15 سال و 4 ماه پیش، انستیتو واشنگتن مقاله‌ای را منتشر کرد که در آن به‌صراحت از باور ایرانیان درباره حمایت آشکار آمریکا از گروه‌های اپوزیسیون ایرانی حکایت داشت. نویسنده این مقاله به تغییر گفتمان دیپلماتیک آمریکا درمورد ایران پس از حملات 11 سپتامبر و به‌ویژه پس از اینکه جورج بوش پسر ایران را محور شرارت خواند، اشاره کرد و از بودجه 20 میلیون دلاری کنگره به نام ترویج دموکراسی در ایران نوشت. براساس این مقاله در سال 2006 دولت آمریکا 75 میلیون دلار اضافی برای ارتقای! دموکراسی درخواست کرد و از این مبلغ 36.1 میلیون دلار را به پخش تلویزیون صدای آمریکا و رادیو فردا اختصاص داد. مابقی این بودجه را آمریکا در ایران و خارج از کشور برای حمایت از گروه‌ها و سازمان‌های غیردولتی و سازمان‌های حقوق بشری هزینه کرد. براساس مقاله انستیتوواشنگتن، «حمایت مالی ایالات‌متحده درواقع تغییر رژیم است و فراتر از 75 میلیون دلار بوده است. در ماه مه سال 2007، ABC News گزارش داد که سیا جندالله را برای انجام عملیات خرابکارانه در داخل ایران استخدام کرده است. ایالات‌متحده علاوه‌بر تامین مالی علنی و پنهانی گروه‌های اپوزیسیون ایرانی، از طرق مختلف از افراد ناراضی نیز حمایت می‌کند. برای مثال، در 5 ژوئن [2007]، پرزیدنت بوش در جریان کنفرانس بین‌المللی دموکراسی و امنیت در پراگ، به‌طور خصوصی با دو تن از این مخالفان ملاقات کرد. این جلسات را می‌توان وسیله‌ای برای مشروعیت بخشیدن به افراد ناراضی مانند پهلوی و امیرعباس فخرآور (که مدعی رهبری بر فعالان دانشجویی ایرانی در زمان حضور در ایران بودند) در نظر گرفت.» در پایان این مقاله نویسنده بهترین راه برای حمایت و تاثیرگذاری بر مردم ایران را «بهبود کیفیت رسانه‌های فارسی تحت حمایت آمریکا، یعنی تلویزیون صدای آمریکا و رادیو فردا» دانست.
با وجود پشتیبانی‌های گسترده مالی اپوزیسیون ایران از سوی آمریکا و متحدان اروپایی‌اش اما به دلیل تقابل‌های جدی بین این گروه‌ها، آنها هیچ‌گاه نتوانسته‌اند به وحدت دست پیدا کنند و همین نیز باعث شده تا شورای آتلانتیک در سال 2019 بنویسد که علی‌رغم هدف مشترک یعنی سرنگونی حکومت، «اپوزیسیون ایران به‌شدت متفرق است و گروه‌های ضدرژیم اغلب به جای متحد شدن علیه رژیم، با یکدیگر می‌جنگند. این چندپارگی تلخ تا حدودی توضیح‌دهنده شکست پس از چهاردهه مبارزه خشونت‌آمیز و بدون خشونت در سرنگونی جمهوری اسلامی یا حتی حرکت آن در مسیری جدید است.» با این وجود اما حمایت از این گروه‌هایی متضاد، همواره در دستور کار دولت‌های مختلف دموکرات و جمهوری‌خواه آمریکا بوده است. در دولت ترامپ با توجه به کمپین فشار حداکثری علیه ایران، وزارت خارجه آمریکا توجه ویژه‌تری به اپوزیسیون ایرانی داشت و بودجه‌های قابل‌توجهی را نیز به آنها اختصاص داد. آنها تنها در یک پروژه مبلغ 1.5میلیون دلار برای حمله به مخالفان کمپین فشار حداکثری ترامپ در فضای مجازی اختصاص دادند. با وجود اختلافات جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها در مسائل سیاست خارجی دموکرات‌ها نیز به ایده حمایت از گروه‌های اپوزیسیون و تروریستی ضدایران معتقدند و برای آن بودجه تعریف کرده‌اند. این پروژه‌ها در دولت دموکرات حتی به اپوزیسیون ایرانی که طرفدار جمهوری‌خواهان و دونالد ترامپ نیز هستند، تعلق می‌گیرد. در این گزارش به برخی از اپوزیسیون ایرانی که با ایران‌ستیزی برای خود کسب‌وکاری راه انداخته‌اند، پرداخته شده است.
