کد خبر: 78447

عبدالرضا فرجی‌راد، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

مواضع غربی‌ها در مخالفت با برجام برای مهار فشار اپوزیسیون است

در آستانه سفر رئیس سازمان انرژی اتمی به ایران و نیز با هدف بررسی احتمال شکل‌گیری میز مذاکرات که امیر عبداللهیان، وزیرخارجه کشورمان اخیرا مطرح کرده است با عبدالرضا فرجی‌راد، کارشناس مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو پرداخته‌ایم، مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 

  در آستانه سفر رئیس سازمان انرژی اتمی به ایران و نیز با هدف بررسی احتمال شکل‌گیری میز مذاکرات که امیر عبداللهیان، وزیرخارجه کشورمان اخیرا مطرح کرده است با عبدالرضا فرجی‌راد، کارشناس مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو پرداخته‌ایم، مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 

اخیرا ادعایی مطرح شده است که ایران در تاسیسات هسته‌ای خود غنی‌سازی 84 درصد انجام داده و این امر بهانه‌ای برای ایجاد فشار رسانه‌ای علیه کشورمان قرار گرفته است. این درحالی است که نشست بعدی شورای حکام نیز در ماه آتی میلادی قرار است برگزار شود، به نظرتان چرا همواره با رسیدن روز‌های منتهی به برگزاری نشست چنین اتهاماتی علیه کشورمان مطرح می‌شود؟
البته می‌دانید که آژانس اطلاع 84 درصدی را نداد، یکی از رسانه‌های آمریکایی چنین چیزی را منتشر کرد. 

ولی خب گروسی گفت از گزارش مطلع هستم و این فرضیه را رد نکرد. 
نه به آن صورت تایید کرد و مدعی شد، نه تکذیب کرد. استدلالی که طرف ایرانی (معاون سازمان انرژی اتمی) ارائه کرد این بود که ما غنی‌سازی 84 درصدی نداریم اما در فرآیند غنی‌سازی معمولا بعضی مواقع غیرقابل‌کنترل است و دوباره به مسیر سابق خود برمی‌گردد. آژانس هم نخواست این را بزرگ بکند، برخلاف انتقاداتی که یکی دوماه پیش آقای گروسی داشت و مدام مصاحبه می‌کرد که ایران اجازه بازرسی به ما نمی‌دهد و ما از اقدامات ایران مطلع نیستیم -که یک نوع جوسازی بود- اینکه آقای گروسی و آژانس شدت عمل نداشتن، به چند علت برمی‌گردد، یکی اینکه همان زمان بازرسان آژانس و معاون آقای گروسی در تهران بودند، آنها در جریان امر قرار گرفته بودند و احتمال دارد آن ادعای ایران را که یکی از بازرسان ممکن است در بیان مطلب کمی بی‌احتیاطی یا عجله کرده باشد، بپذیرم. علت دوم این است که بالاخره گفت‌وگوهای پنهانی دارد صورت می‌گیرد، نمی‌خواهم بگویم این گفت‌وگوهای پنهانی به نتیجه رسیده است اما در وضعیتی است که منتظر یک‌سری اقدامات هستند و اگر آن اقدامات انجام بشود، احتمال اینکه به توافق برسند وجود دارد. نمی‌خواهم بگویم احتمال این مساله بالاست اما با توجه به اینکه غربی‌ها مدعی‌اند ایران به روسیه پهپاد می‌دهد و باید این متوقف شود، منتظر یک‌سری اقدامات هستند که اگر آن اقدامات رضایت آنها را جلب بکند، احتمال این وجود دارد که گفت‌وگو یا پلن ‌بی (کوتاه‌مدت) به نتیجه برسد. چرا؟ چون علاوه‌براینکه آقای گروسی در چندهفته اخیر صحبت‌های تندی مطرح نکرده، آمریکایی‌ها هم تاحدودی سخنان تند را کنار گذاشته‌اند، حتی اروپایی‌ها هم به غیر از خبری که از فرانسه آمد و خیلی هم تایید نشد و بحث اسنپ‌بک را مطرح کرد درباره مسائل غنی‌سازی 84 درصد صحبت خاصی نداشتند، حتی وزیر خارجه آلمان که چندماه گذشته تندروی کرده، هم به‌نوعی به مخالفان پیام داد که ما دنبال تنش‌زایی هسته‌ای با ایران نیستیم. اینها نشان می‌دهد که چه اروپا و چه آمریکا هنوز امید دارند که این مساله حل‌وفصل بشود و نمی‌خواهند کاری کنند که با شدت عمل، گفت‌وگو یا این روند کندی که به جلو می‌رود، متوقف شود. بنابراین مجموعه این عوامل باعث شده که نتیجه‌اش این بشود که آقای گروسی هفته آینده به تهران بیاید. اگر گروسی به تهران بیاید و پاسخ به سوالات و بازرسی قانع‌کننده باشد، مساله روسیه می‌ماند که درباره مساله پهپادها تصور می‌کنم، یک‌سری اقدامات دارد انجام می‌شود. یعنی از لابه‌لای اخباری که ما درمی‌آوریم، مثلا آمریکایی‌ها اعلام کردند ایران قرار بوده به روسیه موشک بدهد، اما نداده است. یا یک خبر دیگری منتشر کردند مبنی‌براینکه انبار پهپادهای ایرانی روسیه، به اتمام رسیده است. یا در کنار این خبری منتشر شده مبنی‌براینکه روس‌ها در هفته‌های اخیر از پهپادهای ایرانی کمتر استفاده کرده‌اند. لذا همه اینها را که کنار هم بگذاریم، شاید بشود گفت روند خیلی قطعی و کند رو به جلو است اما موانعی هم جلوی پاست که باید برداشته شود. 

