کد خبر: 76968

نگاهی به تحلیل کمّی وصیتنامه حاج‌قاسم

هندسه فکری شهید سلیمانی

تمام مولفه‌های مکتب حاج‌قاسم درواقع محصول حاکم شدن این سه مبنا بر عقیده، رفتار و منش شهید سلیمانی است: ایمان، شجاعت، اخلاص، امید، توکل، ایثار، تلاش، ابتکار، اطاعت، عبادت، مجاهدت، عرفان و شهادت همگی میوه‌های ترکیب سه مبنای مذکور برای تشکیل چهارچوب و شاکله فکری و عملی مکتب حاج‌قاسم بوده‌اند.

اکبر اشرفی، دانشیار علوم سیاسی، دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی: ۱-مقدمه 
«ولایت» محتوای اندیشه امامت در قرآن است. مفهوم ولایت رابطه بین امام و ماموم، یا حاکم و مردم را مشخص می‌کند. در صورت عملی شدن این رابطه «نظام ولایت» شکل می‌گیرد. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، با رهبری‌های امام‌خمینی(ره) به‌عنوان «ولی»نظام ولایت شکل گرفت و در ذیل مکتب امام خمینی، شخصیت‌های دیگری نیز ظهور کردند که هریک به‌نوبه خود به نمادی از مکتب ایشان تبدیل شدند. شخصیت‌هایی مثل شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید رجایی، شهید چمران، شهید همت، شهید باکری و... نمونه‌هایی از این نمادها محسوب می‌شوند.
سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی که درطول هشت سال دفاع مقدس، فرماندهی لشکر ثارالله کرمان را برعهده داشت و نقش موثری در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی ایفا کرده و به شخصیتی بارز در میان فرماندهان جنگ تبدیل شده بود، پس از اتمام جنگ نیز در سپاه جنوب شرق کشور و درنهایت 22 سال در نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با همان ویژگی‌های موجود در ایام دفاع مقدس خوش درخشید و به نمادی از مکتب امام‌خمینی(ره) تبدیل شد. در این میان نقش شهید حاج‌قاسم سلیمانی در تقویت و تحول محور مقاومت و پیروزی‌های فراوان او در جبهه‌های مختلف، مخصوصا درطول هشت سال مقابله با فتنه داعش در کشورهای سوریه و عراق از حاج‌قاسم شخصیتی بی‌بدیل ساخت و اساسا او به‌عنوان بنیانگذار یک مکتب مخصوص در مبارزه با استکبار جهانی و ایادی آن در غرب آسیا تبدیل شد که می‌توان از آن به‌مثابه «مکتب مقاومت اسلامی» تعبیر کرد.
شهادت سردار سلیمانی در روز 13 دی‌ماه سال 1398 در یک سفر رسمی به کشور عراق، آن هم درکنار فرودگاه بغداد و به دستور مستقیم شخص رئیس‌جمهور آمریکا دونالد ترامپ، گرچه نقطه پایانی زندگی این‌جهانی سراسر مجاهدت آن شهید والامقام بود، اما این نحوه شهادت، از حاج‌قاسم یک قهرمان دست‌نیافتنی ساخت که تشییع‌ پیکر شکوهمند و بی‌سابقه او در شهرهای ایران و عراق، تجلی‌گاه قهرمانی این شهید و بروز عشق این دو ملت به آن قهرمان فراملی بوده است.
این قلم از ترسیم ابعاد مختلف شخصیت این قهرمان فراملی ناتوان است و به‌اندازه توان خود درصدد بررسی «ولایتمداری در مکتب شهید حاج‌قاسم سلیمانی» است. ولایتمداری یکی از اضلاع مثلث تشکیل‌دهنده مکتب حاج‌قاسم سلیمانی بوده است. در این راستا روش تحلیل محتوا مورداستفاده قرارگرفته که با استناد به وصیتنامه ایشان به‌دست‌آمده است.

