علی مزروعی، خبرنگار:علیرضا اکبری فردی است که در چند روز اخیر خبر دستگیری وی بهعنوان یک ابرجاسوس فضای رسانهای کشور را دربر گرفته است. او که سابقه معاونت حوزه روابط خارجی وزارت دفاع را در کارنامه داشته و با دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی نیز همکاری میکرده است از سال 83 با سرویس اطلاعاتی بریتانیا وارد ارتباط شده و در سال ۱۳۸۷ به جرم جاسوسی دستگیر میشود. اکبری پس از طی مراحل قضایی، با اخذ تعهد مبنیبر عدم ارتباطگیری مجدد با سرویسهای جاسوسی حکم تعلیقی میگیرد. اکبری در سال ۸۹ به بهانه بیماری از کشور خارج شده و اقدام به برقراری ارتباط مجدد با افسران اطلاعاتی انگلیس در اروپا میکند. از سال ۹۱ دوباره به ایران بازمیگردد و با نزدیک شدن به برخی مسئولان سعی میکند اطلاعات خود را بهروزرسانی کند. این جاسوس سرویس اطلاعاتی بریتانیا نهایتا در سال ۹۸ مجددا دستگیر شده و با توجه به حجم گسترده خیانتهایی که کرده بود به جرم جاسوسی و افساد فیالارض به اعدام محکوم شد. نهایتا روز گذشته قوه قضائیه خبر از به اجرا گذاشته شدن حکم اعدام اکبری داد. فرا رسیدن موعد اعدام اکبری در چند روز اخیر به بهانهای برای ایجاد موج خبری جدید در مورد وی تبدیل شده است. اکبری در طی چند سالی که در خدمت پروژه جاسوسی سفارت بریتانیا قرار گرفته بود بهازای دریافت دستمزدی بهمبالغ 1.805.000 یورو، 265.000 پوند انگلیس و 50.000 دلار آمریکا اطلاعات مربوط به 178 نفر از مدیران کشور از جمله دانشمند شهید محسن فخریزاده را به سرویس اطلاعاتی بریتانیا ارائه داده است. برای اثبات ماهیت جاسوسی علیرضا اکبری علاوهبر اسناد و اعترافات او میتوان واکنشهای از سر استیصال مقامات غربی و جوسازی رسانههای خارجنشین را نیز مورد توجه قرار داد. حساسیت مقامات غربی باعث شده تا آنها دربرابر اعدام ابرجاسوس خود دچار دستپاچگی شده و مواضعی را اتخاذ کنند که منجر به هرچه بیشتر نمایان شدن ارتباط اکبری با سرویسهای بیگانه میشود.
چرا اکبری ابرجاسوس است
برای اینکه تعبیر ابرجاسوس بودن علیرضا اکبری بهتر درک شود کافی است به سطح واکنشهای دولتهای غربی رجوع کنیم. تاکنون آمریکا در سطح معاون وزیر خارجه، آلمان و فرانسه در سطح وزیر خارجه و بریتانیا نیز در سطح نخستوزیر و وزیر خارجه به این مساله واکنش نشان دادهاند. آنالنا بربوک، وزیر امور خارجه آلمان شنبه در توییتی ضمن محکوم کردن اعدام علیرضا اکبری اعلام کرد در کنار دوستان بریتانیایی خود اقدامات علیه ایران را ادامه خواهد داد. وزارت امور خارجه فرانسه نیز روز شنبه با صدور بیانیهای اعدام علیرضا اکبری را محکوم کرد و از احضار کاردار تهران در پاریس خبر داد. در این بیانیه ضمن اعلام همبستگی کامل فرانسه با مقامات بریتانیایی به خانواده آقای اکبری تسلیت گفته شده است. در این بیانیه همچنین آمده است که وزارت خارجه فرانسه خطاب به کاردار سفارت ایران در پاریس در مورد اعدام جاسوس بریتانیایی تهدید به پاسخگویی کرده است. همچنین بعد از آنکه جیمز کلورلی، وزیر امور خارجه انگلیس اعدام اکبری را محکوم کرد و تهدید کرد که این اعدام بدون چالش نمیماند، ریشی سوناک نخستوزیر بریتانیا نیز وارد عمل شده و با ادبیاتی اهانت آمیز نسبت به اعدام شهروند دوتابعیتی خود واکنش نشان داد. کلورلی همچنین روز گذشته بعد از اعلام خبر اعدام اکبری در توییتی اعلام کرد که این کشور در واکنش به اعدام وی محمدجعفر منتظری، دادستان کل جمهوری اسلامی را تحریم کرده است. روز جمعه نیز ودانت پاتل، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در واشنگتن در تداوم مداخلهجویی دولت بایدن در امور داخلی ایران ادعا کرده بود اتهامات و صدور حکم اعدام علیه علیرضا اکبری انگیزه سیاسی دارد و اعدام او بیوجدانی است و آمریکا نیز مانند انگلستان خواستار عدم اجرای حکم اعدام و آزادی فوری اوست. این مقام آمریکایی همچنین تهدید کرد کشورش از ابزارهایی همچون تحریمهای مختلف و قراردادن نهادها و شخصیتهای گوناگون در فهرست سیاه برای پاسخگو کردن ایران تلاش خواهد کرد.
