بیش از 2 فصل از توقف مذاکرات ایران با ۱+۴ در وین میگذرد. طی این چند ماه اما هیچ وقت فرآیند مذاکرات غیرمستقیم بین ایران و آمریکا متوقف نمانده است. قطر، عمان و اتحادیه اروپا سه واسطه اصلی بین ایران و آمریکا بودهاند. آنطور که امیر عبداللهیان گفته است حتی در شرایط فعلی که مردم ایران درحال لمس تجربهای جدید از آشوبهای خیابانی هستند نیز طناب مذاکره بین تهران و واشنگتن پاره نشده است. وزیر خارجه کشورمان روز چهارشنبه در حاشیه جلسه هیات دولت گفت: «بهطور مستمر با طرف آمریکایی به تبادل پیام میپردازیم که آخرین آن در کمتر از ۷۲ ساعت گذشته بوده است.» این اظهارنظر وزیرخارجه کشورمان در حالی است که رابرت مالی کاملا ادعایی خلاف این را دارد. نماینده ویژه آمریکا در امور ایران در تازهترین اظهارنظر در مورد توافق هستهای دلیل توقف مذاکرات را اتفاقات اخیر ایران عنوان کرده و گفته است: «در حال حاضر واشنگتن به سیاست تحریم و فشار ادامه خواهد داد.» وزیر خارجه کشورمان اما رفتار طرف آمریکایی را ریاکارانه توصیف کرده و در این باره توضیح میدهد: «آمریکا بهواسطه برخی وزرای خارجه به ما پیامهایی داده که برای برجام شتاب و عجله دارند، اما راب مالی ریاکارانه در مصاحبه با رسانهها میگوید برجام در اولویت ما نیست و به تحریکاتی که میخواهند نسبت به کف خیابان و اغتشاش در ایران داشته باشند، اشاره میکند. هدف آمریکاییها هم کاملا روشن است میخواهند از این طریق اعمال فشار کنند تا ما از خطوط قرمزمان در مذاکرات عبور کنیم. آنچه برای ما در مذاکره و تبادل پیامها مهم است منافع ملی مردم عزیزمان است و از این مساله تخطی نخواهیم کرد.» این نخستین بار نیست که امیر عبداللهیان با اعلام خبر تبادل پیام پشت پرده با طرف آمریکایی سعی در نشان دادن رویکرد متناقض و دوگانه طرف آمریکایی دارد. او 30 مهرماه در سفر خود به ارمنستان به خبرنگاران گفته بود: «آمریکاییها گفتارشان با رفتارشان متناقض است. حتی سه روز پیش پیامی بین طرف آمریکایی و ما منتقل شد و پیامی از طرف آمریکایی دریافت کردیم. آمریکاییها در تبادل پیامهایشان حتی تعجیل کردند در اینکه هر چه زودتر به نقطه توافق برسیم.» اگر همانطور که امیر عبداللهیان گفته است طرف آمریکایی ضمن تعجیل داشتن در رسیدن به توافق با رویکردی ریاکارانه در فضای علنی دم از توقف مذاکرات میزند، آشکار ساختن این مشی ریاکارانه حداقلیترین کاری است که دستگاه سیاست خارجی باید متقابلا انجام دهد. مقامات ایرانی در قبال اظهارات جسورانه طرفهای آمریکایی علیه توافق باید در موضعی هموزن با آنچه آمریکاییها میگویند موضعگیری کنند. اگر موضع علنی طرف آمریکایی پایان توافق است اظهارات علنی طرف ایرانی نباید بهگونهای باشد که در فضای رسانهای تمایل یکجانبه تهران به مذاکرات از آن برداشت شود. تاکید وزیرخارجه کشورمان بر عدم عقبنشینی از خطوط قرمز در مذاکرات زمانی واکنش درستی محسوب میشود که مقامات آمریکایی در اظهارات خود اصل مذاکره را نفی کرده و صرفا مطالبات زیادهخواهانه داشته باشند. زمانی که طرف مقابل در اظهارات علنی اساس مذاکرات را زیر سوال برده و آن را تمامشده عنوان میکند طرف ایرانی نیز باید بینیازی خود به مذاکرات را ابراز کند تا طرف غربی که پشت پرده درحال مذاکره با ایران است ناچار به تغییر ادبیات رسانهای خود شده و از عبارت پایان مذاکرات در فضای رسانهای عقبنشینی کند. مواجه نرم ایران با ادبیات آمریکا درحالی است که واشنگتن حتی به اعلام رسمی توقف مذاکرات و مرتبط دانستن علت آن با آشوبهای ایران متوقف نمانده است. طرف آمریکا ضمن اینکه بارها بر پایان مذاکرات تاکید ورزیده، مرز تنش خود با ایران را تا ایفای نقش حداکثری در اغتشاشات خیابانی جلو برده و ابایی هم از اعلام رسمی این جنگ ندارد. این اعلام جنگ به حدی است که جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا نیز شخصا وارد میدان شده و عبارت «ایران را آزاد خواهیم کرد.» را به زبان میآورد.
