محمدرضا حاجی عبدالرزاق، خبرنگار:تیم ملی فوتبال ایران با وجود شکست برابر انگلیس حالا این فرصت را دارد تا در دو بازی بعدی خود در جامجهانی با کسب نتایجی مناسب حتی به صعود نیز امیدوار بماند البته اگر کیروش اشتباهاتش را اصلاح کرده و روحیه تیمی حفظ شده باشد. در این بین اصلاحات فنی و ترکیب بازیکنانی که قرار است جلوی ولز بازی کنند میتواند شرایط را تا حد زیادی رو به بهبود قرار داده و وضعیت را برای تیم ملی ایران بهتر کند. با این حال نیمی از کار این است که کارلوس کیروش پی به اشتباهات خود از دیدار با انگلیس ببرد. در گفتوگو با محسن بیاتینیا، کارشناس فوتبال سعی کردیم تا حدودی این اشتباهات را مرور کرده تا درصورت برطرف شدن آنها مقابل تیم ملی ولز در بازی دوم نتیجهای آبرومند برای ایران بهدست بیاید. گفتوگوی «فرهیختگان» با بیاتینیا را در ادامه میخوانید.
درباره بازی با انگلیس در این چند روز صحبتهای زیادی شده و بهتر است درباره آینده صحبت کنیم. برای بازی با ولز باید چه اقداماتی بشود تا به جام برگردیم؟
مسائل ما خیلی مهمتر و فراتر از این صحبتهایی هستند که بخواهیم درباره مسائل فنی صحبت کنیم. الان از خانه بیرون بیایید همه مردم میدانند که کیروش باید چه کسی را بازی میداد و به چه کسی نباید بازی میداد و شرایط چطور بوده است. این موضوع یک بحث خیلی مفصلی را میطلبد که این اتفاقاتی که برای فوتبال ما میافتد یا اتفاق افتاده است، یک شبه نبوده که بخواهیم یک شبه درباره آنها صحبت کنیم. مثلا بگوییم اگر 6 گل از انگلیس خوردیم دو گل هم به این تیم زدیم. خوشبینها در این خصوص یک طوری بحث میکنند و بدبینها طوری دیگر.
برداشت و تحلیل شما از این شکست سنگین چیست؟
ما باید وسط داستان و حقیقت ماجرا را ببینیم. بگوییم هم خوبی وجود دارد و هم بدی. درواقع در هر چیزی هم خوبی و حسن وجود دارد و هم بدی و عیب، اما در مورد فوتبال ما یک نکتهای برای من بیشتر از هر چیز دیگری مهم است و آن هم تمرکز نداشتن کیروش روی تیم ملی است. من احساس میکنم کیروش آنقدری که باید روی تیم ملی تمرکز داشته باشد به اندازه لازم تمرکز ندارد. برای من این موضوع یک سوال جالب است که مگر میشود شما بعد از چنین شکستی آن هم در جامجهانی برای فضای مجازی دو تا پست بگذارید؟ در همه دنیا بازیکنان و مربیان تمرکز خود را روی دیدارهایشان میگذارند، اما کیروش دارد یک کاری میکند که تمرکزش برداشته شود. چقدر باید یک امری تکرار شود؟ شما اگر صحبتی دارید در یک فضای خصوصی یا در کلاسهای فنی یا زمانی که با بازیکنان صرف میکنید باید این مسائل را برایشان توضیح بدهید. قرار نیست همه بدانند شما چه میگویید و چه میخواهید؟ همانطورکه قرار نبود کسی تمرینات تیم ملی را ببیند، چون شما اجازه ندادید. فعلا این موضوع بزرگترین مشکل ماست.
