کد خبر: 74376

همچنان بهت‌زده‌ایم

از آنجا که جامعه جهانی به‌سرعت به‌سمت حوادث قبل از ظهور می‌رود، اربعین را باید به‌عنوان یک رفتار تربیتی از جانب خداوند دانست.

عبدالحمید قدیریان، هنرمند نقاش :راهپیمایی اربعین حالا دیگر به یک پدیده نوین در جامعه امروز بدل شده و عظمت این حرکت یک هویت نوین اجتماعی را در پهنه جغرافیای ما شکل داده است. عبدالحمید قدیریان از هنرمندان برجسته نقاشی و چهره سال هنر انقلاب است. او ازجمله طراحان دکور و صحنه آثار سینمایی است و در پروژه‌هایی همچون «مریم مقدس»، «ملک سلیمان» و «محمدرسول الله» حضور داشته است. قدیریان توفیق حضور در اجتماع بزرگ اربعین را داشته و مجموعه تابلوهای «آسمان حسین» و «همپای نور» نمایشی از تجربه زیسته این هنرمند از این اجتماع بزرگ حسینی است. در ادامه یادداشت شفاهی این هنرمند را در توصیف عظمت راهپیمایی اربعین حسینی می‌خوانید.
بهره بردن از اربعین بستگی به معرفتی دارد که افراد نسبت به عاشورا دارند. همان‌طور که می‌دانید مفاهیم سه‌بعدی هستند و لذا در بعد ارتفاع هرقدر که معرفت آسمانی‌تر باشد، لطیف‌تر و هرقدر معرفت سمت‌وسوی دنیایی به خود بگیرد خشن‌تر و فرد هم بهره کمتری می‌برد. عاشورا را هم می‌توان از جنبه دنیایی نگریست، به‌عبارت دیگر آن واقعه را می‌توان یک جوشش اجتماعی و سیاسی دانست و از آن عبرت‌ها برد و هم می‌توان آن را از منظر برزخی و اخلاقی نگریست و از آن بهره‌ها برد و همچنین می‌توان آن را امری ملکوتی و آسمانی دانست و از نور آن استفاده کرد.
زمانی که برای ساخت فیلم ملک سلیمان(ع) تحقیق می‌کردیم به ابعاد عجیبی از رفتار حضرت سلیمان(ع) برخوردیم که بیان آنها در ظرف فیلم و سینما قابل‌گفتن نبود. سلیمان(ع) یکی از سابقون است و حجاب زمان برای او محدودیتی ایجاد نمی‌کرد. وی بعد از جنگ‌های بسیار، درپی رشد خود می‌دانست که باید به‌سویی برود که نور او را هدایت ‌کند. آن حضرت به‌همراه یاران خویش به تاخت به‌سوی سرزمینی که نور از آن‌ ساطع می‌شود، می‌رود. در کربلا قومی را می‌بیند که با اینکه در مجاورت خورشیدند ولی از نور بهره‌ای ندارند. ایشان می‌دید که کربلا محلی است که خورشید وجود امام حسین(ع) در آن به تابیدن مشغول است و آن قوم پلید بی‌تقوا، (قاتلان امام) هیچ بهره‌ای از نور او نمی‌برند و همچون شب‌پرگان از نور گریزان و فراری هستند. 
سلیمان(ع) با ماجرای حضرت موسی(ع) آشنا بود و در بین دو رود دجله و فرات با بزرگواری مواجه می‌شود که موسی(ع) در مجمع‌البحرین با او مواجه شد. سلیمان(ع) با مجمع‌البحرین (حضرت خضر) همراه شد و به سرچشمه‌ نور وارد گشت. او می‌دانست که خضر(ع) به‌همراه ذوالقرنین به وادی ظلمات رفته و وارد آب حیات شد و از آن پس زندگی جاوید یافت. او می‌دانست که کربلا از دیدگاه مادی و ظاهری به‌خاطر رفتار شیاطین انسی و جنی، بسیار تاریک و غمبار است، اما در باطنِ آن ظاهرِ تاریک، آب حیات وجود دارد و هرکسی طالب حیات باشد باید وارد آن سرزمین شود تا زنده شود. سلیمان(ع) وارد آن سرزمین شد و همچون خضر(ع) از آب حیات نوشید و با مفهوم «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلُوا فی سَبیلِ‌اللّهِ أَمْواتًا بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» آشنا شد. او می‌دانست درجات بالای حیات را باید در ارتفاعات آسمان جست‌وجو کرد و خداوند یاران مولا را به اعلی‌علیین رسانده بود.

والاترین فضای تربیتی برای ظهور
وقتی از اربعین به‌عنوان یک پدیده اجتماعی سخن می‌گویید باید جایگاه آن را در برنامه الهی جست‌وجو کنید. هنرمندان با توجه به تیزبینی و دقت‌نظری که دارند برای خلق آثار خود باید در ابتدا تبیین دقیق و منطبق با حق را از اربعین داشته باشند تا آثارشان بتواند در این حوزه پیشرو باشد و آینده‌پژوهانه مسیر پیش‌رو را نشان دهد. از آنجا که جامعه جهانی به‌سرعت به‌سمت حوادث قبل از ظهور می‌رود، اربعین را باید به‌عنوان یک رفتار تربیتی از جانب خداوند دانست که با قرار دادن افراد در آن فضا، آنها را دعوت به کسب صفاتی می‌کند که در مسیر به‌سوی آینده و مواجه شدن با حوادث سخت قبل از ظهور به آن نیاز دارند. 
به یاد دارم از سال 93 حدود چهار سمینار در روز اربعین، در سالن مجاور حرم امام حسین(ع) شرکت داشتم و در تمام سمینارها، همه علما از کشورهای مختلف، نسبت به پدیده اربعین اظهار بهت‌زدگی می‌کردند. درطول این سال‌ها علما و سخنرانان از جنبه‌های مختلف سعی کردند ویژگی‌های اربعین را احصا کنند و در اختیار مردم بگذارند اما متاسفانه کمتر از ویژگی اصلی اربعین سخن به‌میان آورده‌اند و آن نورالله است، همان نوری که همه قلوب را به تسخیر خود دارد و آنها را در سخت‌ترین دوران (حضور داعش) به کربلا کشانده است. همان نوری که مولا علی(ع) در حدیث «معرفت به نورانیت» بر هر شیعه‌ای، آشنایی با آن را واجب می‌خواند.
اگر باور کنیم که اربعین قسمتی از برنامه الهی است که خداوند طبق آن ما را تربیت و به‌سمت ظهور می‌کشاند، به تفاوت‌های آن با اجتماعات دیگر پی می‌بریم. به‌طوری‌که در چندین باری که با زوار اربعین همراه بودم از آنها تاثیر زیادی گرفتم که حاصل آن را در مجموعه تابلوهای «آسمان حسین» و «همپای نور» در سال‌های 94 و 98 به نمایش گذاشته‌ام.
بار دیگر تاکید می‌کنم جای تبیین آسمانی در اربعین توسط علما خالی است. می‌توان با انتقال معرفت قرآنی به مومنین باعث شد آنها بسیار بیش از این از اربعین بهره ببرند و از مواهب آن در زندگی فردی و اجتماعی خود استفاده کنند. 

مرتبط ها