کد خبر: 77836

واکاوی دلایل افزایش پرخاشگری مربیان لیگ برتر

افاضلی: در کشورهای دیگر قوانین جدی‌تر اعمال می‌شود

به مربیان حق می‌دهم عصبانی باشند به جای پیدا کردن مشکل همیشه نسخه تجویز می‌کنیم سازمان لیگ می‌ترسد سخت بگیرد لیگ تعطیل شود

فارغ از اشتباهات داوری که درست یا غلط هر‌از‌چند‌گاهی باعث واکنش مربیان تیم‌های لیگ برتر می‌شود، این روزها عکس‌العمل‌هایی می‌بینیم که پا را از اعتراض فراتر گذاشته و نه‌تنها جنبه تمسخر کردن دارد که گاهی توهین‌آمیز است.

نیلوفر مژدهی، خبرنگار:فارغ از اشتباهات داوری که درست یا غلط هر‌از‌چند‌گاهی باعث واکنش مربیان تیم‌های لیگ برتر می‌شود، این روزها عکس‌العمل‌هایی می‌بینیم که پا را از اعتراض فراتر گذاشته و نه‌تنها جنبه تمسخر کردن دارد که گاهی توهین‌آمیز است. مشاهده چنین رفتارهایی از مربیان فوتبال آن هم در سطح اول مسابقات کشور نه‌تنها ما را ناراحت بلکه نگران می‌کند. قطعا محکوم کردن این حرکات کار ساده‌ای است و به راحتی مشخص است که این رفتارها اشتباه است اما مهم‌تر این است که بدانیم چرا این اتفاقات رخ می‌دهد و به فکر راه چاره برای برطرف کردن این قبیل معضلات باشیم. 

  همه عصبانی هستند
چه اتفاقی رخ داده است که مربیان به‌راحتی از کوره در رفته و عصبانی می‌شوند. این موضوع بارها در لیگ برتر تکرار شده اما وقتی حساسیت‌ها را بر می‌انگیزد که دفعات آن افزایش می‌یابد تا جایی‌که تقریبا در همه بازی‌ها شاهد واکنش‌های اعتراضی مربیان هستیم. مربیان فوتبال نه‌تنها در کنار زمین که در کنفرانس‌های خبری هم واکنش‌های بدتری دارند. بدون شک جریانی شکل گرفته که چنین وقایعی هر روز بیشتر شده و هر هفته تکرار می‌شود. هومن افاضلی، کارشناس فوتبال ایران که خود سابقه مربیگری در لیگ‌های مختلف کشور را دارد در این مورد به «فرهیختگان» گفت: «همه این اتفاقات به این دلیل رخ می‌دهد که شرایط تیمداری سخت شده است و هر روز سخت‌تر هم می‌شود. قسمت زیادی از این بار تیمداری روی دوش مربیان است. مربیان در لیگ ایران علاوه‌بر مسائل فنی باید در مسائل مالی و مدیریتی هم ورود کنند؛ چراکه بخش زیادی از این موارد که در حیطه کاری آنها نیست درست انجام نمی‌شود و در نتیجه آنها برای اینکه تیمشان بهتر نتیجه بگیرد به سمت این مسئولیت‌ها می‌روند. مربی که فقط باید به مسائل فنی بپردازد وقتی وارد مسائل اجرایی می‌شود بر اثر بار زیاد مسئولیت تحملش کم می‌شود و درنهایت آن پرخاشگری که نباید را از او در کنار زمین فوتبال می‌بینیم. چرا؟ چون حساس شده و تحمل‌شان کم می‌شود. حالا این را بگذارید کنار جایگاه متزلزل آنها! یک زمانی ما کشورهای عربی را به دلیل تغییرات مکرر مربی تیم‌هایشان در فوتبال مسخره می‌کردیم و حالا خودمان به گذشته آنها برگشته و حاشیه امنیت را از مربیان گرفتیم. تحمل مدیران برای رسیدن به نتیجه کم است و خیلی زود می‌خواهند جریان را عوض کنند. همه این موارد روی سرمربی فشار می‌آورد.»

  برنده نشدی یقه داور را بگیر
خیلی مواقع مشکل مربیان معترض عملکرد داوری است. آیا مربی یا دیگر عوامل نیمکت این حق را دارند تا خود محاکمه کرده و به جای اینکه مسئولیت را به گردن مجری امر بگذارند با اعتراض‌هایشان نظم بازی را بهم بریزند؟ جواب این سوال ما را افاضلی این‌گونه داد: «این بخش قضیه کمی احساسی است. وقتی مربی می‌بیند حقش خورده شده و می‌داند کسی نیست حقش را بگیرد، واکنش نشان می‌دهد. من این شرایط را به خوبی در کنار زمین حس کردم. وقتی مربی کاری از دستش بر‌نمی‌آید به هم می‌ریزد. نه‌فقط در لیگ برتر که در کشورهای دیگر دنیا این اتفاقات وجود دارد اما در آن کشورها قانون جدی‌تر اعمال می‌شود و با معترضان و مداخلان برخورد می‌شود. در نتیجه مربیان کمتر جرات می‌کنند اعتراض کنند و چون از خطر محرومیت و این قبیل موارد می‌ترسند رفتار خود را مدیریت می‌کنند. از آدمی که فکر می‌کند یک نفر حقش را خورده توقع چه واکنشی دارید؟»

