نیلوفر مژدهی، خبرنگار:باشگاه تراکتور با مدیریت هوشنگ نصیرزاده شکل تازهای به خود گرفته است. از طرفی خمز اسپانیایی هم بهلحاظ فنی کمترین انتقاد را متوجه خود میکند و عملکرد فنی تیم هم خوب شده است. همینها کافی است تا تراکتوریها ادعای بالانشینی در جدول کرده و با سرعت بهسمت بالای جدول حرکت کنند. با این حال در چنین شرایطی کنار رفتن از رقابتهای جام حذفی بزرگترین لطمه را به آنها زد و به همین دلیل هم با حواشی بسیاری همراه شد.
تراکتور انتقام میگیرد
باشگاه تراکتور در اولین اقدام خود طی اعتراضی رسمی از کوپال ناظمی و تیم داوری او در رقابتهای جام حذفی مقابل تیم استقلال و درنهایت حذف از این جام شکایت رسمی میکند. هوشنگ نصیرزاده، مدیرعامل باشگاه تراکتور در این مورد به «فرهیختگان» گفت: «ما قطعا اقدام کرده و اعتراض رسمی خود را اعلام میکنیم. البته خوب میدانیم که فایدهای ندارد و تصمیم داور و نتیجه بازی تغییر نمیکند. با این حال چون این مورد رخ داد و البته در بازیهای دیگری هم شاهد اینچنین اتفاقاتی بودیم، شاید با این شکایت حداقل در بازیهای بعد جلوی رفتارهای اینچنینی گرفته شود. من بهخاطر اصل داوری نگرانم؛ چراکه حس میکنم با این چنین قضاوتهایی این اصل زیر سوال میرود.»
ماجرای اتفاقات بازی با تراکتور و استقلال حواشی زیادی به همراه داشت که مهمترین آن عملکرد داوری و دو پنالتی استقلال بود. در پی این دو پنالتی هم داستانهای دیگری رخ داد. بهطوریکه از جناب سرهنگ بازی هم رونمایی شد و درنهایت این بازی را از متن به حاشیه برد. در بین اهالی فوتبال پیش میآید که گاهی برخی افراد با هم دوستیهایی داشته یا دورادور یکدیگر را بشناسند. این موضوع هیچ ربطی به همشهری بودن و این حرفها ندارد چهبسا دو بازیکن با دو قومیت مختلف و در دو شهر متفاوت با هم آشنا هستند و اطلاعاتی در مورد یکدیگر دارند. با این حال مدیرعامل باشگاه تراکتور ادعا کرده بازیکنان استقلال با داور بازی آشنایی داشته و به همین دلیل میدانسته او سرهنگ است. مدیرعامل تراکتور در این باره به ما گفت: «کمکداور بازی توسط روزبه چشمی، جناب سرهنگ خطاب شد. این به معنی آشنایی این دو با هم است. وقتی داور تهرانی است طبیعی است که یک بازیکن تیم تهرانی هم او را بیشتر بشناسد. اصل داوری بیطرفی است. از این رو معمولا داور یک مسابقه را از شهر بیطرف انتخاب میکنند. مگر میشود بازیهای ما را داور تبریزی قضاوت کند یا یک داور اصفهانی برای تیم اصفهانی سوت بزند. ما روی قضاوت و صداقت داوران هیچ شبههای نداریم اما وقتی قضاوت داور به این شکل در نتیجه بازی تاثیرگذار است خوب است که در انتخابها دقت بیشتری شود تا شبهه بهوجود نیاید.»
استقلال را ول کن مهاجم بخر
مشکل اینجا است که این دو تیم لیگ برتری خیلی زود به هم برخورد کردند و تراکتور حذف شد. این حذف شاید برای تبریزیها دردناک باشد، ولی باید به دست فراموشی سپرده شود؛ چراکه درحالحاضر این شرایط قابل تغییر نیست ولی این فصل نقل و انتقالات زمستانی است که برای تراکتور با توجه به نیازش برای جذب بازیکن مهم است. تراکتور در شرایط فعلی در همه خطوط بازیکن میخواهد اما آنها در خط حمله بیش از پیش به بازیکن نیاز دارند. از طرفی هیچ بازیکن آزادی در بازار نیست که تراکتوریها بخواهند با جذب او نیاز خود را برطرف کنند.
در این بین تراکتوریها که سه بازیکن خارجی در اختیار دارند میخواهند یک بازیکن دیگر نیز جذب کنند و تعداد خارجیهای خود را به چهار برسانند. آنها در این خصوص به جمعبندی رسیدند و بهزودی برای جذب این خارجی اقدام خواهند کرد. نصیرزاده در این مورد به «فرهیختگان» گفت: «یارگیری موضوعی است که نباید رسانهای شود. رسانهای کردن این اخبار بهنفع ما نخواهد بود. اما این را باید بگویم که اقدامات زیادی در دست است. ما نیاز به بازیکن داریم و این یک واقعیت است. درنتیجه به هیچ بازیکنی اجازه جدایی نمیدهیم و میخواهیم نفرات مورد نیاز را نیز جذب کنیم. اگر تیمی میخواهد به نتیجه برسد نباید تغییرات زیادی ایجاد کند. درواقع یکی دو تغییر بهترین کار در نیمفصل است، با این حال ما نمیتوانیم این اصل مهم را رعایت کنیم؛ چراکه در اغلب پستها نیاز به بازیکن داریم و باید نیاز تیم را رعایت کنیم، درحالیکه خودمان بهخوبی میدانیم تیمی موفقتر است که در نیمفصل کمترین تغییر را داشته باشد.»
