کد خبر: 78713

یک سال پس از آغاز جنگ در اروپا

آیا روسیه به اهداف استراتژیک خود در اوکراین دست پیدا کرده است؟

با گذشت یک سال از شروع جنگ میان روسیه و اوکراین هیچ‌کس نمی‌تواند آینده روشنی را برای یکی از بزرگ‌ترین درگیری‌های نظامی اروپا پس از جنگ‌جهانی دوم متصور شود. جنگی که نه‌تنها در این یک سال صدمات انسانی و اقتصادی شدیدی به روسیه و اوکراین وارد کرد، بلکه تقریبا تمامی کشورهای جهان به‌نحوی از صدمات این درگیری متضرر شدند. 

مهدی سیف تبریزی، پژوهشگر:با گذشت یک سال از شروع جنگ میان روسیه و اوکراین هیچ‌کس نمی‌تواند آینده روشنی را برای یکی از بزرگ‌ترین درگیری‌های نظامی اروپا پس از جنگ‌جهانی دوم متصور شود. جنگی که نه‌تنها در این یک سال صدمات انسانی و اقتصادی شدیدی به روسیه و اوکراین وارد کرد، بلکه تقریبا تمامی کشورهای جهان به‌نحوی از صدمات این درگیری متضرر شدند. 

 شرایط اوکراین و اتحادیه اروپا
اتحادیه اروپا تحت رهبری ایالات‌متحده از همان ابتدای جنگ به صورت غیرمستقیم و با کمک‌های لجستیکی و مالی در اوکراین مداخله کرد؛ هرچند این موضع‌گیری تبعات سنگین اقتصادی را برای اتحادیه به بار آورد. در قاره سبز اما بیشترین خسارت را خود اوکراین به‌عنوان زمین اصلی درگیری‌‌ها متحمل شده است. تلفات سنگین انسانی بالغ‌بر 40 تا 130 هزار سرباز براساس آمارهای مختلف و همچنین تا 38 هزار داوطلب خارجی، بخشی از کشته‌های طرف اوکراینی هستند. زیان دیگر اوکراین کاهش جمعیت این کشور است به‌گونه‌ای که نزدیک 13 میلیون نفر در داخل و خارج از اوکراین آواره شده‌اند. تخمین‌ها نیز نشان می‌دهد 8.5 میلیون اوکراینی پس از الحاق دونتستک، لوهانسک، زاپوروژیا و خرسون، تحت کنترل روسیه قرار گرفته‌اند. 
علاوه‌بر این، شهرهای بزرگ و کوچک این کشور زیر بمباران شدید روس‌ها به ویرانه بدل شده و سلاح‌ها، تجهیزات، پل‌ها و سایر زیرساخت‌ها نابود شده‌اند. اتفاقاتی که روزهای بسیار سختی را بر اوکراینی‌ها تحمیل کرده است. در‌حالی‌که اوکراین متحمل خسارات غیرقابل‌اندازه‌گیری شده، اما همچنان مجبور است به جنگی نیابتی برای ایالات‌متحده و اتحادیه اروپا ادامه دهد و در نتیجه به بزرگ‌ترین بازنده درگیری تبدیل شده است. 
در طرف دیگر ماجرا اتحادیه اروپا یکی از بازیگران اصلی جنگ اوکراین است. این اتحادیه به‌رغم وابستگی‌های شدید به روسیه در حوزه انرژی، در دنباله‌روی از ایالات‌متحده آمریکا وارد یک جنگ تمام‌عیار اقتصادی با روسیه شد. تحریم روسیه (تصویب بسته دهم تحریمی) و حمایت از اوکراین با تسلیحات و تجهیزات نظامی همانند توپخانه‌های سنگین کششی و خودکششی، گلوله‌های توپخانه، خودروهای زرهی پیاده‌نظام، موشک‌های پدافند هوایی، نفربرهای زرهی، تانک‌ها و هلیکوپترها، کشورهای عضو اتحادیه را با فشار بسیار زیادی در اقتصاد و توسعه خود مواجه کرده است. همچنین با خالی شدن سیلوهای تجهیزات نظامی با سرعت بسیار بالا و عدم توانایی در جایگزینی آنها، کشورهای اتحادیه اروپا با مشکلات امنیتی عدیده‌ای روبه‌رو گشته‌اند. 
در گام نخست، اتحادیه اروپا ده‌ها میلیارد یورو کمک مالی را به اوکراین اختصاص داد که به لحاظ مالی برخی کشورهای این اتحادیه را با مشکلاتی روبه‌رو کرد. 
در دومین گام، اتحادیه اروپا مجبور شد به دلیل تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه روسیه، حامل‌های انرژی مانند نفت و گاز را با قیمتی بسیار بالاتر، از آمریکا خریداری کند. این امر به نوبه خود آسیب جدی به توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهای عضو اتحادیه وارد کرد. 
در مرحله سوم مداخله ایالات‌متحده در مناقشه روسیه و اوکراین، وابستگی اتحادیه اروپا به ایالات‌متحده را عمیق‌تر کرده و استقلال و حاکمیت آن را بیشتر از گذشته، فلج کرده است. اتحادیه اروپا بدون آنکه در مناقشه روسیه و اوکراین-برخلاف روسیه و حتی آمریکا-‌ اندک چیزی به دست آورد، صرفا دچار زیان‌های گسترده شده است. 

