کد خبر: 75670

عبدالرضا فرجی‌راد، سفیر سابق ایران در نروژ در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

فرانسوی‌ها شناخت دقیقی از مخالفان ایران ندارند

تجربه آشوب‌های 88 باعث شد تا آمریکا با احتیاط بیشتری وارد میدان شده و تا حد امکان حمایت‌های خود را علنی نکند.

با شکل‌گیری آشوب‌های خیابانی در تهران، دولت‌های غربی با ارزیابی نادرست از فضای داخلی ایران وارد میدان حمایت از آشوب‌طلبان و اپوزیسیون معاند شدند. البته تجربه آشوب‌های 88 باعث شد تا آمریکا با احتیاط بیشتری وارد میدان شده و تا حد امکان حمایت‌های خود را علنی نکند. دولت‌های اروپایی اما بی‌محاباتر وارد میدان شدند. بعد از آنکه مقامات آلمانی با ادبیاتی رادیکال به اعلام موضع علیه ایران پرداختند فرانسه نیز برای عقب نماندن از غافله وارد میدان شد. امانوئل مکرون که پیش از این در دیداری علنی با مسیح علی‌نژاد در کاخ الیزه شرکت کرده بود روز گذشته در گفت‌وگو با رادیو فرانسه روند خصمانه و ضدایرانی خود را ادامه داده و با ربط دادن اعتراضات به توافق هسته‌ای گفت: «اعتراض‌ها در ایران احتمال دستیابی به توافق اتمی با ایران را شکننده کرده است.» در گفت‌وگویی که با عبدالرضا فرجی‌راد، سفیر سابق ایران در نروژ داشته‌ایم به بررسی اهداف و پیامدهای اقدامات ضدایرانی رئیس‌جمهور فرانسه پرداخته‌ایم. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید. 

نظر شما درباره دیدار مکرون با اپوزیسیونی همچون مسیح علی‌نژاد چیست؟ چرا رئیس‌جمهور فرانسه چنین اقدامی انجام داد؟
در غرب، افکار عمومی مساله قابل توجه‌ای است. با تبلیغات خصمانه‌ای که درمورد مسائل داخلی ایران صورت گرفت هم ایرانیان خارج از کشور و هم افکار عمومی خود آن کشورها شدیدا تحت‌تاثیر قرار گرفتند. دولت‌ها نیز سعی کرده‌اند با توجه به نیازی که به خاطر مذاکرات هسته‌ای به ایران دارند مقداری با تاخیر موضع‌گیری کنند اما با تشدید فضا دولت‌های غربی نیز به‌تدریج پاسخ به فضای شکل‌گرفته را در دستور‌کار قرار دادند. ابتدا کانادایی‌ها شروع کردند سپس آمریکایی‌ها و به مرور این فضا به اروپا رسید و آلمان محور فضای ضدایرانی ایجاد شده قرار گرفت. هم وزیر خارجه و هم صدراعظم آنها درمورد ایران اظهارنظر کردند. اظهارات تندی از سوی آلمانی‌ها مطرح شد و بعد فرانسوی‌ها که معمولا در مسائل ادعایی درمورد حقوق بشر سریع‌تر کنش نشان می‌دهند احساس کردند که در این قضیه عقب افتاده‌اند لذا آقای مکرون نیز وارد میدان شد. فرانسوی‌ها رابطه اقتصادی چندانی با ایران ندارند، توافق هسته‌ای نیز به نظر نمی‌رسد به این زودی به دست ‌آید، بنابراین فرانسه وارد میدان شد تا از این قافله سیاسی جدا نماند. با توجه به اینکه خانم مرکل به‌عنوان کسی که یک نقش کاریزماتیک در اتحادیه اروپا داشت دوره‌اش به پایان رسیده، مکرون علاقه‌مند است که آن نقش را داشته باشد، به همین دلیل چنین حرکاتی را انجام می‌دهد تا بعد از مرکل در جایگاه رهبر سنتی اتحادیه اروپا ایفای نقش کند. مکرون همچنین نمی‌خواست که از رهبران کشورهای دیگر همچون کانادا، آمریکا و آلمان عقب بیفتد لذا با پذیرش بعضی از معاندان یک نقش سیاسی را در رابطه با ایران بازی کرد. تعابیری همچون انقلاب جوانان را هم که مکرون به کار برد در پی آن بود که آلمانی‌ها از کلمات تند استفاده کردند. وی نیز سعی کرد که هم‌سطح با آنها حرکت کند تا هم افکار عمومی راضی شود و هم به نحوی سوار بر مساله شود. 

