فرهیختگان مدیران فرهنگی دانشگاههای سطح یک کشور هفته گذشته برای بررسی وقایع اخیر در محل سالن شهید سلیمانی وزارت علوم دورهم جمع شدند. مهمترین بخش خبر مخابره شده از این نشست که در رسانه هم بازتاب گستردهای داشت به بخشنامه احیای کرسیهای آزاداندیشی مربوط بود، موضوعی که از قول مدیرکل دفتر سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم نقل شده و در پس آن هم از پیگیری وزارتخانه برای اجرای آن خبر داده است و مقام مسئول گفته هدفگذاری ما این است که در سهماهه پاییز سالجاری، حداقل 3 کرسی آزاداندیشی در هر دانشگاه برگزار شود تا پس از پایان فصلجاری، نسبت به اشکالات شکل کنونی کرسیهای آزاداندیشی بررسی کارشناسی شده و با استفاده از نظرات معاونان فرهنگی و اجتماعی دانشگاهها برای برگزاری طولانیمدت آن تصمیمگیری شود. این واکنش معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم را میتوان از زوایای مختلفی مورد بررسی قرار داد.
معاونت فرهنگی کجای ماجراست؟
هفتهجاری که بگذرد، یکماهی است که دانشگاهها در سال جدید تحصیلی بهصورت مشخص فعالیت خود را آغاز کردند. اگرچه فعالیتهای آموزشی بهواسطه برخی تعطیلات اوایل مهرماه و پس از آن اعتراضات اخیر کشور تحتتاثیر قرار گرفت، اما شروع سال را برمبنای تقویم دانشگاهها باید هفته آخر شهریور دانست. حالا پس از گذشت حدود یکماه، سوال روشنی میتوان از مجموعه فرهنگی وزارت علوم پرسید، معاونت فرهنگی در اتفاقات و اعتراضات اخیر در دانشگاهها دقیقا کجای ماجراست و خود را کجا تعریف کرده است؟ وبسایت معاونت و جستوجوهای اینترنتی جز چند گفتوگو از معاون و یکی دو خبر از چند نشست مدیرکل فرهنگی و مدیرکل دفتر سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی محتوای جدید دیگری مرتبط با تحولات ندارد. اولویتهای کاری وزارت علوم در حوزه فرهنگی برای سال جدید چگونه تعریف شدند؟ بیش از یکسال از حضور دولت جدید میگذرد، عمر معاونت سکاندار جدید فرهنگی وزارت علوم هم در آستانه یکسالگی است، اما کماکان خبری از رویکردها و اولویتهای فرهنگی دولت در فضای دانشگاهها نیست. بررسی تحرکات فرهنگی مدیران فرهنگی دانشگاهها، اظهارات مدیران فرهنگی و حتی فعالان دانشجویی یک پیام روشن را متبادر میکند: وزارت علوم برنامه روشنی در حوزه فرهنگی ندارد. قریب به یکسال از برگزاری اختتامیه جشنواره تیتر 12 به میزبانی وزارت بهداشت میگذرد، اما هنوز از فراخوان دوره جدید جشنواره خبری نیست، اتفاقی که محدود به جشنواره تیتر هم نمیشود. از قبل همین بیبرنامگی و فقدان برنامهریزی و اولویتهای کاری است که بخشنامه احیای کرسیهای آزاداندیشی صادر میشود؛ چنانچه اگر تصمیم مشخص و روشنی در این زمینه وجود داشت پیش از این و در طول دو ترم اخیر هم میشد زمزمهای از آن شنید؛ اما خبر صدور این بخشنامه بیش از آنکه نشاندهنده عکسالعمل بهنگام و واکنشی درخور باشد، بیشتر شبیه رویههای مختلف و متعدد بینتیجه و بیفایده دهه نودی در حوزه آزاداندیشی است.
2نیازی به اختراع دوباره چرخ هست؟ نیست!