2- تحلیل‌ کمی وصیتنامه شهید سلیمانی
فراوانی کلمات: فراوانی مضامین اصلی و فرعی هریک از جملات وصیتنامه شهید سلیمانی به این شرح است. از مجموع 277 مضمون استخراج‌شده از وصیتنامه شهید سلیمانی، 88 مورد یعنی 31.77 درصد به تحلیل، 85 مورد یعنی 30.69 درصد به توصیه، 67 مورد یعنی 24.19 درصد به مناجات، 18مورد یعنی 6.5 درصد به طلب حلالیت، 12 مورد یعنی 4.33 درصد به شهادت و هفت مورد یعنی 2.53 درصد به تجلیل اختصاص‌یافته است، لذا نمودار سنجش فراوانی قالب‌های بیانی وصیتنامه شهید سلیمانی به شکل زیر قابل‌ترسیم است:

نمودار شماره 1 نشان می‌دهد که شهید حاج‌قاسم سلیمانی در وصیتنامه خود از رویکرد تحلیلی بیشترین استفاده را کرده و آنگاه با استفاده از قالب توصیه مطالب خود را خطاب به گروه‌های مختلف موردنظر خود ارائه کرده است. 


فراوانی جهت‌گیری‌های متن: با سنجش فراوانی جهت‌گیری‌های بیان‌شده در وصیتنامه شهید حاج‌قاسم سلیمانی، تلاش ایشان برای انتقال اعتقادات، تحلیل‌ها و توصیه‌های خود به مخاطبان به شرح زیر قابل‌تبیین است.

با بررسی نمودار شماره 2 که فراوانی جهت‌گیری‌های وصیتنامه شهید حاج‌قاسم سلیمانی را نشان می‌دهد، از مجموع 368 فراوانی، 11 موضوع به ترتیب بیشترین فراوانی را به شرح زیر به خود اختصاص داده‌اند:
ولایتمداری 99 مورد (26.90 درصد)، حفظ ارزش‌ها [دین، اخلاق، خانواده، اصول، وحدت، خدمت به مردم، مبارزه با فساد] 64 مورد ( 17.40 درصد)، اعتقادات [توحید، معاد، نبوت، امامت]  56مورد ( 15.22 درصد)، جهاد و شهادت 53 مورد (14.40 درصد)، حفظ جمهوری اسلامی 31 مورد ( 8.42 درصد)، دشمن‌شناسی30 مورد (8.15 درصد)، طلب بخشش 15 مورد (4.08 درصد)، تجلیل از نیروهای مسلح 11 مورد (2.99 درصد)، اخلاص 4 مورد (1.09 درصد)، تجلیل از علما و مراجع سه مورد (0.81 درصد)، دعا برای پدر و مادر دو مورد ( 0.54 درصد).
در یک نگاه اجمالی مشخص می‌شود که دغدغه اصلی حاج‌قاسم، ولایتمداری بوده است به‌گونه‌ای که حتی برخی مقولات دیگر هم که درکنار ولایتمداری مطرح‌ شده‌اند به‌نوعی قابل‌بازگشت به آن هستند، به‌عنوان‌مثال مقوله حفظ جمهوری اسلامی که 31 بار مطرح‌شده و 8.42 درصد از فراوانی‌ها را به خود اختصاص داده است، درواقع به ولایتمداری بازمی‌گردد؛ چراکه در مکتب حاج‌قاسم حفظ جمهوری اسلامی بدون حفظ ولایتمداری ممکن نخواهد بود. به همین ترتیب دشمن‌شناسی به لزوم شناخت دشمنان نظام ولایتمدار قابل‌تحلیل است. حفظ اعتقادات نیز که سومین رتبه را در فراوانی جهت‌گیری‌های وصیتنامه شهید سلیمانی به خود اختصاص داده  و از منظر ایشان منوط به حفظ ولایت‌فقیه است. 
به‌این‌ترتیب در مکتب حاج‌قاسم، بدون حفظ نظام ولایت، امکان حفظ اسلام و ارزش‌های آن میسر نخواهد بود. با این توجه می‌توان فراوانی‌های مربوط به حفظ ارزش‌ها، اعتقادات، حفظ نظام و دشمن‌شناسی را نیز به‌نوعی به فراوانی ولایتمداری افزود که در این صورت میزان فراوانی ولایتمداری به 280 مورد از 368 مورد می‌رسد و 76.39 درصد از کل فراوانی‌ها را به خود اختصاص می‌دهد.

