فعالان تحریم حقوقبشری ایران طراحانی قابل بهحساب میآیند. آنها بیش از هرچیز به منافع شخصی خود میاندیشند و درپی قدرت، پول و شهرت هستند. اصرار بر مصادره پولهای بلوکهشده ایران در تعدادی از کشورها و تحویلشان به این افراد، نشان میدهد برق میلیاردها دلار سرمایه چشمانشان را به خود خیره کرده است. از سویی دیگر تعدادی از این افراد قصد دارند بهزعم خود با تضعیف مشروعیت بینالمللی نظام سیاسی ایران، خود را بهعنوان نمایندگان واقعی ملت ایران معرفی کرده تا بتوانند دست به ایجاد انجمنها و تشکلهای سیاسی زده و خود را وارد دنیای بزرگتری از سیاست و قدرت نمایند. بخشی از این فعالان نیز که جزء نویسندگان، سیاستمداران و فعالان ورشکسته حوزههای خود هستند میکوشند با ترسیم چهرهای مهربان و کوشا از خود، شهرتی دستوپا کنند. این دسته از افراد آزمند و آرزومند، افراد کف خیابانهای کشورهای اروپایی، آمریکا و کانادا را تشکیل میدهند. پشت سر این افراد که طراح آرزوهای شخصیشان هستند، کشورها و مجموعههای دیگری نیز قرار دارند. اهداف این دشمنان ایران البته وسیعتر از فعالان میدانی است؛ هرچند آرزوهای آنها را نیز دربر میگیرد. در ادامه به بررسی اهداف فعالان میدانی و طراحان پشتپرده این سناریو پرداخته شده است.
1- سوارکردن تحریم حقوقبشری به هستهای
بهانههای تحریمی، هرکدام در حوزههای خاصی قابل اجرا هستند. در تحریمهای هستهای در لایه نخست، تحریم فروش فناوری و تجهیزات هستهای به ایران قرار دارد. در لایه دوم، فروش فناوریها و تجهیزات با کاربرد دوگانه که میتوانند در حوزه هستهای نیز مورد استفاده قرار گیرند تحریم میشوند. بسیاری از این قطعات همزمان میتوانند در حوزه هستهای و حوزههایی مانند نفت و نیروگاهها مورد استفاده قرار گیرند به همین دلیل بهانهگیریهای هستهای دشمنان ایران بهطور غیرمستقیم صنعت نفت و برق ایران را نیز تحتتاثیر قرار میداد. در لایه سوم تحریمها نیز منابع مالی ایران که برای گسترش تاسیسات هستهای استفاده میشد ذیل تحریمها قرار گرفتند. بهمرور در لایههای بعدی حتی بانکهای منتقلکننده نیز مجازات شدند.
با اینوجود اقداماتی مانند اخراج دیپلماتها، ایجاد منطقه پرواز ممنوع و محدود کردن ارتباط مهاجران ایرانی با کشورشان از مسیر بهانهگیریهای هستهای چندان امکانپذیر نیست؛ هرچند پیشتر به بهانه هستهای محدودیتهایی برای شهروندان ایرانی در کشورهای دیگر ایجاد شده بود. بهانهگیریهای حقوقبشری اما میتوانند مسیر خوبی برای اعمال تحریم در چنین حوزههایی باشند. از سوی دیگر ایجاد چنین بهانهای برای مخدوش کردن تصویر ایران در میان افکار عمومی جهانی موثرتر از موضوع هستهای است. شاید بخشی از افکار عمومی حتی تلاش جهت دستیابی به سلاح هستهای که باعث قدرتمندی یک کشور میشود را ستایش کنند اما قطعا همگان سرکوبگری را تقبیح میکنند. از اینرو گردانندگان بهدنبال تقویت تحریمهای حقوقی هستند.
2- تقویتکننده تحریمهای هستهای
گردانندگان کمپین ضد حقوقبشری ایران از اصلیترین بازوهای مخالفان لغو تحریمهای هستهای ایران هستند. همسویی مطالبات طراحان این کارزار با «استجیسون برادسکی»، مدیر سیاستگذاری سازمان «اتحاد علیه ایران هستهای»، بیانگر هدف مشترک هردو یعنی تشدید تحریمهای ایران است. این بازوهای تحریمی که عمدتا توسط عربستان سعودی تامین مالی و اداره میشود بهدلیل تمایل و تلاش اتحادیه اروپا برای احیای توافق هستهای، علیه این اتحادیه نیز دست به تبلیغات مختلفی زدهاند. آنها حتی امروزه نیز به کشورهای اروپایی فشار میآورند که به چهدلیل در مقابل اتفاقات ایران دستبسته نشستهاند و تحریمی علیه ایران بهدلیل نقض حقوقبشر تصویب نمیکنند. بهزعم گرانندگان این کمپین، تبلیغات ضد حقوقبشری علیه ایران حتی اگر منجربه اعمال تحریمهای حقوقبشری نشود دستکم میتواند لغو تحریمهای هستهای را از دستور کار خارج سازد.
