زهرا رمضانی، خبرنگار: ارتباط دانشگاهها با صنعت یکی از موضوعات مهمی است که در سال تولید دانشبنیان، بیش از پیش اهمیت پیدا کرده است. به نظر میرسد یکی از شاهکلیدهای اصلی بهینهسازی عملکرد صنایع و ایجاد ارزش افزوده در دانشگاهها ارتباط این دو حوزه با یکدیگر باشد. همانقدر که دانشگاهها برای تامین نیازهای پژوهشگران و دانشجویان خود به امکانات صنعت نیاز دارند، صنایع نیز برای بهبود عملکرد خود و دستیابی به دانشی نو در راستای تولیداتی بهصرفه به علم دانشگاهها نیاز دارند. یکی از مهمترین سازمانهایی که در این راستا میتواند به صنایع و دانشگاهها کمک کند، وزارت علوم است. در این راستا به سراغ مدیرکل دفتر ارتباط جامعه و صنعت وزارت علوم رفتهایم تا درباره اقدامات صورتگرفته درخصوص مهارتافزایی و معضلات این حوزه با او به گفتوگو بپردازیم. در ادامه این گفتوگو را بخوانید.
محمدسعید سیف، مدیرکل دفتر ارتباط جامعه و صنعت وزارت علوم با اشاره به برگزاری بیش از 5 هزار دوره مهارتی تخصصی گفت: «دانشجویان به صورت معمول 140 واحد درسی را میگذرانند که سرفصلهای مشخصی هم دارد و تفاوت چندانی هم کشورهای مختلف با یکدیگر در این حوزه ندارند، اما طبیعتا بازار کار کشورهای مختلف متفاوت بوده و در کشورمان نیز باید به این مساله توجه کرد. از طرفی هم بازار کار در سالهای اخیر تغییرات شدیدی را در کشورمان داشته چراکه برخی از شغلها از بین میرود و برخی مشاغل جدید بنا به نیاز روز، ایجاد میشوند و ما نمیتوانیم این مسائل را در برنامههای درسی خیلی از آنها پیشبینی کنیم، از این رو نیاز است تا با دورههای مهارتی تلاش کنیم تا دانشجویان علاوهبر گذراندن 140 واحد، مهارتهای لازم را هم کسب کنند.»
او با بیان اینکه این مهارتها با گذشت زمان تغییر میکند، اظهار داشت: «به همین دلیل برگزاری چنین دورههایی از سوی دانشگاهها اهمیت پیدا کرده و دانشگاهها تلاش دارند تا با برگزاری این دورهها، هماهنگی بهتری بین توانمندی فارغالتحصیلان با نیازهای شغلی ایجاد کنند. سالهای گذشته کمتر توجهی به این دورهها میشد، اما امروز تعداد و کیفیت این دورهها روبهرشد است و در یک سال اخیر در هر دانشگاه حدود 108 دوره برگزار شده و تقریبا در هر دانشگاه بیش از 4 هزار دانشجو در این دورهها شرکت کردهاند که نشان میدهد این مساله هم از سوی مسئولان و هم دانشجویان مورد اقبال قرار گرفته است. امیدواریم با مشارکت واحدهای صنعتی در طراحی و برگزاری این دورهها، شاهد هدفمند شدن آنها باشیم.»