سعید قاسمی‌نژاد
عضو پیوسته پژوهشی و مشاور ارشد امور ایران در بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها (FDD) است. FDDیک اتاق فکر نومحافظه‌کار و سازمان لابی در آمریکا است. این بنیاد که به نوشته الی کلیفتون خبرنگار اندیشکده «Responsible Statecraft»، «اقدامات تهاجمی‌تر علیه ایران را ترویج می‌کند، از مجموعه‌های اثرگذار در سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ بوده است. جیمز کاردن مشاور سابق حوزه روسیه در وزارت خارجه آمریکا بهمن سال 98 در مقاله‌ای «نفوذ نظامی بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها بر سیاست آمریکا نسبت به ایران» را افشا کرد و نوشت: «این سازمان که «معاف از پرداخت مالیات» است و «موسسان و سرمایه‌گذاران آن میلیاردرهایی هستند که با حلقه امنیت ملی کاخ سفید ارتباط تنگاتنگی دارند»، برای حفاظت از منافع اسرائیل در خاک آمریکا فعالیت و در کنگره آمریکا لابی‌گری میکنند.» او «جان بولتون» مشاور امنیت ملی دونالد ترامپ را از طرفداران بسیار جدی این موسسه و سیاست‌های آن خوانده است. قاسمی‌نژاد در این اندیشکده محافظه‌کار و وابسته به کمک‌های مالی سرمایه‌داران صهیونیست، ضمن شناسایی راه‌های دورزدن تحریم‌ها، با مقالاتش به دولت آمریکا در تشدید تحریم‌ها علیه ایران مشورت داده است. او حامی تحریم همه‌جانبه ایران بود و با روی کار آمدن ترامپ، با مقالاتش، ضمن کمک به جمع‌بندی ترامپ برای خروج از برجام، راهکارهایی نیز برای بستن تمام شریان‌های اقتصادی ایران به دولت آمریکا می‌داد.
مریم معمارصادقی
او رئیس موسسه براندازی توانا یعنی یکی از پروژه‌های مرکز آزادی خاورمیانه است. توانا منابع مالی خود را از دفتر دموکراسی و حقوق بشر وزارت خارجه آمریکا دریافت می‌کند. آموزش‌های این موسسه در حوزه براندازی و انقلاب‌های مخملی قرار می‌گیرند. بنابر اعلام رسمی دولت آمریکا این نهاد از سال 2012 تاکنون 5.3 میلیون دلار بودجه دریافت کرده است. توانا تنها در سال ۲۰۱۶ بیش از یک میلیون دلار بودجه از وزارت خارجه آمریکا دریافت کرده است. این بودجه منهای مبالغ کلان دیگری است که این موسسه از جانب دیگر سازمان‌ها و گروه‌های غیردولتی محافظه‌کار و حامیان رژیمصهیونیستی از جمله آیپک دریافت می‌کند. معمارصادقی در دولت ترامپ، پیمانکار پروژه 1.5 میلیون دلاری موسوم به «ایران دیس‌اینفو» (پروژه مبارزه با تحریف اطلاعات ایران) از وزارت خارجه آمریکا می‌شود. او وظیفه داشته با رویکردی ستیزه‌جویانه، سیاست‌های دونالد ترامپ علیه ایران را به کاربران فضای مجازی دیکته و مخالفین ترامپ را ساکت کند. وب‌سایت توانا درمورد کمک‌های مالی به این بنیاد چنین می‌نویسد: «پروژه توانا با کمک‌های مالی از سوی دفتر دموکراسی و حقوق‌بشر وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا تاسیس گردید. توانا تاکنون علاوه‌بر آن، کمک‌های بیشتری از وزارت امور خارجه آمریکا، موقوفه ملی برای دموکراسی، وزارت امور خارجه هلند و اداره نمایندگی ایالات متحده آمریکا برای توسعه بین‌المللی و گوگل دریافت نموده است.»