صدور بخشنامه درمورد آزاداندیشی همان اختراع دوباره چرخ است. طرح موضوع آزاداندیشی از بیانات رهبری در اوایل دهه هشتاد نشأت گرفت و پس از آن با تکرارهای مکرر ایشان به یکی از برنامهها و دستورکارهای مراکز علمی و فرهنگی بدل شد. تصویب مصوبه تاسیس خانه ملی گفتوگو در شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از همان نتایجی است که پیگیری آن تاکنون با وقفهای بیش از یکدهه همراه بوده است. یکی دیگر از جمعبندیها هم به نگارش آییننامهای برای تشکیل کرسیهای آزاداندیشی در دانشگاهها و موسسات آموزشعالی و پژوهشی کشور در سال 90 ختم شد. قرار بود از دل این آییننامه یک هیات کرسی آزاداندیشی در هر دانشگاه، یک هیاتمرکزی در وزارتخانه و یک باشگاه آزاداندیشی دانشگاهیان تشکیل شود. البته این آییننامه بار دیگر در سال 93 موردبررسی و اصلاح قرار گرفت، بنا بر آن شد که هیات کرسیها، همان نهاد ناظر بر تشکلهای در سطح وزارتخانه و دانشگاه باشد و معاونتهای فرهنگی دستگاهها و دانشگاهها هم اعتبارمشخصی برای کرسیها درنظر بگیرند و هم از کرسیهای برتر و فعالانشان تقدیر کنند، اما حتی خبری از همین آییننامه در وبسایت معاونت فرهنگی وزارت علوم هم نیست، چه رسد به بررسی کرسیها و تقدیر از فعالان!
بازخوانی تجربههای موفق در برخی دانشگاههای میزبان کرسیهای آزاداندیشی پیام روشنی را متبادر میکند که با نگاه اظهارات اخیر مسئولان معاونت فرهنگی وزارت علوم در تضاد است. هدفگذاری عددی برای کرسیها، در محلی که باید با جوشش و میدانداری دانشجویان فعال شود و مدیران دانشگاهها باید بسترساز و مشوق آن باشند- با درنظر گرفتن شرایط فعالی- چندان منطبق با واقعیت نیست. اگر بنا بود بخشنامه کاری کند نیاز به صدور مجدد آن نبود؛ باید کمکاریها و قصورها را شناخت، عوامل موثر را فعال کرد و نگاهها را به فعالیتهای دانشجویی تغییر داد.
3شما که اهل پژوهش هستید چرا؟
مدیران فعلی معاونت فرهنگی در مقام استاد، اکثرا رزومههای مفصلی دارند و دستی برآتش پژوهش. بررسی اشکالات برگزاری کرسیها را در انتهای فصل که از قول مدیرکل دفتر سیاستگذاری فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم نقل شده بود را هم میتوان موید نگاه پژوهشی دانست که از اتفاق لازمه این عرصه است. اما بررسی عوامل موثر در فضای فعلی نیازمند صبر تا چندماه آینده ندارد. پژوهشهای دانشگاهی پیش از این منتشر شده و روند آن را بررسی کرده است. در کنار آن میتوان از تجربیات فعالان گذشته هم استفاده کرد و با توجه به شرایط کنونی و تغییر فضا و مخاطب، بهجای تکرار دوباره نسخههای قبلی، با دست پر در دانشگاه حاضر شد. در این بین پتانسیلهای مختلفی که در وزارت علوم وجود دارد بهنظر چندان مورد توجه قرار نگرفته یا واکنش لازم را در این برهه نداشتند. گروه مطالعات فرهنگی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی که میتواند در حوزه فرهنگ دانشجویی و دانشگاه کنش جدی و خروجیهای علمی جهت استفاده از زمین اجرا به ارمغان آورد، دستاورد روشنی در طول ماهها و بلکه چند سال اخیر نداشته یا حداقل در دسترس نگذاشته است. یا مثلا کسی به یاد ندارد آخرین شماره دوفصلنامه «دانشگاه امروز» که توسط دفتر سیاستگذاری و برنامهریزی فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم منتشر میشد و اتفاقا یکی از بهترین بسترهای طرح و بررسی اتفاقات فرهنگی دانشگاهها چه زمانی منتشر شده است! در وبسایت معاونت فرهنگی آخرین نسخه منتشر شده مربوط به سال 1400 است. نشریه دیگر این دفتر که با عنوان گاهنامه «نامه فرهنگی» منتشر میشد هم در وضعیت مشابهی قرار دارد و مدتهاست خبری از آن نیست. با این تفاسیر، بازوی فکری معاونت فرهنگی هم نیازمند تحرک جدیتر است.