علیرغم اینکه چند سالی میشود نظام آموزش عالی برگزاری دورههای تخصصی را در دستور کار قرار داده، اما هنوز دانشگاهها در حیطه اجرا با چالشهای جدی در این زمینه روبهرو هستند. مدیرکل دفتر ارتباط جامعه و صنعت وزارت علوم به چالشهای برگزاری دورههای مهارتی اشاره و تصریح کرد: «مهمترین مساله ما این است که صنایع، دستگاههای اجرایی و شرکتها این مهم را باید بهعنوان مسئولیت اجتماعی احساس کرده و همه بار این حوزه را به گردن وزارت علوم نیندازند، قطعا نیازهای شغلی و مهارتهای مورد نیاز را صنایع و دستگاههای اجرایی باید متناسب با نیازی که دارند، مشخص کرده و الزامات آن را هم تدوین کنند، همچنین باید در روند برگزاری دورهها هم مشارکت داشته باشند؛ چراکه در این دورهها انتقالی بین دانشگاه و صنایع صورت میگیرد و قطعا هر طرفی که در این زمینه کمکاری کند، نتیجه آن این خواهد بود که نیروی انسانی متناسب با بازار کار نخواهیم داشت.» سیف اظهار داشت: «درست است که بخشی از آمار بیکاری که مطرح میشود، به دلیل عدم مهارت فارغالتحصیلان دانشگاهی است و وزارت علوم نیز آمادگی خود را برای برقراری تناسب میان مهارت فارغالتحصیلان با نیاز بازار کار اعلام کرده است، اما تحقق این مساله مشروط به آن است که صنایع و دستگاههای اجراییشان نیز خواسته هایشان را شفاف کرده و تعداد و زمینه نیازشان را به صورت شفاف اعلام کنند و خودشان نیز در آموزش مهارتهای شغلی با دانشجویان همراهی داشته باشند.» او به نقش سامانهها در شناسایی نیازهای شغلی دستگاههای مختلف اشاره کرد و افزود: «این سامانهها یک مساله محسوب میشود، اما همکاری دستگاهها در برگزاری دورههای آموزشی مساله مهمتری است. یکی دیگر از مسائل ایجاد فرصتهای شغلی است که این مساله دیگر وظیفه وزارت علوم نیست و دیگر وزارتخانهها باید وارد میدان شده و فرصتهای شغلی بیشتر و مناسبتری برای نسل جوان فراهم شود. یعنی اینگونه نیست که تصور شود اگر دانشگاهها اقدام به پذیرش دانشجویان نمیکردند، آنها بیکار نمیمانند، بلکه امکان داشت با مدرک تحصیلی پایینتری بیکار بمانند، اما دانشجویان به دلیل علاقهای که به علم داشتند، وارد دانشگاهها شده و باید از نیروی انسانی تحصیلکرده بتوانیم با تعاریف مشاغل مفید و باارزش افزوده بالا و متناسب با علم روز، بهره ببریم.»
آمار اشتغال طی 10 سال گذشته با وجود افزایش نسل جوان تغییری ندارد
مدیرکل دفتر ارتباط جامعه و صنعت وزارت علوم تصریح کرد: «وقتی صنایع از عدم مهارت فارغالتحصیلان برای ورود به بازار کار صحبت میکنند، باید به صراحت از مهارتهای موردنیازشان حرف بزنند تا بتوانیم مهارتهای لازم را آموزش دهیم، همانگونه که امروز این روند را دنبال میکنیم. مساله دوم اینکه اگر اشتغال کشور در طول 10 سال گذشته را نگاه کنیم، متوجه میشویم که آمار اشتغال تغییر چندانی نکرده، در حالی که جمعیت جوانان و متقاضیان ورود به بازار کار رشد کرده است، درحالیکه فرصتهای شغلی ثابت مانده است و علت اصلی بیکاری این است. قطعا اگر شغلی وجود داشته باشد، افراد مهارتهای لازم برای ورود به آن را کسب میکنند اما مساله اصلی اینجاست که بسیاری از فرصتهای شغلی در کشور ما وجود ندارد.» سیف در همین زمینه گفت: «بسیاری از کسانی که در سازمان فنی و حرفهای آموزش مهارتی هم دیدهاند، بیکار ماندهاند و علت بیکاری صرف نداشتن مهارت نیست و براساس آماری که خودشان اعلام کردهاند نزدیک به 50 درصد خروجیهای سازمان فنی و حرفهای هم نتوانستهاند شغل پیدا کنند و این نشان میدهد که بازار کار کشش جذب این افراد را نداشته است.» او در ادامه درباره بحث مهارت و اشتغال توضیح داد: «یکی از موضوعات در این بحث برگزاری دورههای مهارتی است، موضوع دوم رصد اشتغال است تا از این طریق مشخص شود که مشکلات فارغالتحصیلان چیست و چند سالی است که توسط دانشگاهها دنبال میشود. وقتی دانشگاهها را مسئول این کار میکنیم، متوجه