ایمان صمدی نیا، پژوهشگر اقتصادی:بحث مهم این روزها مساله دلار و وابستگی کشور به آن است که اصطلاحا اقتصاددانان از آن با عنوان دلاریزه شدن اقتصاد نام میبرند. گرچه با توجه به دادههای سال ۲۰۲۱، حدود ۸۸ درصد تراکنشهای بینالمللی با دلار آمریکا انجام میشوند و دلار ارز رایج تجارت جهانی است اما در سالهای اخیر دولتها با محوریت چین و روسیه سعی کردهاند میزان وابستگی خود به دلار را تاحدودی در تجارت دوجانبه کاهش دهند. این کاهش وابستگی از تجارت با ارزهای محلی شروع شده تا متنوعسازی ذخایر ارزی. گرچه سرعت دلارزدایی از اقتصاد جهان چندان زیاد نیست اما نشانههای تنوعبخشی به ارزهای قابلمبادله در تجارت جهانی با ارزهای نزدیک به ارزهای جهانروا ظهور کرده است. براساس آمارهای بینالمللی بهطور میانگین بیش از ۵۰ درصد تجارت جهانی با دلار آمریکا صورت میپذیرد اما همین مقدار نیز ابزارهای تحریمی گستردهای را در اختیار آمریکا برای مجازات دیگر کشورها قرار داده است.
ابزارهای آمریکا برای حکمرانی دلار
قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم که شیوههای کاهش وابستگی به دلار چیست و چگونه قابلانجام است، لازم است به این مساله بپردازیم که آمریکا چگونه و با چه ابزارهایی حکمرانی دلار در جهان را تقویت میکند و آن را پیش میبرد؛ موضوعی که میتواند الگویی برای حکمرانی ریال در داخل ایران باشد. گفته شد دلار ارز رایج تجارت جهانی است اما این وابستگی، اهرم بسیار قدرتمندی را در اختیار دولت آمریکا قرار داده که نام آن «حکمرانی دلار» است. به این ترتیب که آمریکا توانسته است با استفاده از ابزارهایی مانند درگاههای پولی جهانی مانند سوئیفت و طراحی قوانینی به نام FATF و... نظارت دقیقی بر ارز ملی خود داشته باشد و بهراحتی تشخیص دهد که هر دلار این کشور در دست چه کسی است و وی با آن مشغول چه کاری است! ایالاتمتحده آمریکا برای ردیابی دلارهایش در سطح جهان از مجموعهای از سیستمها و موسسات بینالمللی استفاده میکند. یکی از این موسسات، فدرال رزرو آمریکاست که بهعنوان بانک مرکزی آمریکا، نقشی اساسی در مدیریت دلار و نظارت بر کاربرد آن در سطح جهان استفاده میکند. اولین ابزار این کشور، بانک مرکزی آن میباشد. فدرالرزرو، چرخه دلارهایش را در سطح جهان ردیابی کرده تا ارزش دلارش را با ثبات نگه دارد. فدرالرزرو همچنین روابطش را با سایر بانکهای مرکزی و موسسات مالی حفظ میکند تا نظارت خودش را روی دلار در سایر کشورها نیز حفظ کند. یکی از مهمترین وظایف فدرالرزرو آمریکا، ردیابی تجارت بینالمللی و دادههای پرداختی آن است که ورود و خروج دلار در آمریکا را زیرنظر قرار دهد. برخی از این دادهها عبارتند از دادههای صادرات و واردات، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، سبد سرمایهگذاری، تراکنشهای فرامرزی و... . دلار آمریکا از منابع اصلی ذخایر ارزی جهانی است و بسیاری از بانکهای مرکزی در سطح جهان، ذخایر گستردهای از دلار آمریکا را برای ذخیره ارزش ارزهای خود نگهداری میکنند.
