کد خبر: 74320

تشدید درگیری‌های نظامی میان آذربایجان و ارمنستان

اشتباهات محاسباتی دو طرف ادامه دارد

آذربایجانی‌ها قصد دارند با ایجاد دالانی موسوم به «زنگه زور» به نخجوان دست ‌یافته و به‌طور مستقیم آذربایجان را به ترکیه متصل سازند.

سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بین‌الملل: شامگاه دوشنبه مرزهای آذربایجان و ارمنستان بار دیگر شاهد درگیری‌های سنگینی بود که ده‌ها تلفات برای این دو کشور برجای گذاشت.
تنش‌ها میان باکو و ایروان از سال 2020 شدت گرفته است. در این سال نیروهای آذربایجان موفق شدند در جنگی 44 روزه با آزادسازی منطقه‌اشغالی قره‌باغ، ارمنستان را در توافق آتش‌بسی که با میانجیگری روسیه منعقد شد وادار به خروج از دیگر نواحی این منطقه کنند.
با این وجود اهداف آذربایجان و متحدانش در این جنگ بیشتر از آزادسازی قره‌باغ است. آنها قصد دارند با ایجاد دالانی موسوم به «زنگه زور» که از استان «سیونیک» در جنوب ارمنستان می‌گذرد به نخجوان دست ‌یافته و به‌طور مستقیم آذربایجان را به ترکیه متصل سازند.
نیکول پاشینیان، نخست‌وزیر ارمنستان روز گذشته ضمن تاکید بر این موضوع که کشورش کریدوری را در اختیار دیگران نمی‌گذارد اعلام کرد کشورش در درگیری‌های دوشنبه شب 49 تن از سربازانش را ازدست داده است.
جمهوری آذربایجان نیز در بیانیه‌های رسمی ضمن متهم ساختن ارمنستان به آغاز تنش‌ها اعلام‌کرده تعدادی از سربازانش را ازدست داده است.
علی‌رغم این گفته‌ها اما به‌نظر نمی‌رسد ارمنستان که در سال‌های اخیر از نظر سیاسی و نظامی به‌شدت در ضعف قرارگرفته دست به حمله نظامی زده باشد.
ارمنستان به‌دلیل شکست سنگین سال 2020 و همچنین دست‌ پایین در همه حوزه‌ها فعلا انگیزه چندانی برای آغاز درگیری در قره‌باغ ندارد اما در طرف مقابل آذربایجان به‌دلیل اصرار بر ایجاد کریدور زنگه‌زور از چنین انگیزه‌ای برخوردار است.
شواهد نشان می‌دهد پایداری پاشینیان پس از شکست‌های سنگین جنگی و ادامه رویکردهای سیاسی‌اش که مورد پسند مسکو نیست، می‌تواند دلیل بزرگی بر ادامه اجرای سیاست‌های ضد ارمنستان در قفقاز باشد.

  نکات مهم درباره درگیری‌های قره‌باغ
هرچند شوروی فروپاشیده اما قدرت باقی‌مانده روس‌ها در قالب فدراسیون روسیه همچنان بیش از حدی است که به مجموعه‌های رقیب مانند ناتو اجازه نفوذ به حوزه پیرامونی این کشور را بدهد. از این رو سخت بتوان اقدام آذربایجان در جریان جنگ 2020 و ادامه زدوخوردها را بدون گرفتن چراغ سبز از روسیه تصور کرد.
بر همین مبنا در تحلیل مسائل مرتبط با جنگ قره‌باغ بیش از توجه به ریشه درگیری‌های آذربایجان و ارمنستان در داخل این کشورها، باید به بررسی نوع نگاه روسیه به این منطقه پرداخت. گرچه مسائل داخلی دو کشور مزبور نیز در تحولات نقش دارند اما نقش این تغییرات در مناسبات قفقاز به نوع برداشت روسیه از آنها مرتبط است. از این رو در ادامه تلاش‌شده به بررسی ریشه‌های بحران قره‌باغ با تمرکز بر سیاست‌های روسیه پرداخته شود.

