کد خبر: 79277

جامعه ایرانی در شب‌های احیا محاسبات معمول را به هم زد

شیخ‌حسین؛ مدافع اسلامیت

رسانه‌ها و البته آن‌کسانی که خودش را در معرض بخشی از فضای ‌رسانه‌ای‌ قرار می‌دهند، به‌شدت مستعد این هستند که دنیایی موهوم و خیالی از جامعه ایران بسازند که در آن هیچ تعادلی بین اجزایش وجود ندارد و اینکه ساکنان این دنیا نمی‌توانند و گویی نمی‌خواهند بین ساختارهای مدرن و نظام‌ ارزشی خود، سازماندهی منسجمی داشته باشند.

عاطفه جعفری، خبرنگار:رسانه‌ها و البته آن‌کسانی که خودش را در معرض بخشی از فضای ‌رسانه‌ای‌ قرار می‌دهند، به‌شدت مستعد این هستند که دنیایی موهوم و خیالی از جامعه ایران بسازند که در آن هیچ تعادلی بین اجزایش وجود ندارد و اینکه ساکنان این دنیا نمی‌توانند و گویی نمی‌خواهند بین ساختارهای مدرن و نظام‌ ارزشی خود، سازماندهی منسجمی داشته باشند. فارغ از اینکه چقدر این گزاره در برخی از اجزا می‌تواند درست باشد، تناقضات این منطق رسانه‌ای از جایی بروز می‌یابد که مخاطب، خودش را از این دنیای برساخته رها کند و بی‌پرده با دنیای واقعی مواجه ‌شود و اتفاقا از همین نقطه است که بی‌اعتمادی شکل می‌گیرد و تریبون‌داران چنین تصویری هم متهمان اصلی تحریف واقعیت می‌شوند و از مرجعیت می‌افتند. تحریف واقعیت هم فقط این نیست که آنچه هست، وارون نشان داده شود، بلکه می‌تواند این باشد که تمام اجزای آنچه واقع شده را پنهان کرده و فقط یک ظهور از واقعیت‌های جامعه را برجسته سازیم. مثل همین ندیدن همه اجزای اعتراضی که در جامعه امروز ایران وجود دارد که افراد را می‌تواند دچار اشتباه محاسباتی کند. وقتی فرد از موضعی فراگیر با جامعه ایران مواجه نشود، نمی‌تواند درک کند که در دل همین جامعه که مردمش با زبان روزه در راهپیمایی قدس شرکت می‌کنند، هستند کسانی که نسبت به ساختارها و تصمیمات حاکمیتی معترض و منتقدند. مساله نابرابری در جامعه ایران به شکل واقعی وجود دارد و اتفاقا پررنگ است و هستند کسانی که حاضرند در اعتراض به این نابرابری هزینه بدهند، اما نمی‌توان گفت که اینها نسبت به امر هنجاری و سازماندهی نظام ارزشی جامعه ایران بی‌تفاوت هستند. جامعه ایران را باید پای تابوت سردار شهید قاسم سلیمانی دید، افرادی با دیدگاه و نظرگاه‌های متکثر و متفاوت که آمدند تا بگویند پای ارزش ایثار و شجاعت ایستاده‌اند، یا دختران و زنانی که اگر‌چه با ظاهری متفاوت با آن چیزی که از‌شان می‌خواهند در مراسم احیای شب قدر حاضر می‌شوند اما چنان با خدای خود راز و نیاز می‌کنند که بزرگان دینی هم نسبت به اشک‌هایشان حسرت می‌برند. کافی است این موارد را کنار عناصری بگذارید که رسانه‌های سعودی و انگلیسی در حال پمپاژ آن هستند و اینکه هر آن‌کسی که نسبت به وضع موجود معترض است باید روزه‌خواری ‌کند یا توهین به مقدسات جامعه ایران را به‌عنوان یکی از روش‌های اعتراضی‌ انتخاب کند! 
در چنین وضعیتی است که ارزش و اعتبار تریبون‌دارانی همچون شیخ حسین انصاریان، بیش از پیش نمایان می‌شود. او در موضعی فراگیر با جامعه ایران مواجه می‌شود و آنقدر اعتبار و محبوبیت دارد که اگر می‌گوید: «جوانان عزیز! اگر برای من امکان داشت، می‌آمدم در کل کشور دست دانه دانه شما جوانان را می‌بوسیدم»، باورتان شود. او برخلاف رسانه‌‌هایی که فقط بخشی از واقعیت امروز ایران را بروز می‌دهند، در ارتباط نزدیک با متن واقعی جامعه ایران است و به واسطه همین ارتباط و شناخت است که می‌گوید: «۹۰ درصد خانم‌های بی‌حجاب را مقصر نمی‌دانم و خیلی هم دعاگوی آنها هستم و دلم برایشان می‌سوزد حتی اگر بگویند غلط کرده‌ای. باطن این خانم‌ها با خدا است. با نماینده‌های آنها صحبت کنید و خواسته‌هایشان را بشنوید.» 
دلسوزی‌های شیخ هم صرفا از سر رواداری نسبت به بخشی از جامعه نیست بلکه از جایگاه دینی و با حفظ قواعد منبری بودن، سخنرانی می‌کند؛ مثل زمانی که می‌گوید: «دیدید عاقبت حُر چه شد؟ وقتی عقربه وجودش به طرف خدا برگشت، امام حسین(ع) دو جمله درباره‌‌اش فرمودند. در‌ حالی ‌که حُر در خون خودش غلتیده بود، فرمودند: «حُر! أنتَ سَعیدٌ فِی‌الدنیا و الآخِرَة»؛ تو در دنیا و آخرت خوشبخت و سعادتمند هستی. جمله دیگر هم این بود: «أنتَ الحُر کَما سَمَّتکَ اُمُّکَ حُرّا فِی الدُّنیا»؛ یعنی تو از همه خطرات قیامت، آزاد هستی، همان‌طور که مادرت اسمت را حر گذاشت. ما هم اگر عقربه را بتوانیم با محبت برگردانیم، جوان دیگر جوان آمریکایی و انگلیسی نخواهد بود. اینها اهل توحید هستند. فقط عقربه را برگردانده‌اند. ما اگر   ۳ نفر، ۱۰ نفر، ۳۰ نفر و همه، جمع شویم و دریایی از محبت برای این جوانان ایجاد کنیم، اگر همت کنیم و مشکلات‌شان را حل کنیم، عقربه به طرف خدا بر‌می‌گردد. آن‌وقت، خودشان به شما می‌گویند که عجب کار بدی کردیم. خیلی زشت بود... .»
زاویه ورود تریبون احیای شیخ حسین برای پامنبری‌هایش هم جذاب است. مستمعش را جای دوری نمی‌برد و از ارتباط انسان با خدا و اخلاق بندگی می‌گوید و ظرافت‌های‌ سخنوری برای انبوه جمعیت را هم در نظر دارد تا منبرش بتواند عمومیت را نمایندگی کند. کاری که در ظاهر ساده به نظر می‌آید اما به قدری پیچیده است که حتی رسانه ملی همچنان نتوانسته از پس آن بربیاید و عجیب نیست اگر می‌بینیم آن چیزی که این شب‌ها بیش از همه از دل تلویزیون برای مردم جلوه‌گری کرد، همین مراسم شب احیای حسینیه همدانی‌ها با سخنرانی شیخ حسین انصاریان بود. 

مرتبط ها