3-تحلیل کیفی وصیتنامه شهید سلیمانی
ولایت‌محوری عامل اساسی حفظ اسلام: در مکتب حاج‌قاسم ولایتمداری اساس حفظ دین، نظام سیاسی، ارزش‌های انسانی و حرم‌های مقدس و دفاع از مظلومان و انسانیت انسانی است. درواقع ستون دین و انسانیت از منظر حاج‌قاسم، ولایت‌محوری است و به همین دلیل است که او مراجع معظم تقلید را نیز توصیه می‌کند که برای حفظ دین اسلام از ولایت‌فقیه حمایت و پشتیبانی کنند. به‌عبارت‌دیگر نخ تسبیح تمام توصیه‌های حاج‌قاسم ولایت است و تمام امور دیگر همچون دانه‌ای از این تسبیح، برای حفظ خود نیازمند ریسمان محکم ولایت هستند. از این منظر حاج‌قاسم به سیاسیون نیز توصیه می‌کند که در مناظره‌ها و رقابت‌های سیاسی مواظب باشند که این رکن اساسی ضربه نخورد و با حفظ اصول اساسی نظام اسلامی که ولایت مهم‌ترین اصل آن است، به رقابت سیاسی بپردازند.
 با نگاهی به چهارچوب کلی وصیتنامه شهید حاج‌قاسم سلیمانی که در آن این شهید بزرگوار ضمن بیان اعتقادات خود درباره اصول دین، توحید، نبوت، امامت، معاد، عدل، به مناجات با خداوند متعال می‌پردازد و عاشقانه با او سخن می‌گوید. حاج‌قاسم سپس ضمن ارائه تحلیلی بنیادین از صحنه حاکم بر نظام جهانی و پردازش رویارویی دو جبهه حق و باطل، توصیه‌هایی را نسبت به مجاهدان اسلام، نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، سیاسیون فعال درصحنه سیاست ایران، علما و مراجع عظام تقلید، خانواده شهدا، عموم ملت ایران و درنهایت به مردم کرمان ارائه می‌دهد.
جانمایه تمام توصیه‌های حاج‌قاسم به اقشار مختلف اجتماع، لزوم ولایت‌محوری و حمایت از جایگاه ولایت‌فقیه و شخص ولی‌فقیه زمان است. ازنظر او حفظ نظام اسلامی در ایران منوط به حفظ این جایگاه و رفتار براساس نظرات شخص ولی‌فقیه است. او در سال 1389در سخنرانی خود در مراسم شهدای شهر خانوک کرمان، بر این موضوع صریحا تاکید کرده است:
«بزرگ‌ترین ارمغانی که امام‌خمینی(ره) به این ملت هدیه کرد، که بعضی‌ها حماقت می‌کنند و نمی‌دانند چه می‌گویند، ولایت‌فقیه است... قوام ایران اسلامی و بقای آن به رهبریت آن است... علمای شیعه را تماما و از نزدیک می‌شناسم. الان 14 سال شغل من همین است... والله! اشهد بالله! سرآمد همه این روحانیت، این علما از مراجع ایران و مراجع غیر ایران، این مرد بزرگ تاریخ یعنی آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای است... در بازی‌های سیاسی، مرزهای خودمان را تفکیک کنیم. آدم‌ها می‌آیند و می‌روند. آن چیزی که مهم است اتصال ما به ولایت است.»
 فراخوانی مسئولان به «ولایت عملی»: حاج‌قاسم ضمن کنار گذاشتن دو اصطلاح «ولایت تنوری» و «ولایت قانونی» از «ولایت عملی» سخن می‌گوید و به سیاسیون فعال درصحنه سیاست ایران توصیه می‌کند که عملا تابع ولایت‌فقیه باشند و ضمن حفظ اصول-که بنیادی‌ترین آنها ولایت‌فقیه است- به یک رقابت سالم بپردازند؛ چراکه ازنظر حاج‌قاسم «ولایت تنوری» و «ولایت قانونی» وحدت‌زا نیست و منجر به ایجاد تفرقه بین مسئولان کشور می‌شود، ولی ولایت عملی، مسئولان کشور را عملا تحت ولایت رهبر جامعه اسلامی متحد می‌سازد و این ولایت نقطه تلاقی تمام مسئولان با انواع گرایش‌های سیاسی مختلف می‌شود. به‌این‌ترتیب حاج‌قاسم سلیمانی، سیاستمدار ولایت‌محوری است که هم اصولگرایان و هم اصلاح‌طلبان را به‌سوی ولایت عملی فرامی‌خواند که تنها محور حفظ و نجات اسلام و کشور در جهان پرتلاطم کنونی است. 