میشوند که صرفا در مقابل دانشجویان مسئولیت ندارند، بلکه در قبال اشتغال فارغالتحصیلان هم مسئولیت دارند. قطعا از نتایج رصد اشتغال در خود دانشگاهها مورداستفاده قرار میگیرد، یعنی وقتی میبیند در برخی رشتهها بیکاری زیاد است، طبیعتا در روند دانشگاه تغییراتی صورت میگیرد و نتیجه نهایی این رصد هم در خود وزارت علوم مورداستفاده قرار میگیرد. مساله دیگر هم بحث کارآموزی و کارورزی در دانشگاهها است که نقش مهمی در ورود به بازار کار دارد.» سیف در مورد توجه به نیازهای آینده کشور گفت: «ارزیابی و بررسی نیازهای آینده نیز موضوع دیگری است که در حوزه اشتغال فارغالتحصیلان مطرح است و مراکز هدایت شغلی به این دلیل ایجاد شدند تا در دانشگاهها مرکزیت و ساماندهی خوبی شکل بگیرد. امروز نزدیک به 50 دانشگاه چنین مرکزی را با عناوین مختلفی مانند مرکز هدایت شغلی و... دارند. وظیفه مراکز این است که بتوانند فعالیتهای پژوهشی را هدایت و حمایت کنند تا دانشجویان همزمان با دورهای که تحصیل میکنند با شغل آینده خود و نیازمندیهای آن و مهارتهای موردنیاز آشنا شوند تا بعد از فارغالتحصیلی به صورت مناسبی مشغول به کار شوند.»
باید بین پژوهشها و نیازهای کشور ارتباط وجود داشته باشد
پژوهانه یکی از طرحهای معاونت پژوهشی وزارت علوم برای انگیزهبخشی به دانشجویان تحصیلات تکمیلی بود، اما به نظر میرسد با توجه به وضعیت نابسامان در پرداخت، این طرح نتوانست به هدف خود برسد، سیف با انتقاد به نحوه پیادهسازی این طرح، عنوان کرد: «پژوهانه لغتی است که ما در کشور آن را به کار میبریم و معمولا در کشورهای پیشرفته، پژوهانه بر این اساس است که دانشجو روی موضوعات و پروژههایی کار میکند که برای آن نیاز و بودجهای وجود دارد. اما متاسفانه در کشور و در حوزه توسعه تحصیلات تکمیلی، تقریبا به این موضوع بیتوجه هستیم. در واقع ما نیازمندی و سفارش کار و پروژه و تحقیقات از صنعت و وزارتخانههای دیگر به دانشگاه را ندیده گرفتیم و به صورت مستقل پذیرش دانشجو انجام میدهیم. البته این موضوع تا حدودی خوب است؛ چراکه ما به نیروی تحصیلکرده نیاز داریم و باید در یک سری از مشاغل این افراد مشغول میشدند. اما به نظر میرسد که ما باید در جایی این تحقیقات را با نیازها گره بزنیم. باید روند پژوهشها اینگونه باشد که نیاز پژوهشی و نیاز برای کارهای تحقیقاتی وجود داشته باشد و بر این اساس بودجه و حمایت مالی صورت بگیرد و درنهایت دانشجو نیز بر این اساس پذیرش شود. در بسیاری از رشتههای فنی و مهندسی میتوان با این روش عمل کرد.»
سیف با اشاره به اینکه برای پژوهش در حوزه علوم انسانی تقاضای کمی وجود دارد، افزود: «در این مورد دولت میتواند مشتری باشد و میتواند موضوعات و مسائلی را تعریف کند و بر این اساس دانشجو پذیرش شود. اگر چنین حالتی باشد، دانشجو طبیعتا دانشجوی آموزشی نیست و دانشجویی است که کار پژوهشی انجام میدهد و بهنوعی پژوهش شغل او محسوب میشود و دریافتی خواهد داشت. این دریافتی کمکهزینه است و نیازی نیست که ما از آن بهعنوان پژوهانه مستقل یاد کنیم. در این حالت دانشجویان براساس مسائل واقعی و بودجههای واقعی و متناسب با نیاز کشور، پذیرش میشوند. همچنین در رشتههایی که ممکن است در آنها نیاز پژوهشی به صورت شفاف وجود نداشته باشد دولت خودش سرمایهگذاری میکند. دولت نیازهای خود در حوزه علوم انسانی و علوم پایه را بیان میکند و به دانشجویانی که به این حوزهها وارد میشوند، از بودجه آن کمک میکند و این کمک میتواند کمکهزینه تحصیل یا پژوهانه باشد. اما به نظر میرسد اینکه صرفا ما تعدادی دانشجو سالانه پذیرش کنیم و بخواهیم به تمامی این افراد پژوهانه پرداخت کنیم، ایده خوبی نیست و بودجه آن نیز وجود ندارد. همچنین صلاح نیست که ما صرفا به صورت مستقل پذیرش دانشجو انجام دهیم و حمایت مالی برای تحصیل آنها، بدون ارتباط با نیاز و سفارش و بازار داشته باشیم.»
