کد خبر: 76277

رئیس‌جمهور و دولت لوازم گفت‌و گو را فراهم می‌کنند؟

بفرمایید گفت‌وگو

 روز گذشته سیدابراهیم رئیسی در همایش گام دوم شورای عالی انقلاب فرهنگی که به مناسبت سالروز تشکیل این شورا برگزار می‌شد به سخنرانی پرداخت و خبر از پیگیری مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی‌بر فعال‌سازی مراکز گفت‌وگو در سراسر کشور داد.

 روز گذشته سیدابراهیم رئیسی در همایش گام دوم شورای عالی انقلاب فرهنگی که به مناسبت سالروز تشکیل این شورا برگزار می‌شد به سخنرانی پرداخت و خبر از پیگیری مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی مبنی‌بر فعال‌سازی مراکز گفت‌وگو در سراسر کشور داد. مصوبه‌ای که تحت عنوان خانه ملی گفت‌وگوی آزاد تصویب شده است. رئیسی در این سخنرانی اغتشاشات اخیر را چندساحتی توصیف کرده و در مورد ساحت امنیتی گفت مسئولان امنیتی کشور تکفل این امر را برعهده داشته و به‌خوبی توانسته‌اند آن را محقق کنند. رئیسی در ادامه با اشاره به ساحت فرهنگی اصلاح نرم‌افزار فرهنگی جامعه را نیازمند توجه صاحب‌نظران دانسته و فعال‌سازی بسترهای گفت‌وگو بین صاحبان خرد، اندیشه و فرهنگ‌دوستان را در ارتقای این امر موثر توصیف کرد. اگرچه رئیسی اثرات فرهنگی گفت‌وگو را در این سخنرانی مورد اشاره قرار داده اما خبر ایجاد بسترهای گفت‌وگو در سراسر کشور را می‌توان واکنشی به مطالبه اجتماعی در این‌باره نیز دانست. واکنشی که در چند ماه اخیر بارها از زبان مسئولان مختلف بروز داده شده و اقداماتی در سطح برگزاری چند جلسه نیز صورت گرفته است. مصوبه‌ای که رئیس‌جمهور آن را اعلام کرده نیز تا زمانی که بروز عملیاتی پیدا نکند صرفا در حد یک وعده باقی خواهد ماند. وعده‌ای که اگر تحقق پیدا کند می‌توان امیدوار بود نظرات مختلف جامعه رسمیت یافته و ایده‌های نو نیز برای رسیدن به مرحله اجرا نظام‌مند شوند. آنچه رئیس‌جمهور وعده آن را داده است زمانی توسط جامعه بهتر پذیرفته خواهد شد که مدل‌هایی از آن در فضای رسانه‌ای یا فضای نخبگانی دانشگاه پیاده‌سازی شده و الگوی مطلوبی در ذهن مردم ایجاد کند. این ایده همچنین زمانی کارآمد خواهد شد که صرفا هدف گفت‌وگو برای گفت‌وگو را دنبال نکرده و موارد مطلوب آن در فضای اجرایی نیز اثر بگذارد و برای تحقق این امر حداقلی‌ترین کار، الزام به حضور مسئولان دولتی در جلسات است تا نخبگان ‌انگیزه بیشتری برای حضور در جلسات داشته باشند. باید توجه داشت که فضای گفت‌وگو علاوه‌بر بستر، نیاز به ایجاد رغبت در طرفین دارد. دولت شاید بتواند به لحاظ اجرایی بستری برای گفت‌وگو ایجاد کند اما چالش اصلی که درحال حاضر با آن مواجه است این است که چگونه طیف‌های مختلف جامعه را برای حضور در جلسات راغب کند. چالشی که حل آن بیش از هرچیزی نیازمند جلب اعتماد افکار عمومی و ایجاد امید نسبت به کارآمدی بسترهای گفت‌وگو است. 

مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی چیست؟

براساس مصوبه جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی مورخ 5 دی 1385 خانه ملی گفت‌وگوی آزاد با هدف نقد و گفت‌وگو و عرضه دیدگاه‌های آزاد تصویب شد. وظیفه اصلی این خانه صیانت از مناظره‌کنندگانی است که بناست راجع به مسائل اساسی کشور و مهم‌ترین مسائل علمی که تا آن روز به آن رسیدند با حفظ صیانت گفت‌وگو کنند. در جلسه شورای عالی انقلاب فرهنگی مورخ 18 مهرماه سال جاری که به ریاست رئیس‌جمهور برگزار شد، مقرر شد با هدف افزایش کارآمدی آموزش‌وپرورش، نشاط و پویایی اجتماعی در دانشگاه‌ها وتقویت فضای گفت‌وگو برمبنای مصوبات قبلی این شورا، خانه ملی گفت‌وگوی آزاد راه‌اندازی شود. آنطور که در این جلسه مطرح شد بناست خانه گفت‌وگوی آزاد زمینه ایجاد فضای آزاد برای دانش‌آموزان و دانشجویان را به دور از هرگونه محذوریت علمی و گفت‌وگویی، در محیط مدرسه و دانشگاه فراهم کند. معاون هیات حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی، نقد و مناظره در توضیح روند اجرایی شدن این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی گفته است: «به حدود 410 مرکز علمی در سراسر کشور نامه‌ای ارسال شده و از آنها خواسته شده است که خانه ملی گفت‌وگوی آزاد را در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی برپا کنند. دومین کاری که صورت گرفت جلسه با معاونت سیاسی ریاست‌جمهوری و همچنین معاونت حقوقی پارلمانی بود که صیانت‌های لازم در این خصوص برای حفظ آزادی پس از بیان مناظره‌کنندگان صورت گرفت و الان آیین‌نامه خانه گفت‌وگوی آزاد تدوین شده تا یک گفت‌وگوی امن در این خانه برگزار شود.» 
علی‌اکبر مسگر در ادامه می‌گوید: «بناست دانشگاه‌ها یک گزارش شش‌ماهه به هیات حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی بدهند که اگر خانه گفت‌وگوی ملی آزاد تاسیس شد، چه مسئولی را می‌گمارند؟ چه برنامه‌ای دارند؟ چه موضوعاتی را می‌خواهند پیرامونش گفت‌وگو کنند و چه کسانی را می‌خواهند دعوت کنند. مطابق اساسنامه خانه ملی گفت‌وگوی آزاد قرار است در تهران یک خانه به صورت نمادین تاسیس شود و این خانه شعبی دارد که امکان دارد در معاونت حقوقی معاونت ریاست‌جمهوری، استانداری‌ها، تمامی مراکز آموزش عالی و حتی در مدرسه‌ها تاسیس شود. ما حتی مدارس متوسطه را هم در طرح آورده‌ایم و هرکدام از این مکان‌ها با توجه به الزاماتی که دارند یک دیتابیس حقوقی دارند و متناسب با اساسنامه خودشان تعیین می‌کنند که شرایط گفت‌وگو و هدف آن چه باشد. البته صرفا چهارچوب‌های ساختاری وجود دارد و به لحاظ محتوایی هیچ‌گونه ممانعتی برای ایراد هرگونه بحثی در خانه وجود ندارد. در اساسنامه آمده است با رعایت منطق و آزادی و رعایت اخلاق و هم‌ترازی گفت‌وگو برگزار شود که این هم یک توصیه است و برای یک مناظره ممکن است بحث داغ باشد و گفت‌وگوهایی صورت بگیرد که شاید به یک هیجان و جنجالی بینجامد که ما ورودی به محتوا نداریم. چون تلقی ما این است که وقتی ما برای مهم‌ترین مسائل ملی کشور از دو نخبه دعوت کردیم گفت‌وگو کنند آنها حتما مصالح عالی مملکت را درنظر دارند، درنتیجه اخلاق، ادب و مراتب گفت‌وگوی علمی حتما مراعات می‌شود.»

