کد خبر: 77606

کدام‌یک برای تکریم خانواده بهتر فیلم می‌سازد؟ ما یا ژاپنی‌ها!

شاید ویدئوی کوتاه تبلیغی را دیده‌اید که از تفاوت زندگی مجردی و متاهلی ساخته شده است؛ ویدئویی که به‌احتمال زیاد دست‌اندرکاران آن به‌دنبال ایجاد فضایی تبلیغاتی برای ترغیب جوانان به ازدواج و سپس فرزندآوری بوده‌اند. تبلیغی که نه‌تنها باعث انتقال این پیام نشد، بلکه تبدیل به ضدتبلیغی شد که واکنش‌های منفی را نیز دریافت کرد. 

امیرمحمد بهامیر:شاید ویدئوی کوتاه تبلیغی را دیده‌اید که از تفاوت زندگی مجردی و متاهلی ساخته شده است؛ ویدئویی که به‌احتمال زیاد دست‌اندرکاران آن به‌دنبال ایجاد فضایی تبلیغاتی برای ترغیب جوانان به ازدواج و سپس فرزندآوری بوده‌اند. تبلیغی که نه‌تنها باعث انتقال این پیام نشد، بلکه تبدیل به ضدتبلیغی شد که واکنش‌های منفی را نیز دریافت کرد. 
نکته اصلی در این ویدئو نه پیام آن و نه نحوه ارسال پیام، بلکه انتخاب سوژه برای جامعه مخاطب هدف خود بود. سوژه این ویدئو به بی‌سلیقه‌ترین حالت ممکن انتخاب شده؛ انتخابی که نشان می‌دهد خانواده یعنی همسری که آشپزی کند و شوهری که درحال خوردن غذا باشد. سوژه‌ای که امر ازدواج را به امر شکم تقلیل می‌دهد. 
تهیه‌کنندگان این ویدئو در راستای سیاست‌های کلان کشوری که همان ترویج افراد به ازدواج است قدم برداشته‌اند، زیرا آمارهای سال‌های گذشته درخصوص ازدواج و نرخ موالید نگران‌کننده است. اینجاست که رسانه به‌عنوان یک ابزار تبلیغاتی می‌تواند در راستای سیاست‌های کلان کشوری استفاده شود. اما اگر این رسانه در دست افرادی باشد که توانایی درک و انتخاب سوژه را نداشته باشند تبدیل به فاجعه خواهد شد. 
ما در کشورمان با معضل بزرگی درخصوص تشکیل نهاد خانواده روبه‌رو هستیم؛ مشکلی که کشور ژاپن نیز به آن گرفتار شده است و چه‌بسا این مشکل برای آنان بیشتر نیز هست. اما تفاوت نگاه سیاستگذاران و هنرمندان ژاپنی نسبت به متولیان فرهنگی کشور ما بسیار زیاد است. آنها سال گذشته تلاش کردند با ساخت آثاری همچون همان کلیپ تفاوت متاهلی و مجری اما با نگاهی حرفه‌ای‌تر و با استفاده از ظرفیت رسانه‌ای متفاوت همان حرف ما را برای تشویق به ازدواج بزنند. 
استفاده از ظرفیت انیمیشن‌سازی راه‌حل متولیان سیاستگذاری در کشور ژاپن بود. آنان تصمیم گرفتند که مفهوم خانواده را از طریق این رسانه -و برعکس ما- با انتخاب سوژه مناسب و جذاب انجام دهند. انیمه «جاسوس و خانواده» دقیقا بر همین مبنا ساخته شده است؛ اثری که درباره خانواده‌ای است که تنها برای انجام یک هدف کوتاه‌مدت درکنار یکدیگر جمع شده‌اند اما طی زمان هریک از این افراد عضو در خانواده مصنوعی یاد می‌گیرند که چگونه به درکی صحیح از واژه خانواده برسند. 
این سوال که «خانواده چیست؟» به احتمال زیاد سوال اصلی است که نویسنده داستان و البته سیاستگذاران فرهنگی ژاپنی به‌دنبال پاسخ آن هستند. البته جوابش ساده است اما برای کشوری که خانواده در آن به‌خصوص در چند دهه اخیر دستخوش تغییرات جدی شده است، کمی سخت به‌نظر می‌آید. 
انیمه جاسوس و خانواده در ظاهر اثری طنز با درونمایه‌های تریلرهای جاسوسی است اما به‌احتمال زیاد کارکردی بسیار بزرگ‌تر آن هم از نوع بازتعریف نظام فرهنگی در کشور ژاپن دارد. این سخن بر این مبنا گذاشته می‌شود که این اثر با آمارهای نزدیک به میلیونی به‌خصوص در سایت‌های مرجعی همچونmyanimelist  و crunchyroll روبه‌رو شده است. 
از طرف دیگر برای صنعت انیمه‌سازی به‌خصوص در دهه اخیر که بیشتر آثار ساخته‌شده تعداد قسمت‌هایشان از 13 قسمت تجاوز نمی‌کند، ساخت اثری 25 قسمتی که فصل‌های دوم و سوم آن نیز تمدید شده‌اند، کمی عجیب است. به‌خصوص که انیمه جاسوس و خانواده ایجاد‌کننده محوری باشد که مضمون ایجاد یک خانواده مصنوعی با محوریت پدر، مادر و بچه در دیگر انیمه‌های ژاپنی تکرار شود. 
برای اثبات حرفم شما را به سال 2012 ارجاع می‌دهم. زمانی که انیمه مشهور شمشیر آنلاین برای اولین‌بار پخش شد و مخاطبان را با مفهوم جدیدی به‌عنوان تناسخ به دنیای دیگر یا بهتر بگویم جهان متاورس آشنا ساخت. از آن زمان تقریبا موضوع تناسخ به جهان دیگر تبدیل به پای ثابت همه آثار مانگاها و انیمه‌های ژاپنی شد. چه‌بسا حتی این روند به آثار مانهوای کره‌ای نیز رسوخ کرد. 
