سیدمهدی طالبی، خبرنگار:روح صدام در بنسلمان حلول کرده است. بنسلمان اما صدامی دوربردتر است بهگونهای که خبرنگاران را در فاصله یکهزار کیلومتری خاک عربستان در بشکه اسید نابود میکند.
با این حال بنسلمان که بردی بیشتر دارد از لحاظ زمانی قادر به پیشی گرفتن از طول دوره جنگافروزی صدام نیست.
اگر صدام پس از هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران شکست خورد، صدام جدید منطقه دربرابر کشوری بهمراتب کوچکتر در همان عدد هشت درحال توقف است. گویی تاریخ اگر نفرین نابودی در دهه هشتم را به حکومتهای یهودیان ارزانی داشته، شکست در سال هشتم را نیز نصیب دیکتاتورهای جنگافروز صدامی کرده است.
روزنامه الاخبار لبنان، اخیرا از طریق منابعی در دولت نجات ملی یمن گزارش کرده محمد بنسلمان ولیعهد عربستان به صنعا اعلام کرده حاضر است در ازای تضمینهای امنیتی مانند عدمعملیات و حمله علیه خاک اصلی این کشور، یمن را به این دولت تحویل داده و نیروهایش را نیز خارج سازد.
این روزنامه لبنانی در ادامه نوشته صنعا دربرابر درخواست عربستان 4 مطالبه شامل پایان محاصره یمن، پایان مداخلهجویی در امور داخلی یمن، پرداخت غرامت به صنعا بابت سالهای جنگ و خروج عربستان از این کشور دارد.
بر اساس گفته این منابع، ریاض ادعا کرده در ازای تضمینهای امنیتی قابل قبول حاضر است این شروط را بپذیرد.
آنچه سعودیها را به تعجیل در پذیرش صلح کشانده تهدیدهایی است که مقامات یمنی طی ماههای اخیر روانه ریاض داشتهاند. صنعا تاکید کرده شرایط فعلی را نمیپذیرد و درصورت ادامه، مجددا حملات خود را از سر خواهد گرفت.
چه موضوعاتی عربستان را بهسمت صلح میرانند؟
1 -شعلهور شدن مجدد جنگ یمن و بر باد رفتن اندوختههای مالی چنددهه عربستان
تقریبا تمام درآمدهای عربستانسعودی طی چنددهه اخیر را باید منحصر در صادرات نفت یا مشتقات آن دانست. دیگر موارد یا درمقابل درآمدهای نفتی یارای قد علم کردن ندارند یا ریشههایشان به همان نفت بازمیگردد.
این درآمدهای نفتی طی سهدهه در سه حوزه انباشت شدهاند؛ نخست ذخایر ارزی، دوم سرمایهگذاریهای خارجی و سوم توسعه زیرساختهای داخلی. جنگ یمن تقریبا دومورد از آنها را تحتفشار قرار داده که سهم یک شاخه بسیار بیشتر است. در جریان جنگ بهدلیل هزینههای بالا، بخش بزرگی از ذخایر ارزی عربستان که به 50 درصد از این ذخایر میرسید، خرج شد. این مساله موجب شد حجم ذخایر ارزی عربستان از 700 میلیارد دلار به 400 میلیارد دلار سقوط کند، هرچند در دوسال اخیر در سایه افزایش قیمت انرژی و کاهش شدت جنگ، ذخایر عربستان بار دیگر رشد کردهاند. در سوی دیگر جنگ باعث حملاتی به زیرساختهای سعودی مانند تاسیسات نفتی و فرودگاهها شده است. با اینحال میزان خسارات به زیرساختهای داخلی یمن به پای آسیبهایی نمیرسد که ذخایر ارزی عربستان خورده است.
تنها منبع در میان سه منبع انباشت درآمدهای نفتی عربستان، صندوق سرمایهگذاری عمومی (PIF) است که با 620 میلیارد دلار سرمایه اندکی از تبعات جنگ جان سالم به در برده اما این صندوق را نیز نمیتوان بدون آسیب دانست.
سعودیها از این صندوق برای پرداخت رشوههای غیرمستقیم به کشورها، احزاب و افراد در قالب سرمایهگذاری بهره میگیرند. ریاض برای جلب حمایت و جلوگیری از مخالفتها طی جنگ یمن ناگزیر از این صندوق بهرهگرفته بهویژه برای خاموش نگه داشتن رسانههای بینالمللی معترض.