اسدی بمان، کاوه برو
تراکتور در جناحین به بازیکن نیاز دارد، اما وقتی نصیرزاده میگوید تراکتور به مهاجم نیاز دارد و از طرفی بهدنبال کمترین تغییر است اینطور بهنظر میرسد که آنها کاوه رضایی را به استقلالیها نمیدهند. یک اصل در قرارداد کاوه قرار دارد که اگر دو طرف، یعنی هم باشگاه و هم بازیکن موافق باشند جدایی مانعی ندارد. درواقع توافق طرفین در این مهم شرط است. مدیرعامل باشگاه تراکتور در مورد کاوه به ما گفت: «ما نهتنها با کاوه که با همه بازیکنان صحبت میکنیم. باید ببینیم چه پیش میآید. جدایی کاوه رضایی از تیم تراکتور تا این لحظه صحت نداشته و منوط به توافق با باشگاه تراکتور است و تیم تراکتور هیچ توافقی با وی در این موضوع نکرده است!»
شاید باور نکنید اما تراکتوریها با وجود ضعف در خط حمله علاقه زیادی به حفظ این بازیکن ندارند. بهنظر میرسد از نظر آنها خرید رضایی یک انتخاب اشتباه و عجولانه بود و این بازیکن ارزش صرف این همه انرژی را ندارد. آنها میدانند از ابتدا هم برای جذب این بازیکن رقابت بیهودهای با استقلال کردند؛ چراکه همه میدانند همان زمان هم استقلالیها بهخاطر جذب کاوه مورد انتقاد بودند و فقط هواداران احساسی بودند که برای تیمشان این مهاجم مصدوم را میخواستند. زنوزی در ظاهر برنده این جدال نقل و انتقالاتی شد اما درواقع بازنده بود، چون نهتنها یک نیمفصل نتوانست از این انتقال فایده ببرد که با وجود مصدویت کاوه ضرر هم کرد. حالا باز هم لابیها برای انتقال کاوه به استقلال آغاز شده و اینبار تراکتوریها مانعی برای رفتن این مهاجم نمیبینند. آنها هرچند به زبان نمیآوردند اما راضی هستند کاوه برود. البته نه به هر شکلی بلکه این انتقال باید برایشان درآمدزا باشد تا ضرری را که در ازای انتقال متوجه شدند جبران کنند. بهقول یکی از نزدیکان باشگاه، اگر اتفاق خوبی بیفتد کاوه میتواند برود. در این صورت کاوه یا خودش یا باشگاه خواهانش که احتمالا استقلال است باید پول رضایتنامه را پرداخت کنند.
مهاجم تراکتور چه کسی است
حالا تراکتور برای جبران ضعف تهاجمی تیمش به رضا اسدی راضی نیست و میخواهد یک خارجی به خدمت بگیرد. زنوزی و همکارانش صورتمساله را پاک میکنند. آنها در عوض فرصت دادن به جوانها، با خرج کردن پولهای هنگفت قدمهای بزرگ برمیدارند که نتیجهاش جز شکایت و بسته شدن پنجره چیز دیگری نیست. روزی آذربایجان مهد فوتبال بود و اسمهای زیادی که همین حالا هم از دیار باغیرتها سرزبانها مانده است از همین خطه به فوتبال اعتبار دادند. نصیرزاده در جواب سوال ما که چرا راه پرسپولیس را نمیروید و به جوانها اعتماد نمیکنید، گفت: «رضا اسدی ذاتا فوروارد نیست. او خوب بازی میکند و خوب هم گل میزند اما بهترین نیست. دستش درد نکند اما او واقعا مهاجم نیست و از سر ناچاری در این نقطه برای ما بازی میکند. ما باید مهاجم درجه یک داشته باشیم که بار تیم را به دوش بکشد. شاید استفاده از جوانها و فرصت دادن به آنها با ارزش و اصولی باشد اما مگر امثال عمری یا همانهایی که پرسپولیسیها اول فصل از لیگ برتر و لیگ یک و تیمهای پایه جمع کردند چند نفرند؟ این بازیکنان مستعد آنقدر کم هستند که به 16 تیم لیگ برتر نمیرسند. فوتبال پایه دیگر مثل قبل آنقدر خوب کار نمیکند که از میان آنها چند فوتبالیست بیرون آمده نیاز لیگ را تامین کنند. درنتیجه ما چارهای جز استفاده از بازیکنان سن و سالدار یا خارجی نداریم.»
این واقعیت تلخی است اما چندان هم منصفانه نیست. سن بازیکنان شاغل در لیگ ایران بالا رفته و بیشتر این موضوع بهدلیل ترس مدیران و مربیان از باخت است. اغلب چون نتیجهگرا هستند برای بقا و ارائه کارنامه خوب ناچارند در حق استعدادهای جوان فرصتسوزی کرده و از مهرههایی استفاده کنند که امتحانشان را پس داده و به زمان نیاز ندارند.
به این ترتیب باید منتظر ولخرجیهای تازهای از زنوزی باشیم؛ هرچند آنها مذاکراتی هم با مدیران دیگر تیمهای لیگ برتری برای انتقال بازیکن داشتند و از حالا با چند نفری به توافق رسیدند. اینطور بهنظر میرسد که تراکتور بر خلاف سلیقه مدیرعاملش تغیرات زیادی خواهد داشت.