فرصت مطالعاتی هیاتعلمیهای جوان را پخته میکند
او درباره تاثیر فرصتهای مطالعاتی بر اساتید هیاتعلمی گفت: «مهمترین رکن ما در دانشگاهها که در هدایت و برنامههای دانشگاه اثرگذار است، اساتید هستند. اگر ذهنیت اساتید و آشنایی با نیازها و مسائل کشور عمیقتر شود، قطعا در تمامی این فعالیتها اثرگذار است. در دهههای اخیر ما فارغالتحصیلان زیادی را داشتیم که بسیاری از آنها علاقهمند بودند و عضو هیاتعلمی شدند. طبیعتا بسیاری از اعضای هیاتعلمی در محیط دانشگاه بودند و لیسانس و فوقلیسانس گرفتند و بعد از آن مدرک دکتری گرفتند. این اساتید آنچنان به صورت جدی در محیط کار و محیطهای صنعتی و اجرایی کشور، نبودند و ممکن است درک خوبی از آن نداشته باشند. طبیعتا پژوهشها و برنامههای تحقیقاتی خود را مستقل از آنها برنامهریزی و دنبال میکنند. فرصت مطالعاتی میتواند کمک کند تا اساتید و هیاتعلمیهای جوان و جدید ما که بهعنوان عضو هیاتعلمی وارد دانشگاه میشوند، آشنایی نزدیکتری را پیدا کنند بهعنوان یک فرد تحصیلکرده در محیط کار بتوانند تجزیه و تحلیل کنند.» سیف در همین خصوص بیان کرد: «تا حد امکان چندماهی که آنجا هستند، بتوانند با باقی مسائل دست و پنجه نرم کنند و از دانش روز خود استفاده کنند. اما در هر صورت آشنایی عمیقی با مسائل پیدا میکنند و صورت مسالهها را میشناسند و قطعا در 30 سالی که قرار است در دانشگاه بهعنوان عضو هیاتعلمی باشند، بسیاری از فعالیتهای خود را به سمت نیازها جهت میدهند. این موضوع نیز به هدفمند شدن و جهتدار شدن دانشگاه کمک میکند. فرصت مطالعاتی بحث جدی و اساسی است. بهخصوص در کشور ما که بودجه و امکانات کمی داریم و نمیتوانیم دانشگاهها را بدون ماموریت و هدف آزاد بگذاریم تا بتوانند روی هر موضوعی که میخواهند پژوهش انجام دهند. باید اولویت ما مسائل کشور باشد و این مورد فرصتی را فراهم میکند که این آشنایی و قرابت برقرار شود و به صورت طبیعی دغدغههای واقعی کشور به دانشگاه انتقال پیدا کند.»
یکی دیگر از مواردی که در پژوهشهای دانشگاهی بسیاری به چشم میخورد، این است که در حوزه نفت و انرژیهای تجدیدناپذیر تحقیقات بسیاری صورت گرفته است و تقریبا جزء پرطرفدارترین موضوعات پژوهشی محسوب میشود. سیف در این مورد توضیح داد: «قطعا باید اینطور باشد، زمانی که صنعت نفت یا گاز و انرژی یکی از حوزههای اصلی کشور است و کشور ما بزرگترین دارنده منابع نفت و گاز است، طبیعتا در تمام دانشگاههای ما و مراکز علمی رنگ و بوی حوزهها و تحقیقات نفتی بیشتر باید باشد. اگر تا به الان هم نبوده، ممکن است از کمتوجهی برخی وزارتخانهها نشات گرفته باشد. در چند سال اخیر طرحهای کلان نفت شروع شده است، هرچند دیر است اما امیدواریم که گسترش پیدا کند. در این زمینه هم 39 طرح کلان در حوزههای بالادستی و پایین دستی نفت در سال جاری دنبال شده است.» او در ادامه با تاکید بر اینکه صنعت نفت و گاز کشور اساسیترین صنایع کشور است توضیح داد: «قاعدتا باید درصد بالایی از پژوهشهای علمی به این سمت و سو برود اما اینطور نیست که تمام تمرکز بر این حوزه باشد. ما در حوزههای دیگر نیازهایی داریم؛ برای مثال در حوزه محیطزیست، آب و کشاورزی انواع و اقسام دغدغهها وجود دارد. به همین دلیل نیز روی ماموریتگرایی دانشگاهها فکر زیادی صورت میگیرد و یکی از محورهای اساسی کار وزارت علوم و دانشگاهها این مورد است تا به ترویج ماموریتگرایی بپردازند و هر کدام از دانشگاههای ما، ماموریت مخصوص به خودشان را داشته باشند.»