این صندوق آسیبهای دیگری نیز دیده است، زیرا دولت سعودی اگر مجبور به صرف درآمدهایش در جنگ نبود، مبالغ بیشتری را در اختیار این شرکت برای سرمایهگذاری قرار میداد که میتوانست سرمایه آن را تا نزدیک یکتریلیون دلار پیش ببرد.
ریاض میداند با توجه به رشد بیسابقه تواناییهای نظامی و تسلیحات یمن و تغییرات گستردهتر میدان جنگ، درصورت آغاز مجدد درگیریها نهتنها ذخایر ارزی مجددا انباشت شده خالی خواهند شد، بلکه احتمال دارد درکنار اجبار به نقد کردن سرمایهگذاریهای PIF با کاهش درآمدهای صادراتی بهدلیل از کار افتادن تاسیسات تولید و صادرات نفت هم مواجه شود.
مقامات یمنی با تهدید بهپایان آتشبس و آغاز مجدد درگیریها، عربستان را مخیر ساختهاند بین وضعیتی بهتر از امروز که درآمدهایشان درحال رشد است یا شرایطی که مانند گذشته در مضیقه مالی قرار خواهند گرفت، یکی را برگزیند.
2- آشفتگی بهدلیل آمادهباشها و استقرار نظامی
عربستانسعودی پس از آتشبس ایجادشده در بهار سال جاری، در سایه کاهش درگیریها و پایان پذیرفتن حملات به خاک خود موفق شده تواناییهای مالیاش را رشد دهد اما همچنان از هزینههای مالی سنگین شرایط نزدیک به جنگ رنج میبرد.
سعودیها بهدلیل این شرایط جنگی مجبورند با توجه به این وضعیت، خریدهای تسلیحاتی سنگینتری را انجام دهند؛ مسالهای که باعث میشود ریاض بهدلیل حساسیت شرایط وقت کمی برای بررسی و چانهزنی در خرید تسلیحات داشته باشد و مجبور شود برای دریافت هرچه سریعتر آنها، مبالغ بالاتری را به تولیدکنندگان تحویل دهد. باید در نظر داشت علیرغم کاهش درگیریها و تنشها در یمن، عربستان بهدلیل باقی بودن مشکل همچنان نیازمند صرف منابع مالی خود برای خرید وفاداری و حمایت کشورهای دیگر است. در وضعیت نه جنگ نه صلح، عربستان هزینههای مینیاتوری جنگ را میدهد که آن نیز بالاست.
3- یمن؛ زخم باز سعودیها
یمن برای عربستان سیاهچالهای در رقابتهای منطقهای است، جایی که تمام توان آن را بلعیده و نیست میکند. سعودیها در سال 2015 در پرونده سوریه در اوج قرار داشتند اما پس از ورود به یمن از صحنه این کشور ناپدید شدند.
خاصیت سیاهچالگی یمن برای عربستانیها البته بیشتر از آن چیزی است که آشکار است. کشورها و گروههای زیادی در منطقه با سعودیها مشکلاتی دارند که در نهان کمکهایی ضدعربستان در اختیار یمن میگذارند. باید در نظر داشت هرچند تمام دشمنان ریاض به یمن یاری نمیرسانند اما امروز طیف وسیع انتخابی برای آنها موجود است.
بهزعم سعودیها، جبهه یمن دیگر جبههها را برای آنها گشوده، بهگونهای که احتمال حمله به عربستان از دیگر کشورهای منطقه به اسم یمن وجود دارد.
4 -عقب افتادن عربستان از کشورهای منطقه
عربستان در دهههای اخیر سرگرم رقابتهای منطقهای بوده و در اغلب آنها شکستهای بزرگی را متحمل شده است. این مساله نشان میدهد ریاض در این مدت بهدلیل اشتغال به رقابتهای منطقهای فرصت تمرکز بر بسیاری از حوزهها را نداشته و آنچه مورد تمرکز قرار گرفته بیحاصل شده است.
عربستانسعودی در منطقه با دو دسته از رقبا روبهرو است که این عقبماندگی در برابر هر دو دسته مشهود است؛ نخست دسته کشورهای حاشیه خلیجفارس هستند. درحالیکه طی دهههای اخیر عربستانسعودی تنها بر صادرات انرژی و هزینه آن در رقابتهای منطقهای تکیه کرده بود دو کشور امارات و قطر ضمن تنوعبخشی به اقتصاد خود راههای هوشمندانهتری را برای سیاستورزیشان نسبت به ریاض در پیش گرفتند.
