بعد از «امر به معروف و نهی از منکر ماستی» که چند روز قبل در طرقبه شاهد آن بودیم، چهرههای سیاسی و رسانهای کشور در صفحات شخصی خود در فضای مجازی، بازخوردهای منفی گستردهای نسبت به این قبیل اقدامات از خود بروز دادند. در این میان اما چند واکنش دیده شد که علاوهبر جنجالبرانگیز بودن، به برخی دوقطبیها و التهابات موجود در جامعه دامن زد. واکنش دیگری که بحث برانگیز شد، توییت غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی اصلاحطلب بود که با ربط دادن نهی از منکر ماستی و استفاده غیرصلحآمیز از لبنیات، به انرژی هستهای و فشارهای دولتهای غربی علیه ایران، واکنشهای گستردهای را از سوی فعالان شبکههای اجتماعی به دنبال داشت. به بهانه توییت اخیر کرباسچی و ربط دادن نهی از منکر ماستی به صنعت صلحآمیز هستهای کشورمان، با محمدعلی وکیلی، فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگو کردهایم تا علاوهبر مورد بررسی قرار دادن توییت اخیر غلامحسین کرباسچی، بهطورکلی به بررسی تبعات اظهارنظر و موضعگیریهای رادیکال از سوی جریانات سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاحطلب و اثرات آن بر فضای عمومی کشور بپردازیم. در ادامه متن این گفتوگو را میخوانید.
باتوجه به اتفاق اخیر و افزایش سطح التهابات درمیان افکار عمومی، واکنشهایی از جنس آنچه در توییت آقای کرباسچی شاهد آن بودیم را دارای چه آثار و تبعاتی برای فضای عمومی کشور ارزیابی میکنید؟ علاوهبر آن، وظیفه چهرههای شناخته شده و گروههای سیاسی اصولگرا و اصلاحطلب در شرایط فعلی را چه میدانید؟
در ابتدا باید گفت هرچه در مذمت اقدام ماستی این آقای مشهدی گفته شود کم است. یک اقدام بسیار موهن، آن هم در ساحت امام رضا(ع)، از جانب کسی که ادعا شده مداح است و ظاهری مذهبی داشته بسیار زننده است. علاوهبر این نشان میدهد نوعی آنارشیسم، زیر لوای امر به معروف و نهی از منکر توسط یک جریانی در جامعه درحال ترویج است که خطر این آنارشیسم ویرانگر و بنیانبرافکن خواهد بود. این در جای خود محکوم و مذموم است. لازم است حکومت هم هرچه زودتر جلوی این رفتارهای خودجوش را بگیرد. رفتارهایی که هم برای جریانات ضدایرانی بهانه درست میکند، هم افکار عمومی داخل کشور را جریحهدار میکند، هم نظم عمومی را برهم میزند و هم اقتدار حکومت را به چالش میکشد. بنابراین لازم است در این خصوص اقدام عاجل انجام گیرد.
اما تشبیهی که از سوی جناب آقای کرباسچی انجام گرفت مصداق بارز آتش زدن قیصریه برای یک دستمال است. قیصریه منافع ملی را نباید به بهانه اقدامات موهن یک فرد یا یک جریان سیاسی اینطور بهنظر انداخت. ما به اندازه کافی تاوان سوءتفاهمهای بینالمللی پیشآمده برای فعالیتهای هستهایمان را پرداخت کردهایم و ملت همچنان دارد تاوان آن را پرداخت میکند. این نوع تشبیهات، مهر تاییدی بر ادعاهای رژیمصهیونیستی و دولتهای غربی علیه ایران است. درحقیقت تیری است بر زحماتی که تاکنون در این باره کشیده شده است. بنابراین گرهزدن مسائل داخلی، به مسائل مرتبط با منافع ملی و بردن منافع ملی به مسلخ روایتهای مرتبط با تنشهای داخلی، از هرکه سر بزند، اقدامی ناپسندی است. بهخصوص از چهره شناختهشدهای مثل آقای کرباسچی بههیچعنوان پذیرفتنی نیست.
بهنظرم اقدامی که از ایشان دیدیم، یک اقدام فوقهیجانی بود. همچون بسیاری از اقداماتی که این روزها درقالب امر به معروف و نهی از منکر از سوی برخی گروهها شاهد آن هستیم. آن آقایی که سطل ماست بهدست گرفت حتما تحت تاثیر یکسری هیجانات دست به چنین اقدام زشت و قبیحی زد و از کشورمان وجهه بدی را در منظر جهانیان به نمایش گذاشت. کاری هم که آقای کرباسچی با توییتش کرد در تاثیرپذیری از هیجانات و بیتوجهی به حوزه منافع ملی شبیه به همان کار است.
اشارهای به مذموم بودن رویکردهای رادیکال در فضای پرالتهاب حال حاضر کشور کردید، اگر ممکن است بیشتر در این باره توضیح بدهید. و اینکه با توجه به تجربه پاییز 1401 و تبعات اتفاقات تلخ آن روزهای پرالتهاب در فضای عمومی کشور، برای جلوگیری از رادیکال شدن دوباره موضعگیریها و رویکردها از طرف جریانات سیاسی و رسانهای، چه اقداماتی را موثر و الزامی میدانید؟
بههرحال کشور در سال گذشته تاوان بسیار سنگینی درنتیجه اقدامات رادیکال داد. رویکرد و رفتار رادیکال از طرف هرجریان سیاسی و حزبی که سر بزند، تنها به پیشبرد منویات رژیمصهیونیستی در ایران کمک میکند. افراد رادیکال در هر جریان سیاسی نیز در نقش سربازان رژیمصهیونیستی خواهند بود.
بهعقیده من نه ملت دیگر حوصله چنین اقدامات رادیکالی را دارد و نه کشور ظرفیت تحمل این فرصتسوزیها را. همه عقلای کشور باید برای پاسخ به مشکلات معیشتی و مطالبات به حق مردم درخصوص وضعیت اقتصادی کشور به ریل عقلانیت برگردند. بازگشت به ریل عقلانیت از سوی عقلا هم کمک میکند تا کشور در ریل عقلانیت قرار بگیرد و با قرار گرفتن در این مسیر عقلانیت است که هم سیاستخارجی کشور اصلاح میشود و ما وارد یک پلتفرم تعامل خواهیم شد، در ادامه تداوم مسیر عقلانیت هم میشود مطالبات درست تاریخی مردم را، چه در حوزه سیاستداخلی و چه در حوزههای فرهنگی، اجتماعی و بهخصوص اقتصادی، در یک فضای آرام، منطقی و عقلایی دنبال کرد. وقتی فضا رادیکال باشد، به تبع آن دوقطبی هم میشود و زمانی که فضای جامعه دوقطبی باشد، حرف حق شنیده نمیشود و حکومتها و دولتها هم به خودشان اجازه میدهند که در فضای رادیکال بهوجود آمده و ناامنیهای ناشی از آن، از مسئولیتهای خود شانه خالی کنند و بهجای پاسخگویی در مقابل همه مردم، خود را موظف به پاسخگویی صرف در مقابل گروههای رادیکال بدانند. بنابراین بهنظرم این نوع اظهارنظرها (اشاره به توییت غلامحسین کرباسچی) هیچکمکی به حل مشکلات ملت نمیکند و جز اینکه فضا را دوباره رادیکال کند و به صداها و اقدامات تند دوطرف مشروعیت دهد، کارکرد دیگری ندارد.