پس می‌توان این‌گونه برداشت کرد که ژاپنی برای آنکه مخاطب خود را به‌سمت هدف‌گذاری مورد نظرشان که همان ترویج جوانان به ازدواج است، سوق دهند، از انیمه بهره می‌برند. آنها انیمه‌هایی همچون جاسوس و خانواده را می‌سازند تا مفاهیم کلان اجتماعی در بستری ساده به مخاطب ارائه شود. نتیجه آن هم این است که در سال‌های آینده قطعا شاهد افزایش نرخ ازدواج یا به تعبیری افزایش تعداد خانوارها از خانواده تک‌نفره به خانواده چندنفره خواهیم بود. 
با توجه به وضعیتی که جامعه ژاپن با آن مواجه است، ایجاد تعریف جدید از خانواده یکی از دستورکارهای سیاستگذاران فرهنگی ژاپنی است. به‌گفته آمار نرخ موالید ژاپن از دهه 70 میلادی کاهش زیادی داشته است. خانواده‌های ژاپنی که روزگاری ساختارشان بر مبنای جمعیت‌های زیاد بود در دوران صنعتی شدن و تبدیل ارزش‌های سنتی به ارزش‌های مدرن به ساختاری کوچک‌تر تبدیل شدند. 
مفهوم خانواده و نقش‌هایی که هریک از اعضا در دوران قبل از میجی ژاپن و سپس بعد از آن تا قبل از جنگ‌جهانی دوم داشتند در عصر مدرنیزاسیون کاملا تغییر پیدا کردند، به‌گونه‌ای که به‌گفته خود جامعه‌شناسان ژاپنی مفهوم خانواده بعد از دهه 70 میلادی در ژاپن کاملا درحال فروپاشی است. این را آمارها هم نشان می‌دهد. 
سرشماری‌های سال 2020 نشان می‌دهد که آمار خانواده‌های تک‌نفره در این کشور 38.1 درصد است، یعنی ژاپن با ترکیب جمعیتی مواجه است که حدود 40 درصد شهروندان آن تنها زندگی می‌کنند. افرادی که نه‌تنها زندگی تک‌نفره را انتخاب کرده‌اند، بلکه تمایلی به ازدواج نیز ندارند. با این اوصاف ژاپنی‌ها باید به‌دنبال ایجاد تعریف جدید از خانواده باشند. 
انیمه جاسوس و خانواده نیز به‌احتمال بالا در همین راستا ساخته شده است. اگر خانواده نهادی باشد که از ازدواج زن و مرد و سپس تولد فرزند شکل بگیرد، پس با توجه به‌خصوصیات جامعه امروزی ژاپن باید تعریفی دوباره برای آن ایجاد کرد؛ تعریفی که در این انیمه نشان داده می‌شود که خانواده لزوما نباید به‌صورت طبیعی ایجاد شود، بلکه می‌توان نهاد خانواده را به‌صورت مصنوعی نیز ایجاد کرد، زیرا خانواده اولین نهاد ایجادشده در جامعه است. زمانی که شما این نهاد پایه‌ای در جامعه را نداشته باشید، کل مفهوم جامعه زیرسوال خواهد رفت، پس باید حتی به‌صورت مصنوعی هم شده آن را بازتعریف کرد. انیمه جاسوس و خانواده در قالب طنز می‌خواهد چنین مفهوم اجتماعی‌‌ای را پایه‌گذاری کند. 
مبنای مفهومی و تصویری که این انیمه به مخاطبانش القا می‌کند، این است که خانواده یعنی مرکز همه‌چیز، مانند شخصیت‌های داستان که هرکدام قبل از تشکیل این نهاد تنها وجود خودشان به‌صورت تک‌نفره معنا داشت. افراد تنهایی که مثال خوبی از 40 درصد خانواده‌های تک‌نفره ژاپنی است؛ افرادی که به‌صورت مصنوعی در جایگاه نقش‌های یک‌عضوی از خانواده قرار می‌گیرند و یاد می‌گیرند که چگونه نقش‌های از بین رفته خود را دوباره باز پیدا کنند. 
جایگاه و نقش پدر، مادر و فرزند در این اثر به‌خوبی بازتعریف می‌شود. آن هم تعاریفی که برگرفته از تعریف خانواده‌ای است که در دوران پیش و پس از دوره میجی شکل گرفت؛ مادری که نقش همسری خوب و خردمند را برعهده دارد، پدری که وظیفه تامین نیاز‌های خانواده و محافظت از آن را دارد و فرزندانی که وظیفه تحصیل و افزایش دانش را برعهده دارند. 
ترکیبی که هرچند تفاوت‌های آشکاری با مدل سنتی خانواده در ژاپن دارد، تلاش کرده است خصوصیات جامعه مدرن همچون نقش زن به‌عنوان مادر کارمند را نیز در این قالب بگنجاند؛ مادری که در عین انجام وظایف خانه‌داری در خارج از خانه هم مشغول فعالیت است. 
حال دوباره به همان ویدئوی کوتاه تبلیغاتی نگاهی بیندازید که در تفاوت زندگی مجری و متاهلی ساخته شده است. اینجاست که متوجه تفاوت در انتخاب سوژه و نوع نگاه به روایت‌ها خواهید شد و متوجه می‌شوید که تا چه اندازه انتخاب سوژه و نحوه روایت درست در جذب مخاطب تاثیرگذار است؛ تاثیری که متاسفانه در نگاه دست‌اندرکاران فرهنگی ما گویی اصلا وجود ندارد. 

مرتبط ها