3- کاهش قدرت نرم ایران
در دهه اخیر اندیشههای مقاومتی در کشورهایی مانند لبنان، سوریه، عراق و یمن گسترش یافته است. همچنین تقویت محور مقاومت موجب شده نمونه موفقی از استقلالخواهی در منطقه ایجاد شود. شکلگیری این تصویر باشکوه و باجذبه از مقاومت در برابر استعمار و نفوذ غرب در منطقه، که مشکل تقریبا چندصدساله است، موجب شده تا جبهه غربی و متحدانش برای مهار آن وارد میدان شوند؛ سیاست مهاری که ابزارهایش نه نظامی بلکه بهشکل مشابهی ابزارهای جنگ نرم هستند. شکلدهی به قضیه حقوقبشری ایران از اینرو صورت میگیرد تا تصویر کشور در جهان مخدوش شده و از میزان قدرت نرم و الگودهی آن در منطقه کاسته گردد.
4- ایجاد احساس انزوا در میان مردم ایران
در اغتشاشات اخیر ایران، واقعیت میدانی با آنچه در فضای مجازی نشان داده میشد فاصلهای شگرف داشت. بهطور حتم آنچه درباره راهپیماییهای سراسری در کشورهای جهان نیز گفته میشود فاصله معناداری با واقعیت دارد. با وجود تبلیغات گسترده جهانی درباره اغتشاشات ایران در کشورهایی که میزبان جمعیت بزرگی از مهاجران ایرانی هستند، چهتعداد از آنها حاضر به حضور در راهپیماییها شدند؟
بهنظر میرسد بزرگنمایی رسانهای از تجمعات کوچک شکل گرفته در تعدادی از شهرهای جهان از جهاتی در حوزه تزریق احساس انزوا به مردم ایران عمل میکند. انتشار این اخبار برای خوانندگان این احساس را بهوجود میآورد که آنها در کشوری منزوی زندگی میکنند، درحالیکه در واقعیت تعداد حاضران در راهپیماییها چندان زیاد نیست.
5- قطع ارتباط مهاجران ایرانی با کشورشان
تحریمهای حقوقبشری و جزئیاتی که گردانندگان کمپین آن بهدنبالش هستند میتواند مشکلات بسیاری برای مهاجران ایرانی در سراسر جهان ایجاد کند. این مشکلات باعث میشود آنها ارتباط خود را با ایران بهشدت محدود کرده و درپی کسب تابعیت کشورهای دیگر باشند. انتخاب کشوری جدید و محدودشدن و حتی قطع ارتباط مهاجران با ایران یک هدف مهم برای این افراد است. مهاجران از طریق ارتباط با کشور خود، ارتباطی میان کشورهای مقصد و مبدا ایجادکرده و مسیری برای تبادل علمی و فناری میان ایران و جهان محسوب میشوند. مسدودکردن این مسیرها برای منزوی کردن جامعه ایران از جهان، هدفی مهم برای سعودیها و رژیمصهیونیستی است.
6 -انسداد شریانهای ارتباط با جهان خارج
تحریمهای حقوقبشری با ایجاد مشکل در حوزه رفتوآمد شهروندان ایران با کشورهای دیگر عملا موجب تقویت اثر تحریمهای اقتصادی نیز میشوند. اگر دانشمندان و تکنیسینها نتوانند به کشورهای دیگر سفر و در آنها تحصیل کرده و آموزش ببینند، ایران عملا از مواهب ارتباط با جامعه جهانی محروم میشود. همچنین اقشاری مانند ورزشکاران و تجار نیز کار سختی برای ارتباط با مسابقات و ارتباط با بازارهای جهانی خواهند داشت.
7- سلب مشروعیت بینالمللی نظام
از نگاه برخی تضعیف مشروعیت بینالمللی ایران راهی برای تضعیف نظام سیاسی ایران است که میتواند به تقویت جایگاه مخالفان در کشورهای دیگر تبدیل شود. در اینصورت اپوزیسیون نظامی سیاسی با جا زدن خود بهعنوان نمایندگان ملت ایران از مواهب موجود در این میان بهره خواهند گرفت. آنها میتوانند در اینصورت ارتباط بیشتری با نهادهای سیاسی و نظامی کشورهای غربی ایجاد کرده و از بودجههای حمایتی آنها برخوردار گردند.
8- تقویت مخالفان داخلی
برخی از نظامهای سیاسی که با مشکلاتی در حوزه مشروعیت بینالمللی مواجه شدهاند، با دادن بخشی از قدرت به اپوزیسیون که دارای اعتبار بینالمللی هستند، میکوشند تا این ضعف خود را پوشش دهند. از نگاه مدافعان تحریم حقوقبشری ایران، وارد آوردن ضربهای شدید به مشروعیت و نه حیثیت بینالمللی ایران میتواند نظام سیاسی را وادار سازد تا آنها را در قدرت سهیم سازد. بهزعم مخالفان ضربهزدن به حیثیت نظام سیاسی ایران مانند راهاندازی راهپیماییها چندان موثر نیست اما اگر بهجای حیثیت به مشروعیت بینالمللی نظام سیاسی ایران ضربهای وارد شود آنگاه این نظام مجبور خواهد شد بخشی از اپوزیسیون را وارد ساختارهای قدرت سازد.