 شرایط روسیه
برخلاف پروپاگاندای جریان اصلی رسانه‌ای غرب در ارتباط با دستاوردهای روسیه در جنگ یک‌ساله با اوکراین، مسکو موفق شده است در میدان و روی زمین به درصد زیادی از اهداف استراتژیک خود دست یابد. 
 نکته مهمی که در ارتباط با عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین باید به آن اشاره کرد این است که اهداف اولیه و دلایل اساسی اقدام مسکو کاملا جنبه امنیتی و ژئوپلیتیک داشته است و اکنون پس از گذشت یک سال دست‌آوردهای روسیه را باید با توجه به اهداف امنیتی و نگرانی‌های ژئوپلیتیکی این کشور سنجید. 
حقیقت این است که اهداف استراتژیک روسیه که در اولویت اول کرملین در زمان شروع عملیات ویژه نظامی در اوکراین بوده، با درصد بالایی محقق شده است. روسیه اکنون درست یک سال پس از شروع درگیری‌ها توانسته یک جبهه پایدار در شرق رودخانه دنیپرو ایجاد کند و این امر به نیروی‌های نظامی روسیه این توان را می‌دهد که حملاتی متقابل و در مقیاسی دلخواه به سمت غرب رودخانه انجام دهند و از سوی دیگر منطقه حائل امنیتی خود را نسبت به نیروهای ناتو حفظ کنند. 
این در شرایطی است که نیروهای مسلح اوکراین، به هیچ وجه توانایی مستقلی برای دفاع از خود ندارند، زیرا هرچه از زمان آغاز درگیری‌ها در این کشور سپری شده وابستگی آنها به کمک‌های نظامی و اطلاعاتی ایالات‌متحده و ناتو روزبه‌روز افزایش پیدا کرده است. 
همچنین باید به این نکته اشاره کرد که غرب‌ در مورد خواسته‌های کرملین، که به جاه‌طلبی‌های استراتژیک روسیه و شخص ولادیمیر پوتین تعبیر می‌شود، بیش از حد اغراق کرده و بر همین اساس است که در رسانه‌های خود پیوسته عنوان می‌کنند که روسیه در دستیابی به اهداف خود در اوکراین ناکام بوده است. آنها با مطرح کردن سقف حداکثری فرضی درباره اهداف روسیه، هر دستاوردی پایین‌تر از این سقف را شکست توصیف و تبلیغ می‌کنند. 

 سوال اساسی
شاید بتوان بعد از یک سال درگیری یک سوال اساسی را مطرح کرد؛ پایان بازی مورد نظر روسیه در اوکراین چیست؟ از زمان شروع تهاجم روسیه به اوکراین در فوریه سال گذشته، مسکو از بیان واضح اهداف «عملیات نظامی ویژه» خودداری کرده است. هرچند در مناسبت‌های مختلف دلایل گوناگونی همچون دفاع از مردم روس‌تبار منطقه دونباس، غیرنظامی کردن اوکراین، جلوگیری از نفوذ ناتو به سمت‌ مرزهای این کشور و... از سوی مقامات کرملین مطرح شده اما آیا اهداف واقعی مسکو از ورود به درگیری با اوکراین و متحمل شدن هزینه‌های بالا در موارد ذکر‌شده محصور می‌شود؟ 