مواجه غلط دستگاه دیپلماسی کشورمان با ادبیات و اقدامات طرف آمریکایی تنها نمونه از کنش محتاطانه غیرضرور وزارت خارجه نیست. در چند وقت اخیر تروئیکای اروپایی در کنار آمریکا بهشدت برای دامن زدن به آشوبهای ایران فعال بودهاند. مقامات دولت آلمان ضمن فراهم آوردن شرایط میزبانی از یک تجمع تجزیهطلبانه علیه ایران در چند روز اخیر با شدیدترین الحان علیه تهران موضعگیری کردهاند. حد اعلای اعلام جنگ علیه ایران را رئیسجمهور فرانسه نشان داد. امانوئل مکرون در ضمن دیدار با گروهی از چهرههای برانداز همچون مسیح علینژاد با جریان اپوزیسیون و ضدایرانی حاضر در جلسه اعلام همبستگی کرد. شاید حداقلیترین واکنشی که از وزارت خارجه در مقابل این اقدامات توقع میرفت این بود که سفرای این دو کشور اروپایی برای توضیح در مورد اقدامات ضدایرانی دولتهایهای متبوع خود احضار شوند. اما وزارت خارجه در مقابل این اقدامات صرفا به واکنش سخنگوی خود اکتفا میکند. پیش از این نیز در قبال اتهام جنگطلبی که طرفهای غربی به بهانه ارسال پهپادهای ایرانی به روسیه مطرح میکردند شاهد نوعی عقبنشینی در مواضع بودیم. مقامات وزارت خارجه کشورمان در حالی در میدان پاسخگویی به اتهامات طرف غربی قرار گرفتند که غربیها از این اتهامزنی هدفی جز تحت فشار قرار دادن ایران در فضای بینالمللی نداشته و خودشان بهعنوان یک طرف جنگ بهطور گستردهای از اوکراین حمایت تسلیحاتی میکنند. همه این مثالها نشان میدهد در چند وقت اخیر که جبهه غربی بهصورت گستردهای اقدام علیه امنیت ملی ایران را در دستور کار قرار داده است دستگاه دیپلماسی ایران سعی داشته با حداقلیترین واکنش ممکن از کنار قضایا عبور کرده و به تنش ایجاد شده دامن نزند. نرمش زیاد از حد در مواضع درحالی در دستور کار وزارت خارجه قرار گرفته است که پیش از این دستگاه دیپلماسی دولت روحانی دقیقا به همین دلیل مورد انتقاد قرار گرفته و توقع میرفت با روی کار آمدن دولت سیزدهم این مشی غیراصولی و ضد منافع ملی تغییر پیدا کند.