مراکز گفت‌وگو اولویت دارد یا برنامه برای گفت‌وگو؟

چندی پیش درمیان التهابات دانشگاه‌های کشور به‌ویژه تهران، رئیس‌جمهور از کرسی‌های آزاداندیشی و ایجاد بستر گفت‌وگو در دانشگاه‌ها سخن گفت. ابراهیم رئیسی 24 مهر 1401 این‌طور گفته بود: «گفت‌وگو جهت رفع شبهات و جهت پیشرفت امور بسیار موثر است.» وی درباره راه‌های تحقق آن نیز گفت: «با همکاری همه دستگاه‌ها این محقق می‌شود. بنده مجری هستم و همه باید به همه کمک کنیم تا همه این اتفاق‌ها در ساختار توسعه فرهنگی اتفاق بیفتد. ما باید بتوانیم حداکثر در هر فصلی با شاخص‌های مشخص ارزیابی داشته باشیم و ببینیم به اهداف رسیدیم یا نه و ایراد کار در کجا بوده است و در این راستا باید تقسیم مسئولیت شود و با حساسیت دنبال شود.» پروژه‌ای که رئیسی از اجرای آن با همکاری دستگاه‌های مختلف صحبت به‌میان آورد، مربوط می‌شود به مصوبه تاسیس خانه گفت‌وگوی آزاد. حال پس از حدود دوماه از این صحبت‌ها رئیسی در همایش گام دوم شورای عالی انقلاب فرهنگی بار دیگر به این مساله اشاره‌کرده و خبر از پیگیری این مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی داده است. اگرچه این مصوبه قرار است فضای گفت‌وگوی آزاد را به تمام جامعه تعمیم دهد اما زمانی ذهنیت مردم نسبت به صحبت‌های رئیسی از سطح وعده فراتر خواهد رفت که گام‌های مقدماتی اجرای آن را ببینند. گام‌هایی که نه‌تنها برداشته نشده، بلکه در جهت ضدیت با آن نیز اقداماتی انجام شده است. در شرایطی که فضای گفت‌وگو در برخی دانشگاه‌ها شکل‌گرفته و جلسات مناظره بعد از دوسال تعطیلی دانشگاه‌ها درحال پیگیری بود برخی دانشگاه‌ها ترجیح داده مجددا مسیر محافظه‌کاری را در پیش بگیرند و همه تریبون‌های دانشجویی را با هدف جلوگیری از تنش‌های احتمالی تعطیل کنند. راهبردی که شاید در کوتاه‌مدت به‌نتیجه برسد اما در بلندمدت حجم بیشتری از تنش را در کف دانشگاه تولید می‌کند. جلوگیری از برنامه‌های گفت‌وگومحور دانشجویی حتی منجر به طرح گلایه دانشجویان در دیدار 16 آذر با رئیس‌جمهور نیز شد. انتقادی که البته رئیس‌جمهور نیز آن را وارد دانست. حال که مجددا وعده ایجاد بسترهایی برای گفت‌وگوی آزاد طرح شده است، بد نیست این نکته مورداشاره قرار گیرد که حداقلی‌ترین اقدام برای عملیاتی نشان دادن این وعده کمک به حفظ حداقل بسترهای موجود و سپس حرکت به‌سمت اجرای ایده‌های جدید است. اگر گفت‌وگو در دانشگاه‌ها به‌صورت ثابت پیگیری و انجام شود، می‌تواند در بلندمدت الگوسازی شده و امیدوار بود ایده‌هایی مثل خانه گفت‌وگو آزاد علاوه‌بر دانشگاه در سایر ارکان جامعه نیز با بازدهی بیشتری پیاده‌سازی شود.

مساله اصلی گفت‌و‌گو جلب اعتماد است نه بستر

وقتی صحبت از ایجاد خانه گفت‌و‌گو آزاد می‌شود چند پرسش اساسی در ذهن شکل می‌گیرد. این بستر قرار است چه تمایزی با بسترهای پیشین ایجاد کند؟ آیا نمی‌شد به‌جای بسترهای جدید بسترهای پیشین همچون کرسی‌های آزاد‌اندیشی در دانشگاه‌ها را مورد حمایت قرار داد و قید و بندهای دست‌وپاگیر را از آن زدود. مطابق آنچه علی‌اکبر مسگر، معاون هیات ‌حمایت از کرسی‌های نظریه‌پردازی در مورد تمایز کرسی‌های آزاد‌اندیشی با خانه آزاد گفت‌و‌گو گفته است علاوه‌بر دعوت از نخبگان قرار است در این خانه به روی افرادی که هیچ‌گونه رتبه علمی ندارند هم باز باشد. او البته گفته است که مطابق آیین‌نامه تدوین شده برای حفظ آزادی پس از بیان مناظره‌کنندگان صیانت‌های لازم درنظر گرفته شده است. اما این صیانت‌ها زمانی کارایی خواهد داشت که بتواند اعتماد عمومی را نیز جلب کند. اصرار افکار عمومی بر ایجاد فضای گفت‌و‌گو به‌ویژه در دانشگاه آن‌هم در شرایطی که بسترهای این امر پیش از این نیز وجود داشته نشان می‌دهد مساله اصلی برای تحقق این امر ایجاد بستر جدید نیست، بلکه رفع ایرادات بسترهای موجود است. ایراداتی که از جمله آن می‌توان به سخت‌گیری‌های مجوز‌دهی به برنامه‌های گفت‌و‌گومحور و سختگیری در گزینش افرادی که تریبون در اختیار آنها قرار می‌گیرد اشاره کرد. در کنار این موارد حس عدم‌مصونیت باعث شکل‌گیری تلقی نبود آزادی پس از بیان در ذهن طیف زیادی از صاحب‌نظران شده است و به همین دلیل نیز اعتمادی به میز گفت‌و‌گو نداشته و در پشت آن حاضر نمی‌شوند. تداوم کرسی‌های مناظره که اخیرا در دانشگاه‌ها پا گرفته است و اجازه طرح نظر به نمایندگان گروه‌های سیاسی مختلف حداقلی‌ترین کاری است که برای ایجاد این حس اعتماد می‌توان انجام داد. کاری که همین الان و قبل از ایجاد خانه گفت‌و‌گوی آزاد نیز بستر آن وجود داشته و تنها سهل‌گیری بیشتر مسئولان دانشگاهی را می‌طلبد.

