرده و گفته بود که نیروهای ناکارآمد در دولت جایی ندارند. اکنون با گذشت بیش از یک سال و نیم از آغاز به کار دولت فرصت خوبی برای ارزیابی این وعده رئیسجمهور در تقابل با ناکارآمدی است. روند تغییراتی که تاکنون در دولت صورتگرفته نشان میدهد باعث شده 3 وزیر کرسی خود را از دست بدهند و این آمار نشاندهنده عزم رئیسجمهور برای تقابل با ناکارآمدی است. چنین تقابلی البته نیاز بهسرعت عمل و وقتشناسی نیز دارد. چنین نیازی در ماجرای تعویق پرداخت حقوق معلمان و استعفای وزیر آموزشوپرورش و رئیس سازمان برنامهوبودجه کاملا مشهود بود. در شرایطی که عدم پرداخت بهموقع حقوق معلمان آنها را در ایام عید دچار شرمندگی در خانواده کرده و موجی از اعتراضات افکار عمومی را شکل داده، اقدام مناسب این بود که بلافاصله مسئولان مربوطه از جانب رئیسجمهور عزل شده تا مردم قاطعیت رئیسجمهور در مواجهه با بیتوجهی به معیشت مردم را بهخوبی درک کنند. اقدام صحیح دولت در کنار گذاشتن چهرههایی که در اتفاق رخداده مسئول بودند اگرچه اقدام مثبت و قابل تحسینی است اما حتما اگر در زمان مناسب انجام میشد تاثیرات مثبت بیشتری بر افکار عمومی گذاشته و خسارت اجتماعی بهوجودآمده را تا حد زیادی جبران میکرد.
افکار عمومی کجای ماجرای تغییرات است؟
اینکه دولت برای دست زدن به هر تغییری به استعفا مستمسک شود و توضیحی در مورد چرایی استعفا ارائه ندهد یا دلیل آن را صرفا بیماری عنوان کرده و از کنار ماجرا عبور کند این پیام را به افکار عمومی منتقل میکند که دولت قصد ندارد توضیحی به مردم بدهد. مردمی که تصمیمات مسئولان قرار است زندگی و معیشت آنها را تحت تاثیر قرار دهد. تاکنون 3 وزیر عزل شدهاند و دولت میتوانست با توضیح چرایی این تغییرات برای خود ایجاد فرصت کرده و افکار عمومی را که نسبت به ناکارآمدیها گلایهمند است تا حدی آرام کند. فارغ از دلیل تغییر این امر نیز باید توضیح داده شود که چهرههای جدید با چه ایدههایی برای حل مسائل وارد گود شدهاند. اینکه تغییرات انجام شده و ایدهها توضیح داده نشود باعث میشود مردم درک ملموسی از تغییرات نداشته و تمام چهرهها در میزان ناکارآمدی برابر تلقی کنند. علاوهبر این عدم تشریح راهبردهای جدید باعث میشود تا مسئولان جدید نیز خود را نسبت مردم پاسخگو تلقی نکرده و درنهایت هم اگر دچار کمکاری شدند بدون هیچ توضیحی میز مدیریت را ترک کرده و چه بسا برای گرفتن یک میز جدید به تکاپو بیفتند. فارغ از بحث تشریح ایدهها باید به این نیز توجه شود که در زمان معرفی گزینههای جدید ممکن است شائبههایی نیز در مورد برخی چهرهها مطرح شود. شائبههایی که هم میتواند صحت داشته باشد و هم میتواند با انگیزه سیاسی و تخریب طرح شده باشد. بهطور مثال درمورد مراد صحرایی، سرپرست فعلی وزارت آموزشوپرورش که بهعنوان گزینه اصلی همین وزارتخانه نیز از او یاد میشود این شائبه در فضای مجازی وجود دارد که وی حامی ایده توسعه مدارس پولی و غیردولتی بوده و اکنون این نیاز وجود دارد که درمورد شخص وی خود دولتمردان یا حتی شخص رئیسجمهور ورود پیدا کرده و علاوهبر توضیح ایدههایی اصلاحی جدید در آموزشوپرورش چنین مواردی را نیز پاسخ دهد که آیا واقعا مراد صحرایی حامی چنین ایدهای هست یا نه؟ اگر چنین است این امر نیز باید به مردم تشریح شود که اساسا مدارس غیردولتی چه نسبتی با عدالت دارند. عدم تشریح چنین مواردی باعث باعث میشود تا شائبههای بدون پاسخ در مورد میزان ناکارآمدی افراد در اذهان عمومی پذیرفته شده و سبب ایجاد ناامیدی شود. ناامیدی که چه بسا شکاف و بحران اجتماعی نیز در پی داشته باشد.