 اهداف استراتژیک روسیه در اوکراین چیست؟
همزمان با آغاز حمله نظامیان روسیه به اوکراین در 24 فوریه، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه در یک سخنرانی تلویزیونی گفت که هدف از عملیات ویژه نظامی حفاظت از مردم روس‌تبار ساکن دونباس است که در معرض نسل‌کشی حکومت نئونازی اوکراین قرار گرفته‌اند و برای این منظور و محافظت ازاین مردم، روسیه به دنبال «غیر نظامی‌سازی و غیرنازی‌سازی اوکراین» است. 
پس از آن ارتش روسیه حمله‌ گسترده و چند جانبه را با ورود نیروهای زمینی به مناطق ناآرام دونتسک و لوهانسک در شرق، منطقه خرسون در جنوب و حتی لشکرکشی در جهت کی‌یف از شمال و از سمت بلاروس را ترتیب داد. پس از ماه‌ها درگیری، روس‌ها به سرعت خرسون را تصرف کردند و کنترل برخی از بخش‌های شمال شرقی منطقه خارکف را نیز به دست گرفتند. 
با این حال، تهاجم از محور شمالی به سمت کی‌یف به دلیل مقاومت موفقیت‌آمیز و همه‌جانبه نیروهای اوکراینی که با کمک مهمات هدایت‌شونده ضد تانک و پهپادهای ساخت ترکیه همراه بود و همچنین تاکتیک‌های نظامی اشتباه نیروهای ارتش روسیه، با شکست کامل روبه‌رو شد. 
تصرف کی‌یف موفقیت سریعی را برای عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین به ارمغان می‌آورد و به مسکو اجازه می‌داد تا یک دولت همسو در کیف مستقر کند و آن را به‌عنوان دستاورد «غیرنظامی‌سازی اوکراین» تبلیغ کند. 
در همین زمان، نبردهای شدیدی در شهر بندری ماریوپول در جریان بود که روس‌ها موفق شدند تا ماه می‌2022 (اردیبهشت 1401) کنترل کامل آن را در دست بگیرند. 
اما روسیه پس از شکست در تصرف کی‌یف و عقب‌نشینی از محور شمالی به‌طور کامل استراتژی جنگی خود را تغییر داد و تمام تمرکز خود را به حفظ و گسترش تصرفات در منطقه دونباس معطوف کرد. درواقع هدف اصلی عملیات ویژه نظامی روسیه در اوکراین ایجاد یک منطقه حائل میان منطقه نفوذ ناتو و سرزمین‌های اصلی روسیه بود و تصرف کی‌یف که قرار بود به روی کار آمدن یک دولت همسو بینجامد، در اولویت‌های بعدی کرملین قرار داشت. 
برطبق عملکرد و تصرفات نظامی ارتش روسیه در خاک اوکراین یعنی تصرف پهنه غربی رودخانه دنیپرو و قسمت‌های از میکولایف، می‌توان گفت هدف استراتژیک دیگر روسیه در عملیات نظامی ویژه، دستیابی به بندر «اودسا» در جنوب این کشور بود. روس‌ها با تصرف اودسا به هدفی عمده و پایدار دست پیدا می‌کنند. آنها می‌توانند با قطع کامل دسترسی اوکراین به مرزهای آبی و تبدیل این کشور به سرزمینی محصور در خشکی، از اهمیت استراتژیک آن برای ایالات‌متحده و ناتو کاسته و ابزاری دائمی برای حفظ کنترل بر اوکراین برای خود ایجاد کنند. از سوی دیگر ناوگان دریای سیاه روسیه به‌منظور حضور نظامی در دریای مدیترانه و حفظ منافع حیاتی روسیه از توان بازیگری بالاتری برخوردار خواهد شد. 
در طول مدت یک سال نبرد و براساس شرایط میدانی، دسترسی به اهداف ذکر‌شده برای روس‌ها با مشکلاتی همراه بوده است. تقریبا از اواسط ماه سپتامبر‌(شهریور) روسیه در بیشتر مناطق خارج از دونباس به‌خصوص در خارکف مجبور به عقب‌نشینی گردید. در طی این مرحله تقریبا تمام استان خارکف و در مراحل بعدی در اواخر آبان ماه قسمت غربی استان خرسون (پهنه غربی رودخانه دنیپرو) در اختیار نیروهای اوکراینی قرار گرفت. 
روس‌ها به‌منظور تغییر در وضعیت جبهه‌های خود، دست به جابه‌جای در سطوح فرماندهی زده و ژنرال «سرگئی سورووکین» را به‌عنوان فرمانده نیروهای روس در اوکراین انتخاب کردند. پس از این جابه‌جایی و اتخاذ تصمیماتی مبنی‌بر عقب‌‌نشینی‌ ارتش روسیه تا ساحل شرقی رودخانه دنیپرو و ایجاد استحکامات جدید روند عقب نشینی‌های ارتش روسیه متوقف شد. پس‌از این تغییر تاکتیک، ارتش روسیه در باخموت(آرتمیفسک)، آودیوکا و منطقه غربی دونتسک به موفقیت‌هایی دست یافت. 
در حال حاضر و در شروع سال دوم جنگ، باخموت یک هدف اساسی برای نیروهای مسلح روسیه است، زیرا تصرف باخموت خطوط تدارکاتی اوکراین را قطع و مسیری را برای نیروهای روسی باز می‌کند تا به سمت کراماتورسک و اسلوویانسک، آخرین دو شهر بزرگ اوکراینی در دونتسک، حرکت کنند تا با تصرف این دو شهر، منطقه دونباس کاملا در اختیار روس‌ها قرار بگیرد. 
به‌طور کلی، به‌نظر می‌رسد که روس‌ها موفق شده‌اند موقعیت خود را در شرق و جنوب شرق اوکراین مجددا مستحکم کنند. روس‌ها همچنین با تمرکز بر دفاع از کرانه راست رودخانه دنیپرو در منطقه خرسون در حال پیشروی بیشتر در منطقه دونتسک هستند. 
در حال حاضر، روسیه مناطقی در دونتسک، لوهانسک، خرسون و زاپروژیا در شرق اوکراین را در اختیار دارد، بدون اینکه کنترل کاملی بر هیچ یک از چهار استان داشته باشد. همچنین، مقامات کرملین در راستای الحاق مناطق مزبور در اوایل مهرماه (اواخر سپتامبر) در این مناطق همه‌پرسی‌ای را برگزار کردند که نتیجه آن پیوستن چهار منطقه دونتسک، لوهانسک، خرسون و زاپروژیا به فدراسیون روسیه بود. در ادامه این روند در 30 سپتامبر (8 مهر)، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه، الحاق چهار استان اوکراین را در سخنرانی در هر دو مجلس روسیه اعلام کرد. 
بنابراین، با توجه به روند تحولات و اهمیت موضوع فوق برای سران کرملین می‌توان گفت الحاق استان‌های دونتسک، خرسون، لوهانسک و زاپروژیا اوکراین توسط فدراسیون روسیه، در راستای تامین امنیت و ایجاد منطقه حائل بوده و تصرف کامل این چهار استان را می‌توان مهم‌ترین «هدف استراتژیک» مسکو از شروع عملیات ویژه دانست. 