9- مصادره اموال ایران
گردانندگان کمپین خواهان مصادره اموال ایران در تعدادی از کشورها هستند. بخشی از این اموال، حسابهای بلوکهشده ایران در کشورهای اروپایی مانند آلمان و بلژیک و همچنین کشورهای آسیایی مانند کرهجنوبی هستند. مبالغ موجود در این حسابها بالغ بر دهها میلیارد دلار است، بهگونهای که برخی آن را 100 تا 120 میلیارد دلار تخمین میزنند. مخالفان بهزعم خود حتی اگر بتوانند به بخشی از پول دست یابند زندگی خود و فرزندانشان را در آینده آباد ساختهاند.
10- محدود ساختن منابع درآمدی ایران
مسدودشدن مسیر هوایی ایران، کشور را دستکم از صدها میلیون دلار درآمد محروم میسازد. براساس تخمینها ایران سالانه 300 تا 350 میلیون دلار از پروازهای عبوری درآمد کسب میکند. این درآمد در شرایط تحریمهای نفتی و دسترسی سخت به درآمدها دارای اهمیتی دوچندان است.
از سوی دیگر مسدودشدن مسیرهای هوایی تاثیراتی بر مسیرهای زمینی نیز خواهد داشت. امروزه که رقابتها در منطقه بر سر کریدورهاست، کشیدهشدن این اقدامات به حوزههای مواصلاتی با هدف کند ساختن پروژههای زیرساختی ایران و ایجاد تردید در میان شرکای تهران صورت میگیرد. فعالیت مسیر هوایی و همچنین کریدورها میتواند نرخ بیکاری در ایران را با ایجاد مشاغل جدید کاهش داده و همچنین باعث افزایش درآمدهای ارزی شود.
11- محدودسازی آزادی عمل کشور در مدیریت بحرانها
مخالفان بهسختی در تلاشند از طریق اقدامات خود آسیبهایی به ایران وارد سازند تا درصورت بروز اغتشاشات آتی در کشور، نهادهای مسئول برای مدیریت و برخورد با عوامل ناامنی دچار تردید شوند. تردیدی که میتواند به عوامل مرتبط با کشورهای خارجی فرصت بیشتری برای فعالیت در داخل ایران را بدهد.
12- تنفس مصنوعی به اغتشاشات
اغتشاشات اخیر در ایران با خویشتنداری نهادهای مسئول و مشخص شدن قضایای پشت پرده برای بخشی از معترضان رو به افول گذارده است. اقداماتی مانند خرابکاری در زندان اوین و کشتهسازیهای بیشتر نیز که به جهت ایجاد موجی از احساسات درمیان مردم صورت گرفتند نیز نتوانستند بر شدت اغتشاشات بیفزایند. از اینرو تلاش شده تا اغتشاشات از مرزهای ایران خارج شده و در کشورهای دیگر منافع و منابع ایران را هدف گیرد. حمله به ساختمانهای دیپلماتیک ایران در همین راستا صورت میگیرد.
13- الزام کشورهای غربی به ترک میز دیپلماسی
گردانندگان میدانی کمپین تحریم حقوقبشری ایران که منافقین مورد حمایت سعودیها هستند، در تلاشند با ایجاد پیوست فراسرزمینی برای اغتشاشات ایران، آن را به اغتشاشات ایرانیها تبدیل ساخته و کشورهای غربی را به پیگیری مسیرهایی بهجز دیپلماسی با ایران، ترغیب کنند. غرب زمانی روی به دیپلماسی با ایران آورد که مسیرهایش برای اعمال فشار به ایران ناکارآمد شد. حالا اگر آنها به این نتیجه برسند که مسیرهای جدیدی به رویشان بازشده، بار دیگر میز دیپلماسی را ترک خواهند کرد.
14- فریب ایران برای اشتباه در اولویتبندی
اقدامات پراکنده مخالفان ایران و ایجاد کمپین تحریم حقوقبشری ایران که هراسانگیز جلوه میکند، اقدامی در راستای فریب مسئولان ایران است. درحالحاضر کشور با تهدیداتی در شمال قفقاز مواجه است که درصورت عدم پاسخدهی بهموقع، هرگونه تلاش برای حل این مشکل بهشدت دشوارتر خواهد شد. در این شرایط تمرکز ایران به تلاش چندصد مزدور برای اعمال تحریمهای حقوقبشری علیه ایران آنهم با اعلام برنامههای هراسآمیز میتواند اقدامی جهت فریب اذهان مقامات کشور باشد. این مساله بهمعنای تقلیل یک موضوع مهم نیست بلکه بهمعنای اشتباه نکردن میان اولویتهاست.