امیرعبداللهیان گفت‌وگویی با شبکه العالم داشته و اعلام کرده که وزیرخارجه عراق از سفر اخیر خود به آمریکا حامل پیام مذاکره با ایران بوده است. اگرچه این خبر را بلافاصله ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا تکذیب کرده است اما می‌دانیم که چنین ادعایی را پیش از این وزیرخارجه قطر نیز مطرح کرده بود. به نظر شما این دوگانگی موضع طرف غربی که هم برای مذاکره اقدام می‌کند و هم آن را تکذیب می‌کند از کجا نشات می‌گیرد و چه اهدافی دارد؟
چه اروپایی‌ها، چه آمریکایی‌ها تحت فشار افکار عمومی هستند که بخشی از این افکار عمومی اپوزیسیون خارج‌نشین است. به غیر از اپوزیسیون، بالاخره افکار عمومی اروپایی هم تهییج شده، همچنین پارلمان اروپا، اینها برای اروپایی‌ها فشار است چون می‌خواهند در انتخابات‌ها ببرند. همین فشار روی آمریکایی‌ها هم هست. بنابراین می‌شود این‌گونه مطرح کرد که با توجه به اینکه اپوزیسیون (هم اپوزیسیون خارج‌نشین ایرانی هم شهروند حزبی دولت‌ها) اینها مخالف مذاکرات برجامی و توافق با ایران هستند، اروپا و آمریکا با واسطه عمان یا قطر پیام‌هایی ردوبدل کردند، این پیام‌ها همان‌طور که در بحث اول مطرح کردم کار را به‌صورت قطعی و کند جلو برده است. یک مساله دیگر هم درکنار این وجود دارد، مساله پهپادی و روسیه است. اروپا نسبت به این مساله خیلی حساس‌تر از آمریکایی‌هاست که آقای مکرون هم زمانی که با یکی از مخالفان عکس گرفت به این مساله اشاره کرد، وزیرخارجه آلمان هم همین‌طور. بنابراین اینها هم مساله افکار عمومی داخلی خودشان را دارند هم مساله روسیه را. از یک طرف هم نمی‌خواهند با ایران گفت‌وگو نکنند. گفت‌وگو را به‌صورت محرمانه ادامه می‌دهند که من هم در مصاحبه‌های قبلی با شما و چند رسانه دیگر بارها گفته‌ام که چقدر خوب است این گفت‌وگوهای محرمانه شکل بگیرد. بنابراین گفت‌وگوهای محرمانه کار خوبی بوده است، یک مقدار هم پیش رفته است. حالا اطلاعی که مثلا طرف ایرانی به دست می‌آورد، این اطلاع را در رسانه مطرح می‌کند. از این اطلاع متوجه می‌شویم که یک‌سری پیام‌ها ردوبدل شده است. از کجا می‌فهمیم این پیام‌ها مثبت و جلو رونده بوده است؟ به‌خاطر اینکه هم اروپایی‌ها هم آمریکایی‌ها در مصاحبه‌هایشان تند برخورد نکردند. بنابراین ما می‌آییم این مساله را برای فضای داخلی خود افشا می‌کنیم -این مساله یک بار هم اتفاق نیفتاده و چهار یا پنج بار رخ داده- از سوی دیگر طرف غربی دارد یک استراتژی را پیش می‌برد، یکی اینکه افکار عمومی به آن فشار نیاورد دیگری مساله پهپادی و زلنسکی و روسیه است. حالا با توجه به این مسائل، نمی‌دانم چقدر درست است که ما می‌آییم این مساله را مطرح می‌کنیم لذا به نظر من چیزهایی اتفاق افتاده که آنها نمی‌خواهند در رسانه‌ها، اینها مطرح شود. 

