محمدامین ایمانجانی، مدیر مسئول:یکی از اصلیترین عوامل بالندگی و افتخار به ایرانی بودن در حافظه تمام ایرانیها، تکیه بر عقبه تاریخی و فرهنگی کشور عزیزمان است. گذشتهای باشکوه که در تمامی عصرها از تمدنهای اولیه و حکومتهای تاریخی تا امروز مورد توجه و تکیهگاهی امن برای معرفی عظمت ایران عزیز بوده است. مسالهای که جهان به آن اذعان و اعتراف میکند و حتی وامدار آن هم هست. بستر و سند معرفی و استناد به این و آن هم سوای کتب و آثار تاریخی بهجای مانده، ابنیه و اشخاص و نامهای بلند و پرآوازهای هستند که هرکدام به حد خود نقشی در ایجاد این شکوه و بزرگی داشتهاند. نامهایی که هم از جهت کثرت و هم تعدد و تنوع، امکان بهخاطرسپاری و قدرشناسی همهشان برای نگارنده و بسیاری دیگر از ما نیست، اما این نباید دلیلی بر فراموشی و کمتوجهی نسبت به آنها باشد. نمیدانم در راهروهای دانشکدههای تاریخ و باستانشناسی دانشگاهها یا بین مردمان کوچه و خیابان کسی هست که نگران و دلمشغول این گذشته و تاریخ نباشد یا نه، اما حتی تمام آنهایی که ذرهای درگیر و دار آن گذشته و این حال نیستند، در مواجهه با کوچکترین تعرضی به هویت ملی و تاریخی ایرانیها، موضعگیری سختی دارند و نگران حفظ آثار و ارزشهای ملی و تاریخی هستند. از این رو ضمن مسئولیتی که به گردن تکتک مردم ایران جهت حفظ این میراث متعدد و گرانبهای تاریخی است، میتوان امیدواریهایی هم نسبت به اقدام و عمل وزارت گردشگری داشت. وزارتی که با تمام فراز و فرودهایی که خصوصا طی سالیان اخیر تجربه کرد، با آمدن وزیر جدید، عزتالله ضرغامی این امیدواریها را تقویت کرد و مساله حفظ و نگهداری از آثار، مفاخر و ابنیه تاریخی را به مسالهای نه درجه چندم، که دارای اولویت معرفی و بازنمایی کرد. اما به صرف این انتصاب و بیان برخی نگرانیها از جانب مسئولان جدید و ارائه برنامهها نمیتوان تمام و کمال خاطرجمع از حفظ ارزشهای تاریخی و هویت ملی بود. ما نیازمند تحولی در این عرصه هستیم، تحولی که انتظار ایجاد آن از این وزارتخانه و متولیانش دور و بیجا نیست.
تجربیات تلخ ازبینرفتن بخش زیادی از آثار ملی و هویت ایرانیها بعد از حمله مغول، تا حراج و تاراج آثار باقیمانده در زمان قاجار و دستبرد کشورهای بیگانه به اندوختههای تاریخی و هویتی ایران بعد از آن، این نگرانیها را افزایش داد و زنگ خطر جدی را در ارتباط با وضعیت حفظ و میراثداری متولیان به صدا درآورد که نکند ما حافظان قابلی برای گذشته پرشکوه خود نباشیم.
اصرار بر حفظ هویت و فرهنگ بومی، در کشور پهناور ایران که مورد هجمه فرهنگهای بیگانه قرار گرفته هم از این دایره حفظ میراث خارج نیست. در این زمینه نیز تمرکز بر تقویت فرهنگ بومی و محلی انتظار دیگری است که از دستگاههای متولی میرود تا به آن توجه داشته باشند.
تا اینجا از نقش مردم در حفظ آثار و هویت ملی کمتر و از نقش سازمانها و نهادهای متولی بیشتر گفتیم. اما عدمهماهنگی و همراهی این دو، یعنی مردم و سازمانها و متولیان، جز کندی در مسیر حفظ و نگهداری از هویت ملی، آسیبهایی را هم متوجه آن میکند. یعنی مادامی که این مساله بین تمام مردم ایران، بهعنوان یک هویت ملی و یک وظیفه عمومی جا نیفتد، تا همه پای کار حفظ میراث ملی خود نیایند و همچنان دغدغه این باشد که جلوی آسیبزنندگان را بگیریم و یادگاری روی آثار ملی و هویتی ننویسند، در بر همان پاشنه گذشته خواهد چرخید و صرفا ما شاهد همینطور ماندن وضعیت خواهیم بود نه بهتر شدن آن. همانطور که بیش از یکسوم مدارس ساختهشده طی سالهای اخیر توسط خیران و مردم بوده است، همینطور که مردم برای ارائه خدمات درمانی بیمارستان میسازند، همینطور که مردم دغدغهمند و نگران همنوعانشان هستند، میتوانند دغدغهمند هویت و آثار ملی و تاریخی کشور هم باشند و در مسیر حفظ و نگهداری، تعالی و معرفی آنها هم گام بردارند و کمکدست نهادها و سازمانهای متولی باشند. البته این سازمانها هم باید مردم را به کمک بخوانند و شرایط را برای این همراهی و همکاری فراهم کنند.
۰۱:۳۶ - ۱۴۰۱/۱۲/۲۴
کد خبر: 78763
محمدامین ایمانجانی
صیانت واقعی اینجاست
همان طور که مردم دغدغهمند و نگران همنوعانشان هستند، میتوانند دغدغهمند هویت و آثار ملی و تاریخی کشور هم باشند و در مسیر حفظ و نگهداری، تعالی و معرفی آنها هم گام بردارند و کمکدست نهادها و سازمانهای متولی باشند.
مرتبط ها