1. تلاش روسیه برای تضعیف پاشینیان
نیکول پاشینیان در سال 2018 با موفقیت اعتراضات ضد دولتی در ارمنستان که دارای رگه‌های ضدروسیه بود به نخست‌وزیری این کشور رسید. او که موردحمایت دیاسپورا و لابی ارمنیان در غرب بود با اظهارات ضدروسی خود مورد توجه قرار گرفته و با شعارهای مقابله با فساد قدرت را در دست گرفت. از این رو مسکو روی کار آمدن نخست‌وزیر جدید ایروان را نتیجه یک انقلاب مخملی می‌داند که بارها در محیط پیرامونی روسیه رخ داده است.
با وجود گرایش‌های ضدروس پاشینیان اما به‌دلیل ضعف‌های ذاتی ارمنستان و بروز تهدیدات جدی علیه این کشور، او راهی جز مدارا با روسیه نداشت اما در هر حال مسکو تصمیم گرفته بود رهبران و جمعیت مدافع آنان در این کشور را تنبیه کند.
دولت ارمنستان پس از شکست در جنگ 2020 که با چراغ سبز روسیه علیه ایروان به‌راه افتاد، متوجه شد به‌هیچ‌عنوان بدون مسکو قادر به گذران زندگی در قفقاز نیست و درصورت ادامه تنش با روس‌ها ضربات بدتری خواهد خورد. پس از آن ایروان اندکی در مقابل مسکو عقب‌نشینی داشت اما میزان آن به‌حدی نبود که مورد رضایت روس‌ها باشد و به‌نظر می‌رسد همین مساله یکی از دلایل ادامه بحران در منطقه باشد.

2. تلاش برای جلب‌نظر دولت آذربایجان
دولت آذربایجان پس از آنکه با حمایت روسیه از ارمنستان در دهه 1990 میلادی مواجه شده و قره‌باغ را از دست داد، بنا به دلایلی تصمیم گرفت از ایران نیز دور شود. پیامد این احساس تنهایی باکو تلاش‌های این کشور برای نزدیکی بیشتر با غرب بود.
شکوفایی صنعت نفت آذربایجان و سرازیری درآمدها به خزانه دولت این امکان را به باکو داد تا بتواند اقتدار داخلی را تحکیم و روابط خارجی خود با غرب را گسترش دهد. همین امر باعث برانگیخته شدن احساس ترس در روس‌ها شد و آنها را واداشت امتیازاتی راهبردی به باکو اعطا کنند. باید در نظر داشت هرچند ارمنستان به‌دلیل ضعف‌های خود قادر نیست به متحد قابل اتکایی برای غرب در منطقه تبدیل شود اما برخلاف آن، آذربایجان از چنین ظرفیتی برخوردار است. به‌نظر می‌رسد مسکو به همین دلیل درپی پایه‌گذاری روابط سطح بالا با باکو است تا این کشور به پایگاهی برای غرب در قفقاز تبدیل نشود.
با توجه به سیاست‌های غربگرای دولت آذربایجان و کم‌رنگ شدن تعاملاتش با روسیه، دولت پوتین با چراغ سبز به این کشور برای حمله به ارمنستان و بازپس‌گیری سرزمین‌های اشغالی خود و دخالت در روند تصویب توافقنامه و تعیین یک‌سری امتیازات به‌نفع آذربایجان در توافقنامه مذکور، به‌دنبال جلب رضایت دولت علی‌اف و توسعه تعامل و افزایش روابط با این کشور برآمده است.1

3. استفاده از فرصت درگیری‌های دائمی بر سر قره‌باغ
یکی از دلایل فروپاشی شوروی عدم توانایی مسکو در تامین اقتصادی و مدیریت صحیح امور جوامع تحت‌تسلطش بود. روسیه درحال‌حاضر قابلیت ارائه خدمات یا حتی برقراری روابط همه‌جانبه با جمهوری‌های سابق شوروی را ندارد.
مسکو تولیدکننده اقتصادی قدرتمندی نیست و کالای قابل‌ارائه زیادی برای صادرات به کشورهای منطقه ندارد و از لحاظ سرمایه‌گذاری نیز توان رقابت با سرمایه‌گذاران دیگر را ندارد. در این میان قدرت اقتصادی روسیه در توانایی تامین‌کنندگی انرژی آن نهفته است که این موضوع برای آذربایجان منتهی به روابطی خاص نمی‌شود، زیرا این کشور خود دارای منابع انرژی به‌اندازه کافی است. از سوی دیگر درآمدهای صادرات انرژی منابع مالی لازم برای سرمایه‌گذاری را در اختیار باکو قرار می‌دهند تا نیازمند سرمایه‌گذاری مسکو نباشند.
در حوزه صادرات نظامی کشورهای منطقه به‌ویژه آذربایجان و گرجستان به‌سمت غرب گردش کرده‌اند. با وجود این روسیه همچنان از لحاظ سیاسی، نظامی و امنیتی توانایی‌های بی‌بدیلی در منطقه دارد و می‌کوشد از این طریق نفوذ خود را در قفقاز حفظ کند.
این موضوعات حوزه‌های اثرگذاری روسیه به‌حساب می‌آیند و بر همین مسکو می‌کوشد با ایجاد مسائلی در چنین حوزه‌هایی نفوذ خود را بیش از پیش افزایش دهد. بروز بحران‌های سیاسی، امنیتی و نظامی هرچه بیشتر در جریان باشند مسکو زمینه‌ای بی‌بدیل برای اعمال نظراتش خواهد داشت.