«کسی که در جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که] اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت‌فقیه داشته باشد. من نه می‌گویم ولایت تنوری و نه می‌گویم ولایت قانونی؛ هیچ ‌یک از این دو، مشکل وحدت را حل نمی‌کند؛ ولایت قانونی، خاص عامه مردم اعم از مسلم و غیرمسلمان است، اما ولایت عملی مخصوص مسئولان است که می‌خواهند بار مهم کشور را بر دوش بگیرند، آن هم کشور اسلامی با این ‌همه شهید.» 
حاج‌قاسم در سخنرانی خود در جمع راهپیمایی‌کنندگان مردم کرمان در 22 بهمن 1396، پیروی مطلق از رهبری را یکی از رموز موفقیت ایران دانسته، نگارش «نامه سرگشاده به ولی ایستاده در خط مقدم در مقابل دشمن» را خلاف خط امام معرفی می‌کند و به آنها توصیه می‌کند که: «خط امام این است که آبرو بر سر دست بگیرید و به خدمت او بروید. این بر آبروی شما می‌افزاید، نه اینکه در گوشه‌ای کز کنید و علیه نظامی که امام تاسیس کرد و بیش از 200 هزار نفر به خاطر آن شهید شدند، پز اپوزیسیون را به خود بگیرید. این غلط است.»
حاج‌قاسم سه بار به‌صورت متوالی قسم جلاله یاد کرده و یکی از شئون عاقبت‌به‌خیری را نسبت هرکس با جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی و رهبر معظم انقلاب اسلامی می‌داند: «والله والله والله از مهم‌ترین شئون عاقبت‌به‌خیری رابطه دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد و در قیامت خواهیم دید که مهم‌ترین محور محاسبه است.»
ولایتمداری شرط سپردن مسئولیت‌ها به افراد در جمهوری اسلامی ایران: از نظر شهید سلیمانی «کسی که در جمهوری اسلامی می‌خواهد مسئولیتی را احراز کند، شرط اساسی آن [این است که] اعتقاد حقیقی و عمل به ولایت‌فقیه داشته باشد.» حاج‌قاسم معتقد است که سیاسیون کشور بایستی پیرامون اصول، توافق داشته باشند و آن را صریحا اعلام کنند؛ اصولی که مطول نیستند و مهم‌ترین آنها «اعتقاد عملی به ولایت‌فقیه است: یعنی اینکه نصیحت او را بشنوید، با جان و دل به توصیه و تذکرات او به‌عنوان طبیب حقیقی شرعی و علمی، عمل کنید.» شهید سلیمانی شرط انجام یک رقابت صحیح و انتخاب اصلح را، عمل به اصول اساسی انقلاب اسلامی می‌داند که مهم‌ترین آنها هم از نظر ایشان اصل ولایت‌فقیه است. 
ولایت اساس بقای نیروهای مسلح: شهید سلیمانی در برشمردن شرایط لازم برای انتخاب فرماندهان، ضمن اینکه شجاعت و قدرت اداره بحران را از شرایط مهم می‌داند، شرط خلل‌ناپذیر را ولایتمداری عنوان می‌کند و این شرط را در نیرو‌های مسلح اساس بقای آنها می‌داند:
«ملاک مسئولیت‌ها را برای انتخاب فرماندهان، شجاعت و قدرت اداره بحران قرار دهید. طبیعی است به ولایت اشاره نمی‌کنم، چون ولایت در نیروهای مسلح جزء نیست، بلکه اساس بقای نیروهای مسلح است. این شرط خلل‌ناپذیر است.» 
