ندا اظهری ، مترجم: صنایع مبتنیبر دانش و فناوری نیروی غالب در هر شرکت تحقیق و توسعهای در دنیا بهشمار میرود. این صنایع تولیدکننده محصولات و فناوریهای نوآورانهای هستند که از رشد اقتصادی حمایت میکنند و حضور آنها برای رسیدگی به چالشهای مختلف اجتماعی شامل بهداشتی، محیطزیست و دفاع ملی الزامی است. از نقطهنظر اقتصادی، این صنایع جزئی میانه اما حیاتی از تولید ناخالص داخلی ملی را تشکیل میدهند و بخش قابلتوجهی از نیروی کار حوزههای علمی، فناوری، مهندسی و ریاضیات (STEM) آمریکا را بهکار میگیرند. صنایع مبتنیبر دانش و فناوری بالاترین تحقیق و توسعه را براساس طبقهبندی فعالیتهای اقتصادی دربرمیگیرند که از سوی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD) ایجاد شدهاند. این صنایع، حدود 9 صنعت تولیدی ازجمله تولیدات شیمیایی و مواد شیمیایی؛ دارویی؛ کامپیوتری، الکترونیک و نوری؛ تجهیزات الکتریکی؛ سایر تجهیزات و ماشینآلات؛ وسایل نقلیه موتوری، یدککشها و شبهیدککشها؛ فضاپیما و ماشینآلات مرتبط؛ خطآهن، وسایل نقلیه نظامی و دیگر تجهیزات حملونقلی؛ ابزارهای پزشکی و دندانپزشکی و سه صنعت خدماتی شامل فناوریهای ارتباطی (IT) و دیگر خدمات اطلاعاتی؛ چاپ نرمافزاری؛ و تحقیق و توسعه علمی را شامل میشوند.
صنایع مبتنیبر دانش و فناوری در آمریکا
به گزارش بنیاد ملی علوم آمریکا، صنایع مبتنیبر دانش و فناوری بیش از نیمی از R&D آمریکا را بهخود اختصاص میدهند. بخش عمدهای از رشد بهرهوری در آمریکا از اواخر دهه 1990 به سه صنعت مبتنیبر دانش و فناوری شامل محصولات کامپیوتری و الکترونیک، چاپ نرمافزاری و خدمات فناوری اطلاعات مربوط میشود. تجزیهوتحلیلها نشان میدهد که تولیدات صنایع مبتنیبر دانش و فناوری در مقایسه با سایر صنایع آمریکا دربرابر رکودهای اقتصادی انعطافپذیری از خود نشان دادهاند که از آن جمله میتوان به رکود ناشی از شیوع جهانی کووید-19 در آغاز سال 2020 اشاره کرد.
روند ارزشافزوده صنایع مبتنیبر دانش و فناوری
تولیدات صنایع مرتبط بر دانش و فناوری در سال 2020 به دوهزار و 400 میلیارد دلار ارزشافزوده رسید که بیش از 11 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میداد. سه صنعت بزرگ مبتنیبر دانش و فناوری در آمریکا جزء صنایع IT و سایر خدمات صنعتی میشوند. محصولات کامپیوتری، الکترونیکی و نوری و چاپ نرمافزاری بهطور مشترک بیش از نیمی از کل ارزشافزوده تولیدشده توسط صنایع مبتنیبر دانش و فناوری در آمریکا را در سال 2020 بهخود اختصاص دادند. صنایع تولیدی مبتنیبر دانش و فناوری 53 درصد از کل ارزشافزوده این صنایع آمریکایی را در سال 2020 تشکیل دادند، درحالیکه صنایع خدماتی 47 درصد باقیمانده را شامل شدند. تولیدات کامپیوتری، الکترونیک و نوری؛ مواد شیمیایی و تولیدات شیمیایی و تولیدات دارویی در میان صنایع تولیدی مبتنیبر دانش و فناوری بهطور مشترک 30 درصد از کل ارزشافزوده ایجادشده از سوی صنایع آمریکایی مبتنیبر دانش و فناوری در سال 2020 را تشکیل دادند. تولیدات IT و دیگر خدمات اطلاعاتی در میان صنایع خدماتی مبتنیبر دانش و فناوری قرار میگیرند که بهدنبال آن چاپ نرمافزاری قرار میگیرد. این دو صنعت خدماتی بهطور مشترک 40 درصد از کل ارزشافزوده صنایع مبتنیبر دانش و فناوری را شامل میشود.