فرانسه با سخنرانی تنبیه نمیشود
تعدادی از چهرههای برانداز و ضدایران 20 آبان سال جاری در کاخ الیزه با رئیسجمهور فرانسه دیدار کردند. این ملاقات درحالی انجام شد که از شهریورماه اعتراضات داخلی ایران با تحریک و تهییج چهرههای اپوزیسیون وجهه اغتشاش بهخود گرفته بود. طی این دیدار، ساکنان کاخ الیزه که مقر رسمی ریاستجمهوری این کشور است، سعی کردند ضمن دیدار با چهرههایی همچون مسیح علینژاد و لادن برومند با جانبداری از آنها مسیر دشمنی با ایران را علنیتر طی کنند. در اعلامیه کاخ الیزه درمورد محتوای جلسه رئیسجمهور فرانسه با چهرههای برانداز ضدایرانی آمده است که مکرون در این دیدار «ضمن ادای احترام به زنان ایران، آنها را بهدلیل پیشبرد انقلاب جاری، تحسین کرد.» علینژاد نیز که پیش از این دیدار جمعی، دیدار جداگانهای با مکرون داشت در توییتر خود نوشت: «در دیدار دونفره خود با مکرون، به رئیسجمهور فرانسه گفتم آنچه در ایران دارد اتفاق میافتد انقلاب است. فرانسه میتواند نخستین کشور باشد برای بهرسمیت شناختن این انقلاب. بهجای جمهوری اسلامی با چهرههای اپوزیسیون در آینده دیدار کنید و اتحادیه اروپا را برای پذیرش یک ایران سکولار آماده کنید.» بعد از گذشت دو روز نهایتا ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت خارجه ایران به این دیدار واکنش نشان داد و گفت: «جای شگفتی است که رئیسجمهور یک کشور مدعی آزادی با تنزل دادن سطح خود، با فرد منفور و بازیچهای دیدار میکند که طی ماههای اخیر تلاش کرده بهوضوح به نفرتپراکنی و اقدامات خشونتبار و تروریستی در جمهوری اسلامی ایران و نیز علیه اماکن دیپلماتیک و دیپلماتهای جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور دامن بزند.»
وی همچنین اظهارات نقلشده از سوی مکرون مبنیبر حمایت او از بهاصطلاح انقلابی را که این افراد سردمدار آن هستند مایه تاسف و شرمآور خواند و به این اظهارات اعتراض کرد. او تاکید کرد: «بدینسبب این دیدار نقض فاحش مسئولیتهای بینالمللی فرانسه در مبارزه با تروریسم و خشونتطلبی است و بهمنزله ترویج این پدیدههای شوم است. اینگونه اقدامات ضدایرانی بدونشک در حافظه مردم بزرگ ایران که شناخت خوبی از رویکردهای گزینشی و ضدحقوق بشری برخی رهبران اروپایی دارند، حک خواهد شد.» وزارت خارجه درحالی درقبال دیدار رسمی مکرون با چهرههای ضدایرانی صرفا به واکنش سخنگو خود اکتفا کرده است که اقدامات فرانسه در فضای آشوبهای ایران به دیدارهای ضدایرانی محدود نبوده و نهادهای جاسوسی تحتامر پاریس نیز وارد میدان اغتشاشات ایران شدهاند.
سیداسماعیل خطیب، وزیر اطلاعات ایران در تحلیل پشتپرده آشوبهای ایران به توضیح نقش مستقیم فرانسه در اغتشاشات نیز پرداخته و در اینباره گفته است: «ما قبل از شروع آشوبها به افسران اطلاعاتی بیگانه بهصورت مستقیم رسیدیم و تعدادی از آنها را دستگیر کردیم. ماموران اطلاعات خارجی فرانسه DGSE اقدام به ارتباطگیری و آموزش کانونهای صنفی غیرقانونی برای ایجاد جریان اعتراضی و آشوب کردند. از تمامی دیدارها، تماسها و ارتباطات آنها مستندات تهیه شده است و این جاسوسان بسزای اقدامات خود خواهند رسید.» درمقابل حمایت میدانی فرانسه از آشوبهای ایران واکنش سخنگو وزارت خارجه حداقلیترین واکنشی بود که میتوانست صورت گیرد. واکنشی که نیاز بود با اقداماتی همچون احضار نیکولا رش، سفیر فرانسه و اعلام اعتراض رسمی ایران به دولت این کشور تکمیل شود. تداوم اقدامات ضدایرانی دولت فرانسه حتی میتواند واکنشی در سطح کاهش روابط دیپلماتیک را درپی داشته باشد. واکنشی که بد نبود هشدار آن از سوی مراجع رسمی ایران به دولت فرانسه ابلاغ شود.
