علی مرزوعی، خبرنگار:بعد از چندینماه بحران سیاسی در رژیمصهیونیستی که در پی آن این رژیم مجبور به برگزاری پنج انتخابات در کمتر از چهار سال شد سرانجام بنیامین نتانیاهو رهبر تندرو حزب لیکود توانست بهعنوان نخستوزیر جدید رژیمصهیونیستی سوگند یاد کرده و دولت ائتلافی احزاب افراطی راستگرا و مذهبی را تشکیل داد. در همین راستا چهارشنبه هفته گذشته یوآو گالانت، ژنرال ارشد سابق ارتش اسرائیل که به تندخویی معروف است و از چهرههای نزدیک به احزاب حامی شهرکسازی در کرانه باختری محسوب میشود بهعنوان وزیر دفاع دولت بنیامین نتانیاهو انتخاب شد. گالانت 64ساله که روز یکشنبه با حضور در محل وزارت دفاع رژیمصهیونیستی در شهر قدس رسما سمت خود را برعهده گرفت و در نخستین اظهارنظر بعد از تصدی سمت وزیر دفاع ادعای واهی تلاش ایران برای دستیابی به بمب هستهای را تکرار کرد و آن را درکنار سخنانی که درباره نابودی اسرائیل مطرح میشود تهدید اول و مهم علیه رژیمصهیونیستی توصیف کرد. او در این اظهارنظر همچنین با اشاره به حملات شهادتطلبانه فلسطینیان و گستردگی تهدید موشکی این موارد را چالشهای بزرگ و پیچیده برای رژیمصهیونیستی توصیف کرد و گفت: «سازمان تحت رهبری من با تلاش میان همه بخشها، پاسخهایی را فراهم خواهد کرد تا دولت اسرائیل اجازه یابد هر تصمیمی را برای مهار فعالیتهای هستهای ایران به کار بگیرد.» تمیر هایمن، رئیس سابق سازمان اطلاعات امنیت ارتش رژیمصهیونیستی در واکنش به اظهارات وزیر دفاع این رژیم در مورد تلاش برای مهار فعالیت هستهای ایران با بیان اینکه: «دولت جدید اسرائیل باید این موضوع را درک کند که استراتژی فعلی، موفق نیست.» اعتراضات در ایران را فاقد خطر علیه ایران توصیف کرد و همزمان حمله نظامی گسترده به ایران را نیز اقدامی دانست که میتواند نتیجه عکس بدهد. اظهارات مقام امنیتی سابق رژیمصهیونیستی به وضوح نشان میدهد که این رژیم در طراحی و اجرا پروژه آشوب در ایران نقش فعالی ایفا کرده است. اکنون مقامات رژیمصهیونیستی علاوهبر اعتراف به شکست این طراحی در مورد آغاز یک نبرد نظامی مستقیم نیز خود را ناتوان دانسته و دچار یک انفعال در برابر ایران شدهاند. انفعالی که توضیح آن به جامعه دائما مضطرب رژیمصهیونیستی نیاز به اظهارنظرهای توجیهگرایانه و توام با تهدید پوشالی مقامات صهیونیستی دارد. تداوم تلاشها برای ارائه تصویری اغراق شده از چهره آشوب در ایران نیز صرفا قرار است بهعنوان مسکنی برای کاهش التهابات روانی ناشی از ترس شهرکنشینان استعمال شود.
اظهارات اخیر مقامات رژیمصهیونیستی نشان داد ترسی که صهیونیستها امید داشتند ۳ سال پیش، در زمانی که آمریکاییها سردار سلیمانی فرمانده مقاومت را در فرودگاه بغداد هدف قرار دادند کاهش پیدا کند، نهتنها کم نشده بلکه بیش از قبل شدت گرفته است.
نقش رژیمصهیونیستی در آشوبهای ایران
آنچه را امروز مقامات رژیمصهیونیستی درمورد نقش داشتن در آشوبهای ایران به آن معترفند، پیش از این وزیر اطلاعات کشورمان در مصاحبهای با سایت دفتر حفظ و نشر مقاممعظمرهبری بهتفصیل توضیح داده بود.
احمد خطیب در معرفی بازیگران پشتصحنه التهابات ایران نقش رژیمصهیونیستی را در سازماندهی و اجرا آشکار توصیف کرد و گفت: «این رژیم در موضع متخاصم تاکنون غلطهایی کرده است که در بوق و کرنا کردهاند و پاسخهای سهمگینی دریافت کرده که با تمام توان لاپوشانی کرده است. از این پس نیز دریافت خواهد کرد.»