امید به کارایی گفت‌و‌گو ایجاد شود

ایجاد حس کارآمدی عامل دیگری است که می‌تواند به میز گفت‌و‌گو رونق بدهد. در کنار عدم‌اعتماد، عامل دیگری که به میز گفت‌و‌گو آسیب زده این است که نبود ساز و کاری برای جمع‌بندی پیشنهادها و نرسیدن این پیشنهادها به مرحله اجرا بسیاری از صاحب‌نظران را ناامید کرده و انگیزه اندیشیدن به مسائل و ارائه پیشنهادهای سازنده را از آنها سلب کرده است. دستگاه‌های مختلف زمانی می‌توانند گفت‌‌وگو با مردم را جلو ببرند که نشان دهند گفت‌وگو برای گفت‌وگو نیست و خروجی این گفت‌وگوها به برنامه‌هایی رو به جلو برای حل مجموعه مسائل و مشکلات مردم منتج می‌شود. در همین راستا حضور نمایندگان دستگاه‌های اجرایی در جلسات گفت‌و‌گو‌محور و تدوین ‌ساز و کاری برای جمع‌بندی و بررسی پیشنهادها باعث می‌شود تا صاحبنظران با انگیزه بیشتر در جلسات حضور پیدا کنند. دولت برای ایجاد فضای گفت‌و‌گوی آزاد در سراسر کشور بیشتر از آنکه نیازمند ایجاد بسترهای جدید باشد نیازمند آن است تا با موظف کردن دستگاه‌های تابعه به حضور کارشناسان مربوط به هر بحث، در جلسات گفت‌و‌گو انگیزه حضور نخبگان را افزایش داده و سطح کیفی نظرات مطرح‌شده را ارتقا داده و آنها را به فضای اجرا نزدیک‌تر کند. در کنار این امر باید توجه داشت فضای دانشگاه مهم‌ترین محیط برای گفت‌و‌گو محسوب می‌شود و آنچه باعث می‌شود گفت‌و‌گو در این فضا کارایی خود را از دست داده و ویترینی جلوه کند نگاه تقویمی به آن است. نباید گفت‌وگوی دولتمردان با دانشجویان صرفا به روز دانشجو یا زمان‌هایی محدود شود که فضای دانشگاه دچار التهاب است. مواجهه اقتضایی با فضای بحرانی باعث می‌شود حتی در شرایط نرمال نیز رغبت به گفت‌و‌گو کاهش پیدا کند‌.