شاید اگر در همان ابتدا مراتب اعتراض شدید ایران به فرانسه اعلام میشد، رئیسجمهور این کشور دیدار با اپوزیسیون را از دستور کار روزانه خود خارج میکرد. عدم بروز واکنش مناسب و همتراز در قبال اقدامات فرانسه دولت این کشور را در درک هزینهای که در قبال اقدامات خود باید بپردازد، دچار اشتباه کرده و انگیزه تداوم جنگ علنی علیه تهران را در ذهن حکمرانان پاریسنشین افزایش میدهد. عدم بروز واکنش مناسب از جانب ایران ممکن است منجر به تشدید اقدامات ضدایرانی پاریس شود و درنهایت چارهای جز صرف هزینه بسیار برای گشودن گرهای که شاید با دست باز میشد، باقی نگذارد.
بالاخره چه زمانی جلوی آلمان گرفته میشود؟
برلین پایتخت آلمان سالهاست که به مقری برای اپوزیسیونهای ایران تبدیل شده است. از همان اوایل دهه 70 برلین کارویژه خود را برای براندازی ایران شروع کرد، از ماجرای میکونوس و متهم کردن ایران در ترورهای ساختگی آلمان گرفته تا برگزاری تجمعات براندازانه برای سرنگونی ایران. در سه سال اخیر برلین بیشترین تمرکز خود را روی تجمعات براندازانه گذاشته، برای مثال در آبان 1398 آلمان از فراخوانی تحت عنوان «پیکار جنبش مردم ایران برای نان و آزادی» حمایت کرد تا اپوزیسیونهای ساکن آلمان علیه ایران تجمع کنند. امسال نیز آلمان در اقدامی مشابه سال 98، روز شنبه 30 مهرماه میزبان تجمعی بود که با هدف ایجاد یک کارزار تبلیغی علیه جمهوری اسلامی برگزار میشد. تجمعی که ترکیبی نامتجانس از تجزیهطلبان ضدایرانی در آن حضور یافتند بهطوری که 16 پرچم علیه تمامیت ارضی ایران در آن به اهتزاز درآمد تا ماهیت اهداف گروههای برانداز خارجنشین به طرز شفافتری بروز یابد. میزبانی آلمان از این تجمع ضدایرانی باعث شد تا سفیر این کشور توسط وزارت خارجه احضار شود. اما این واکنش گویا بهقدری کافی نبود که بتواند مواضع طرف آلمانی را اصلاح کند. برلین در واکنش به این اقدام متقابلا سفیر ایران را برای پاسخگویی به ادعای سرکوب معترضان فراخواند. ادعایی که علنا دخالت در امور داخلی ایران محسوب شده و پاسخگویی شدیدتری از جانب ایران را میطلبید. این اقدام طرف آلمانی با اقدام عملی از جانب ایران مواجه نشد تا مقامات آلمانی برای اظهارنظر علیه تهران جسارت بیشتری پیدا کنند.
آنلنا بائربوک، وزیرخارجه آلمان اوایل آبان در رشته توییتی ضمن اعلام خبر اعمال بسته تحریمی این کشور علیه ایران مدعی شد؛ «نمیتوان روابط را به روال معمول با ایران ادامه داد.»
اظهارات تهدیدآمیز وزیرخارجه آلمان مبنی بر کاهش سطح روابط با ایران از سطح معمول اما با واکنش مناسبی از جانب ایران مواجه نشد. واکنشی که میتوانست متقابلا در حد تهدید به کاهش سطح روابط دیپلماتیک به طرف آلمانی ابلاغ شود. عدم بروز واکنش مناسب از جانب ایران باعث شد تا صدراعظم آلمان نیز برای طرح اظهارات ضدایرانی ترغیب شود. اولاف شولتز، صدراعظم آلمان 2 روز بعد از تماس تلفنی با بنیامین نتانیاهو در اظهاراتی مداخلهجویانه علیه ایران اغتشاشات را «مبارزه شجاعانه برای آزادی و عدالت بیشتر» توصیف کرد و با ادبیاتی زننده مدعی «خشونت وحشیانه» در ایران شد و افزود: «تحریمها یکی از راههای تشدید فشار بر رژیم است.» صدراعظم آلمان این اظهارات را درحالی مطرح کرده است که خود آلمان در نتیجه دامن زدن به جنگ اوکراین با بحران انرژی دستوپنجه نرم کرده و شاهد اعتراضات خیابانی مردم است.