ابزار دیگر آمریکا دادههای بازارهای مالی است. موسسات مالی و شرکتها در سطح جهان نیاز است که دادههای تراکنشهای دلاری خود را گزارش دهند. این دادهها جمعآوری و تجزیهوتحلیل میشوند، همچنین ابزار دیگری که این کشور برای کنترل بر دلار خود در اختیار دارد، سازمانهای بینالمللی هستند که از طریق صندوق بینالمللی پول (IMF) و بانک جهانی پول (BIS) که دادههای مرتبط با بازارهای مالی جهانی و ارزهای کشورها را جمعآوری و تحلیل میکنند، (بهعلاوه وامهایی که به دلار آمریکا به کشورهای درحال توسعه میدهند) سلطه خود را بر دلار حفظ میکند. همچنین اعمال قوانین بینالمللی مانند قانون رازداری بانکی (bank secrecy act)، موسسات مالی را ملزم میکند که تراکنشهای مشکوک بیش از 10هزار دلار را به شبکه اجرای جرائم مالی (FInCEN) گزارش دهند.
قانون بینالمللی مبارزه با پولشویی و تروریسم (IMLAFAT) نیز بانکهای ایالات متحده را ملزم میکند که رویههای دقیقی را برای گزارشگری حسابهایی را که مشکوک به انجام اعمال غیرقانونی مانند پولشویی و تروریسم هستند، اعمال کنند. دفتر کنترل داراییهای خارجی (OFAC) تحریمهای اقتصادی و تجاری را براساس سیاست خارجی و اهداف امنیت ملی ایالات متحده مدیریت و اجرا میکند. علاوهبر این، دولت ایالاتمتحده در طرحهای بینالمللی مانند گروه ویژه اقدام مالی (FATF) که سیاستها، استانداردها و بهترین شیوههای مربوط به اقدامات ضدپولشویی (AML) و مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT) را توسعه و ترویج میدهد، مشارکت میکند. دولت ایالاتمتحده همچنین قراردادهای دوجانبهای با کشورهای خارجی دارد که امکان تبادل اطلاعات مالی و همکاری در تحقیقات را فراهم میکند، بنابراین منطقی است که اقتصاد جهان -که با دلار آمریکا میچرخد- دلاریزه باشد و زمانی که چنین سطحی از نفوذ دلار آمریکا در اقتصاد جهانی وجود دارد، حذف دلار از مبادلات جهانی یک کشور بهسختی امکانپذیر است.
راهکارهای حذف دلار از اقتصاد کشور
برخی اقتصاددانان در کشور تمایل دارند در این سلطه جهانی دلار، عمدتا بهدلیل تحریمهای آمریکا، اقتصاد را از وابستگی به دلار آمریکا نجات دهند. چنین کاری هرچند شدنی است اما الزاماتی میطلبد و باید از خود پرسید با توجه به الزامات حذف دلار از چرخه اقتصادی، آیا اقتصاددانان مذکور هیچ پیشنهادی برای اجرای این الزامات دارند یا صرفا آب در هاون میکوبند و هیچ برنامهای برای ارائه این راهکارها ندارند. در اینجا چند استراتژی ممکن برای کشور جهت دستیابی به این هدف وجود دارد:
1. تشویق به استفاده از ارزهای ملی: دولتها میتوانند استفاده از ارزهای محلی خود را برای معاملات داخلی و بینالمللی ترویج دهند. این میتواند توسعه اکوسیستمهای مالی داخلی را تحریک کند، وابستگی به ذخایر ارزی را کاهش دهد و قرار گرفتن در معرض ریسکهای مبادله ارز را محدود کند.
2. ایجاد ارزهای جدید: برخی کشورها ممکن است ایجاد یک ارز جدید را بهعنوان وسیلهای برای افزایش استقلال مالی خود درنظر بگیرند. این ممکن است چالشبرانگیز باشد، زیرا مستلزم ایجاد اعتماد و پذیرش در بین همتایان و سرمایهگذاران بینالمللی است. یوآن دیجیتال، رمزارزهایی مانند بیتکوین که فراگیری خود را ثابت کردهاند و سایر ارزهای مشترکی که در یک ناحیه تجاری خاص تعریف شدهاند مانند یورو نمونهای از این ارزها هستند.