 تمرکز روسیه بر منطقه دونتسک
روسیه به‌طور کامل هیچ‌یک از چهار استانی را که به‌طور رسمی در ماه سپتامبر به سرزمین خود الحاق کرده در اختیار ندارد و درگیری‌های بعضا سنگینی هنوز در آنها ادامه دارد. در حال حاضر، به‌نظر می‌رسد ارتش روسیه با انجام عملیات تهاجمی در جهت باخموت، آودیوکا و منطقه غربی دونتسک، بیشتر منابع خود را بر تصرف استان دونتسک متمرکز کرده است. 
گزارش‌های تصویری مربوط به منطقه باخموت حاکی از آن است که روسیه برخی از زبده‌ترین واحدهای خود (گروه واگنر) را در این منطقه مستقر کرده است که در آرایش‌های کوچک‌تر فعالیت می‌کنند و تلاش می‌کنند در نبردهای نزدیک با نیروهای اوکراینی شرکت کنند. 
روس‌ها نمی‌خواهند در این مرحله و در شرایط جوی فعلی تجهیزات سنگین خود را به خطر بیندازند زیرا این اقدام امکان هدف قراردادن آنها را برای نیروهای اوکراینی آسان‌تر می‌کند. بنابراین ارتش روسیه ترجیح داده‌ است از تاکتیک‌های سنتی جنگ و استفاده گسترده از لشکرهای مکانیزه استفاده نکند، اشتباهی که آنها در ماه‌های اولیه جنگ و در زمان پیشروی به سمت کی‌یف انجام دادند. 
به نظر می‌رسد که نیروهای روسی به پشتوانه تاکتیک‌های فعلی خود پیشرفت‌های قابل توجهی در منطقه باخموت داشته‌اند. اگر اوکراین نیروهای خود را از باخموت خارج کند، تلاش روس‌ها به‌زودی به دستاوردهای عملیاتی تبدیل خواهند شد. جدای از آن، نیروهای روسیه به‌عنوان بخشی از تلاش برای تغییر روند دستاوردهای اوکراین در ماه‌های گذشته و در منطقه درگیری از اواسط سپتامبر سال 2022 و بازپس‌گیری کنترل کامل استان لوهانسک، حملات زمینی را نیز در محدوده این استان انجام داده‌اند. 