  نقطه ضعف حریف را نشانه بگیر
یکی از موارد غیرقابل‌انکار که این روزها در بین نیمکت‌نشینان فوتبال باب‌شده سوءاستفاده از ضعف روحی حریف است. خیلی مربیان هستند که زود از کوره در‌می‌روند و در مقابل واکنش‌های نیمکت حریف واکنش نشان می‌دهند. این تبدیل به یک تکنیک شده است. به‌طوری‌که روی اعصاب مربی حریف می‌روند تا اخراج شود یا کارت بگیرد یا به نوعی جریان بازی تغییر کند. کارشناس ما نیز همین عقیده را دارد. او تاکید کرد: «این هم جزئی از داستان مورد بحث است. وقتی می‌بینند نقطه ضعف وجود دارد و آستانه تحمل مربی رقیب پایین است از آن به نفع خود استفاده می‌کنند. این اما راه چاره دارد. مسئولان مربوطه از جمله کمیته انضباطی همچون دیگر حاضرین در این فوتبال می‌دانند کدام مربیان شاغل در فوتبال ما تحریک‌پذیرتر هستند. می توانند نظارت روی مسابقات را با سختگیری بیشتری انجام دهند. مسائل کنار زمین را رصد کنند و با اطلاعات کافی مسابقات را برگزار کنند. به‌راحتی می‌توان مقصران چنین رفتارهایی را یافته و با آنها برخورد کرد، به‌طوری‌که این موضوع در فوتبال ما باب نشده، از حالت حرفه‌ای خارج نشود.»

  فرار از مسئولیت‌پذیری
جدیدا می‌بینیم برخی مربیان در کنفرانس خبری با شلوغ‌بازی و داستان‌سازی سعی در منحرف کردن افکار عمومی دارند. در واقع تلاش می‌کند با جوسازی افکار را به سوی موارد دیگر به‌جز مشکل خود و تیمش منحرف کند. مربیانی که به جای قبول مشکلات تیمش، به زمین و زمان ایراد می‌گیرد و آنقدر حاشیه درست می‌کند که دیگر کسی به ضعف تیم او نمی‌پردازد. افاضلی نیز با ما هم‌عقیده است. وی گفت: «این یک راه فرار است. البته هر مربی نمی‌تواند به خوبی آن را به مرحله اجرا در‌بیاورد. در واقع مربیان زیر فشار زیادی هستند و همین هم آنها را وادار به چنین رفتارهایی می‌کند. فشار‌های لیگ ما به روی مربیان غیرمتعارف است و آنقدر بی‌مسئولیتی مدیریتی و بی‌سازمانی وجود دارد که در پس آن چنین رفتارهایی بروز می‌کند. اگر در همان ابتدای لیگ به هر تیمی مجوز حضور ندهند، سختگیر باشند، اصول حرفه‌ای را در اولویت قرار دهند، خواستار سازماندهی اصولی بوده و اجازه ندهند یک باشگاه با 5 نفر اداره شود اتفاقات خوبی رخ می‌دهد. سازمان لیگ اما می‌ترسد سخت بگیرد؛ چراکه لیگ تعطیل می‌شود. آنقدر در استانداردسازی ضعیف هستیم که اگر این سختگیری‌ها لحاظ شود شاید خیلی از تیم‌ها نتوانند وارد مسابقات شوند اما درعوض بخش زیادی از مشکلات فوتبال حل می‌شود.» 

  حق با مربی است؟
آیا مربیان با وجود این همه مشکل که به آن پرداختیم حق دارند واکنش‌های هیجانی، عصبی و پرخاشگرانه داشته باشند؟ چرا به سمتی رفتیم که ورای اتفاقات فوتبالی شاهد چنین رفتارهایی هستیم. آیا واقعا رها کردن فوتبال به حال خود و نپرداختن به مشکلات و ریز مشکلات دلیل این رفتارهای غیرحرفه‌ای در فوتبال است؟
افاضلی در این مورد به «فرهیختگان» گفت: «من به مربیان حق می‌دهم. ضمن اینکه مگر بانیان ورزش در این مدت چه کاری برای برطرف کردن مشکلات کردند که حالا توقع وقایع ناهنجار را ندارند؟ ما همیشه برایشان تجویز کردیم که این کار درست است و آن کار غلط، اما وقتی کار غلط رخ داد به دنبال دلیل این راه غلط بودیم. دیگر هیچ جای دنیا با اتفاقات اینچنینی برخورد نمی‌کنند، بلکه دنبال راهکاری برای رفع آن هستند. علت بروز این رفتارها را بررسی می‌کنند تا راه چاره را بیابند. به جای اینکه بگویند نباید این رفتارها را می‌کردی واقع‌گرایانه برخورد کرده و به این فکر می‌کنند چرا اینطور شد؟ طبیعی است وقتی فکر کنند، راهکاری برای بهتر شدن شرایط پیدا می‌کنند، مشکل را حل می‌کنند و قانون را اجرا می‌کنند. اگر نتوانند فکر کنند و دلیل را بررسی و ایراد را پیدا کنند مشکل حل نمی‌شود و قانون هم اجرا نمی‌شود.» 

مرتبط ها