کد خبر: 79095

او پر از امید بود

من در دو کار آخر آقای پوراحمد همراه‌شان بودم، بسیار آدم مهربان و خوش‌مشربی بود و در کارگردانی خود بسیار مصر بود که متنی را که نوشته اجرا کند. 

پژمان بازغی، بازیگر:من در دو کار آخر آقای پوراحمد همراه‌شان بودم، بسیار آدم مهربان و خوش‌مشربی بود و در کارگردانی خود بسیار مصر بود که متنی را که نوشته اجرا کند. 
من صرفا به خاطر علاقه قلبی و شخصی‌ام به ایشان و بدون هیچ چشمداشتی در فیلم‌هایشان بازی می‌کردم. از آثارشان «بی‌بی ‌چلچله»، «خواهران غریب»، «شب یلدا» و «قصه‌های مجید» و «اتوبوس شب» را خیلی دوست داشتم. آقای پوراحمد فیلم‌های بسیار مهمی را برای سینمای ایران کار کردند اما متاسفانه در چند سال گذشته مورد بی‌مهری منتقدان قرار گرفتند و چقدر ناراحت‌کننده است کسانی که به ایشان چه در جلسات مطبوعاتی و چه در سالن‌های سینما بی‌احترامی می‌کردند، امروز جزء اولین نفراتی هستند که برایش مثبت می‌نویسند و اگر همین تعداد آدم می‌رفتند و فیلم‌هایش را می‌دیدند مطمئنا ایشان با لبی خندان می‌توانست به زندگی خودش ادامه دهد. 
فیلم آخر ایشان (پرونده باز است) به‌شدت مورد بی‌مهری قرار گرفت. چطور می‌شود یک کارگردان ۷۵ ساله دغدغه‌اش آزادی یک نوجوان باشد. مگر غیر از این است که این کارگردان یک آدم به‌روز است؟ مگر غیر از این است که این فیلمساز دغدغه‌اش بخشش و آزادی است؟ در فیلم دائما درباره بخشش و گذشت صحبت می‌شود. من بسیاری از افراد را دیدم که قبل از اینکه فیلم آقای پوراحمد اکران شود شروع کردند به نقد نوشتن. حتی در مصاحبه‌ام در ایام جشنواره گفتم چطور می‌شود نسبت به فیلمی که درباره بخشش است اینقدر بی‌مهر بود. آقای پوراحمد تمام تلاشش را کرد که در فیلم بخشش را آموزش دهد. 
عده‌ای می‌گفتند دوره این کارگردان تمام شده است. اما سوال من این است که مگر کسی می‌تواند راجع‌به خلاقیت هنری کسی تصمیم بگیرد؟ آنهایی که این حرف را می‌‌زنند در چه جایگاهی بودند که بخواهند بگویند چه کسی فیلمسازی را کنار بگذارد و چه کسی آن را شروع کند؟ آغوش هنر آن قدر باز است که هرکسی در هر شرایط سنی می‌تواند یک اثر را خلق کند. همین کلمات و بار منفی که به این مرد نازنین وارد شد باعث شد دلش بشکند. چطور می‌توانید به یک نفر بگویید تو دیگر فیلم نساز و دوره‌ات تمام شده است. سال‌های زیادی است که به فیلمسازان بزرگ ما توهین می‌کنند؛ می‌گویند دوره فیلمسازی مهرجویی و کیمیایی هم تمام شده. مگر ما چه آثاری به جز فیلم‌های کمدی در سینما داریم که حالا اینها هم فیلم نسازند؟ اگر این افراد نسازند که دیگر فیلمی در تاریخ سینمایی ایران باقی نمی‌ماند. 
من متوجه نمی‌شوم دوره اوج سینمای ما چیست که براساس این خط‌کشی می‌گذارند و می‌گویند اثری بد یا خوب است. فکر می‌کنم نگاه اشتباهی است که بگوییم دوره اوج یک کارگردان تمام شده است. هر کارگردانی ذائقه‌ای دارد و فیلم خودش را می‌سازد. دیگرانی که پشت میز نشستند نمی‌توانند تصمیم بگیرند که شما چه فیلمی باید بسازید. آقای پوراحمد به قصه‌هایش اعتقاد داشت و آنها را می‌ساخت. حالا اینکه به ذائقه خیلی‌ها خوش نمی‌آمد و میلیاردی فروش نمی‌کرد دلیل نمی‌شد که نقد شود. شما می‌توانید فیلم را نبینید. اصلا یکی از خاصیت‌های سینما در انتخاب است و نه اجبار. دلیلی ندارد که به فیلم حمله کنند. 
من فکر می‌کنم کیومرث پوراحمد پر از امید بود، مردی بود که می‌خواست امید را به جامعه‌اش تزریق کند. در این چندماه گذشته کم‌لطفی دوستان منتقد و مردم باعث شد که او هم ناامید شود و راهی را انتخاب کند که شاید از نظر خودش درست بوده است. 

مرتبط ها