گفت‌وگو یک پروژه بلندمدت است نه اقتضایی

رئیس‌جمهور در جایی از سخنرانی روز گذشته خود در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی تلویحا بر این نکته تأکید می‌کند که تصمیمات مرتبط با فضای عمومی فرهنگی و اجتماعی کشور بیش از آنکه اقتضایی باشد، لازم است ذیل چهارچوب و سیاست‌های بلندمدت تدوین شود. از این سخنان رئیسی می‌توان این‌طور برداشت کرد که سیاست دولت و دستگاه‌های زیرمجموعه آن باتوجه به تحولات شکل‌گرفته طی بیش از دو ماه اخیر در فضای کشور، در ادامه مسیر قرار است به سمت نظام‌مند شدن ذیل سیاست‌های بلندمدت حرکت کند. البته این امر نباید باعث شود در زمان ضرورت نسبت به مدیریت فضای پرالتهاب احتمالی بی‌توجه باشیم و این بی‌توجهی باعث شود در ادامه مسیر مجبور شویم به راه‌حل‌های شکست‌خورده‌ای مثل تأسیس نهادهایی موازی با فرهنگسراهای موجود فعلی متوسل شویم. البته فرهنگسراهایی که به آن اشاره شد هم در مقاطعی آنچنان که لازم است کارآیی نداشت و بعضا در بزنگاه‌هایی مسیر عکس آنچه که باید، پیمود. برای متوقف نماندن در این چرخه پراستهلاک می‌توان ظرفیت‌های مغفول‌مانده وزارتخانه‌های علوم و فرهنگ را مورد توجه قرار داد و احیا کرد. درصورت احیای این ظرفیت‌ها شاید دستگاه‌های تصمیم‌گیر به این نتیجه برسند که دیگر نیازی نیست نهادهای موازی و عمدتا کم‌کارکردی مثل فرهنگسراها تأسیس شود تا شاید بتواند ما را به هدف‌مان که مهیاکردن فضای گفت‌وگو است نزدیک کند.   

مأموریت مهم صداوسیما در مهیا شدن شرایط گفت‌وگو میان «همه سلایق»

