کد خبر: 75119

میراحمدرضا مشرف

بحران اوکراین و بازی دوسر باخت رژیم‌صهیونیستی

به نظر می‌رسد تداوم جنگ در اوکراین و سرنوشت نامعلوم و تقریبا غیرقابل پیش‌بینی آن، سیاستمداران رژیم‌صهیونیستی را نیز با دردسر بزرگی مواجه کرده و میان آنها اختلاف‌نظر و شکاف‌های عمیقی به ‌وجود آورده است.

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر سیاست خارجی:به نظر می‌رسد تداوم جنگ در اوکراین و سرنوشت نامعلوم و تقریبا غیرقابل پیش‌بینی آن، سیاستمداران رژیم‌صهیونیستی را نیز با دردسر بزرگی مواجه کرده و میان آنها اختلاف‌نظر و شکاف‌های عمیقی به ‌وجود آورده است. در توضیح این شرایط باید گفت که از زمان آغاز جنگ اوکراین تاکنون، سعی و تلاش مقامات و سیاستمداران رژیم‌صهیونیستی بر این بوده که خود را در حاشیه این بحران نگه‌ داشته و حتی‌المقدور از ورود صریح و شفاف به آن پرهیز کنند.               
اما اینکه رژیم‌صهیونیستی چرا این‌گونه در قبال بحران اوکراین دست‌به‌عصا حرکت کرده و نارضایتی متحدان همیشگی را به‌جان خریده، به عوامل متعددی بازمی‌گردد که ازجمله آنها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.    

1) اهمیت حفظ روابط راهبردی با روسیه: تل‌آویو طی دو دهه اخیر کوشیده تا با ارتقای روابط سیاسی و راهبردی با روسیه، خاطرات تلخ دوران تیرگی شدید روابط در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق را از اذهان دو طرف پاک کند. درحالی‌که با تلاش‌های نتانیاهو و همراهی پوتین تصور می‌شد این هدف محقق‌ شده و روابط و همکاری‌های دو طرف در ابعاد مختلف و به‌ویژه از جنبه همکاری‌های راهبردی در منطقه خاورمیانه گسترش چشمگیری یافته است، بحران اوکراین نشان داد این ظرفیت را دارد که به‌راحتی این تلاش‌های چندساله را برباد داده و روابط دو طرف را به گذشته تیره و تار دوران جنگ سرد بازگرداند.

2) اقلیت روس‌تبار ساکن سرزمین‌های اشغالی: با توجه به رویکرد بنیانگذاران رژیم‌صهیونیستی برای جذب یهودیان شوروی سابق، هم‌اکنون یهودیان روس‌تبار به یکی از بزرگ‌ترین اقلیت‌های قومی و زبانی در سرزمین‌های اشغالی تبدیل شده‌اند. در این راستا آخرین آمارهای منتشرشده حکایت از آن دارد که حدود یک میلیون روس‌تبار در سرزمین‌های اشغالی سکونت دارند که از این حیث بعد از عبری‌ها و عرب‌ها، سومین اقلیت بزرگ زبانی این سرزمین به‌شمار می‌آیند. بدین ترتیب طبیعی است که وجود چنین اقلیت بزرگی به‌ شکلی ناخواسته بر رویکردها و معادلات تل‌آویو در برابر مسکو اثر‌گذار بوده و آن را با محدودیت‌هایی مواجه می‌کند.