دستوپا زدن رسانههای لندنی برای مهره سوخته
همزمان با مقامات غربی رسانههای آنها نیز به خط شدهاند تا موج دفاعیات از ابرجاسوس بریتانیا را تکمیل کرده و دامن این کشور را از جاسوسی مبرا کنند. بهطور مثال بیبیسی فارسی از روز چهارشنبه تا زمان تنظیم این خبر 24 عنوان از مطالب کانال تلگرامی خود را به موضوع علیرضا اکبری اختصاص داده است. بیبیسی در اولین مطالب تلگرامی خود درمورد اکبری، جاسوس بریتانیا را آقای اکبری خطاب کرده و از احتمال اعدامش ابراز نگرانی کرده است. این رسانه بلافاصله گفتوگویی را منتشر میکند که مدعی است با همسر اکبری گرفته. در این گفتوگو اعترافات اکبری به جاسوسی، اجباری توصیف میشود. رقیب لندننشین بیبیسی یعنی سعودیاینترنشنال در این زمینه کمی پویاتر عمل کرده و در عرض کمتر از 3 روز 28 بار در کانال تلگرامی خود به موضوع اکبری پرداخته است. رسانههای بریتانیایی در مطالب خود چند محور اصلی را دنبال میکنند. مهمترین هدف رسانههای لندننشین این است که با تبلیغ ادعای شکنجه اکبری اعترافات او را اجباری توصیف کرده و اعدام وی را فضاسازی و پروپاگاندا علیه بریتانیا جلوه دهند. این ادعا از آن جهت زیر سوال میرود که اگر ایران به دنبال اتهامزنی به بریتانیا است دولت این کشور چرا با دلسوزی بیش از اندازه و دفاعیات پیدرپی از جاسوس دستگیر شده، خود را در مظان این اتهام قرار میدهد؟ مسیر دومی که رسانههای غربی در پیش گرفتهاند این است که با مرتبط دانستن اعدام اکبری با وقایع چند ماه اخیر ماجرای او را سیاسی توصیف کرده و از این جهت نیز دامن سفارت بریتانیا را از جاسوسی پاک کنند. حال آنکه اکبری در سال 98 دستگیر شده و ماجرای جاسوسی به پیش از اتفاقات اخیر بازمیگردد، از این جهت حداقل مرتبط دانستن این اعدام به اتفاقات اخیر توجیه خوبی برای نادیده گرفتن هویت جاسوسی اکبری محسوب نمیشود. نکته دیگری که در جوسازی رسانهای لندننشینان نمایان است این است که اتفاق رخ داده را بهانهای برای اعمال فشارهای بینالمللی معرفی کنند تا هم انبوه تحریمهایی که علیه مردم ایران وضع میشود را اخلاقی جلوه دهند و هم با نشان دادن تصویری غلوآمیز از حمایت دولتهای غربی انگیزه فعالیت را در دل عناصر برانداز وابسته به خود که در داخل کشور حضور دارند، زنده نگه دارند. حمایتی که البته هیچوقت قدرت ایستادن دربرابر عزم قاطعانه ایران برای برخورد با معاندان داخلی و خارجی را ندارد.