نکته قابل‌توجه درباره لزوم زمینه‌سازی شرایط گفت‌وگو میان سلایق مختلف سیاسی آنکه پیش از هر نهاد و مجموعه‌ دیگری، به‌نظر می‌رسد این دانشگاه است که باید میزبان همیشگی این بستر باشد. اتفاقی که طی چند هفته اخیر شاهد آن بودیم، روند رو به تثبیت مسیری بود که نتیجه‌اش را در برگزاری تریبون‌های آزاد و مناظره‌های دانشجویی در دانشگاه‌های سراسر کشور نشان داد. برنامه‌هایی که برگزارکننده آن هم خود دانشجویان بودند و در اوج التهابات تلاش کردند با برگزاری چنین برنامه‌هایی بسترساز شنیده شدن صدای طیف‌های مختلف دانشجویان شده و به آرام‌تر شدن فضای دانشگاه کمک کنند. روندی که البته در برخی دانشگاه‌ها با محافظه‌کاری روسا و مسئولان مرتبط با تشکل‌های دانشجویی و کانون‌های فرهنگی دانشجویی، با اخلال و بعضا توقف مواجه شد. اتفاقی که نمونه آن را می‌توان در تعطیلی سخنرانی انسیه خزعلی، معاون امور زنان و خانواده رئیس‌جمهور در دانشگاه امیرکبیر در آستانه روز دانشجو به بهانه‌ مسائل امنیتی شاهد بود. 
دراینجا لازم است به روند شکل‌دهی ظرفیتی اشاره کرد که در سخنرانی رئیس‌جمهور هم شاهد اشاره به این ظرفیت بودیم. «خانه ملی گفت‌و‌گوی آزاد»، که طبق مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار است به‌صورت نمادین و به‌ شکل یک خانه در تهران تاسیس شود، اساسنامه‌ای دارد و قرار است شعبه‌هایی هم از آن در تمامی مراکز آموزش عالی کشور شروع به‌کار کنند. علاوه‌بر این، به گفته مسئولان مربوطه، این احتمال هم وجود دارد که همزمان یا بعد از موفقیت‌آمیز بودن روند تاسیس این خانه ملی در دانشگاه‌ها، معاونت حقوقی ریاست‌جمهوری تلاش‌هایی را با هدف شروع به‌کار آن در استانداری‌های سراسر کشور داشته باشد. علاوه‌بر این، در هدف‌گذاری میان‌مدت این خانه ملی، برنامه تاسیس در مدارس متوسطه هم دیده می‌شود. البته اینکه شرایط گفت‌و‌گو به‌ چه شکل مهیا خواهد شد و هدف دانشجویان و اقشار مردم از حضور در خانه ملی گفت‌وگوی آزاد چیست، مواردی هستند که اساسنامه و البته آیین‌نامه‌های تصویب شده بعد از تاسیس می‌‌تواند آن را برای جامعه روشن کند. 
نکته دیگر آنکه قرار بر این بوده است که «شیوه‌نامه اجرایی» اساسنامه خانه ملی گفت‌و‌گوی آزاد هم به مسئولان دانشگاه‌ها ابلاغ شود تا راه سلیقه‌ای قضاوت کردن درباره مساله‌ای با این حد از اهمیت بر تصمیم‌گیران دانشگاهی بسته شود. 
اما نکته دیگر آنکه تدوین اساسنامه و ابلاغ شیوه‌نامه اجرایی مفید است. اما آیا کافی هم هست؟ پاسخ قطعا خیر است. شیوه‌نامه اجرایی ابلاغ‌شده به دانشگاه‌ها زمانی اهمیتی تثبیت‌شده و پذیرفته‌شده از سوی افکار عمومی و جامعه دانشگاهی پیدا خواهد کرد که بتوان به موازات فعال کردن این ظرفیت در فضای دانشگاهی، عملیاتی شدن آن در فضاهایی مثل رسانه ملی را هم به افکار عمومی نشان داد. البته این اتفاق و فراهم شدن شرایط گفت‌وگو میان سلایق گوناگون سیاسی، اتفاقی بود که طی چند هفته اخیر که صحنه سیاسی و اجتماعی کشور شاهد التهابات حداکثری بود، از سوی تعدادی از شبکه‌های تلویزیونی صداوسیما پیگیری و عملیاتی شد. مساله‌ای که البته زمانی تاثیر خود را خواهد گذاشت که جامعه احساس کند این روند شنیده شدن صدای انتقاد یا اعتراضش از زبان یک استاد دانشگاه یا فعال مسائل سیاسی، اجتماعی و... ادامه‌دار است و متوقف به یک برهه خاص نخواهد ماند. طی چند هفته اخیر همان‌طور که اشاره شد، رویکرد تعدادی از شبکه‌های تلویزیونی تغییر جدی و قابل‌تقدیری داشت که البته لازم است افکار عمومی احساس کند این تغییر رویکرد نه برحسب تصادف یا اضطرار، بلکه براساس برنامه‌ای بلندمدت از سوی رسانه ملی پیگیری شده و خواهد شد. مثلا نکته‌ای که ممکن است در ادامه به این رویکرد صداوسیما میان افکار عمومی خدشه وارد کند، حضور برخی چهره‌های تکراری و برچسب‌دار در برنامه‌های رسانه ملی است که تریبون دادن به آنها می‌تواند در میان‌مدت، عکس آنچه صداوسیما مد نظر داشت را رقم بزند. همان‌طور که طی بیش از دو ماه اخیر شاهد بودیم، دیده می‌شد افرادی که بعضا چهره‌های شناخته‌شده‌ای هم میان آنها وجود دارد با حضور دربرنامه‌های زنده رسانه ملی و اظهارنظرهایی عجولانه و در مواردی عجیب نسبت به التهابات شهرهای کشور، به ناآرامی‌های موجود در سطح افکار عمومی دامن می‌زدند. 
خلاصه کلام آنکه شاید بتوان گفت مساله امروز جامعه ملتهب ایران، همان‌طور که رئیس‌جمهور به آن اشاره کرد، ایجاد بستر گفت‌و‌گو البته با اتخاذ راهبرد نگاه بلندمدت است. به این معنا که مهیا بودن بستر گفت‌وگو صرفا محدود به این ایام نشود که التهابات رو به کاهش است و احساس نیاز جامعه به شنیده شدن بیش از هر زمان دیگری ا‌ست؛ باید این راهبرد مدنظر قرار گیرد که در جامعه از الان تا زمان نامعلوم فضای گفت‌وگو با هر سلیقه‌ای مهیا شده و مورد حمایت دولت و دستگاه‌های حاکمیتی قرار گیرد. 
درنهایت باید به این امر هم توجه داشت که قرار نیست خروجی این زمینه‌سازی، در میان افکار عمومی، مهیا شدن فرصت برای اظهارنظر چند جریان و طرز فکر خاص سیاسی احساس شود. یعنی می‌توان با فعال کردن ظرفیت رسانه ملی در چهارچوب این برنامه بلندمدت، جامعه به این باور قطعی برسد که صدای انتقاد، اعتراض یا گله‌مندی‌اش نسبت به سیاست‌های حاکمیتی دیده و شنیده خواهد شد. علاوه‌بر این، امکان مطرح کردن آن از سوی اقشار مردم در ظرفیت‌های فعال‌شده‌ای مثل خانه ملی گفت‌وگوی آزاد وجود خواهد داشت. 

 

مرتبط ها