3) ملاحظات مرتبط با یهودیان ساکن روسیه: به‌رغم مهاجرت گسترده یهودیان شوروی سابق به سرزمین‌های اشغالی، هنوز هم جمعیت بزرگی از آنها در روسیه ساکن هستند، چنانکه برخی تنها یهودیان ساکن شهر مسکو را نزدیک به 100 هزار نفر برآورد می‌کنند. استقرار سازمان مهم آژانس یهود در مسکو که زمینه مهاجرت یهودیان به سرزمین‌های اشغالی را تسهیل می‌کند، خود می‌تواند نشان‌دهنده جایگاه مهم یهودیان روسیه نزد مقامات رژیم‌صهیونیستی باشد. در چنین شرایطی تل‌آویو باید این ملاحظه را درنظر بگیرد که هرگونه تحولی در روابط مسکو و تل‌آویو مستقیما بر موقعیت این گروه در روسیه اثر‌گذار خواهد بود. در عین حال مساله نقش الیگارش‌های ثروتمند روسی در اقتصاد رژیم‌صهیونیستی نیز دغدغه مهم دیگر تل‌آویو محسوب می‌شود. این الیگارش‌ها اغلب رژیم‌صهیونیستی را خانه دوم خود به‌حساب آورده و در سرزمین‌های اشغالی سکونتگاه اختیار کرده‌اند. بدین ترتیب بی‌دلیل نیست که تل‌آویو نسبت به پیوستن به تحریم‌های آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال الیگارش‌های روس معذوریت دارد.

  بازی دو سر باخت تل‌آویو
 با طولانی و در عین حال پیچیده شدن وضعیت جنگ در اوکراین، به‌نظر می‌رسد تلاش‌های 10 ماهه رژیم‌صهیونیستی برای حاشیه‌نشینی و حفظ موازنه میان دو طرف نیز به‌تدریج ثمربخشی خود را از دست داده و جای خود را به نارضایتی دوجانبه از تل‌آویو داده است. بر این اساس از یک‌سو حاشیه‌نشینی و عدم همراهی رژیم‌صهیونیستی با جهان غرب با اعتراض و نارضایتی فزاینده آنها مواجه شده و حتی نوعی همراهی تل‌آویو با مسکو تلقی گردیده است. اقدامات عملی ناکافی در جهت پیوستن به تحریم‌های سفت‌وسخت آمریکا و اروپا در قبال روسیه، سفر نخست‌وزیر سابق رژیم‌صهیونیستی به مسکو در اوج بحران اوکراین، عدم توقیف اموال الیگارش‌های روس فعال در سرزمین‌های اشغالی و از همه مهم‌تر دست‌ رد زدن به درخواست‌های مکرر مقامات کی‌یف برای ارائه کمک‌های نظامی (به‌ویژه دراختیار قراردادن سیستم ضدهوایی)، همگی شواهدی است که غرب را نسبت به اعمال فشار بیشتر بر مقامات تل‌آویو متقاعد کرده است.                      
در چنین موقعیتی وقتی مقامات رژیم‌صهیونیستی کوشیدند تا برای جبران این کم‌کاری عملی در قبال جهان غرب، به برخی لفاظی‌ها و حمایت‌های سیاسی از اوکراین متوسل شوند دیگ خشم روس‌ها هم به‌جوش آمد و صدای اعتراض و تهدید آنها نیز بلند شد. رای مثبت رژیم‌صهیونیستی به قطعنامه شورای حقوق بشر علیه روسیه نخستین جرقه این اصطکاک سیاسی را رقم زد. در جایی که روس‌ها در یک بیانیه رسمی و بی‌سابقه تمام پیشینه سیاه تل‌آویو را به رخش کشیدند: «دولت اسرائیل با نقض قطعنامه‌های متعدد شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل، به اشغال غیرقانونی و الحاق مستمر اراضی فلسطینی ادامه می‌دهد. نوار غزه از اساس به یک «زندان روباز» تبدیل شده است که دو میلیون نفر ساکن آن برای حدود 14 سال در شرایط محاصره دریایی، هوایی و زمینی برای زنده ماندن در تلاش هستند. اسرائیل در تلاش است تا با سوءاستفاده از وضعیت اوکراین توجه جامعه جهانی را از یکی قدیمی‌ترین مناقشات حل‌نشده یعنی مناقشه فلسطین و اسرائیل، منحرف کند.» علاوه‌براین روس‌ها با تعطیلی مرکز آژانس یهود در مسکو به مقامات رژیم‌صهیونیستی هشدار دادند که با هرگونه تغییر مواضع تل‌آویو در بحران اوکراین به شدیدترین شکل ممکن مقابله خواهند کرد. ماحصل تمامی این تحولات این بود که روابط حسنه و راهبردی مسکو و تل‌آویو به پایین‌ترین سطح خود در ماه‌های ابتدایی سال جاری نزول کرد. در روزهای اخیر نیز توییت جنجالی یک وزیر کابینه رژیم‌صهیونیستی در مورد لزوم حمایت نظامی از اوکراین و واکنش بسیار شدید روس‌ها نشان داد که برای بازگشت این روابط به سطوح قبل از آغاز بحران اوکراین چشم‌انداز مثبتی وجود ندارد.