وزیر اطلاعات کشورمان در تشریح شبکه اجرایی آشوبها این شبکهها را واجد یک کارفرما یا سفارشدهنده، یک پشتیبان مالی و یک عده هم عوامل اجرایی توصیف کرد و نقش رژیمصهیونیستی را بهعنوان یکی از کارفرمایان این شبکهها مورداشاره قرار داد و گفت: «در برخی کیسها عناصری که علاوهبر هدایت میدانی در اغتشاشات؛ تحت ارتباط با خارج از کشور اقدام به اختفای سلاح جنگی و مهمات (تیانتی) کرده بودند شناسایی و دستگیر شدند و جالبتر اینجاست که پس از دستگیری بعضی از این عناصر، شبکه رسانهای وابسته به رژیمصهیونیستی موضوع دستگیری این افراد را تحت رصد قرار داده است.»
احمد خطیب در این مصاحبه همچنین ارتباط رژیمصهیونیستی با گروهکهای تروریستی و نقش این رژیم در هدایتگری آنها را نیز مورداشاره قرار داد. نمونههایی از این هدایتگری را درتلاش گروهکهای تجزیهطلب برای قاچاق اسلحه به داخل و تشدید تنشها در شهرهای غربی شاهد بودیم. این گروهکها همچنین برای حمله تروریستی به کارخانه هواپیماسازی ایران (هسا) هم توسط نهادهای امنیتی اسرائیل آموزشدیده بودند که درنهایت اقدامشان در روزهای پیش از آغاز التهابات خیابانی خنثی شد.
اعتراف به شکست و اتخاذ راهبرد منفعلانه
رئیس سابق سازمان اطلاعات و امنیت ارتش اسرائیل ضمن بیخطر توصیف کردن التهابات ایران در صحبتهای خود استراتژی فعلی رژیمصهیونیستی را شکستخورده توصیف میکند و میگوید: «دولت جدید اسرائیل باید این موضوع را درک کند که استراتژی فعلی، موفق نیست. کادر سیاسی اسرائیل میزان خطرناک بودن تهدید هستهای ایران را درک میکند اما در رویارویی با آن، حرکت کندی دارد.» تمیر هایمن علیرغم انتقاد نسبت بهکندی روند رویارویی با برنامه هستهای با اعتراف به اینکه:«حمله نظامی گسترده به ایران میتواند نتیجه عکس بدهد.» رژیمصهیونیستی را از اقدام نظامی نیز نهی کرده و مجددا همان مسیر شکستخورده پیشین را پیشنهاد میدهد تا نشان دهد رژیمصهیونیستی در تقابل با ایران هیچ ایده راهبردی جایگزینی ندارد و خود را در بنبست میبیند. این مقام امنیتی سابق اسرائیل راهبرد پیشین اسرائیل در مقابله با برنامه هستهای ایران را اینگونه تشریح میکند: «تا زمان برجام (توافق هستهای 2015) استراتژی اسرائیل، ایجاد تاخیر در ساخت بمب اتمی در ایران بود. اعتقاد این بود که میتوانیم از طریق عملیات نظامی سری و دیگر عملیاتها زمان بخریم. زمان میخریم و جایگزینهایی برای حمله نظامی، تهیه کنیم تا اگر ایران از مرحله معینی عبور کرد از آن استفاده کنیم.» هایمن در ادامه تکرار این سناریو را پیشنهاد میدهد. اما ایران تا حد زیادی این راهبرد را خنثی کرده است. بعد از عملیاتهای خرابکارانه رژیمصهیونیستی نهتنها غنیسازی ایران تعطیل نشده، بلکه سطح آن افزایش یافته و سانتریفیوژهای نسل جدید هم در تعداد بیشتری راهاندازی شده است. ایران در بعد حقوقی برای بازگشت به برجام بسته شدن پروندههای ادعایی آژانس که بر مبنای اظهارات مقامات رژیمصهیونیستی ایجاد شده است را خواستار شده تا بعد از هرگونه توافقی در وین حداقل در بعد هستهای باب بهانهجویی برای اعمال تحریمهای بیشتر بسته بماند. این راهبرد حقوقی باعث شده تا توافق هسته غیرمطمئنی که رژیمصهیونیستی آن را مطلوب میداند، محقق نشود.» هایمن ضمن اشاره به اینکه ایران توافق موردنظر اسرائیل را امضا نخواهد کرد، پیشنهاد میدهد توافق وسوسهکنندهتری برای ایران مطرحشده و موازی با آن طرحی برای حمله به ایران تهیه شود. طرحی که هایمن معتقد است نباید به جنگ منطقهای تبدیل شود. او برای تحقق چنین طرحی جلب حمایت آمریکا را لازم میداند. اینکه این مقام امنیتی درمورد حمله نظامی به ایران اظهار ناتوانی کرده و به شکست پروژههای آشوب اعتراف میکند اما درنهایت ایده توافق توام با حمله بیهزینه به ایران را مطرح میکند، نشان میدهد اسرائیل هیچ ایده راهبردی جدیدی در مقابل ایران ندارد و بهناچار تلاش میکند صحنههای آشوب داخلی در تهران را تکرار کند و با بازنمایی چندبرابری در رسانههای خود حس اضطراب جامعه هراسان صهیونیستی را از بین ببرد. واضح است که در این طراحی بههیچ عنوان نباید اخبار ضرباتی که رژیمصهیونیستی در چندوقت اخیر متحملشده در رسانهها درز پیدا کند.