4. افزایش زمینه نظارتی روسیه بر مسیر «کمربند جاده»
چین براساس ابتکار «کمربند جاده» به‌دنبال ایجاد مسیرهای حمل‌ونقل میان خود تا اروپاست. این مسیرها به‌صورت شاخه‌ای از چین تا قاره سبز کشیده خواهند شد.
بخشی از شاخه‌های این طرح قرار است به‌صورت مویرگی کشیده شوند، از ایران عبور می‌کنند. ایجاد دالان زنگه‌زور برای ارتباط مستقیم میان آذربایجان و نخجوان که از جنوب ارمنستان می‌گذرد می‌تواند باعث جلب‌توجه چین به این مسیر شود. در اینجا پکن سرمایه‌گذاری‌هایی را در مسیر مدنظر مسکو انجام خواهد داد. این اتفاق احتمالی بخشی از طرح «جاده کمربند» را تحت‌نظارت روسیه قرار دهد درحالی‌که اگر ایران نقطه تمرکز طرح باشد، این جایگاه برای مسکو قابل‌تصور نخواهد بود.

5. مهار گرجستان
پس از آنکه گرجستان در دهه 2000 گردش به غرب را آغاز کرد روسیه در سال 2008 با جداسازی دو جمهوری خودخوانده «اوستیای جنوبی» و «آبخازیا» از این کشور تلاش کرد تفلیس را تنبیه کند.
درحال‌حاضر ریاست‌جمهوری گرجستان برعهده «سالومه زورابیشویلی» است که از سال 2018 به این منصب رسیده است. او پیش از این 20 سال سفیر فرانسه در تفلیس بود اما به‌طور اعجاب‌انگیزی به قدرت رسید. حضور او نشانه‌ای کم‌نظیر از شدت نفوذ غرب در کشورهای پیرامونی روسیه است.
از این رو مسکو می‌کوشد پس از آنکه دو جمهوری خودخوانده را از کنترل تفلیس خارج کرد، در جنوب گرجستان نیز از لحاظ نظامی مستقر شود.

6. مسدودسازی یا ایجاد سایه امنیتی بر خطوط انتقال انرژی به اروپا
آذربایجان از سال 2020 صادرات گاز به اروپا را آغاز کرده و قصد دارد میزان گاز منتقل‌شده را در آینده‌ای نزدیک به دوبرابر برساند. در سال جاری هدف‌گذاری باکو صادرات 12 میلیارد مترمکعب گاز به اروپاست.
به‌جز آذربایجان، کشورهای آسیای میانه نیز به‌دنبال یافتن مسیرهایی برای صادرات انرژی خود به اروپا هستند که از این میان ترکمنستان جایگاه ویژه‌ای دارد.
روسیه با افزایش مناطق استقرار نظامی خود در قفقاز و گسترش حوزه‌های گشت‌زنی در پیرامون این پایگاه‌ها تلاش دارد خطوط انتقال انرژی به قاره سبز را مسدود ساخته یا تحت نظارت بگیرد.

