کد خبر: 76309

درس‌هایی که برای جا نماندن از رقبا می‌توان از جام‌جهانی گرفت

اتحاد تیمی، تغییر نسل و توجه به زیرساخت‌ها

جام‌جهانی شاید برای تیم ملی ایران زودتر از چیزی که انتظار می‌رفت به پایان رسید، اما هنوز هم می‌شود با هیجان و ‌انگیزه این رقابت‌ها را تماشا کرد و لذت برد. در کنار لذت بردن می‌شود درس‌های زیادی هم گرفت. قطعا چنین تورنمنت‌هایی غیر از اینکه هیجان و اشتیاق در بین فوتبال‌دوستان دنیا ایجاد می‌کنند نکات آموزنده زیادی برای بازیکنان، مربیان، مدیران و البته تماشاگران دارند. طبیعی است که مسابقات جام‌جهانی آورده‌های فوتبالی زیادی را برای اهالی فوتبال داشته باشد. درواقع غیر از این هم نباید باشد.

حمیدرضا اسکندری، خبرنگار:جام‌جهانی شاید برای تیم ملی ایران زودتر از چیزی که انتظار می‌رفت به پایان رسید، اما هنوز هم می‌شود با هیجان و ‌انگیزه این رقابت‌ها را تماشا کرد و لذت برد. در کنار لذت بردن می‌شود درس‌های زیادی هم گرفت. قطعا چنین تورنمنت‌هایی غیر از اینکه هیجان و اشتیاق در بین فوتبال‌دوستان دنیا ایجاد می‌کنند نکات آموزنده زیادی برای بازیکنان، مربیان، مدیران و البته تماشاگران دارند. طبیعی است که مسابقات جام‌جهانی آورده‌های فوتبالی زیادی را برای اهالی فوتبال داشته باشد. درواقع غیر از این هم نباید باشد. در این شرایط به سراغ بررسی نکاتی از جام‌جهانی قطر که می‌تواند برای فوتبال ما راهگشا باشد، رفتیم. 

قطر میزبان جام‌جهانی؛ ما به‌ دنبال VAR
شاید برخی تصور می‌کردند نکته تاریک جام‌جهانی 2022 بحث میزبانی‌اش باشد. افراد سرشناس زیادی در دنیا به این نکته اشاره کرده بودند و البته برخی از آنها با تردید چنین صحبت‌هایی را مطرح کردند. اما با شروع جام‌جهانی مشخص شد که این تصورات غلط بوده و قطر یک میزبان شایسته برای مسابقات جام‌جهانی بود. از امکانات نرم‌افزاری گرفته تا سخت‌افزاری کمترین کمبود را در قطر شاهد بودیم. ورزشگاه‌های مجهز با کیفیت چمن عالی، فیلمبرداری‌های فوق‌العاده و... باعث شد فوتبال‌دوستان در سرتاسر دنیا از تماشای هر‌چه بهتر و با‌کیفیت‌تر مسابقات لذت ببرند. شاید تیم فوتبال قطر از لحاظ فنی عملکرد دور از انتظاری داشت اما باید به کشور قطر و فدراسیون این کشور بابت برگزاری با‌کیفیت و کمترین مشکلات جام‌جهانی تبریک گفت. این اتفاق در‌حالی کنار گوش ما رخ داد که ما هنوز اندرخم این هستیم که می‌توانیم سیستم کمک‌داور ویدئویی وارد کشورمان کنیم یا نه. مطمئنا اگر هم روزی این اتفاق رخ دهد مسئولان فدراسیون از آن به‌عنوان یک دستاورد بزرگ و ثبت در تاریخ صحبت خواهند کرد. بماند که ما هنوز نتوانستیم چمن ورزشگاه‌هایی که داریم را در سطح استاندارد نگه داریم و آنقدر اوضاع زمین‌های چمن پایتخت خراب است که پرسپولیس و استقلال مجبورند بازی‌های دوستانه خود را هم در زمین شماره یک ورزشگاه آزادی برگزار کنند. همین روزهاست که کنفدراسیون فوتبال آسیا زمین چمن فرسوده ورزشگاه آزادی را هم از لیست ورزشگاه‌های استاندارد خود خارج کند و آن وقت است که سرخابی‌ها برای گرفتن مجوز حرفه‌ای به مشکل جدی برخواهند خورد. 