مسیح علی‌نژاد
معصومه علی‌نژاد قمی‌کلایی یا همان مسیح علی‌نژاد، از سال 2015 تاکنون رقمی حدود 630 هزار دلار مستقیما از آمریکا دریافتی داشته است. براساس اسنادی که گروه موسوم به «عدل علی» با هک سیستم علی‌نژاد به‌دست آورده است، او برای کسب درآمد با مجموعه‌هایی همچون «خانه آزادی»، «موقوفه ملی دموکراسی (ند)» همکاری کرده و همچنین با یکی از اعضای گروه اقدام ایران در وزارت امور خارجه آمریکا در دوره ترامپ هم همکاری داشته است. بیشتر افراد مسئول در خانه آزادی، غالبا از میان نومحافظه‌کاران و وابستگان به وزارت خارجه آمریکا، شورای امنیت ملی، آژانس اطلاعات مرکزی (سیا)، مرکز مطالعات استراتژیک و بین‌الملل، کمیته خطر کنونی و موسسه امریکن‌اینترپرایز انتخاب شده‌اند. موقوفه ملی برای دموکراسی یا NED مجموعه دیگری بوده که علی‌نژاد با آن همکاری داشته است. این مجموعه ملقب به دستکش سفید دولت آمریکا [اصطلاح «دستکش سفید» به خدمات مخصوص و سطح بالا اشاره دارد] است. این بنیاد با تشکیلاتی که در زیرمجموعه خود دارد، سازمان سیا دوم آمریکا است. این مجموعه از کنگره آمریکا در زیرمجموعه نمایندگی ایالات متحده برای توسعه بین‌المللی در وزارت امور خارجه آمریکا بودجه دریافت می‌کند. گرچه مدیریت این نهاد خصوصی است، بودجه آن اکثرا از طریق دولت تامین می‌شود. علی‌نژاد اواخر خردادماه در اجلاس کمیته یهودیان آمریکا از آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا «خواهش» کرد که اگر صدای او را می‌شنود «به جمهوری اسلامی رحم» نکند.
مریم رجوی
همسر مسعود رجوی رهبر گروهک تروریستی منافقان است. وی در سال‌های اخیر در سایه اخباری پیرامون مرگ مسعود رجوی، عملا رهبری این گروه را برعهده دارد. این گروه بدنام که تاکنون 17 هزار ایرانی را ترور کرده و سابقه همراهی با رژیم صدام‌حسین در جریان حمله به ایران را در سابقه خود دارد، تحت حمایت‌های دو حزبی آمریکا قرار دارد اما در سال‌های اخیر با تغییر رویه سنتی‌شان به سمت جمهوری‌خواهان چرخیده‌اند. منافقان در دوره ترامپ به دلیل سیاست‌های فشارحداکثری آمریکا انگیزه زیادی گرفتند و با این حزب روابط ویژه‌ای برقرار ساختند. نمونه این ارتباطات ویژه را می‌توان در سخنرانی جان بولتون و وکیل ترامپ در گردهمایی‌های این گروهک دید. آنها همچنین دیدارهایی زیادی با افراد شاخص جمهوری‌خواه به‌ویژه مایک پنس معاون ترامپ در دوران ریاست‌جمهوری و نمایندگان جمهوری‌خواه کنگره داشته‌اند. به نظر می‌رسد نزدیکی بسیار زیاد منافقان با عربستان‌سعودی و طیف‌های رادیکال در رژیم صهیونیستی باعث شده آنها نیز به تبع ریاض و تل‌آویو، وارد دسته‌بندی‌های داخل آمریکا شوند. این دسته‌بندی‌ها به قدری گسترده است که عربستان سعودی، امارات و رژیمصهیونیستی در حمایت از ترامپ به پیروزی او در انتخابات ریاست‌جمهوری 2016 کمک کردند.