مهمتر از تغییر افراد این تغییر ایدههاست که اهمیت دارد
اگرچه مدیرانی که در اجرای ایدههای اصلاحی ناتوان بوده یا انگیزهای برای آن ندارند باید کنار گذاشته شوند اما آنچه که بیش از تغییر مدیران اهمیت دارد تغییر ایدههاست؛ چراکه بخش زیادی از ناکارآمدیها ناشی از نداشتن ایده یا بهکارگیری ایدههای شکستخورده است. همچنین این تغییر ایده باید به افکار عمومی نیز توضیح داده شود تا جامعه درک کند اگر مسئولی کنار رفته و فرد دیگری جایگزین آن میشود اولا تغییر به چه علت بوده و ثانیا در نتیجه آن دقیقا چه چیزی قرار است دستخوش تغییر شود. اگر قرار باشد دولت در مواجهه با انتقادات صرفا به تغییر افراد اکتفا کند باید به این امر نیز توجه کند که تا کجا میخواهد به این پاسخ دفعی ادامه دهد. طبعا نمیتوان توقع داشت با بروز یک کژکارکردی یک مسئول دولتی عزل شده و این رویه تا تغییر کل کابینه ادامه پیدا کند. چنین جایگزینی بدون ایجاد هیچ اصلاحی صرفا چهرههای جدید را پشت میز نشانده تا همان راهبردهای غلط را ادامه دهند. آنچه بیش از تغییر کارگزاران اهمیت دارد باعث ایجاد درک کارآمدی در افکار عمومی میشود ارائه ایدههای اصلاحی غیرشعاری و با قابلیت اصلاحی است و اگر چنین درک وجود ندارد رئیسجمهور برای ایجاد آن باید ایدههای خود را در جامع طرح و تشریح کند. عدم تشریح ایدههای اصلاحی باعث ایجاد چنین ظنی میشود که در بسیاری از موارد یا اساسا ایدهای وجود ندارد یا دولت مردم را برای آگاهی از آن محرم نمیداند.
گزینه جدید تغییر
یکی از چهرههایی که زمزمههایی درمورد تغییر وی به گوش میرسد حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان است. وی پیش از این محل انتقاد قرار گرفته بود. نابسامانیها در فدراسیونهای ورزشی و عدم ثبات در فدراسیونها، عدم توجه به توسعه زیرساختها و اماکن ورزشی در شهرها و استانها، عدم توجه به قهرمانان ملی و حل مشکلات آنها و عدم توجه به جوانان و مشکلات آنها و درست اجرا نکردن قانون جوانی جمعیت مهمترین انتقادهایی بود که نسبت به وزیر ورزش مطرح بوده و پای او را به جلسه استیضاح مجلس نیز باز کرده است. با داغ شدن ماجرای حرفهایسازی باشگاههای فوتبال و حذف تیم استقلال از جام باشگاههای آسیا مجددا موجی از انتقادها نسبت به وزیر ورزش ایجاد شده و بعید نیست او که مدتی را بهدلیل حادثه سقوط هلیکوپتر در کما بهسر میبرد و از کابینه دولت دور بود، بهطور کامل از کابینه گذاشته شود.