امارات در حوزه اقتصادی درکنار صادرات انرژی، از طریق بندر دبی موفق شد رشد قابلتوجهی در تجارت بینالمللی داشته باشد و از سوی دیگر سیاستهایی را در حوزه جذب گردشگر، کسب درآمد ارزی و تقویت گردشگری از طریق تقویت ناوگان هوایی خود به اجرا درآورد. اماراتیها در صندوقهای سرمایهگذاری خود هم تمرکز بالاتری نسبت به عربستان داشتند.
قطر درکنار تمرکز بر صادرات انرژی بهویژه گاز مایع، تلاش کرد از طریق تبدیل شدن به هاب هوایی ضمن کسب درآمد ارزی در حوزه گردشگری موفقیتهایی بهدست آورد. با وجود ناکامی در جذب گردشگر اما خطوط هوایی قطر در کسب درآمدهای ارزی موفق بودهاند.
دوحه در حوزه سیاسی با تاسیس شبکه الجزیره، حمایت از جنبشها و جریانات عربی مانند اخوانالمسلمین و حماس و درکنار آن برگزاری رقابتهای جامجهانی از سعودیها پیشیگرفته و قدرت نرم خود را تقویت کرده است.
در فضای کلانتر منطقه که بهاندازه حاشیه جنوبی خلیجفارس خبری از جمعیت اندک، وسعت کم و سرانه بالا نیست، دیگر رقبای عربستان نیز گامهای مستحکمی برداشتهاند.
ترکیه در تولید کالا و جذب گردشگر موفقیتهایی داشته و ایران در سایه سیاستهای خود و همچنین مواجهه با تحریم در آمیزهای از خواست و اجبار اقتصاد تولیدگری ایجاد کرده که باعثشده تهران در زیر بار سنگین تحریمها دوام آورد. این دو کشور از لحاظ قدرت نرم و پیروزیهای منطقهای کارنامه درخشانتری نسبت به عربستان دارند.
5- افزایش زمان جنگ و افزایش سنگینی شکست پیش رو
عربستان میداند با توجه به وضعیت منطقه، صلح سنگین امروز برایش آسانتر از شکست سنگینتر فردا خواهد بود.
اگر عربستان پس از حملات سال 2019 صلح میکرد با تشدید حملات سنگین و مداوم سال 2021 روبهرو نمیشد، در طرف دیگر طی این سالها صنعا مناطق بیشتری از خاک یمن را تحتکنترل گرفته است. اصرار ریاض بر ادامه وضعیت زیانبار فعلی تنها باعث خواهد شد شکستی که این کشور متحمل میشود، سنگینتر شود و حیثیت بیشتری را از سعودیها لگدمال کند.
6 -گردش فشارهای بینالمللی بهسمت عربستان
فشارهای بینالمللی و منطقهای تا پیش از این بهصورت زورگویانه و یکجانبهای تنها متوجه یمن میشدند. این طرفها تنها یمن را به ایجاد ناامنی در خطوط تجارت دریایی و تزریق هراس به اقتصاد جهان متهم میساختند.
با افزایش تحملپذیری یمن و آشکار شدن سرسختی صنعا، امروزه ریاض نیز با توجه به تهدیدات جدید یمنیها، تحت فشارهای بینالمللی برای جلوگیری از تهدید مجدد اقتصاد جهانی است.
ادامه جنگ یمن نقطه مشتعلی در منطقه است که میتواند برای تجارت دریایی مدنظر اروپا، چین و هند مشکلزا باشد.
7 -درگیر شدن توانایی ذهنی
جنگ یمن و مسائل مربوط به آن بخش بزرگی از توان ذهنی سعودیها را به خود مشغول کرده است. این موضوع در مذاکرات سخت این جنگ مشهود است. در صورت ادامه جنگ این رویه نیز ادامه مییابد.
8 -گسترش تمرکز و توانایی محور مقاومت در یمن
یمن بخشی از محور مقاومت است و ادامه جنگ در این کشور باعث گسترش تمرکز این محور به آن میشود. سنگینتر شدن حضور محور مقاومت در این منطقه میتواند زیان کلانتر و بلندمدتتری به ریاض تحمیل کند.