تلاش اسرائیل برای موجه جلوه دادن انفعال
متهم کردن مداوم ایران به ساخت بمب اتمی که با هدف جلب حمایت دولتهای غربی از جانب مقامات رژیمصهیونیستی مطرح میشود متقابلا این مطالبه را در جامعه صهیونیستی نسبت به مسئولانشان ایجاد میکند که تنها به اتهامزنی کفایت نکرده و اقدامی هم در برابر آن نشان دهند. اما درمقابل تئوریسینهای نظامی رژیمصهیونیستی خود را در این رابطه ناتوان میبینند و واکنششان را به اقدامات تخریبگرایانه محدود نگه داشتهاند. اقداماتی که با شدت بیشتر در سرزمینهای اشغالی با پاسخ جریان مقاومت مواجه شده و ناتوانی رژیمصهیونیستی در مقابله با ایران را بیش از پیش در مقابل چشمان شهرکنشینان به نمایش میگذارد. این ناتوانی و انفعالگریزی جز طرح تئوریهای توجیهگرانه برای مقامات صهیونیستی باقی نمیگذارد. رئیس سابق سازمان اطلاعات و امنیت ارتش اسرائیل تئوری توجیه خود درمورد چرایی عدم رویارویی با ایران را توضیح میدهد: «اسرائیل هماکنون قدرت حمله به ایران را دارد اما هزینه آن بسیار گران خواهد بود. این حمله شبیه حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای عراق و سوریه نخواهد بود. برنامه هستهای ایران براساس درس عبرت از این حملات ایجاد شد. ایرانیها تاسیسات هستهای خود را در مناطق دور از هم مستقر کردند. تاسیسات در دل زمین و در شرایط حفاظتشده هستند. حمله به تاسیسات هستهای ایران میتواند به جنگ منطقهای تبدیل شود. حزبالله لبنان هم درگیر جنگ خواهد شد. از نظر ایرانیها، این موضوع بازدارنده است... هر جنگی علیه برنامه هستهای جنگ علیه زمان است. تاریخ ثابت کرده دولتی که تصمیم بگیرد به بمب اتمی برسد خواهد رسید. ما هر بار جنگ را به تاخیر میاندازیم.»
تمیر هایمن در این اظهارات درحالیکه ادعا کرده توانمندی حمله به ایران را دارد در ادامه در اظهاراتی متناقض حتی نسبت به تقابل با حزبالله لبنان نیز اعتراف به ناتوانی کرده و میگوید: «قدرت موشکی و زرادخانه تسلیحاتی حزبالله برای هر شهروند اسرائیل شناخته شده است.» هایمن که در صحبتهای خود مدام بر تلاش ایران برای دستیابی به بمب اتمی تاکید کرده است سخنان خود را با اظهاراتی متناقض پایان داده و انفعال اسرائیل را اینگونه توجیه میکند: «ایران در این مرحله به دنبال سرعت بخشیدن برای رسیدن به بمب اتمی نیست بلکه به موقعیت در آستانه کسب بمب اتمی برای مهار همسایگانش اکتفا میکند. اگر ایران برای کسب بمب اتمی به فعالیتهای خود سرعت میبخشید ما هم در اسرائیل واکنش متفاوتی داشتیم.»