دیگر چه اشکالاتی وجود داشت که تیم ملی چنین شکستی را متحمل شد؟
درمورد اینکه بخواهیم این تیم را به سرعت برگردانیم الان هیچ کار محیرالعقول و سختی نمیشود کرد. فقط باید در اوج سادگی این کار را کرد. آن هم آرامش دادن است. آرامش را چه کسی باید به تیم بدهد؟ سرمربی تیم. شما وقتی دروازهبانتان ضربه میخورد سرمربی تیم دو دستی به سرش میزند، چه انتظاری از او دارید؟
بهنظر میرسد تغییرات در ترکیب تیم ملی در بازی برابر ولز گریزناپذیر و قابل پیشبینی باشد؛ از خط دروازه تا نوک حمله. فکر میکنید این اتفاق بیفتد؟
به احتمال زیاد بله و یک سری تغییرات را شاهد خواهیم بود، اما سوال من این است که وقتی جلوی انگلیس سامان قدوس را بازی نمیدهیم در کدام بازی باید به او بازی بدهیم؟ او تنها کسی است که در لیگ انگلیس بازی میکند. ما قدوس را دیگر چه زمانی میخواهیم استفاده کنیم؟ جلوی آمریکا و ولز؟ اینطور نباید باشد. وقتی بازی با انگلیس تمام میشود میگوییم داریم آماده میشویم؟ برای کجا آماده میشویم؟ برای بازی بعدی؟ ما این بازی را از دست دادیم. دیگر چه آمادگیای میخواهیم؟ واقعا برای من باعث تاسف است. ما بازیکنان آماده خود را بازی نمیدهیم. چرا؟ شما نگاه کنید تیم ملی برزیل فرمینیو مهاجم تیم لیورپول را درحالی دعوت نمیکند که بسیار آماده و سرحال است، اما چون چند بازی کمتر کرده است او را دعوت نمیکنند و میگویند چون بازی نکرده پس آماده نیست و نباید به جامجهانی بیاید، اما ما بازیکنی را بازی میدهیم یکسالونیم است بازی نکرده، اما بازیکنی که لیگ انگلیس را میشناسد و از نظر بدنی و تمرینی حداقل اینکه با آنها تنه به تنه شده و برخورد داشته و تمرین و مسابقه داده است را حتی برای یک دقیقه هم بازی نمیدهیم. دیگر چه انتظاری از بازیکنان دیگر دارید؟ یک چیزی هیچ وقت از فوتبال جداشدنی نیست و آن هم آمادگی جسمانی است. اگر دقت کرده باشید سطح آمادگی جسمانی بازیکنان ما خیلی پایین بود بهخاطر اینکه خط هافبک و دفاع ما بیشتر آسیایی هستند و فقط خط حملهمان اروپایی است و این درحالی است که خط حملهمان هم توانست آن کاری را که باید، انجام بدهد. البته گلهای ما تاکتیکی نبود و بیشتر روی خلاقیت گلهایمان به ثمر رسید، اما کیروش تا حدی خلاقیت را هم از بازیکنانمان گرفته است. یک زمانی با مربیان ایرانی وارد یک سری مسابقات میشدیم. شاید بحث فنی ما از تیمهای دیگر پایینتر بود، اما بهخاطر آن خلاقیتهایی که بازیکنان داشتند و سرمربی اجازه داده بود از خلاقیت خود استفاده کنند، بازیکنان کارهایی برای ما انجام داده و با خلاقیت خود ما را نجات میدادند. تاکتیک تا پشت محوطه جریمه است، اما داخل محوطه جریمه دیگر توانایی خود بازیکن مهم است. هیچ وقت در محوطه جریمه شما نمیتوانید کار تاکتیکی که در بیرون از محوطه جریمه انجام میدهید را داخل محوطه انجام بدهید. پس ما باید به خیلی از مسائل به غیر از حواشیای که به وجود آمده و نقاط ضعفی که تیم ملی دارد و ما فقط گفتیم و کسی گوش نکرد، توجه کنیم. الان دیگر فرصت این موضوع است که به کیروش بگوییم چیزی که داری انتخاب میکنی اشتباه است و بازی دادن به بازیکنان بنا بر شرایط آمادگی و بحث تاکتیکی درست است نه اینکه طوری ارنج کنی که 7 نفر در زمین حالت دفاعی داشته باشند و این یعنی شما 7 مدافع در زمین قرار دادهاید. آن هم جلوی انگلیس که قویترین وینگرهای دنیا را دارد. این در حالی است که جلوی قویترین وینگرهای دنیا بازیکنان تیم ملی بهصورت تکبهتک قرار داده شدند. شما اگر بازی استرالیا جلوی فرانسه را دیده باشید اگرچه استرالیا 4 گل خورد، اما تا دقیقه 30، بازی بسیار زیبا و قویای انجام داد. یا یا در بازی عربستان جلوی آرژانتین وقتی یک بازیکن آرژانتینی توپ میگرفت چند نفر از تیم عربستان او را تحت فشار قرار میدادند. ما کجا این کار را کردیم و حریف را تحت فشار قرار دادیم. کجا در پرسینگ توپ را گرفتیم یا کجا در لب خط موفق بودیم، درحالیکه میدانستیم تخصص انگلیسیها کارهای ترکیبی و سانتر از جناحین است.
