کد خبر: 77777

کت‌چرمی، از هر چیزی یه ذره

حسین میرزامحمدی با اولین فیلم بلند خود پا به عرصه جشنواره فجر گذاشته است. وی پیش از این سازنده فیلم‌های کوتاه بوده و از جمله آثار او می‌توان به فیلم ماشوم اشاره کرد که مورد تحسین جشنواره‌های داخلی و خارجی قرار گرفت. 

نیما کرمی، منتقد سینما:حسین میرزامحمدی با اولین فیلم بلند خود پا به عرصه جشنواره فجر گذاشته است. وی پیش از این سازنده فیلم‌های کوتاه بوده و از جمله آثار او می‌توان به فیلم ماشوم اشاره کرد که مورد تحسین جشنواره‌های داخلی و خارجی قرار گرفت. 
میرزامحمدی حضور خود در جشنواره را بایستی مدیون دو نام مهم در تیتراژ بداند، تهیه‌کننده و مشاور کارگردان. کامران حجازی که در جشنواره فجر ۴۰ تهیه‌کننده فیلم مرد بازنده بوده و محمدحسین مهدویان که کارگردانی آن فیلم را برعهده داشت. حالا حجازی تهیه‌کننده «کت‌چرمی» است و مهدویان هم که پس از چندسال برای اولین بار از حضور مستقیم در جشنواره کنار کشیده، فقط نامش به‌عنوان مشاور کارگردان در تیتراژ کت‌چرمی و استاد دیده می‌شود. البته سمت مشاور کارگردانی مهدویان صرفا به این فیلم‌ها ختم نمی‌شود و سجاد پهلوان‌زاده نیز در اولین سریال خود با نام سقوط که بیش از یک ماه از پخش آن در شبکه نمایش خانگی می‌گذرد از مهدویان به‌عنوان مشاور بهره جسته است. با مقایسه یک سریال و یک فیلم، ردپای فیلمسازی مهدویان به مراتب در سریال «سقوط» به چشم می‌خورد و به نظر می‌رسد میرزابابایی قصد داشته استقلال کارگردانی خود را بیش از پهلوان‌زاده حفظ کند که نتیجه آن موفقیت‌آمیز نبوده است. 
کت‌چرمی دارای سوژه‌ای مهم است اما فیلمساز با وصله‌دوزی سکانس‌ها و کنار هم چیدن آن نتوانسته روایتی یکدست و خالص خلق کند.  فیلم یادآور مرد بازنده است. حضور جواد عزتی در نقش عیسی یادآور کارگاه است و تکرار مکررات. شاید شروع داستان را نسبتا خوب درنظر بگیریم اما با پایانی هجو مواجه‌ایم. داستان از تعدادی فیلم وام گرفته و سعی کرده مانند یک شاگرد ممتاز به همه آنان ادای دین کند. یک ذره جنوب‌شهر، یک ذره طعنه به قوانین، یک ذره وجود فساد و خلاصه یک ذره از هر‌چیزی را به عاریه گرفته تا کت‌چرمی ساخته شود. فیلمی که حتی در انتخاب نام نیز با ابهام روبه‌رو است. نام کت‌چرمی صرفا به یک میهمانی اشاره دارد و لباسی که رئیس شبکه فساد در اواخر فیلم برتن دارد و معنای دیگری را در ذهن متبادر نمی‌کند.  شخصیت‌پردازی خالی از اشکال نیست. تصمیم‌های ناگهانی و خارج از عرف نقش اول داستان غیر‌واقعی بوده و باورپذیر نیست. عیسی به‌عنوان عضو ساده‌ای از یک سازمان دولتی حاضر می‌شود تا از یک راز مگو و شبکه فساد پرده بردارد تا به این وسیله بتواند خلا زندگی شخصی و غم مرگ دخترش را در پرکاری بیرون از محیط خانه جبران کند. با کدام امکانات؟ با کدام روابط خارج از سازمان کاری‌اش؟ با چه کسانی؟ ‌انگیزه دیگران برای کمک به او چیست؟ ما فقط پونه، دخترخاله عیسی را می‌بینیم و دیگران صرفا در ذهن فیملنامه‌نویس حضور دارند. نویسنده به واسطه جایگاهی که برای عیسی درنظر گرفته و محدودیت‌های قانونی که برای او ایجاد کرده نمی‌تواند شخصیت مناسبی از نقش اصلی ارائه دهد و همین امر سبب پرش موضوعی از نقطه‌ای به نقطه دیگر می‌شود. حضور ناگهانی و تعدد شخصیت‌ها تعریف نمی‌شود و صرفا برگ برنده فیلمنامه‌نویس در قلمش هنگام نوشتن بوده و بس. فیلم پس از ۲۰ دقیقه شیرازه خود را از دست می‌دهد و مابقی هر آنچه که هست پیش‌بینی‌پذیر است و ملال‌آور. بار اصلی فیلم بر دوش جواد عزتی است تا عدم حضور کارگردان و فیلمنامه را جبران کند. در بین بازیگران حاضر در فیلم تنها سارا حاتمی در نقش ثریا توانسته به خوبی از عهده نقشی چالشی برآید، د‌رحالی‌که تحول شخصیتی او نیز در بخشی از فیلم جای تامل دارد. فیلمنامه نیز دارای باگ‌های فراوان است. کاراکترهایی که در کنار عیسی قرار می‌گیرند تا در این مسیر به او یاری دهند عملکرد درستی هم ندارند. صابر ابر در نقش مامور امنیتی حاضر می‌شود تا عیسی را در مسیر پر پیچ‌وخمش دنبال کند. اما جای سوال است که یک مامور امنیتی با تمام دسترسی‌های ممکن چرا بایستی منتظر عیسی باشد و به او فرصت دهد تا در یک مسیر جایگزین و غیرقانونی برای دستگیری شبکه فساد عمل کند. جالب اینجاست که از شروع فیلم تا اواخر آن دستگاه اطلاعاتی شاهد رفت و آمدهای عیسی، فعالیت‌های او و مهم‌تر از همه نجات جان او از عاملان شبکه فساد است اما زمانی که عیسی تصمیم می‌گیرد رئیس باند فساد را به قتل برساند هیچ ماموری برای جلوگیری از کار او حضور ندارد و مانع عیسی نمی‌شود. مگر ۲۴‌ساعته از عیسی مراقبت نمی‌شد؟
عوامل فنی دیگری نیز نظیر موسیقی کارکردی ندارد و صرفا برای هیجان چندثانیه‌ای مخاطب حضور دارد و از چنین موسیقی‌ای معنایی ساخته نمی‌شود.  کت‌چرمی در بهترین حالت خود یک فیلم تقریبا متوسط است برای حضور یک فیلم‌اولی در بخش هنر و تجربه و نه جشنواره فیلم فجر. 

مرتبط ها