ولایت و مراجع معظم تقلید: شهید سلیمانی ضمن ابراز ارادت به مراجع معظم تقلید، به ایشان یادآوری می‌کند که براساس تجربه چهل‌ساله دیده‌بانی در میدان، اگر نظام ولایت آسیب ببیند، کل دین اسلام و تمام ارزش‌های آن که مراجع معظم تقلید حافظ و مبلغ آن ارزش‌ها هستند، از بین خواهند رفت و حتی وضعیت بسیار بدتر از عصر پهلوی حاکم خواهد شد و الحادگری محض و انحراف عمیق غیرقابل‌برگشت از سوی استکبار بر کشور تحمیل خواهد شد. بنابراین حاج‌قاسم به مراجع تقلید توصیه می‌کند که در حوادث مختلف کشور سکوت نکنند و به روش‌های ممکن از شخص ولی‌فقیه و نیز میراث امام‌خمینی، یعنی ولایت‌فقیه، حمایت کنند و در این مسیر تحت تاثیر خناسانی که سعی دارند تا مراجع و علمای موثر در جامعه را با سخنان خود به سکوت و ملاحظه بکشانند، قرار نگیرند. 
 با توجه به تاثیر مراجع معظم تقلید در نوع نگرش و رفتار عموم مردم نسبت به نظام ولایت، حاج‌قاسم سلیمانی از ایشان می‌خواهد که بدون هیچ ملاحظه‌ای در مواقع بحران‌ها و مشکلات نظام اسلامی، به کمک ولی‌فقیه بشتابند و با حمایت خود از شخص ولی‌فقیه و نیز نهاد ولایت‌فقیه، در حفظ نظام اسلامی و اصل دین بکوشند؛ چراکه درصورتی که دشمن بتواند خللی در این نظام وارد کند، از اسلام و مراجع تقلید نیز چیزی باقی نخواهد ماند:
«اگر این نظام آسیب ببیند، دین و آنچه از ارزش‌های آن [که] شما در حوزه‌ها استخوان خرد کرده‌اید و زحمت کشیده‌اید، از بین می‌رود. این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است. این بار اگر مسلط شدند، از اسلام چیزی باقی نمی‌ماند. راه صحیح، حمایت بدون هرگونه ملاحظه از انقلاب، جمهوری اسلامی و ولی‌فقیه است. نباید در حوادث، دیگران شما را که امید اسلام هستید به ملاحظه بیندازند. همه شما امام را دوست داشتید و معتقد به راه او بودید. راه امام مبارزه با آمریکا و حمایت از جمهوری اسلامی و مسلمانان تحت ستم استکبار، تحت پرچم ولی‌فقیه است. من با عقل ناقص خود می‌دیدم برخی خناسان سعی داشتند و دارند که مراجع و علماء موثر در جامعه را با سخنان خود و حالت حق‌به‌جانبی به سکوت و ملاحظه بکشانند. حق واضح است؛ جمهوری اسلامی و ارزش‌ها و ولایت‌فقیه میراث امام خمینی(ره) هستند و می‌بایست مورد حمایت جدی قرار گیرند. من حضرت آیت‌الله‌العظمی‌خامنه‌ای را خیلی مظلوم و تنها می‌بینم. او نیازمند همراهی و کمک شماست و شما حضرات معظم با بیان‌تان و دیدارهایتان و حمایت‌هایتان با ایشان می‌بایست جامعه را جهت دهید. اگر این انقلاب آسیب دید، حتی زمان شاه ملعون هم نخواهد بود، بلکه سعی استکبار بر الحادگری محض و انحراف عمیق غیرقابل‌برگشت خواهد بود.» 
ولایت و مجاهدان بین‌المللی: شهید حاج‌قاسم سلیمانی که خود فرمانده نیروهای مجاهد جبهه مقاومت در کشورهای اسلامی بود، به همه مجاهدان غیرایرانی اعم از شیعه و اهل سنت توصیه می‌کند که رابطه خود را با ولایت مستحکم سازند؛ چراکه از نظر حاج‌قاسم اساسا نظام جمهوری اسلامی «حرم» است و اگر این حرم باقی بماند، سایر حرم‌ها نیز باقی خواهند ماند و اگر آسیبی به نظام جمهوری اسلامی ایران برسد، تمام حرم‌ها از جمله حرم ابراهیمی و حرم محمدی(ص) از بین خواهند رفت. 
 بنابراین حاج‌قاسم در مقام توصیه به مجاهدان بین‌المللی اسلامی، آنها را به یک اصل اساسی و گرانیگاه مجاهدت مجاهدان متوجه می‌سازد و آن عبارت از ولایت‌فقیه به‌عنوان استمرار نبوت پیامبر اعظم، به‌مثابه نقطه مشترک اعتقادی تمام مسلمان است. 

