علی مزروعی، خبرنگار:این استدلال را خیلی شنیدهایم که آفت اقتصاد ایران نفتی بودن آن است. چه کسی است که این حرف را قبول نداشته باشد. به نظر من پول نفتی مخدر است، شاید هم مسکرات است. ما در این چند دهه این مخدر را به غذا تبدیل کردهایم. به قول خودمان سر سفره مردم بردیم و هر ناهار و شام به شکرانه افتادن جغرافیایمان وسط دریای نعمات، از آن نوشیدیم و دست آخر مست و بیجان افتادیم. حال چند صباحی است که چرخ گردون به مراد نگشته و ساقیهای جهان نیز همپیمان شدهاند تا پیمانه دریغ کنند و با تحریم و تهدید و تزویر و تکفیر و هزار دیگر بر همین قافیه ما را در خماری مواهب نفتی نگه دارند. ما هم به خیال خودمان ته هفتخطی را بازی کرده و در این مدت قاچاقی چند جرعهای از بعضی از همین ساقیهای بازی خرابکن گرفتهایم و دل سیر که نه ولی به قدر نگه داشتن بخار نشئگی نوشیدهایم. طی این مدت در کنار این دور دور کردنها یا به نقل معروف دور زدنهای تحریم بارها عزم کردیم که از شنبه ترک کنیم، داد زدیم که بودجه را اصلاح میکنیم و تورم را کنترل میکنیم و صادرات را فلان میکنیم و واردات را بهمان، اما هر بار شنبه بلند شدیم و خمیازهکشان گفتیم این شنبه که نه ولی از شنبه بعدی که اول سال است دیگر واقعا ترک میکنیم. برای همین هم باز نشستیم پای بساط و هی برای اول و وسط و آخر سال برنامه توسعه نوشتیم اما به جای عمل، برنامه نوشتن را توسعه دادیم، طوری هم توسعه دادیم که آخرش به اندازه چند ۱۳ به در وقت اضافه بیاوریم و جوج بزنیم و گل کوچیک.
خلاصه خودمان را به تخت بستیم که ترک کنیم اما شل بستیم و لیوان مسکرات نفتی را هم گذاشتیم بالای سر تا نیمهشبی اگر خطر خماری خواب را از سرمان پراند پیاله و پتوی غفلت را باهم به سر کشیم.
این وسط یک پدر بیامرزی هم پیدا شد تا طریق دیگری از به در کردن پدرمان را بیاموزد. به خیال خودش ترامادول مذاکره را داد بزنیم تا جای خماری بازار نفت را بگیرد. ترامادول حکم مسکن را دارد و معتاد در مسیر ترک، جای مواد را با آن پر میکند. ما اما بیظرفیت بودیم، ترا را گرفتیم که ترک مخدر کنیم لکن به ترا هم معتاد شدیم و شد قوز بالا قوز. تن نحیف اقتصادی که به نفت معتاد بود حیاتش به مذاکره هم شرطی شد. این تن نحیف به وضعیتی افتاده است که هر بار با تشری خونش به جوش آمده و فشار دلارش آمپر میسوزاند و با چراغ سبزی نیز نشئه شده و رام میشود. طبیبنمایان در پیچیدن نسخه شفا غالبا در دو زمرهاند. گروهی وضعیتِ آرامِ تحت تاثیر مسکن مذاکره را همان وضعیت سلامت قلمداد کرده و چون چایی نبات آن را برای هر دردی تجویز میکنند و این چایی نبات را نیز فقط اگر نباتش سوغات مغرب زمین باشد موثر و کارا میدانند. درمقابل این افراط طیف دیگری قرار دارد که نه برای ترک اعتیاد نفتی ایدهای داشته و نه حاضر به مصرف مسکن مذاکره میشود، درنتیجه زمانی که درد خماری غلبه میکند و رعشه به اندام میافتد ناگزیر تن به مسکن مذاکره میدهند. بیم آن میرود این گروه نیز بعد از چشیدن طعم نشئگی مسکن، در طریق غلط افراطگرایان نخستین افتاده و اشتباها آرامش موقت را به درمان تعبیر کنند و سهلانگارانه تن به درمان پرهزینه که همان رهانیدن اقتصاد از وابستگی به مخدر نفت است ندهند. اگرچه در زمان تشنج چارهای جز بالا بردن دوز مسکن نیست اما باید التفات داشت که تسکین به درمان تلقی نشود. شاهد بودیم که تنها یک توافق ساده با همسایه سعودی التهاب ارز را تا حدی مهار کرد اما باید توجه داشت که تداوم این مهار به اصلاح ساختارهای داخلی بستگی دارد؛ چراکه موج دلارفروشیهای ناشی از افت قیمتها درنهایت یک جا متوقف شده و بازار به روال تورمی خود بازمیگردد. در چنین شرایطی مذاکره و توافق با دیگر دولتها نیز شاید مجددا بر بازار تاثیر مثبت بگذارد اما این تاثیر نباید باعث شود منادیان افراط نسخهپیچی کرده و بدون هیچ راهکار درمانی صرفا بر شیپور مذاکره بدمند و حاضر باشند همه دارایی کشور را نیز در این راستا به حراج بگذارند. مسیری که کشور با تجویز مسکن مذاکره بهعنوان درمان قطعی ترک اعتیاد به نفت در پیش گرفته است باعث شده اکنون رئیس قوه مقننه درمقابل دیدگان ملت به چیزی اعتراف کند که حاصل فقدان ایده و اراده اصلاحی در یک دهه گذشته است. شوربختانه در اصلاح ساختار بودجه ناموفق بودیم. چیزی که یکی از مهمترین لوازم کاهش تاثیر مخدر نفت بر اقتصاد کشور است. چه کسی است که نداند علاوهبر ساختار بودجه در اصلاح بسیاری دیگر از ساختارهای اقتصادی نیز باز ماندهایم.
مذاکره صرفا تسکینی موقتی بوده و فرصت اندکی برای اقدامات درمانی مهیا میکند. اگر از این فرصت در راستای درمان سریعتر اعتیاد چند دههای به نفت استفاده نشود طبعا نمیتوان سرنوشتی جز زوال و پوسیدگی برای بدن ضعیف اقتصاد کشور متصور بود.
این سیاهه را ننوشتیم که نکونال کنیم، باشد که چارهای برای زوال کنیم.
۰۰:۰۰ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۵
کد خبر: 78784
مخدر نفتی و مسکن شرطی
این استدلال را خیلی شنیدهایم که آفت اقتصاد ایران نفتی بودن آن است. چه کسی است که این حرف را قبول نداشته باشد. به نظر من پول نفتی مخدر است، شاید هم مسکرات است. ما در این چند دهه این مخدر را به غذا تبدیل کردهایم.
مرتبط ها