 رژیم‌صهیونیستی درگیر شکاف‌ها و اختلاف نظرهای سیاسی
اگرچه از ابتدای بحران اوکراین و به‌ویژه از زمان شروع جنگ در این کشور میان سیاستمداران رژیم‌صهیونیستی اختلاف‌‌نظر‌هایی درمورد چگونگی مواجهه با این رویداد وجود داشت، اما هیچ‌گاه به‌مانند زمان کنونی این اختلافات شکل آشکار و علنی به‌خود نگرفته بود. در این راستا هفته گذشته محافل سیاسی تل‌آویو صحنه کشمکش شدید میان حامیان و مخالفان مداخله نظامی در بحران اوکراین بود. انتشار ادعاهایی از سوی آمریکا و جهان غرب در رابطه با خرید پهپادهای نظامی ایرانی از سوی مسکو و نقش آنها در حملات اخیر مسکو به کی‌یف، مهم‌ترین موضوعی بود که در دامن‌زدن به این جنجال‌ها و اختلافات سیاسی نقش اساسی ایفا می‌کرد. حامیان مداخله نظامی در اوکراین با استناد به این ادعای جهان غرب، مداخله تل‌آویو را ضروری می‌دانستند؛ چراکه از نظر آنها این پهپادها می‌توانست برای رژیم‌صهیونیستی نیز خطری بالقوه به‌شمار ‌آید. با این‌حال درست در زمانی که یکی از وزرای کابینه رژیم‌صهیونیستی با استناد به این ادعای غربی‌ها خواهان مداخله نظامی تل‌آویو در بحران اوکراین شد، واکنش شدید روس‌ها وی را وادار کرد اعلام کند که صرفا مواضع شخصی خود را بیان داشته است. در کنار همه اینها به‌نظر می‌رسد که روس‌ها از زمان روی کار آمدن لاپید، نخست‌وزیر جدید رژیم‌صهیونیستی اعتماد خود را به تل‌آویو از دست داده‌اند. سابقه مواضع حمایتی وی از اوکراین در زمان تصدی وزارت امور خارجه هنوز از یاد مقامات کرملین نرفته است. در عین حال همین چند روز قبل بود که وی حملات روسیه به کی‌یف را به‌شدت محکوم کرده و با بازماندگان ابراز همدردی کرد. در نقطه مقابل این مواضع لاپید، وزیر دفاع رژیم‌صهیونیستی با اعلام اینکه تل‌آویو قصدی برای تغییر مواضعش در بحران اوکراین ندارد، کوشید تا قدری اوضاع را تلطیف کرده و از خشم بیشتر روس‌ها بکاهد.                             
در هر حال همه این شواهد گواه این است که میان سیاستمداران رژیم‌صهیونیستی بر سر چگونگی تعامل با بحران اوکراین توافق چندانی وجود ندارد و احتمالا دیر یا زود باید منتظر سنگینی کفه‌ترازو به یک‌سو باشیم؛ هرچند لغزش تل‌آویو به هریک از این دوسو، تغییری در ماهیت این موضوع نمی‌دهد که درنهایت این یک بازی دوسر باخت برای رژیم‌صهیونیستی خواهد بود.

مرتبط ها