دنیای پس از توافق صلح
1- افزایش وزن یمن
یمن در دوره علی عبدالله صالح کشوری ضعیف و بیتاثیر در منطقه بود و بدتر از آن تحت سلطه سعودی قرار داشت. امروز اما یمنیها در جنگی پیروز شدهاند که قدرتهای بینالمللی به همراه جبهه گسترده منطقهای در آن حضور داشتند. یمن پس از صلح نیز همچنان از لحاظ سیاسی مانند امروز فعال باقی مانده و در موضوعات منطقهای مداخلهای سازنده خواهد داشت.
2- افزایش انگیزه ملتها
غرب آسیا و شمال آفریقا آنچه زیاد دارد ملتهای تحت سلطه و آنچه کم دارد ملتهای آزاد است. سلطه آنچنان در منطقه قدرتمند است که سطوح بیسابقهای از آن بروز کرده است. در اوج این پدیده، در سطح نخست فلسطین توسط جمعیتی از صهیونیستهای جمعآوریشده از سراسر جهان اشغال شده و در بخشی از آن رژیمصهیونیستی تاسیس گشته است. در سطح دوم عراق، لیبی و سوریه شاهد مداخلات مستقیم نظامی بیگانگان هستند. عمق سلطه در منطقه به اندازهای است که پس از مدل فلسطین و اشغالگریهای غرب، دیکتاتوریها در سطح سوم قرار میگیرند. باید توجه داشت از بد حادثه این دیکتاتوریها خود نیز عمق بالایی دارند بهگونهای که نظام سیاسی عربستان به دوران پیشین تعلق داشته و پادشاهی به شمار میرود.
پیروزی یمن بر جنگی سخت و برآمدن ملت و دولتی قدرتمند، انگیزهای بزرگ برای دیگر جمعیتهای منطقه خواهد بود.
3 -آزاد شدن نیروی رهاییبخش یمن
سعودیها مدتهاست به پایان جنگ فکر میکنند اما هراس آمریکا و صهیونیستها از رها شدن نیروی قدرتمند یمنیها در منطقه باعث شده آنها تحت فشار واشنگتن و تلآویو به جنگ ادامه دهند. به همین دلیل یکی از اهداف آمریکا از تداوم جنگ و ایجاد وضعیت نه جنگ نه صلح، درگیر نگاه داشتن این توان است.
اگر نیروی عظیم یمن از جنگ با عربستان خارج شود وضعیت رژیمصهیونیستی وخیمتر خواهد شد.
4- سنگینتر شدن هراس دیکتاتوریها از مردمسالاری
اگر یمن تنها کاری که پس از صلح انجام میدهد ایجاد یک مردمسالاری دینی قدرتمند باشد، بدون انجام کاری دیگر هراس بزرگی در میان دیکتاتوریهای عربی شکل خواهد داد. ایجاد مردمسالاری دینی در یمن، پس از استقرار چنین دولتی در عراق و حتی لبنان، مشکلی بزرگ برای سعودیها خواهد بود.
5- محدود کردن مثبت توان عربستان
یکی از شروط یمن برای صلح پرداخت هزینههای بازسازی و حقوق کارمندانش توسط عربستان برای جبران گذشته است. این اقدام ضمن تلافی گذشته و تنبیه سعودیها باعث میشود این کشور از توان مالی جهت اختصاص به دیگر اقدامات تخریبی باز بماند. در این وضعیت توان عربستان از طریق جنگ فرسوده نمیشود بلکه به شکلی مثبت تخلیه میگردد.
6 -درگیری در هر شرایطی فعال خواهد ماند
تحت هر صلحی، مردم و دولت یمن به دلیل کینهای که از جنایات سعودیها در دل گرفتهاند، همواره برای نبرد آماده بوده و سیاستهایی تهاجمی علیه ریاض اتخاذ خواهند کرد که میتواند در آینده به درگیریهای سیاسی، مرزی و دریایی منجر گردد. حتی درصورت توافق، این دشمنی قوتگرفته مانع از آزادی توان سعودیها در سمت یمن خواهد شد. از اینرو میتوان امیدوار بود صنعا مهاری بلندمدت بر ریاض برای جلوگیری از اقدامات مخرب این کشور باشد.