پس از طرح این اظهارات صدراعظم آلمان وزارت امور خارجه ایران سفیر آلمان را مجددا احضار کرد و به او برای مواضع مخرب و اقدامات مداخلهجویانه آلمان اخطار داد. واضح است که با تشدید اظهارات طرف آلمانی سطح واکنش ایران نیز باید تشدید شده صرفا به احضار سفیر محدود نماند؛ آنهم زمانی که وزیرخارجه آلمان رسما تهدید به کاهش سطح روابط با ایران کرده است.
ادعاهای زلنسکی و انفعال ایران
یکی دیگر از مسائلی که انتظار میرفت مجموعه وزارت امور خارجه دولت سیزدهم نسبت به آن رویکرد بهتری از خود نشان دهد، مساله فشارهای رسانهای و روانی طراحی شده از سوی مقامات اروپایی و آمریکایی در طرح ادعاهای تند علیه ایران و متهم کردن کشورمان در زمینه تحولات جنگ اوکراین است. به این معنا که رسانههای وابسته به دولتهای غربی مشارکتکننده در جنگ اوکراین، طی اقدامی هماهنگ از مقطعی با مطرح کردن زمزمههایی درخصوص فروش سلاح از سوی ایران به روسیه، از برنامه خود برای افزایش فشارها علیه کشورمان رونمایی کردند. در بازهای که چالشهای ناشی از «بحران سراسری انرژی در اروپا» بعد از اعمال تحریمهای گسترده علیه روسیه در صدر اخبار بود، بهطور ناگهانی شاهد تغییر خط خبری رسانههای غربی بودیم بهطوریکه طی یکی دو روز، شایعاتی مبنی بر مشارکت پهپادهای ایرانی در حملات روسیه علیه مواضع ناتو به تیتر اخبار این رسانهها تبدیل شد. این شایعات درحالی مطرح میشد که مذاکرات میان ایران و اعضای برجام در وین متوقف مانده بود و همه طرفها نسبت به بحران انرژی بهوجود آمده در سراسر اروپا آگاهی داشتند. بنابراین میشد حدس زد ریشه مطرح شدن این شایعه که روسیه برای حفظ دست بالای خود در نبرد با ناتو در خاک اوکراین، از تسلیحات ایرانی استفاده کرده است را حدس زد. ریشهای که بعد از پیگیری خط خبری رسانههای نزدیک به دولت آمریکا و تروئیکای اروپایی میشد بهوضوح ارتباط آن با منافع غربیها در مذاکرات را مشاهده کرد. بهعبارت دیگر، طرفهای غربی درگیر در جنگ اوکراین بهدنبال مطرح کردن نام ایران بهعنوان شریک جرم روسیه در این درگیری نظامی بودند تا شاید بتوانند از این رهگذار و با تحت فشار قرار دادن ایران، تهران را مجبور به دادن امتیازات مدنظر آنان در هتل کوبورگ وین (محل برگزاری مذاکرات لغو تحریمها) کنند. البته این برنامه آنها چندان به هدف نزدیک نشد و ایران را مجاب به تغییر رویکرد پای میز مذاکره نکرد. مذاکراتی که برعکس آنچه غربیها ریاکارانه طی چند هفته اخیر ادعا کردند همچنان در پشت صحنه دنبال میشود و بهگفته وزیر امور خارجه کشورمان آخرین پیام واشنگتن در این خصوص، در هفتهای که گذشت به تهران ارسال شده است.
