کد خبر: 77265

صداوسیما چگونه با سریال‌های فاخر اعتبار می‌گیرد؟

بازگشت تلویزیون به روزهای عشق و اعتبار

در تابستان سال 1389 یعنی یک‌سال پس از وقایع پرالتهاب سال 88، صداوسیما تیزر یک سریال تاریخی را از شبکه‌ یک پخش کرد و نوید شروع این سریال را از هفته‌های آینده به مخاطبان داد.

سجاد مشهدی:در تابستان سال 1389 یعنی یک‌سال پس از وقایع پرالتهاب سال 88، صداوسیما تیزر یک سریال تاریخی را از شبکه‌ یک پخش کرد و نوید شروع این سریال را از هفته‌های آینده به مخاطبان داد. داوود میرباقری، کارگردان باتجربه و موفق در ساخت سریال تاریخی امام علی(ع)، یک پروژه سنگین هشت ساله را با عنوان مختارنامه به پایان رسانده بود و حالا مخاطبان منتظر تماشای این سریال تاریخی و مهم بودند. از مهرماه همان سال، پخش مختار در شبکه‌ یک سیما شروع شد و هفته‌ای یک قسمت از آن، جمعه‌شب‌ها روی آنتن می‌رفت. ویژگی‌های کم‌نظیر این سریال چه از نظر فرم ساخت و چه از نظر محتوا، به تدریج نوید یک اتفاق مهم در تاریخ صداوسیما را به مخاطبان می‌داد. مخاطبان سریال مختار به تدریج بیشتر و بیشتر می‌شد و در طول پخش این 40 قست، به جرات می‌توان گفت که سریال هیچ‌جایی از تک و تا نیفتاد و جذابیت خود را حفظ کرد. چه اشک‌ها و لبخندهایی که در آن روزها مردم با سکانس‌های این سریال نریختند و چه نقدها و تحلیل‌ها که از آن به میان نمی‌آمد. مختار به نقش اول صداوسیما در آن دوره‌ طلایی تبدیل شده بود و یک تنه جایگاه صداوسیما را بالاتر برده بود. روند پخش سریال مختار، تقریبا 10 ماه به طول انجامید و در مردادماه سال بعد با سکانس شهادت مختار و پایان حکومت 18 ماهه‌ او بر کوفه، به پایان رسید. در روزهای پخش آخرین قسمت مختار، تیترهای جالبی روی روزنامه‌های آن روز و خبرگزاری‌های آن موقع منتشر شد. امروز پس از گذشت 11 سال از به پایان رسیدن قسمت آخر سریالی که هنوز صداوسیما را رها نکرده است، دو سریال مطرح در سطح الف تولیدات صداوسیما، محل بحث اهالی رسانه شده‌است؛ سریال «حضرت موسی(ع)» به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا و سریال «سلمان فارسی» به کارگردانی داوود میرباقری. به همین بهانه، خوب است که اهمیت تولید آثار تصویری تاریخی در قاب تلویزیون بررسی شود تا پاسخ این سوال مشخص شود که ساخت سریال تلویزیونی سطح الف در صداوسیما، چه آثار و نتایجی به همراه دارد و نقطه اثرگذاری آن بر جامعه مخاطبان داخلی و خارجی ایران چگونه است؟