نسبت به چندماه اخیر به‌نظر تغییر رفتار محسوسی در بین مقامات اروپایی‌ها رخ داده است. زمانی که پارلمان اروپا سپاه را تروریستی می‌خواست اعلام کند، در پاسخ به این مساله ایران هم ادبیات خودش را در عرصه نظامی تغییر داد. طی این مدت یک تغییر رفتاری را در اروپا شاهد بودیم، یعنی می‌شود این تغییر رفتار اروپا را به شدت ادبیات ایران ارتباط داد. اگر این گزاره را بپذیریم، به‌نظر شما چقدر نیاز داریم همزمان با موضع دیپلماتیک، ادبیات نظامی‌مان را هم به‌عنوان پشتوانه اهرم قدرت به‌کار بگیریم؟
چند عامل باعث شده‌اند اروپا آن ادبیات تند خود را کنار بگذارد؛ یکی اینکه در داخل اوضاع تحت‌کنترل درآمد. دوم گزارش‌هایی است که سفارتخانه‌هایشان به‌سمت مراکزشان می‌فرستند، مبنی‌بر اینکه رخدادهایی که در ایران درجریان است، با میزان تبلیغات همخوانی ندارد. سوم آنها این برداشت را داشته‌اند که قرار دادن یک نیروی نظامی در لیست تروریستی که قدرت هم دارد، تمام درها را می‌بندد، یعنی اولین مانع صددرصدی که ایجاد می‌شود، این است که قضیه هسته‌ای را باید کنار بگذارند و از این طرف هم ایران درصد غنی‌سازی خود را بالا می‌برد. الان ایران راحت می‌تواند به مرز 90 درصد غنی‌سازی برسد. آیا ایران اگر به این درصد از غنی‌سازی برسد، آنها می‌خواهند درگیری ایجاد کنند؟ یعنی الان در مرحله‌ای هستند که می‌‌خواهند به آقای پوتین امتیاز بدهند؟ یعنی اگر با مخالفان می‌خواستند همراهی کنند، درها را ببندند، از یک‌طرف هم معنی‌اش این است که غنی‌سازی در ایران به 90 درصد می‌رسید، منطقه دچار بحران می‌شد و بحران یعنی فراموش‌ شدن مساله اوکراین و پوتین. نه‌تنها فراموش شدن، بلکه تقویت آقای پوتین. چرا؟ چون پوتین اکنون با ایران رابطه خوبی دارد، لذا آنها می‌دانند که دارند چه می‌کنند و پارلمان اروپا هم که آن قطعنامه را صادر کرد، هماهنگ شده بود، یعنی آمدند به‌خاطر فشار افکار عمومی کار را دست یک‌نهاد یا سازمانی دادند که قدرت اجرایی نداشته باشد و فشار را کم کند و فشار را از روی دولت‌ها بردارد. جوزف بورل این را چندین‌بار به‌خوبی توضیح داد، و برای آنکه پاسخ افکار عمومی را بدهند، مساله قانون را مطرح کردند. 

روز گذشته بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی کشورمان اعلام کرد که ما مقدمات سفر گروسی را فراهم کردیم و در همین رابطه فضا را نیز مناسب توصیف کردند. آیا مناسب توصیف کردن فضا را می‌توانیم به‌معنی زمینه مناسب برای بسته شدن پرونده‌های ادعایی علیه برنامه هسته‌ای ایران قلمداد کنیم؟
من جزء افرادی بودم که در ده‌ها تحلیل و مصاحبه خود -چه با شما و چه با رسانه‌های دیگر- گفته‌ام که مساله بستن پرونده هسته‌ای ایران در آژانس، مساله اصلی برای آمریکا نیست، یعنی وقتی ایران آن نامه آخر را جواب داد که آمریکایی‌ها می‌گویند ما شوکه شدیم که بستن پرونده‌ها را ایران اعلام کرد و در نامه‌های قبلی نبود، آمریکا چرا مذاکرات را متوقف کرد؟ چون به آستانه انتخابات رسیده بود. اگر می‌خواست امتیاز بسته شدن پرونده هسته‌ای در آژانس را قبل از انتخابات به ایران می‌داد، جمهوری‌خواهان در انتخابات، بر حزب دموکرات غالب می‌شدند. برهمین اساس به‌نظر من الان تنها مانعی که برای مذاکرات وجود دارد، روسیه است. من معتقدم مساله آژانس و بستن پرونده هسته‌ای حل‌وفصل می‌شود. حالا ممکن است صددرصد مورد دلخواه ایران نباشد اما بسته می‌شود. ایران هم مثل قبل روی این مساله نایستاده است، البته اصرار می‌کند. آقایان باقری و کنعانی هم در صحبت‌هایشان گفته‌اند، بنابراین اینکه چندماه است گروسی به ایران نیامده به‌خاطر بحث افکار عمومی و اوضاع داخلی ایران بوده و دیگری به‌خاطر روسیه است. دلیل اول تاحدودی حل شده و درمورد مساله دوم هم تاحدی خبرهای مثبتی می‌شنویم اما هنوز حل نشده است، لذا اگر این مساله حل‌وفصل بشود، پرونده در آژانس نمی‌تواند مانعی در توافق باشد.

مرتبط ها