با توجه به اینکه مسیح علی‌نژاد حتی شخصیت منفوری در بین اپوزیسیون دارد چرا مکرون حاضر به دیدار با او شده است؟
آنها خیلی شناختی روی افراد ندارند. خیلی از فرانسوی‌ها شناخت‌شان نسبت به این مسائل دقیق نیست و معمولا ارزیابی درستی از مخالفان ایران ندارند. در حاکمیت آمریکا هم مسیح علی‌نژاد بیشتر به جمهوری‌خواهانی همچون ترامپ و پمپئو نزدیک است و دموکرات‌ها دنبال فرد دیگری بودند. مکرون نیز معمولا سیاست‌هایش همان سیاست‌های دموکرات‌ها است. این نشان می‌دهد تلاش‌هایی توسط واسطه‌های دیگری صورت گرفته است. من در خبرها این‌گونه شنیدم که این واسطه‌ها از جانب احزاب کردی بوده‌اند. 
مکرون روز گذشته گفته است فکر نمی‌کند در وضعیت موجود پیشنهاد جدیدی بتواند به احیای توافق هسته‌ای کمک کند و «چهارچوب جدیدی» برای پرداختن به این موضوع لازم خواهد بود. آیا می‌توان این‌گونه گفت که فرانسوی‌ها نیز در عین حال که از براندازان حمایت می‌کنند قدرت چنین کاری را برای خود متصور نبوده و به دنبال امتیاز‌گیری از ایران در مذاکرات هستند؟
تا دو سه ماه پیش اروپایی‌ها و آمریکا تمایل به مذاکره و توافق داشتند اما الان سه اتفاق افتاده است. اتفاق اول این است که نزدیک شدیم به انتخابات آمریکا، آمریکایی‌ها نمی‌خواستند دم انتخابات امتیاز بیشتری به ایران بدهند. من اعتقاد داشتم آمریکایی‌ها برای پرونده هسته‌ای ایران در آژانس امتیاز خواهند داد که به‌خاطر انتخابات کنگره عقب افتاد. دوم اینکه مسائل داخلی ایران به یکباره در جهان مطرح شد و فضای رسانه‌ای فشار افکار عمومی را ایجاد کرد. اپوزیسیون خارج از کشور هم اصلا حاضر نیست به ایران امتیاز داده شود. به‌ویژه اگر این امتیاز بسته شدن پرونده ایران در آژانس باشد. سومین مساله‌ای که خیلی در دو ماه اخیر بلد شد. ادعایی بود که آنها درمورد کمک نظامی ایران به روسیه علیه اوکراین داشتند که یک مساله استراتژیک بود. من فکر می‌کنم مورد سوم برای اروپا خیلی حساس‌تر بود. یعنی در واقع تا اینها مطمئن نشوند که ایران همکاری مورد ادعای آنها را با روسیه قطع نکند درواقع هیچ‌گونه امتیازی را به‌ویژه در رابطه با بسته شدن پرونده هسته‌ای‌ نخواهند داد.

ایران به چه طریقی باید هزینه اقدامات ضدخودش را بالاتر ببرد تا حداقل اقدامات خصمانه غربی‌ها را تا این حد علنی شاهد نباشیم؟
اولین شرط این است که ما بتوانیم در داخل ایران گفتمانی را شروع کنیم که درواقع اعتراضات کاهش یافته و تمام شود. تا زمانی که ما یک فضایی در داخل باز نکنیم که آنها در شک و تردید قرار بگیرند که حرف‌های مخالفان درست است یا نه مخالفان بهانه آورده و روی دولت‌ها هم فشار خواهند آورد تا علیه ایران اعلام موضع کنند. بنابراین ما باید گفت‌وگویی را در داخل شروع کنیم تا فضایی شکل بگیرد که رضایت نسبی را برای جامعه به همراه بیاورد تا آنها دست‌شان به‌تدریج خالی شود. 