ترکیب تولیدات این صنایع در آمریکا از اوایل دهه 2000 میلادی درحالی بهطور قابلتوجهی دستخوش تغییرات شده که صنایع خدماتی مبتنیبر دانش و فناوری بسیار سریعتر از صنایع تولیدی افزایشیافته که این امر منجر به افزایش سهم ارزشافزوده صنایع خدماتی از 29 درصد در سال 2002 تا 47 درصد در سال 2020 شده است. از سال 2002 تا سال 2020، سهم کل ارزشافزوده IT و سایر خدمات اطلاعاتی که بزرگترین صنعت خدماتی و بزرگترین صنعت مبتنیبر دانش و فناوری را به خود اختصاص میدهد، بیش از 12 درصد رشد کرده است. سهم ارزشافزوده صنعت چاپ نرمافزاری نیز تا 6 درصد افزایشیافته است. یکی از مهمترین عوامل افزایش این سهم از این صنعت بهدلیل افزایش سرمایهگذاری کسبوکارهای آمریکایی در حوزههای نرمافزاری بوده که بین سالهای 2002 تا 2020 حدودا سهبرابر شده، بهطوریکه از رقم 152 میلیارد و 500 میلیون دلار به 453 میلیارد و 400 میلیون دلار رسیده است.
سهم ایالتهای آمریکا از تولیدات صنعتی
در مقایسه باید گفت که سهم کل ارزشافزوده صنایع مبتنیبر دانش و فناوری از 71 درصد در سال 2002 تا 53 درصد در سال 2020 کاهش یافته است. این سهم برای تولیدات کامپیوتری، الکترونیک و نوری که بزرگترین صنعت تولیدی را در میان صنایع مبتنیبر دانش و فناوری تشکیل میدهند، در این بازه زمانی تا بیش از 3 درصد کاهش نشان داده است. همچنین در این بازار میتوان از کاهش 6 درصدی سهم تولید وسایل نقلیه موتوری و کاهش 3 درصدی دیگر تولیدات ماشینی و تجهیزات یاد کرد. سرانه ارزشافزوده صنایع مبتنیبر دانش و فناوری در آمریکا بهگونهای است که ایالتهای واشنگتن، ماساچوست و کالیفرنیا جزء سه ایالت برتر با بالاترین سهم ارزشافزوده قرار گرفتهاند، بهطوریکه هرکدام از آنها در سال 2020، ارزشافزودهای حدود 15000 دلار یا بیشتر را به خود اختصاص دادهاند. بعد از آنها، کالیفرنیا با بیش از 14000 دلار رتبه بعدی را در کسب سهم از ارزشافزوده صنایع مبتنیبر دانش و فناوری از آن خود کرده است. بهطورکلی متوسط سهم ارزشافزوده صنایع مبتنیبر دانش و فناوری در آمریکا در سال 2020 به رقمی بالغبر 7245 دلار رسید. تولیدات این صنایع سهم زیادی از اقتصاد این کشور را به خود اختصاص دادهاند. بهطور متوسط، تولیدات این صنایع در سال 2020 حدود 11 درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهند. سهم این صنایع از GDP از 24 درصد در ایالت واشنگتن به کمتر از یک درصد در ایالت آلاسکا متغیر است.
تخصص صنعتی تولیدات مبتنیبر دانش و فناوری در ایالتها متفاوت است و بررسیها نشان میدهد ایالتهای ساحلی بیشتر در حوزه تولید فناوریهای اطلاعاتی (IT) و دیگر خدمات اطلاعاتی تمرکز دارند، درحالیکه ایالتهای حاضر در غرب میانه بیشتر متخصص در تولید وسایل نقلیه موتوری هستند. بهویژه دو ایالت کالیفرنیا و ویرجینیا متخصص تولیدات IT و دیگر خدمات اطلاعاتی هستند که نسبت ارزشافزوده به GDP آنها بیشتر از دوبرابر متوسط آمریکا در سال 2020 بود. ایالتهای میشیگان، ایندیانا و کنتاکی نیز متخصص تولید وسایل نقلیه موتوری هستند.
تغییرات ارزشافزوده در صنایع آمریکایی
در سال 2020، حتی با کاهش حدود 500 هزار میلیارد دلاری یا 2.2 درصدی GDP، ارزشافزوده صنایع مبتنیبر دانش و فناوری تا بیش از 50 میلیارد دلار یا 2.2 درصد رشد یافت. این افزایش با افزایش ارزشافزوده ایجادشده توسط صنایع فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)؛ IT و خدمات اطلاعات؛ چاپ نرمافزاری؛ تولیدات کامپیوتری، الکترونیکی و نوری، تحقیق و توسعه علمی، ابزارهای پزشکی و دندانپزشکی و دارویی ایجاد شد.