نکته دیگری که باید درخصوص تلاش غربیها برای اعمال فشار روانی بر ایران مورد توجه قرار داد، نقش پررنگیست که به دولت اوکراین سپرده شده. دولت این کشور برای تکمیل این فشار روانی همهجانبه علیه تهران، در روزهای ابتدایی مهرماه اعلام کرد روابط دیپلماتیک خود با ایران را کاهش داده و تصمیم دارد اعتبارنامه منوچهر مرادی، سفیر کشورمان در کییف را به بهانه همان ادعای پرتکرار درباره پهپادهای ایرانی لغو کند.
همزمان با این اعمال فشارها بود که ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان در نشستی خبری که همزمان با روزهای برگزاری همهپرسی در مناطق «لوهانسک، دونتسک، خرسون و زاپروژیا» برای الحاق این مناطق به روسیه در جریان بود، بعد از آنکه موضع ایران را مثل همیشه بر مبنای مواضع اصولی خود که ضرورت رعایت کامل اصل تمامیت سرزمینی کشورهاست عنوان کرد و آن را یک قاعده بنیادین حقوق بینالملل و ذیل چهارچوب احترام به اصول و اهداف منشور سازمان ملل خواند، گفت: «جمهوری اسلامی ایران معتقد است که بایستی از هرگونه اقدام تحریکآمیز که میتواند مسیر رسیدن به صلح و ثبات و آرامش را بههم بزند، پرهیز شود.» او همچنین آتش جنگ خانمانسوز اوکراین را در نتیجه اقدامات تحریکآمیز ناتو با محوریت آمریکا عنوان کرد و گفت: «جمهوری اسلامی ایران، از هرگونه تلاشی که برای حلوفصل صلحآمیز منازعه اوکراین صورت میگیرد، حمایت و همواره آمادگی خود را برای کمک و مساعدت به این روند اعلام کرده است.» فشار غربیها اما همچنان بعد از این اعلام موضع ایران ادامه داشت. صبح شانزدهم آبانماه و در حاشیه نشست هماهنگکنندگان ملی گروه دوستان دفاع از منشور ملل متحد بود که حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان بعد از بیان اینکه «مناسبات ما با روسیه براساس همسایگی و منافع متقابل است»، به رد اظهارات مقامات برخی از کشورهای غربی درباره ادعای تحویل سلاح از سوی ایران به روسیه پرداخت و آن را هیاهو خواند. وزیر امور خارجه کشورمان اما در سخنانی که شاید مطرح کردن آن در مقطع کنونی چندان بیهزینه هم نبود گفت: «بخش مربوط به موشک ادعای آنها مبنی بر ارسال موشک و پهپاد کاملا غلط است ولی ایران ماهها قبل از آنکه جنگ اوکراین شروع شود، تعدادی پهپاد به روسیه فروخته است.» اما امیرعبداللهیان با تأکید بر تلاش همیشگی ایران برای خاتمه دادن به این درگیری نظامی و در واکنش به ادعاهای مقامات اوکراین از جمله زلنسکی، رئیسجمهور این کشور گفت که با همتای اوکراینی خود به توافق رسیده است که اگر هرگونه مستندی مبنی بر اینکه روسیه از پهپاد ایرانی در اوکراین استفاده کرده است دارد، این اسناد را در اختیار ایران قرار دهد و در ادامه خبر از جلسهای داد که قرار بود میان هیات ایرانی و اوکراینی برای بررسی این مساله تشکیل شود که با فشار آمریکا و برخی کشورهای اروپایی بهخصوص آلمان کییف در لحظات آخر این نشست را لغو کرد.
درنتیجه میتوان گفت باتوجه به شفاف بودن برنامهریزی جدی غربیها برای دستاندازی به هرچه که بتوان از آن طریق تهران را تحت فشار قرار داد، انتظارها هم از دستگاه سیاست خارجی کشور بیش از اظهارنظر صرف در رد شایعات و اتهامات است. هم دوستان و هم دشمنان ایران میدانند کشورمان در بهکارگیری ابزارهای قدرت خود در مواجهه با مداخلات خارجی دست بستهای ندارد.