اتحاد تیمی مهم‌تر از متکی بودن به ستاره‌ها
حذف تیم‌های پرستاره‌ای مثل آلمان و بلژیک از مرحله گروهی مسابقات جام‌جهانی اتفاق غیر‌منتظره‌ای بود که در جام‌جهانی رخ داد. دو تیمی که قرار بود مدعی کسب جام باشند خیلی زود مجبور به ترک قطر شدند. یکی از مهم‌ترین علل ناکامی این تیم‌ها بدون تردید اختلافات درونی بازیکنان و نبود اتحاد تیمی بود. بارها از زبان کارشناسان خبره داخلی و خارجی ورزش‌های تیمی شنیده‌ایم که اگر تیمی یکدل و متحد نباشد حتی با داشتن بهترین و فنی‌ترین نفرات نمی‌تواند موفق باشد. ورزش‌های تیمی همیشه بر پایه کار گروهی و اتحاد و یکدلی استوار بوده‌اند. بعضا بودند تیم‌هایی که ستاره آنچنانی نداشته‌اند اما با داشتن بازیکنان همسطح همراه با اتحاد و یکدلی توانسته‌اند دست به کارهای بزرگ بزنند. تیم‌هایی مثل ژاپن و مراکش از این دسته از تیم‌های حاضر در جام‌جهانی بودند که شگفتی‌ساز شدند. سامورایی‌ها توانستند با شکست آلمان و اسپانیا به‌عنوان سرگروه راهی مرحله حذفی شوند و مراکش هم در گروهی که کرواسی و بلژیک حضور داشتند سرگروه شد و با شکست اسپانیا و بلژیک نیز به جمع ۴ تیم برتر جام پیوست. این یک درس بزرگ برای تیم‌های داخلی و البته تیم ملی کشورمان هم می‌تواند باشد. تیم‌های بزرگ و مطرح باشگاهی‌مان در هر مقطعی که موفق بوده‌اند اتحاد تیمی‌شان از همیشه بیشتر بوده است. نمونه بارزش صعود پرسپولیس به فینال آسیا با برانکو ایوانکوویچ بود. تیمی که ستاره‌ای نداشت اما به جایش اکثر بازیکنانش همسطح بودند و با اتحاد تیمی مقابل تیم‌های پرستاره‌ای چون السد و الدحیل پیروز شدند. تیم ملی کشورمان هم از زمانی که راهی جام‌جهانی شد، بازیکنانش دچار دو دستگی و بعضا چند‌دستگی شدند. همین مساله تغییر سرمربی را هم در پی داشت و سرمربی جدید هم نتوانست به مانند قبل اتحاد و یکدلی را در تیمش ایجاد کند. البته در این چند دستگی عوامل غیر‌فوتبالی هم نقش مهمی داشت. بدون تردید هر‌فردی که قرار باشد سرمربی تیم ملی شود مهم‌ترین کاری که باید انجام دهد ایجاد وحدت در تیم ملی است. کاری بسیار دشوار که هر مربی یا حداقل مربی ایرانی از پس آن بر‌نمی‌آید. 