کاملیا انتخابی‌فرد
کاملیا انتخابی‌فرد، یکی از عناصر اصلی جریان رسانه‌ای مورد پشتیبانی مالی عربستان سعودی است. انتخابی فرد از 2019 به سردبیری روزنامه ایندیپندنت فارسی منصوب شده است. این رسانه در کنار رویکرد به‌شدت ضدایرانی خود و ملتهب نشان دادن وضعیت ایران، به طرز اعجاب‌آوری به صراحت از مواضع سیاسی سعودی پیروی می‌کند. اخبار و گزارش‌های این رسانه شامل مطالبی در حمایت از عربستان و رژیمصهیونیستی است. به دلیل ماهیت سلطنتی حکومت سعودی، این سایت دفاع قابل توجهی نیز از خاندان سلطنتی انگلیس انجام می‌دهد. با توجه به رویکرد ضددموکرات سعودی‌ها، گزارش‌های ایندیپندنت فارسی شامل انتقاد بزرگی علیه حزب دموکرات نیز شده است. این رسانه حتی در اخبار مرتبط با وضعیت داخلی آمریکا می‌کوشد تیترهایی منفی درباره دموکرات‌ها کار کرده و درمقابل، از تیترهای مثبت برای جمهوری‌خواهان استفاده کند. «اکثریت دموکرات‌ها بایدن را برای انتخابات ۲۰۲۴ نمی‌خواهند»، «ادامه سیر نزولی محبوبیت بایدن؛ اغلب آمریکایی‌ها عملکرد او را تایید نمی‌کنند»، «نتایج یک نظرسنجی: آمریکایی‌ها از عملکرد بایدن و هریس ناراضی‌اند» و «دولت‌های دموکرات آمریکا چه نقشی در شکل‌گیری و تحکیم قدرت اسلام‌گرایان داشته‌اند؟» از جمله تیترهایی هستند که نشان‌دهنده رویکرد منفی روسای سعودی کاملیا انتخابی‌فرد است. «پیروزی متحد سیاسی و ایدئولوژیک دونالد ترامپ در کارولینای شمالی»، «دونالد ترامپ: به کاخ سفید بازمی‌گردم»، «ترامپ: «جمهوری‌خواهان بی‌گناه» محاکمه شده‌اند» ازجمله تیترهایی هستند که بیشتر شبیه تبلیغات برای حزب جمهوری‌خواه، آن هم به زبان فارسی هستند.
امیرحسین اعتمادی
اعتمادی هویت مستقل و به‌رسمیت شناخته‌شده‌ای ندارد. او پادوی سعید قاسمی‌نژاد و نوچه رضا پهلوی است که در مجموعه‌ای به نام «فَرَشگَرد» فعالیت می‌کند. فرشگرد ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ با هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی و با شعار «ایران را پس می‌گیریم»، اعلام موجودیت کرد. فرشگرد به آنچه که نقش کلیدی و محوری شاهزاده رضا پهلوی در ایجاد اتحادی بین نیروهای سکولار و دمکرات مخالف جمهوری اسلامی خوانده، اعتقاد دارد. او یکی از کسانی است که در دی ماه سال 95 چند هفته مانده به ورورد ترامپ به کاخ سفید، نامه 30 نفره به او نوشتند و خواستند تا ضمن تجدیدنظر در توافق هسته‌ای، تحریم‌های تازه‌ای علیه ایران وضع کند و ائتلافی نیز برای فشار بر ایران با هدف پایان دادن به برنامه موشکی‌اش شکل دهد. اعتمادی و دوستانش علاوه‌بر تحریم، حمله نظامی و بمباران شهرهای کشور را نیز تبلیغ میکنند و دقیقا سخنان و موضع‌گیری رضا پهلوی را تکرار میکنند. اعتمادی از هواداران پروپاقرص دونالد ترامپ و جمهوری‌خواهان است. عربستان سعودی، امارات متحده عربی و اسرائیل، تبلیغات آنها علیه ایران را تایید میکنند. با توجه به مقاله مارس 2006 نیویورکر که در آن گفته شده بود پهلوی در دهه 1980 بودجه سیا را دریافت کرده، به احتمال بسیار زیاد اعتمادی و دوستانش جدا از محافظه‌کاران، از بودجه سیا نیز بهره می‌برند.