بزرگترین افزایش گزارششده، ارزشافزوده ایجادشده از سوی صنعت چاپ نرمافزاری و معادل 14 درصد بوده است. ارزشافزوده تولیدشده توسط صنایع IT و سایر خدمات اطلاعاتی؛ و تولیدات کامپیوتری، الکترونیک و نوری نیز به ترتیب 4 و 3 درصد رشد داشتهاند و درمجموع این صنایع باعث افزایش بیش از 3 درصدی ارزشافزوده صنایع مبتنیبر دانش و فناوری آمریکا در سال 2020 شد. صنایع ICT نقش مهمی در بسیاری از جنبههای همهگیری داشت که از آن جمله میتوان به حمایت از کسبوکارها و مدارس و دانشگاهها در انتقال فضاهای کاری و تحصیلی بهسمت یادگیری از راه دور و نیز ارائه خدمات پزشکی و مراقبتی از راه دور اشاره کرد. دیگر موارد افزایش ارزشافزوده تولیدشده توسط صنایع تحقیق و توسعه علمی 12 درصد؛ ابزار پزشکی و دندانپزشکی 10 درصد و داروسازی 7 درصد بود. این صنایع در تولید دارو، تجهیزات پزشکی و لوازم موردنیاز برای درمان ویروس کرونا و توسعه واکسنهای کووید ضروری بودند و بهطور مشترک 1.5 درصد به افزایش ارزشافزوده کل صنایع مبتنیبر دانش و فناوری کمک کردند؛ چراکه افزایش تقاضا به دلیل همهگیری کرونا منجر به کمبود قابلتوجهی در تجهیزات پزشکی شد.
اشتغال 12 میلیون نفر در صنایع مبتنیبر دانش و فناوری
به گزارش بنیاد ملی علوم آمریکا، تقریبا 12 میلیون نفر در آمریکا در صنایع مبتنیبر دانش و فناوری استخدام بوده و مشغول به کار هستند که حدود 8 درصد از کل شاغلان و 16 درصد از نیروی کار حوزههای STEM را در سال 2019 در آمریکا به خود اختصاص دادند. در میان این صنایع، صنعت IT و خدمات اطلاعات با 32 درصد از کل نیروی کار صنایع مبتنیبر دانش و فناوری، بیشترین کارگران استخدامشده را به خود اختصاص دادهاند. سه صنعت بزرگ دیگر شامل صنایع وسایل نقلیه موتور؛ تولیدات کامپیوتری، الکترونیک و نوری؛ و تولیدات ماشینآلات و تجهیزات نیز 32 درصد دیگر از کارگران فعال در صنایع مبتنیبر دانش و فناوری را به استخدام خود درآوردهاند. صنایع مبتنیبر دانش و فناوری در مقایسه با تمام صنایع، بیشترین شاغلان حوزههای STEM را تشکیل میدهند. کارگران شاغل در این حوزهها 35 درصد از شاغلان در صنایع تولیدی وسایل نقلیه موتوری را به خود اختصاص دادهاند؛ این درحالی است که 60 درصد از شاغلان حوزههای STEM در صنایع علمی تحقیق و توسعه را تشکیل میدهند. در مقایسه این دو با یکدیگر، کارگران مشاغل STEM حدود یکچهارم کارگران آمریکایی تمام صنایع را به خود اختصاص میدهند.
کارگران بدون مدرک کارشناسی که در حوزههای STEM فعالیت میکنند به نیروی کار فنی ماهر (STW) شناخته میشوند که بیشتر از آنکه روی صنایع خدماتی تمرکز کنند، روی صنایع تولیدی مبتنیبر دانش و فناوری متمرکز هستند. نیروی کار فنی ماهر (STW) بیش از نیمی از کارگران STEM را در پنج صنعت از 9 صنعت تولیدی مبتنیبر دانش و فناوری تشکیل میدهند. صنایع هوافضا، دارویی، ابزارهای پزشکی و دندانپزشکی و تولیدات کامپیوتری، الکترونیک و نوری جزء آن دسته از صنایع تولیدی هستند که کمتر از نیمی از کارگران STEM فاقد مدرک کارشناسی را شامل میشوند. بیش از نیمی از این کارگران در صنایع خدماتی مبتنیبر دانش و فناوری ازجمله تحقیق و توسعه علمی، چاپ نرمافزاری و صنایع IT و خدمات اطلاعاتی مشغول کار هستند که دستکم مدرک کارشناسی دارند.