4-مدل و چهارچوب ذهنی حاج‌قاسم سلیمانی 
با اینکه حاج‌قاسم افسوس می‌خورد که در عصر حیات پیامبر گرامی اسلام(ص) و معصومین(ع) نبوده است، اما حضور در عصر امام خمینی(ره) و آیت‌الله خامنه‌ای را جبران‌کننده عدم حضور در عصر عصمت می‌داند؛ لذا به‌شدت پایبند اندیشه ولایت‌فقیه بوده و در عمل نیز به دنبال تحقق خواسته‌های ولی‌فقیه است. حاج‌قاسم با باور عمیق به محوریت توحید در تمام امور جهان هستی و نیز اعتقاد قلبی به جهان آخرت، پایه اعتقادی توحیدمحور خود را مستحکم ساخته و آنگاه با تمسک به ولایت امامان معصوم(ع) و نیز در عصر غیبت آنها به ولی‌فقیه، به دنبال دستیابی به صراط مستقیم الهی است. در این میان او راه جهاد در راه خدا را تحت فرماندهی ولی امر شرعی، بهترین وسیله نجات و عاقبت‌به‌خیری می‌داند و به همین دلیل در آرزوی شهادت برای نیل به مقصود نهایی و لقای محبوب و معشوق خود، سر از پا نمی‌شناسد و سرزمین‌های مختلف را برای جهاد فی‌سبیل‌الله درمی‌نوردد و به امید وصال دوست حقیقی خویش راه شهادت را آگاهانه و مشتاقانه انتخاب می‌کند و درنهایت نیز به آن دست می‌یابد. مکتب حاج‌قاسم مبتنی‌بر مدل و چهارچوبی است که مولفه‌های بنیادین این مکتب مولود همین چهارچوب است. سه مبنای «خداباوری مخلصانه، ولایتمداری و جهاد در راه خدا برای نجات انسان‌ها» مثلثی را تشکیل می‌دهند که هر کدام، ضلعی از چهارچوب مکتب حاج‌قاسم را ترسیم می‌کنند. 

تمام مولفه‌های مکتب حاج‌قاسم درواقع محصول حاکم شدن این سه مبنا بر عقیده، رفتار و منش شهید سلیمانی است: ایمان، شجاعت، اخلاص، امید، توکل، ایثار، تلاش، ابتکار، اطاعت، عبادت، مجاهدت، عرفان و شهادت همگی میوه‌های ترکیب سه مبنای مذکور برای تشکیل چهارچوب و شاکله فکری و عملی مکتب حاج‌قاسم بوده‌اند.

مرتبط ها