کینگ امیرعباس فخرآور
امیرعباس فخرآور مدعی است در 17 سالگی به دلیل نگارش متن‌های ضدحکومتی برای نخستین بار بازداشت شده است. او ادعا دارد از رهبران آشوب‌های 18 تیر 1378 بوده است، ادعایی که دیگران از جمله احمد باطبی، یکی دیگر از اعضای اپوزسیون که در این آشوب نقش داشته است، آن را رد میکنند. فخرآور که به گفته خودش با رسانه‌های متعدد زنجیره‌ای در اواخر دهه هفتاد همکاری داشته است، در سال 2006 از ایران خارج شد. وی بلافاصله پس از آن با موسساتی مانند امریکن انترپرایز، بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها و موسسه سیاست جهان که تماما از موسسات نزدیک به جمهوری‌خواهان هستند، ارتباط داشته است.
ارتباط فخرآور با جمهوری‌خواهان به‌اندازه‌ای زیاد است که وی در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 آمریکا به‌طور جدی حامی ترامپ بود و تا ماه‌ها پس از اعلام نتایج انتخابات، معتقد بود دموکرات‌ها علیه نامزد جمهوری‌خواه دست به تقلب زده‌اند. تاثیرات حزب جمهوری‌خواه روی شخصیت و زندگی فخرآور آنچنان گسترده است که وی در برهه‌ای خود را یک «جمهوری‌خواه» ایرانی می‌دانست که به دنبال استقرار جمهوریت کامل در ایران است.
فخرآور در حال حاضر می‌کوشد خود را به مایک‌پمپئو که در دوران ترامپ ابتدا ریاست سازمان سیا را برعهده داشت و سپس وزیر خارجه شد، نزدیک کند.
او در جریان این دیدار که در هفته‌های اخیر انجام شده به پمپئو می‌گوید: «شما رئیس سیا بودید، وزیر امور خارجه آمریکا هم بوده‌اید، اما می‌خواهم نکته‌ای را به شما بگویم که نمی‌دانید!» فخرآور در ادامه می‌گوید براساس نظرسنجی‌هایی که تیمش! انجام داده‌اند پمپئو پس از ترامپ، دومین شخصیت محبوب میان مردم ایران است!
این ایرانی نزدیک به جمهوری‌خواهان دلیل نخست محبوبیت ترامپ و پمپئو را خروج دولت سابق آمریکا از برجام می‌داند، اقدامی که پس از آن با سیاست «فشار حداکثری» همراه شد و کیفیت اقتصادی زندگی مردم ایران را به‌شدت کاهش داد. او دومین دلیل محبوبیت جمهوری‌خواهان را ترور سردار سلیمانی می‌داند، فردی که در تشییع وی تنها در تهران بیش از چند میلیون نفر حضور داشتند. فخرآور در فروردین‌ماه 1400، پس از آنکه قرارداد همکاری 25 ساله میان ایران و چین به امضا رسید در پیامی تصویری با لباس خانگی اعلام پادشاهی کرد. در این فیلم فخرآور مدعی بود قصد نداشته در برنامه‌های سیاسی آینده ایران پس از آزادی نقشی داشته باشد اما به دلیل بی‌عملی اپوزیسیون ناچار است که مسئولیت پادشاهی ایران را برعهده بگیرد.
نازنین بنیادی
نازنین بنیادی در سال 2004 درحالی‌که تنها 24 داشت، به‌عنوان عضوی از یک فرقه مسیحی، به عنوان هم‌خانه «تام کروز» بازیگر مشهور هالیوودی به وی معرفی شد. تام کروز که به‌تازگی عضو این فرقه با نام «کلیسای ساینتولوژی» شده بود، از رهبران آن درخواست کرده بود تا دختری را در اختیار وی قرار دهند. رهبران این فرقه نیز که به دنبال جذب بازیگران و افراد سرشناس هالیوود هستند تا از شهرت آنان برای جذب افراد بیشتر بهره گیرند، نازنین بنیادی را پس از تغییراتی در چهره و لباسش به تام کروز معرفی میکنند. فرقه‌های مسیحی در غرب به‌ویژه در دوره کنونی به دنبال یافتن افرادی هستند که از مشکلاتی رنج می‌برند، این فرقه‌ها سپس با جذب این افراد و بذل مهر و محبت به آنها، تلاش میکنند وفاداری‌شان را برای اقدامات آتی جلب کنند.