24 ماموریت استانی و 10 ماموریت ملی در طرح ماموریتگرایی دانشگاهها
ماموریتگرا شدن دانشگاهها یکی از طرحهایی به حساب میآید که در سند توسعه ششم و سند آمایش آموزش عالی بر آن تاکید بسیاری صورت گرفت. قطعا با ماموریتگرا شدن دانشگاهها بسیاری از مشکلات و معضلات در آموزش عالی که باعث هدررفت منابع انسانی و مالی میشود از بین خواهد رفت.
سیف با بیان اینکه طرح ماموریتگرایی دانشگاهها در دو سطح شروع شده است عنوان کرد: «اول در سطح استانها و دوم در سطح کشور است. در سطح استان و منطقهای با کمک وزارت کشور و استانداریها بسیاری از دانشگاههای ما در استانها ماموریتهایی متناسب با استان خودشان دارند. برای مثال در استانهایی که ما محصولات کشاورزی خاصی داریم، مثلا مازندران که برنج کشت میشود؛ این برنج ممکن است در ظاهر کشت باشد اما مراحل مختلف ارزیابی و بهرهوری و بستهبندی و بازاریابی دارد که زنجیرهای را ایجاد میکند که دانشگاهها میتوانند در این زنجیره کار کنند تا کیفیت و ارزش افزوده شغل افزایش داشته باشد و در نتیجه معیشت مردم نیز رو به بهبود برود. به این دلیل که در هر استانی این موضوعات در اولویت قرار دارند. مثلا در استانهای جنوبی و شرقی، بحث زعفران و خرما و... وجود دارد و در حوزههای مختلف وجود دارد. این موارد هر کدام ظاهر سادهای دارند اما زنجیره آن گسترده است. دانشجویان میتوانند در هر جایی از این زنجیره کمک کنند. در حال حاضر حدود 24 تا از ماموریتهای استانی وجود دارد و وزارت علوم و وزارت کشور نیز کمک میکنند که دانشگاهها بهتر و بیشتر در این حوزه پیش بروند.» او در ادامه درباره ماموریتگرایی در سطح کشور توضیح داد: «در ماموریتهای سطح کشور نیز ما علاقهمندیم که با وزارتخانهها که در تهران هستند همکاری کنیم تا به برخی از دانشگاهها ماموریتهایی بدهیم که این امر با همکاری وزارت کشور صورت میگیرد. در حال حاضر حدود 10 ماموریت ملی به دانشگاهها داده شد تا دانشگاهها بر این موضوعات تمرکز کنند. برای مثال بحث مدیریت بحران و مسائل مربوط به آن برای وزارت کشور یکی از موضوعات اساسی است و دانشگاه شهید بهشتی بهعنوان همکار اصلی وزارت کشور مشخص شده است. در بحث حاشیهنشینی و معضلات آن، خانواده و جمعیت و نمونههای دیگری که بیشتر در حوزه علوم انسانی و اجتماعی است ابلاغ شده است. با وزارتخانههای دیگر نیز در حال مذاکره هستیم تا ماموریتی را مشخص کنیم و به دانشگاهها بسپاریم. البته دانشگاه بهتنهایی نمیتواند مسائل را حل یا رفع کند اما میتواند شروعکننده باشد. امیدواریم وزارتخانهها از دانشگاهها حمایت لازم را به عمل آورند.»