زنان در بیشتر صنایع مبتنیبر دانش و فناوری بهطور نامتناسبی نسبت به جمعیت آمریکا در سال 2019 تعداد کمتری را دربرمیگرفتند. با وجود این، نسبت زنان شاغل در صنایع داروسازی (47 درصد)، صنایع تحقیق و توسعه علمی (48 درصد) گزارششده بود که مشابه جمعیت ساکن آمریکا یعنی 51 درصد بوده است. نسبت زنان در صنایع دارویی و تحقیق و توسعه علمی تنها با در نظر گرفتن زنان شاغل در حوزههای STEM بین 7 تا 8 درصد افت داشته است. حضور بیشازحد زنان در مشاغل غیرمرتبط با STEM بیانگر سهم بالایی از این قشر در این صنایع است. دیگر گروههایی که سهم کمتری از اشتغال را بهخود اختصاص میدهند، شامل آمریکاییهای سیاهپوست یا نژاد آفریقایی، اسپانیایی یا اهل آمریکای لاتین و هندیهای نژاد آمریکایی یا بومیهای آلاسکا میشوند که گروه اقلیت را تشکیل میدهند و در مقایسه با جمعیت 32 درصدی ساکنان آمریکا، این گروهها کمترین سهم را از اشتغال در صنایع مبتنیبر دانش و فناوری دارند. بالاترین سهم از اقلیتهایی که در صنایع مبتنیبر دانش و فناوری حضور دارند شامل حضور 27 درصدی در وسایل نقلیه موتوری، 26 درصدی در مواد شیمیایی و حضور 24 درصدی تجهیزات الکتریکی است. در میان مشاغلی که در قالب حوزههای STEM جای میگیرند، اولویتهای ارائهشده سهم کمتری حدود 16 درصد را به زنان شاغل در صنایع مبتنیبر دانش و فناوری اختصاص میدهند.
کارگران خارجی سهم بزرگی (26 درصد) از کارگران حوزههای STEM را در میان تمام صنایع مبتنیبر دانش و فناوری تشکیل میدهند. با وجود این کارگران خارجی بهطور نسبی بیشازحد متوسط را در تمام صنایع خدماتی مبتنیبر دانش و فناوری شامل IT و دیگر خدمات اطلاعاتی، تحقیق و توسعه علمی و چاپ نرمافزاری؛ صنایع دارویی و تولیدات کامپیوتری، الکترونیک و نوری بهخود اختصاص میدهند. این ارتباط در کارگران شاغل در حوزههای غیرمرتبط با STEM هم وجود دارد، اگرچه بیشترین حضور کارگران خارجی در مشاغل STEM به نسبت بالاتر از مشاغل غیرمرتبط با STEM است. بهطورکلی صنایع مبتنیبر دانش و فناوری با بالاترین تمرکز روی جذب کارگران خارجی بیشتر شامل صنایعی میشوند که بیشتر کارگرانی با حداقل مدرک کارشناسی را جذب میکنند.
اگرچه بیشتر کارگران خارجی شاغل در صنایع مبتنیبر دانش و فناوری شهروندان آمریکایی هستند، صنایع چاپ نرمافزاری و IT و خدمات اطلاعاتی بالاترین حد متوسط کارگران غیرشهروند آمریکایی را شامل میشوند. در میان کارگران STEM حاضر در صنایع IT و خدمات اطلاعات که بیشترین میزان کارگران را در میان صنایع مبتنیبر دانش و فناوری تشکیل میدهند، 31 درصد خارجی هستند که از این میزان 13 درصد شهروند آمریکایی و 18 درصد نیز غیرشهروند هستند. بیشتر کارگران خارجی در صنایع مبتنیبر دانش و فناوری که بهعنوان کارگران فنی ماهر فعالیت میکنند، اهل کشورهای مکزیک و آمریکای لاتین هستند، درحالیکه چین، هند و دیگر کشورهای آسیایی، محل تولید اولیه افرادی هستند که با حداقل مدرک کارشناسی در مشاغل مرتبط با STEM مشغول فعالیت هستند. در سال 2019، پنج کشور برتری که بالاترین میزان کارگران خارجی را در صنایع مبتنیبر دانش و فناوری آمریکا داشتهاند، شامل هند، چین، فیلیپین، ویتنام و مکزیک بودهاند. تقریبا نیمی از کارگران خارجی فعال در حوزههای STEM با مدرک کارشناسی یا بالاتر شاغل در صنایع مبتنیبر دانش و فناوری، از چین و هند بودهاند. حدود 29 درصد دیگر از این کارگران اهل اروپا و دیگر کشورهای آسیایی بودهاند. در مقابل تقریبا یکچهارم کارگران خارجی STEM بدون مدرک کارشناسی اهل مکزیک و یکچهارم دیگر از این کارگران هم اهل کشورهای آمریکای لاتین بودهاند. کارگران خارجی اهل مکزیک بیشتر در مشاغل غیرمرتبط با STEM در صنایع مبتنیبر دانش و فناوری فعالیت میکردند.