7. ایجاد «مناطق دیده‌بانی»
روسیه با استفاده از جنگ 2020 قره‌باغ موفق شد از کنار توافقنامه آتش‌بس، یک نقطه بزرگ برای استقرار نظامی خود در منطقه بیابد. نظامیان روس بر این اساس در شمال قره‌باغ که با نام منطقه خودمختار «قره‌باغ کوهستانی» شناخته می‌شود مستقر شده‌اند و نواحی پیرامونی آن ازجمله جاده لاچین را تحت کنترل دارند.
روس‌ها همچنین بر مبنای مفاد آتش‌بس به بهانه کنترل دالان درحال تاسیس زنگه‌زور در جنوب قره‌باغ، در این منطقه نیز نفوذ نظامی و امنیتی ایجاد کرده‌اند. روس‌ها امروز در شمال و جنوب قره‌باغ که بخش غربی آذربایجان را تشکیل می‌دهد مستقر شده‌اند و در پشت سر از پایگاه‌های پیشین و درحال تاسیس خود در ارمنستان به‌ویژه در جنوب این کشور بهره می‌گیرند.
ایجاد مناطق بزرگ دیده‌بانی در حوزه پیرامونی روسیه این امکان را به مسکو می‌دهد تا یک تسلط امنیتی و نظامی ویژه را در این مناطق اعمال کند.

8. پیگیری ادغام مجدد سیاسی-نظامی جمهوری‌های شوروی سابق در ساختارهای مسکو
اندکی پیش از فروپاشی شوروی رشد دیدگاه‌های ملی‌گرایانه در جمهوری‌های این اتحاد باعث شد نظام سیاسی این کشور بشدت تضعیف و پراکنده شود. درپی آن بود که روس‌ها تلاش کردند تا حد زیادی از مدیریت مستقیم و متمرکز مناطق تحت سلطه خود دست کشیده و امور بیشتری از این جمهوری‌های داخلی را به خود آنها واگذارند. این امتیازات به‌اندازه‌ای زیاد بود که به این جمهوری‌ها حق استقلال می‌داد و آنها می‌توانستند به عضویت سازمان ملل متحد درآیند.
از این رو مسکو فرآیند تبدیل از «جمهوری شورایی» به «اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع» را کلید زد اما به‌دلیل از هم گسیختن رشته امور و تضعیف شدید ساختارهای مورداستفاده روس‌ها این اقدام به شکل ناقصی انجام گرفت و به یک فروپاشی بزرگ منجر گشت.
با وجود این مسکو همچنان از این هدف دست نکشیده است. روسیه قصد دارد جمهوری‌های استقلال‌یافته از شوروی را بار دیگر از طریق ساختار به خود متصل سازد تا ایده اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع را به‌شکلی جدید و روزآمدتر به سرانجام برساند.
آنچه در این مسیر برای روس‌ها اثبات‌شده این است که بروز تهدید در جمهوری‌های استقلال‌یافته می‌تواند منجر به افزایش اتکای آنها به روسیه شده و آنان را به پیوند با مسکو ترغیب کند. اتفاقات سال 2020 بلاروس یکی از مویدات این ایده است. پیش از برگزاری انتخابات ریاست‌جمهوری بلاروس در این سال، الکساندر لوکاشنکو رئیس‌جمهور این کشور اتهاماتی را متوجه روسیه ساخت و دست به حملات لفظی علیه مسکو زد اما پس از آنکه با اردوکشی‌های خیابانی موردحمایت غرب مواجه شد به‌سرعت خیره‌کننده‌ای به‌سمت روس‌ها غش کرد.
چنین اتفاقی در سال 2022 در قزاقستان روی داد. در این سال نیز اردوکشی‌های خیابانی مخالفان و اقدام شبه‌نظامیان تسلیح‌شده توسط غرب برای تسلط بر مراکز اصلی این کشور باعث شد دولت قاسم ژومارت توکایف، رئیس‌جمهور قزاقستان از «سازمان پیمان امنیت جمعی» درخواست کمک کند. درپی آن فرمانده نیروهای ویژه هوابرد روسیه در راس چندهزار نظامی روس به قزاقستان گسیل شده و با تامین امنیت مراکز اصلی حکومت به سرکوب شبه‌نظامیان مسلح پرداختند.
روس‌ها در بلاروس به‌طور کامل و در قزاقستان به‌طور نسبی چنین هدفی را به‌پیش برده و به‌دنبال دستیابی به موفقیت‌هایی در دیگر جمهوری‌های استقلال‌یافته هستند. کشورهایی نیز که از اقدام لازم تخطی کنند، مانند گرجستان و اوکراین با تهدیدات ارضی روبه‌رو می‌شوند.

  منبع
1. نجفی سیار، رحمان؛ ابراهیمی، حامد (1400)، «آثار و پیامدهای توافقنامه آتش‌بس بحران 2020 قره‌باغ بر امنیت و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه روابط خارجی، سال 13، شماره 3، ص 513.

مرتبط ها