فوتبال آسیا و آفریقا نزدیک به اروپا
جام‌جهانی قطر نشان داد که تیم‌های اروپایی باید به حریفان آسیایی و آفریقایی احترام بگذارند. از این جهت که در مرحله حذفی سه تیم از آسیا (ژاپن، کره‌جنوبی و استرالیا) و دو تیم از آفریقا (مراکش و سنگال) حضور داشتند. این مساله نشان می‌دهد که تصمیم فیفا برای برگزاری جام‌جهانی با تعداد تیم‌های بیشتری از قاره‌های مختلف چندان اشتباه نبوده است. موردی که یک زنگ خطر هم می‌تواند برای فوتبال ایران باشد که تا حد زیادی از قافله عقب مانده است. اگر قرار باشد ایران هم در مسیر پیشرفت تیم‌های قدر آسیایی قرار بگیرد خیلی اتفاقات باید در داخل فوتبال کشورمان رخ دهد. ایجاد امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در لیگ برتر، توجه ویژه به تیم‌های پایه و آکادمی از سوی باشگاه‌ها، استخدام مربیان با دانش روز در لیگ برتر کشورمان به‌جای پرداخت دستمزدهای بسیار سنگین به مربیان داخلی که سال‌هاست در‌جا می‌زنند. نمی‌توانیم صرفا با استخدام یک مربی سرشناس جهانی فکر کنیم که می‌توانیم خودمان را به رقبا برسانیم. رقبا سال‌هاست که با کارهای ریشه‌ای و اصولی در مسیر پیشرفت قرار گرفته‌اند و ما اگر همین فردا هم استارت بزنیم دیر است. 

از تغییر نسل نباید ترسید
چند تیم در جام‌جهانی قطر بودند که سعی کردند با بازیکنان نسل جوان خود وارد مسابقات شده و از اعتبار فوتبال کشورشان دفاع کنند. تیم‌هایی مثل اسپانیا، آمریکا، آلمان، سنگال و مراکش که قطعا این تیم‌ها در آینده حرف‌های بیشتری برای گفتن خواهند داشت. اتفاقی که برای تیم ملی کشور ما هم می‌توانست رخ دهد. متاسفانه ما با تیمی راهی جام‌جهانی شدیم که حدود 30 درصد آن 30 سال یا بالای 30 سال سن دارند. نفراتی که برای مسابقات جام‌جهانی 2026 نمی‌توانیم روی خیلی از آنها حساب کنیم. در‌حالی‌که می‌شد در همین قطر هم چند بازیکن جوان در لیست داشته باشیم تا هم برای جام ملت‌ها تجربه ملی بیشتری داشته باشند که این اتفاق رخ نداد. چه‌بسا مسئولان فدراسیون که نتیجه‌گرا هستند برای مسابقات جام ملت‌های پیش‌رو هم روی همین تیمی که راهی جام‌جهانی شد، حساب باز کرده‌اند. به‌هر‌حال اولویت برای آنها نتیجه گرفتن در جام ملت‌هاست تا اینکه بخواهند تیمی برای 4 سال بعد آماده کنند. تصمیمی کاملا اشتباه که باعث خواهد شد هم ‌انگیزه نفرات جوان برای رسیدن به پیراهن تیم ملی کم شود و هم اینکه عملا برای دوره بعد جام‌جهانی پشتوانه‌سازی نخواهیم کرد. خاطر خیلی از فوتبال‌دوستان است که در جام ملت‌های 96 محمد مایلی‌کهن چند بازیکن 18 تا 20 سال مثل فرهاد مجیدی، مهدی مهدوی‌کیا، داریوش یزدانی، علی موسوی، نیما نکیسا و... را به تیم ملی آورد که آنها خیلی زود تبدیل شدند به ستاره‌های فوتبال ایران. اتفاقی است که در چند سال اخیر نمونه‌اش را خیلی کم در تیم ملی دیده‌ایم. برای همین در دو دوره اخیر جام‌جهانی جزء دو تیمی بودیم که کمترین تغییر را نسبت به دوره قبل داشتیم و جالب اینکه نسبت به جام‌جهانی روسیه بدتر هم نتیجه گرفتیم! این خودش نشان می‌دهد که ما از تغییر نسل در تیم ملی ترسیدیم و فقط به نیت نتیجه‌گیری راهی جام‌جهانی شدیم که در انجام این ماموریت هم ناکام ماندیم. 
 

مرتبط ها