کد خبر: 77376

روایتی از تغییر دنیای موسیقی ایرانی

قریب 100 سال از اولین قربانی تصادف در ایران می‌گذرد؛ سانحه‌ای که در آن ایران یکی از نابغه‌های موسیقی خود را از دست داد.

قریب 100 سال از اولین قربانی تصادف در ایران می‌گذرد؛ سانحه‌ای که در آن ایران یکی از نابغه‌های موسیقی خود را از دست داد. غلامحسین درویش که در عالم هنر و موسیقی با نام درویش‌خان شناخته می‌شود، مسافر درشکه‌ای بود که با برخورد با اتومبیلی در تهران دچار ضربه مغزی شد و پس از پنج روز، دار فانی را وداع گفت؛ همو که بر سر مزارش بعدها نوشتند:
درویش اگر از این جهان رفت
مشنو که فقیر و ناتوان رفت
درویش هنرور زمان بود
استاد هنرور زمان رفت... 
غلامحسین درویش طالقانی در سال 1251 در خانواده‌ای اهل‌ذوق دیده به جهان گشود، پدرش با تار و سه‌تار آشنا بود و همین سبب شد تار و پود علاقه به موسیقی و نوا در جان درویش‌خان از همان دوران کودکی بافته شود. درویش‌خان پس از مدتی به‌تشویق پدر در سن 10سالگی راهی دارالفنون شد؛ جایی‌که در آن موسیقی به‌شکل علمی به‌برکت حضور آلفرد لومر فرانسوی شکل گرفته بود. لومر که تخصصش در حوزه موسیقی نظامی بود، آموزش در این مدرسه را نیز بر همین اساس پایه‌گذاری کرده بود، این شد که درویش‌خان نیز همچون بسیاری دیگر از کسانی که مشتاق موسیقی بودند، اولین آموزش‌ها را از این دریچه آموختند. گفته شده است درویش‌خان در ابتدا به نواختن طبل کوچک و شیپور مشغول شد. 
رفت‌وآمد درویش‌خان به دربار ناصری، سبب شد با آواها و نواهای دیگر نیز بیشتر آشنا شود و همین سبب شد او جزء علاقه‌مندان به «تار» شود. درویش‌خان پس از مدرسه، ابـتدا نـزد داود کلیمی تارزن رفت تا مشق تار کند، پس از مدت کمی آموزش از استاد خود گوی سـبقـت را ربود و به مرتبه عالی نوازندگی دست یافـت؛ اما حضور در جلسات درس استاد بی‌بدیل تار آن زمان، یعنی آقا‌میرزا حسیـنقـلی او را به دنیای دیگری کشاند، هـمچنین آشنایی با برادر بزرگ‌تر آقا میرزا حسینقلی، میرزا عبدالله نوازنده تار و سه‌تار، به کار او غنای بـیشتری بخشید. 
درویش‌خان به دستگاه‌های موسیقی ایران احاطه کامل داشت و مضراب او قوی و ریز بود. او با کمک استادش آقا حسینقلی به‌عنوان نوازنده در گروه موسیقی مخصوص شعاع‌السلطنه (پسر مظفرالدین‌شاه) مشغول به کار شد. پس از آنکه شعاع‌السلطنه والی فارس شد، درویش‌خان با دیگر اعضای گروه راهی شیراز شد و در آنجا ازدواج کرد. مجددا هنگامی که شعاع‌السلطنه به تهران منتقل شد، درویش یک کلاس موسیقی در منزل خود دایر کرد و به تدریس پرداخت. او از نخستین افرادی بود که موسیقی را به‌صورت حرفه‌ای تدریس کرد و به شاگردانی که موفق به پایان دوره موسیقی خود می‌شدند نشانی به‌شکل تبرزین از جنس طلا، نقره و مس اهدا می‌کرد. درویش‌خان پس از رهایی از قید دستگاه شعاع‌السلطنه به سلک دراویش «اهل‌صفا» درآمد و با ظهیرالدوله به همکاری پرداخت و در کنسرت‌هایی که آن زمان در انجمن برادری برگزار می‌شد، شرکت می‌کرد و همواره سمت ریاست ارکستر را داشت. 
تصنیف‌ها، پیش‌درآمدها و رنگ‌های درویش‌خان از لحاظ تنوع ریتم و ملودی و ترکیب وزن‌های سه‌چهارم و شش‌هشتم قطعات ضربی نمونه‌هایی زیباست که الگوی کار آهنگسازان ایرانی قرار گرفته است. از او آثار مشهوری مانند تصنیف «بهار دلکش»، تصنیف «ز من نگارم» و چند رنگ و پیش‌درآمد به‌جا مانده است. 
زندگی پر فراز و نشیب این نابغه موسیقی ایران دستخوش نگارش رمان «درویش‌خان» به‌قلم حسن هدایت شده است. این اثر که تاکنون از سوی انتشارات علمی و فرهنگی برای چهار بار بازچاپ و روانه کتابفروشی‌ها شده، در بستر تاریخی روایتگر زندگی مردی است که تاریخ موسیقی ایران همواره او را به‌عنوان یکی از ستاره‌های آسمان هنر ایران به یاد می‌آورد. 
هدایت که برای نگارش این اثر دو سال زمان صرف کرده، به منابع متعددی از جمله «در تاریخ موسیقی ایران»، اثر روح‌الله خالقی مراجعه کرده است. او پیشتر در مصاحبه‌ای درباره این اثر گفته بود: «درویش‌خان» رمان تاریخی نیست ولی براساس و در بستر تاریخ نوشته شده است، به‌عبارت دیگر در بیان کلیات، به تاریخ وفادار است و در جزئیات روایت شکل داستان به خود گرفته است، از تخیل حدود 20 درصد در این رمان استفاده شده و در مجموع بیشتر تلاش داشته‌ام که بستر تاریخی را روایت کنم؛ البته گاهی در بیان جزئیات داستانی، تخیل چیره شده است. 

مرتبط ها