بنیادی در مشهورترین ماموریتش توسط این فرقه، بخشی از مشکلات شخصی خود را بروز می‌دهد. تام کروز در جریان زندگی با وی نسبت به عدم توجهش به موفقیت‌هایی که کسب کرده و حتی بی‌توجهی به برخی از میهمانانش به اعضای فرقه ساینتولوژی گله می‌کند. یکی از این بی‌توجهی‌ها که نسبت به مسکوویچ یکی از رهبران فرقه صورت می‌گیرد، برای بنیادی گران تمام شده و باعث اتمام اجباری ماموریتش در خانه تام کروز می‌شود. او پس از آنکه زندگی شخصی‌اش توسط اعضای فرقه پاک‌سازی می‌شود، برای تنبیه به شستن دستشویی‌ها در کلیسا مشغول می‌شود.
بنیادی همچنان تحت‌تاثیر فرقه‌های مسیحی است، گرچه وی به این مساله اذعان ندارد. با توجه به گرایش‌های اجتماعی برخی از فرقه‌های مسیحی و اشتراک منافع و ایده‌هایشان با حزب دموکرات و همچنین افزایش شدید فعالیت‌های بنیادی در دولت دموکرات‌ها به نظر می‌رسد، بنیادی ارتباطات محکمی با این حزب سیاسی نیز دارد.
به دلیل همین ارتباطات محکم است که بنیادی در سال جاری موفق به دیدار با «کامالا هریس» معاون اول رئیس‌جمهور، «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه و «جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا شده است. دموکرات‌ها در حال چهره‌پردازی از بنیادی به‌عنوان نماینده معترضان ایرانی در جامعه بین المللی هستند. او در همین راستا روز چهارشنبه ۱۱ آبان‌ماه در نشست غیررسمی شورای امنیت موسوم به «آریا فرمولا» حاضر شد و با نشستن در کنار «لیندا توماس گرینفیلد» نماینده آمریکا در سازمان ملل که مسئولیتی بزرگ در این کشور به شمار می‌رود، به سخنرانی علیه ایران پرداخت.
رضا پهلوی
پدر و مادرش آنقدر از ثروت ملی را به همراه خود از کشور خارج کرده‌اند که رضا پهلوی تا چندین نسل بعد از خودش نیز به هیچ منبع مالی‌ای محتاج نباشد. رقم واقعی سرمایه‌ای که خاندان پهلوی از ایران غارت کردند مشخص نیست، اما کارشناسان آن را چندین میلیارد دلار تخمین زده‌اند. با وجود این ثروت سرقتی اما احمدعلی مسعود‌انصاری پسرخاله فرح پهلوی از ماجرای پرداخت ماهیانه ۱۵۰ هزار دلار از سوی سیا به رضا پهلوی سخن گفته است. او به انصاف‌نیوز گفته «آقای مرین اسموک از دوستان آقای ریگان و بوش بود و من ایشان را از سال ۱۹۸۳ می‌شناختم. ایشان در معرفی رضا پهلوی به آقای کیسی و گرفتن ماهی ۱۵۰۰۰۰ دلار در ماه برای او از سازمان سیا میان سال‌های ۱۹۸۴ تا ۱۹۸۸ نقش اساسی بازی کرده بود. در سال 2006 نیویورکر نیز افشا کرد که رضا پهلوی از سیا بودجه می‌گیرد. پهلوی البته این ادعاها را رد کرده است. پهلوی در آمریکا بیش از دموکرات‌ها، به جمهوری‌خواهان گرایش دارد. او حتی با «شلدون ادلسون»، میلیاردر صهیونیست یعنی همان فردی که به دولت اوباما پیشنهاد انداختن بمب اتم در کویر ایران داده بود، دیدار و گفت‌و‌گو کرده است. پهلوی از حامیان سرسخت کمپین فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران بوده است. او دیدارهای زیادی نیز با نمایندگان جمهوری‌خواه کنگره آمریکا دارد.