 جمع‌بندی
به‌نظر می‌رسد پس از پایان یک سال از شروع درگیری نظامی روسیه و اوکراین و براساس دلایل ذکر‌شده از سوی کرملین در ابتدای شروع عملیات ویژه نظامی و با توجه به تحولات رخ‌داده میدانی باید در حال حاضر روسیه را برنده این جنگ دانست. 
روسیه تاکنون بالای 20درصد از خاک اوکراین را که پیش از جنگ تا 8 میلیون جمعیت عمدتا روس‌تبار را در خود جای داده بودند، تصرف کرده است. الحاق این مناطق بزرگ‌ترین دغدغه مسکو در سال‌های پس ‌از سقوط بلوک شرق و گسترش ناتو، معمای امنیت را تا حدودی برطرف می‌کند. به‌شکلی که چهار استان لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپروژیا همانند منطقه حائلی میان ناتو و سرزمین‌های اصلی روسیه عمل خواهند کرد. 
همچنین در کرملین، تصرف این مناطق از شروط لازم تحقق ایده نئواوراسیاگرایی و بازگشت به دوران امپراتوری بزرگ روسیه تلقی می‌شود. الحاق این مناطق به لحاظ ژئوپلیتیک و ایدئولوژیک برای روسیه بسیار مهم و حیاتی است. 
از سوی دیگر، از منظر اقتصادی هرکدام از چهار استان الحاق‌شده مزایا و امتیازات خاصی را برای روس‌ها به ارمغان می‌‌آورد. خرسون نیز به‌عنوان بزرگ‌ترین منطقه کشاورزی اوکراین با زمین‌های حاصلخیز کشاورزی و استعداد بالا در تولید میوه و سبزیجات، منطقه‌ای مهم به شمار می‌رود. همچنین لوهانسک و دونتسک با ویژگی‌های صنعتی و مزایای معدنی توان جبران برخی خسارت‌های روسیه در این جنگ را دارا هستند. 
روسیه فارغ از آنچه در اوکراین به دست آورده، تاکنون توانسته با اتخاذ سیاست‌های پولی و بانکی موثر، جنگ اقتصادی تمام‌عیاری که غرب‌ با وضع تحریم‌های فلج‌کننده بر اقتصاد روسیه به‌ویژه در حوزه انرژی به راه انداخته را به شکل موثری ناکارآمد سازد، به‌طوری‌که ارزش واحد پول ملی روسیه در مقابل دلار حتی به نسبت ماه‌های قبل از شروع جنگ تقویت شده است. مسکو در بسیاری از شاخص‌های کلان اقتصادی، از پیش‌بینی‌های انجام‌شده بهتر عمل کرده است. در حوزه نفت و گاز با پیدا کردن مشتری‌ها و مسیرهای تجاری جدید درصد بالایی از تحریم‌های نفت و گاز غرب خنثی شده‌اند. 
ازهمه مهم‌تر جامعه روسیه برعکس بسیاری از پیش‌بینی‌های سیاستمداران غربی با فشارهای اقتصادی دچار التهابات و نارضایتی‌های فزاینده نگردید، بلکه براساس آمارهای منتشر‌شده همبستگی بسیار بالایی را در حمایت از ولادیمیر پوتین و عملیات ویژه نظامی این کشور در اوکراین از خود نشان داد. 
اما در طرف دیگر ویرانه‌ای به نام اوکراین، که به زمین درگیری غرب و روسیه تبدیل شده است، به لحاظ اقتصادی کاملا از هم فروپاشیده، جمعیت بسیار بالایی از این کشور مهاجرت کرده و یک بدهی کلان به کشورهای غربی به ارث مانده است. 


به اذعان رسانه‌ها و سیاستمداران غربی، اتحادیه اروپا درصد بالایی از تورم را در یک سال گذشته تجربه کرده و صنایع این اتحادیه با معضلات عدیده زیرساختی از جمله انرژی دست به گریبان هستند. رشد بحران‌های اجتماعی در این اتحادیه به‌شدت فزونی یافته و به لحاظ لجستیک نظامی در شرایط بسیار سختی قرار گرفته‌اند. 
با تجمیع شاخصه‌های فوق می‌توان گفت، روسیه با تمام خسارت‌هایی که در برخی از بخش‌ها متحمل شده به اهداف اصلی استراتژیک و ایدئولوژیک خود در این نبرد یک‌ساله دست پیدا کرده است و حرکت به سوی دیگر اولویت‌ها در اوکراین براساس صحبت‌های ولادیمیر پوتین و سرگئی لاوروف، مستقیما به نحوه عملکرد جبهه غرب بستگی دارد. هرچه غرب سلاح‌های دوربردتری در اختیار اوکراین قرار دهد، روس‌ها مجبورند برای حفظ امنیت خود منطقه حائل را گسترش و سرزمین‌های بیشتری از اوکراین را تصرف کند.  

مرتبط ها