3. استفاده از ارزهای ذخیره جایگزین: کشورها میتوانند ذخایر خود را با سرمایهگذاری در ارزهای جایگزین مانند یورو، ین ژاپن یا یوآن چین متنوع کنند. تنوع ارزها میتواند وابستگی به دلار آمریکا را کاهش دهد که این امر کشورها را از نوسانات ارزش دلار و خطرات اقتصادی مرتبط محافظت میکند.
4. توسعه سیستمهای مالی منطقهای: کشورها میتوانند برای ایجاد سیستمهای مالی منطقهای مانند منطقه یورو که تجارت و سرمایهگذاری فرامرزی را تسهیل میکند با یکدیگر همکاری کنند، چنین سیستمهایی میتوانند ثبات مالی را افزایش دهند و جایگزینی برای دلار آمریکا ارائه دهند.
5. ترویج همکاریهای بینالمللی: کشورها میتوانند برای ایجاد سیستمهای تسویهحساب بینالمللی جایگزین که دلار آمریکا را دور میزند، با یکدیگر همکاری کنند، بهعنوان مثال کشورها میتوانند استفاده از ارزهای دیجیتال را ترویج دهند که میتواند برای تراکنشها و پرداختهای بینالمللی استفاده شود.
6. توسعه سیستمهای پرداخت جایگزین: ایران میتواند سیستمهای پرداخت جایگزینی را توسعه دهد که برای معاملات بینالمللی به دلار آمریکا متکی نباشد. این امر شامل استفاده از ارزهای دیجیتال یا ایجاد یک سیستم پرداخت منطقهای است.
7. توسعه یک سیستم ملی پرداخت غیرنقدی: ایران میتواند سیستم پرداخت بدون نقد خود را، مشابه Alipay چین یا WeChat Pay Tencent توسعه دهد. این سیستم پرداختهای دیجیتال را تحریک میکند که نیاز به استفاده از ارزهای فیزیکی و درنتیجه وابستگی به دلار را کاهش میدهد.
8. افزایش تولید داخلی: ایران میتواند برای افزایش ظرفیت تولید داخلی برای کالاهای حیاتی مانند دارو، غذا و پوشاک تلاش کند، این امر وابستگی به واردات و نیاز به دلار آمریکا برای پرداخت آن را کاهش میدهد.
9. تقویت سرمایهگذاری خارجی: اقتصاد ایران میتواند بهتدریج برای سرمایهگذاری خارجی -که ارزهای خارجی تزریق میکند- باز شود. این امر پتانسیل اقتصادی کشور را آزاد میکند و به توسعه زیرساختهای تجارت بینالمللی ضروری کمک میکند و به کشور اجازه میدهد با چندین کشور و ارزهای خود روابط برقرار کند.
10. متنوعسازی اقتصاد: توسعه تجارت با سایر کشورها بدونتوجه به دلار آمریکا بسیار مهم است. با تنوع تجارتی میتوان به درک بهتر از ارزشهای پایه و نرخ ارز داخلی خود رسید. علتهای بسیاری برای این تنوع وجود دارد، ازجمله بهدست آوردن راههایی برای تغییر کاسبی و مشارکت در شرکتها و ایدههای بینالمللی؛ ایجاد تغییرات در سطح کیفیت کالاها و محصولات و از همه مهمتر برای کمک به متنوعسازی اقتصادی بیشتر. متنوعسازی اقتصادی و ایجاد اقتصاد چند محصولی بهجای اقتصاد تکمحصولی، از وابستگی کشور به یک محصول پایه که معاملاتش عمدتا با دلار انجام میگیرد، جلوگیری میکند و میتواند کاهش وابستگی به واردات را رقم بزند.
در پایان کاهش نقش دلار آمریکا در اقتصاد یک فرآیند پیچیده و چالشبرانگیز است که نیازمند استراتژی و اجرای دقیق است. کشورها ممکن است نیاز به ترکیب چندین رویکرد برای انجام موفقیتآمیز این هدف داشته باشند. کاهش دلاری شدن از اقتصادی مانند ایران زمان میبرد اما میتواند به کاهش نوسانات ارزی، ایجاد ثبات اقتصادی بلندمدت و افزایش حاکمیت اقتصادی کمک کند.