   تیغ‌ تحریف، تیزتر از قبل
1400 سال پس از هجرت پیامبر اکرم(ص) و دوره‌ صدر اسلام، موضوعیت رسانه به قدری افزایش پیدا کرده است که فقط با نوشتن چند جمله در توییتر می‌توان وقایع صدر اسلام را واژگون جلوه داد. قریب به دو سال پیش یکی از کاربران ایرانی توییتر ادعا کرد که خانه‌های حجاز در صدر اسلام، اصلا در نداشته است و این بهانه‌ای شده بود برای تحریف در روایت‌های تاریخی شهادت حضرت زهرا(س). البته این ادعا واکنش‌های زیادی در پی داشت و استناد‌های تاریخی زیادی درباره‌ دوران صدر اسلام، در فضای مجازی منتشر شد و غلط بودن ادعای او هم اثبات شد اما این نمونه‌ای بود از هزاران مورد تحریف تاریخی که در فضای رسانه‌ای امروز ایران وجود دارد. این یک فرد می‌تواند با کمترین هزینه و بدون خرج حتی یک هزار تومان، صرفا با داشتن دنبال‌کننده‌های زیاد در روزگار لایک‌ها و کامنت‌ها، حقایق 1400 سال پیش را به شکلی وارون روایت کند. 
در معرکه و نبرد روایت‌ها، اگر روایت‌های مستند از تاریخ سر و شکل نگیرند و در جامعه نشر نشوند، این امکان و فضا محیا است که دنیایی وارونه از گذشته را به نمایش بگذارند. سینمای جهان، برای به نمایش گذاشتن روایت‌هایی تاریخی و دینی، نمونه‌هایی زیادی دارد؛ در سینمای جهان تابه‌حال ۲۵۰ فیلم درباره حضرت عیسی‌(ع)، ۱۲۰ فیلم درباره حضرت موسی‌(ع)، ۴۰ فیلم با موضوع بودا و ۸۹ فیلم هم درباره سایر پیامبران الهی ازجمله حضرت ابراهیم‌(ع)، حضرت یوسف و حضرت داوود ساخته شده است. با توجه به اهمیت تاریخ پیغمبران و ائمه‌ اطهار و تاثیر مستقیمی که بر عقاید مسلمانان جهان می‌گذارد و اثرگذاری بیش از پیش قالب سینما و تلویزیون در عصر امروز، عقب ماندن در روایت این دوره‌های تاریخی، عواقب جبران‌ناپذیری خواهد داشت.
 
   اعتبار آنتن‌ها را دوباره تنظیم کنید
در آخرین روزهای پخش قسمت پایانی همان سریال 11 سال قبل، یک روزنامه مطرح، با اشاره به شروع یک راه جدید برای سریال‌سازی‌های موفق تاریخی، چنین تیتری را کار کرد: «پایان مختار، آغاز یک راه.» اما چه راهی باید شروع می‌شد؟ آیا منظور از این راه، آغاز راهی برای ساخت سریال‌های تاریخی دور است؟ به نظر این پاسخ نمی‌تواند درست باشد چراکه قبل از ساخت مختار نیز سریال‌های تاریخی زیادی همچون «ولایت عشق»، «معصومیت از دست رفته»، «امام علی(ع)»، «مردان آنجلس» و از این قبیل سریال‌ها به قاب تلویزیون آمده بود و هر یک با استقبال یا عدم استقبال مخاطبان روبه‌رو شده بود. مختارنامه، به غیر از اثری که بر اذهان جامعه‌‌ ایران و حتی بخشی از جهان اسلام گذاشته بود، توانست به بستر پخش سریال هم اعتبار ببخشد. مختارنامه توانسته بود مخاطب زیادی را پای یک رسانه‌ داخلی بنشاند و او را مجذوب خود کند. وقتی این اعتباربخشی به خوبی صورت بگیرد، تمایل به تماشای یک اثر تلویزیونی، به تدریج بر مابقی برنامه‌ها نیز اثر می‌گذارد و به مابقی آنها نیزمی‌تواند اعتبار ببخشد. قدرت‌نمایی صداو‌سیمای جمهوری اسلامی ایران با پخش اثری که توانست در بعضی کشورهای اسلامی دنیا نیز پخش شده و بازخوردهای مثبتی بگیرد، راه را برای اتفاق‌های بزرگ‌تری باز می‌کند. اینکه این مسیر آغاز‌شده تا چه اندازه در این سال‌ها جلو یا عقب رفت، اعتبار صداوسیما را افزایش داد یا کاهش داد، قابل بررسی است و با شاخصه‌های مختلفی می‌توان درباره‌اش صحبت کرد اما احتمالا شکی در این‌باره وجود ندارد که پروژه‌های موسی و سلمان فارسی مجددا می‌تواند اعتبار صداوسیما را به‌طوری جدی بالا ببرد. این ادعا وقتی محکمتر بیان می‌شود که این دو سریال، نام حاتمی‌کیا و میرباقری را یدک می‌کشند. باید منتظر ماند. منتظر روزی که تیترهای یازده سال پیش، مجددا روایت شور و شعف از تماشای اثری تلویزیونی را به ما نشان دهند. 

مرتبط ها