پیش‌بینی‌ می‌کنید رویه فعلی تا چه زمانی ادامه پیدا خواهد کرد؟ 
این تنش‌‌ها [با غرب] فعلا ادامه خواهد داشت. هم جوزپ بورل و هم اولاف شولتس صدراعظم و وزیر خارجه آلمان اعلام کردند که تصمیم گرفته‌اند تحریم‌های قابل توجهی را علیه ایران اعمال کنند. آلمانی‌ها همچنین اعلام کرده‌اند علاوه‌بر تحریم‌های اتحادیه، تحریم‌های دیگری را در پارلمان خودشان پیش‌بینی کرده‌اند. به‌نظرم ایران بهتر است وارد یک ند گفت‌وگو شود. نه صرفا با یک فرد خاص. جوزپ بورل گزینه بهتری برای گفت‌وگو است. بورل همیشه نرم بود که البته الان او هم تند شده است. به‌هرحال ایرادی ندارد. بالاخره شخصیتی است که نسبت به ایران چه در زمان حضور در اسپانیا چه بعد از آن نظر منفی نداشت. لذا ما نمی‌توانیم دست روی دست بگذاریم و شاهد این باشیم که اقداماتی که مورد اشاره قرار گرفت از سوی آنها ادامه یابد. بهتر است وارد گفت‌وگو شویم تا ببینیم آنها چه می‌گویند. ایران هم توجیهاتی در رابطه با برجام، در رابطه با گفت‌وگوهای هسته‌ای دارد که می‌تواند آن توجیهات را مطرح کند. باید مواضع را یکبار مرور کنند ایران هم حرف‌هایش را بزند. من اعتقاد دارم بخش دیپلماسی ما، در این زمینه باید انعطاف بیشتری نشان دهد و آدم‌های باتجربه‌تری به کار گرفته شوند تا بتوانیم از عهده این کار بربیاییم. این گفت‌وگو باید همزمان با یک گفت‌وگوی داخلی برای ایجاد آرامش باشد.

در حوادث اخیر اروپایی‌ها حتی شدید‌تر از آمریکا موضع گرفته‌اند، مثلا بایدن بعد از اینکه گفت ایران را آزاد خواهیم کرد، بلافاصله موضع خصمانه خودش را به نحو دیگری اصلاح کرد. اما رئیس‌جمهور فرانسه علنا با مسیح علی‌نژاد دیدار کرد. دلیل این امر چیست؟
بایدن معمولا به‌خاطر یک مقدار حواس‌پرتی و سن بالایش از این اشتباهات لفظی می‌کند. سایر مواردی هم که آمریکایی‌ها دارند جلو می‌برند و مثلا رابرت مالی اظهاراتی را مطرح می‌کند نیز تحت‌‌تاثیر افکار عمومی است. اما اروپا همیشه در مسائل حقوق بشری حساس‌تر بوده؛ چراکه می‌خواهد خودش را به‌عنوان اولین قطب حقوق بشری دنیا معرفی کند. این یک مساله. دلیل دوم مساله اوکراین است؛ چون اروپایی‌ها دوست دارند این جنگ هرچه‌ سریع‌تر تمام شود. برخلاف آمریکا و انگلیس که فشار می‌آوردند اوکراینی‌ها مقاومت کنند اروپایی‌‌ها از ابتدا به‌دنبال  آتش‌بس بودند زیرا به ضرر آنهاست. اگرچه آنها به‌صورت آشکار مطرح می‌کردند که ما با آمریکا هماهنگ هستیم و داریم کمک‌هایی به اوکراین می‌کنیم اما همین مکرون جزء افرادی بود که دنبال  آتش‌بس بود، به‌طوری‌که در بعضی رسانه‌های اروپایی او را به‌عنوان «دوستِ پوتین» مورد تمسخر قرار می‌دهند. بنابراین وقتی مطرح می‌شود که ایران دارد به روسیه کمک می‌کند، این برایشان کمی سخت است. درواقع اینها کاری کردند که روسیه در موضع دفاعی قرار بگیرد و براساس این موضع به یک آتش‌بس برسند. من احساس می‌کنم که اروپا آیا بایدن را هم توانسته راضی بکند که از مواضع گذشته دست بردارند تا الان که روس‌ها در موضع دفاعی قرار گرفته‌اند بتوانند امتیازاتی از روسیه بگیرند و جنگ با آتش‌بس و توافق به پایان برسد. البته توافق به این راحتی به دست نمی‌آید. کمک تسلیحاتی به روسیه اما کار را برایشان سخت کرده است، به همین دلیل نیز علاوه‌بر دستاویز قرار دادن مسائل داخلی ایران برای طرح ادعاهای حقوق بشری و مانور تبلیغاتی زیاد روی آن مساله اوکراین را نیز به سمت حقوق‌بشر برده و ادعا می‌کنند که این پهپادها علیه غیرنظامیان استفاده شده است. این مسائل باعث شده تا همه آنها در یک جبهه واحد علیه ایران موضع‌گیری تند داشته باشند.

مرتبط ها