گذشته از این حرفها برای بازی با ولز چقدر باید امیدوار باقی بمانیم؟
این یک بحث حرفهای است یک چیزی که تمام شده باید تمام شود و دیگر نباید به آن فکر کرد. شما یک روز اجازه دارید خوشحالی کنید یا یک روز غمگین باشید. از فردای آن روز بحث حرفهای میگوید که آن داستان تمام شده و پروندهاش دیگر بسته شده است. ما دیگر اجازه نداریم سوگواری گذشته را بکنیم و باید فقط به فکر آینده باشیم. یک بحث دیگر اما میماند اینکه آیا با تغییر نفراتمان واقعا تفکر سرمربی هم تغییر میکند یا اینکه خیر فقط میخواهیم نفرات را تغییر بدهیم یا اینکه اشتباهات خودمان را تغییر بدهیم. اگر نفرات ناآماده را گذاشتیم میگوییم نفرات آماده را میگذاریم اما این آمادگی یک طرف، طرف دیگر اینکه بعد از اینکه میخواهیم از حالت تدافعی به وضعیت هجومی برسیم آیا بازیکنان هجومی ما میدانند باید در کدام مسیر حرکت کنند؟ میدانند خط دفاعی ما به کدام هافبک باید توپرسانی کند که او بتواند در فضای خالی بچرخد و بازی را به سمت حمله ببرد؟ من امیدوارم به جز تغییر در خط دفاعی، هافبکها و مهاجمان و بازی دادن به نفرات آماده؛ تغییر تفکر و داشتن برنامه بعد از دفاع کردن را داشته باشیم، چون اگر بخواهیم دفاع محض کنیم بهنظر شاید بتوانیم یکی دو مساوی دیگر از جام کسب کنیم و با ناکامی برگردیم؛ هرچند این مساویها میتواند بدون گل یا همراه با گل باشد اما من امیدوارم بتوانیم در بازی با ولز یک بازی خوب و یک بازی در حد توان و اسم تیم ملی ایران و یک بازی آبرومندانه ارائه بدهیم.
فکر نمیکنید بدشانسترین بازیکن تیم ملی سیدحسین حسینی بود که این شکست به پای او هم نوشته شد؟
خدا هر بازیکنی را دوست داشت در این بازی به او فرصت بازی نداد. ما در فوتبال یک قانون داریم اینکه میگویند در برخی جاها اگر 3 بازی اول را بازی نکنید به نفعتان است، چون ارنج اصلی هنوز درنیامده است. خیلیها در این ارنج میسوزند و خیلی از بازیکنان ما سوای از حسینی که شما به او اشاره کردید در این بازی سوختند. سیدحسین حسینی در هیچکدام از گلهای تیم ملی مقصر نبود. حتی توپ به دستش هم نرسید و اجازه ندادند به دستش بخورد. وقتی به دروازهبان آنقدر نزدیک بازی میکنید که اجازه خروج به وی نمیدهید پس هر توپی که در چهارچوب با سرعت زیاد و زاویه مناسب بیاید احتمال گل شدنش وجود دارد.