نرگس چهرقانی، خبرنگار گروه سیاسی:به مناسبت سالگرد تاسیس موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) و سخنرانی سیدحسن خمینی که تاکید کرده «بنا داریم در آینده اسناد را باز کنیم»، با محمد رحمانی، پژوهشگر و کارشناس مسائل تاریخی به گفتوگو پرداختم. وی در این گفتوگو پیشنهادهایی را برای انتشار اسناد عنوان میکند که در ادامه میخوانید.
تاریخ از چنان اهمیتی برخوردار است که بسیاری امروزه سعی میکنند ناکارآمدیهایشان را با روایتسازی و تحریف تاریخ بپوشانند. در چنین شرایطی فکر میکنید چه مواردی میتواند برای جلوگیری از این مقوله و تحریف راهگشا باشد؟
تحریف تاریخ عمدتا توسط اهالی قدرت انجام میشود که در گذشته و بعضی مواقع در شرایط حال هم افرادی که صاحب قدرت هستند و ثروت دارند، مطابق منافعشان میتوانند تاریخ را تحریف کنند. حضرت امام(ره) یکی از نقاطقوت و بصیرتی که در این حوزه داشتند، حائز اهمیت است. ایشان زمانی که مرکز اسناد انقلاب اسلامی را تاسیس کردند، منابع مالی مستقلی را برای آن تعریف کردند تا تاریخنگاری متصل به دولتها نباشد. ایشان نهتنها در همان لحظه آن نگاه را داشتند، بلکه برای آینده هم احساس میکردند که نکند تاریخنگاری تحتتاثیر دولتها -که بخشی از قدرت هستند- قرار بگیرند. دقت کنید امام(ره) در رأس قدرت است و میتوانست این نهاد را زیرمجموعه نهاد رهبری تعریف کند اما این کار را نکردند و سعی کردند اولین مرکز تاریخنگاری را مستقل تاسیس کنند.
نکته دوم درباره حکم امام این است که تاریخنگاری فقط برای سران و رجال سیاسی نیست، امام تاکید دارد که نقش مردم در وقایع هم دیده بشود.
اما اگر بخواهم از نگاه خودم بحث را ادامه بدهم، متاسفانه موسساتی که زیرمجموعه افراد غیرمتخصص تاریخی است، بعد از مدتی دچار ضعف میشود، چون نگاهها سیاسی است و بعضا با تاریخنگاری فاصله دارد. مقامات عالیرتبهتری که در تعیین این افراد دخیل هستند، افرادی را انتخاب کنند که بتوانند تعاملی با بخشهای علمی و دانشگاهی ما داشته باشند و تمام دغدغهشان تاریخنگاری باشد نه اینکه تاریخ را در حاشیه ببینند. بهنظرم این مطالبه خیلی مهم است.
تاریخپژوهی در همهجای دنیا، حتی کشورهای لیبرال که مدعیاند دولت نباید در حوزههای مختلف دخالت کند، حمایت مالی میشود، چون بخشهایی را داریم که در آنها سازماندهی اسناد، بسیار زمانبر و پرهزینه است. ملاحظه کنید در پژوهشهای عمیقی که بعضا 10 یا 15 سال یک پژوهشگر کار میکند تا اثری ماندگار در حوزه تخصصی خود منتشر کند، هیچ بخش خصوصی امکان ندارد از این جنس کتابها حمایت کند. ناشران خصوصی سراغ کتابهای زودبازده، با هزینه تولید پایین میروند. در این فضا اگر بخشهای حاکمیتی حمایت نداشته باشند، عملا تاریخنگاری ما دچار ضعف میشود اما دخالت دولت یا حاکمیت نباید دخالت محتوایی باشد. دخالت اینها باید جنبه حمایتی داشته باشد، یعنی بخش علمی بتواند بهصورت مستقل با کمکهای حاکمیتی ادامه داشته باشد اما اعتماد به این بخش وجود داشته باشد، چون اگر فردی با نگاه سیاسی و امنیتی بخواهد دخالت کند، عملا اثر ماندگاری در آن حوزه ثبت نمیشود.
نکته بعدی که میتواند از تحریف جلوگیری کند، این است که ما ضمن اینکه آثار ماحصل کار پژوهشی را در اختیار مخاطبان قرار میدهیم، اصل اسناد و منابع را هم در اختیار پژوهشگران قرار بدهیم. خوشبختانه خیلی مراکز مانند مرکز اسناد انقلاب اسلامی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، مرکز بررسی اسناد وزارت اطلاعات و سازمان اسناد ملی بخشی از اسناد را در اختیار میگذارند، اما بهنظر میرسد که میشود اسناد را گستردهتر در اختیار مخاطب قرار داد.
موسسه مرکز نشر و آثار امام خمینی(ره) چقدر میتواند در جلوگیری از این تحریف و روایتسازی موثر باشد؟
متاسفانه در حوزهای که مرتبط با امام است، کمکاریهای خیلی جدی دیده میشود. با وجود اینکه میدانم پژوهشگران موسسه امام خمینی در حوزه تاریخنگاری زحمات بسیاری کشیدند، اما این پژوهشها منتشرنشده. من چند وقت پیش کاری داشتم و میخواستم ببینم این موسسه چه کرده، فهمیدم این موسسه تاریخ شفاهی اکثر کسانی که با امام(ره) تعامل کوچکی داشتند بهصورت ضبطشده دارد. اما این تاریخ شفاهی کجاست؟ چطور در دسترس قرار میگیرد؟ شاید 10 درصد از این مجموعه هم کتاب نشده و بقیه در آرشیو است. طبیعتا این نقطهضعف است.
از سوی دیگر خوشبختانه صحیفه امام بهصورت آنلاین در دسترس است اما در سالهای اخیر زمان پژوهش متوجه شدیم که بعضی از نامهها و سخنرانیهای امام بوده که در صحیفه هم منتشر نشده، برای این هم باید فکری شود که تا امروز ما ندیدیم کار جامعی صورت بگیرد یا بهصورت مجموعه پیوست منتشر شود یا به صحیفههای چاپ جدید اضافه شود.
نکته دیگری هم که دارم این است که مراکز تاریخی نباید بهسمت سیاسیکاری بروند، باید نگاه ملی و فراملی داشته باشند، چون حضرت امام(ره) فقط متعلق به ملت ایران نیست، بلکه بهعنوان یک مرجع بزرگ جهان تشیع و رهبر دینی هم شناخته میشود.
الان درخصوص این موسسه فکر میکنید چه اسنادی هنوز منتشر نشده که میتواند از ابهامات و انحرافات در تاریخ جلوگیری کند؟
آثاری که منتشر شده بیشتر برمیگردد به مواضع مشخص امام که علنی بوده است. اما بههرحال یک رهبر علاوهبر اینکه مواضع رسمی داشته، در عرصه غیرعلنی هم اتفاقات مختلفی رخ داده که در آن مقطع قطعا امنیتی و طبقهبندی بوده اما با گذشت سالها آنها باید بهعنوان سیره امام مطرح شود. ما الان در این مساله ضعف داریم یعنی موسسه میتواند این حوزه را شفافتر کند. مثلا یک مسالهای که سالهای گذشته مطرح شد این بود که امام(ره) با ورود نیروهای ایرانی به خاک عراق بهشدت مخالف بودند و وقتی فرماندار نیروی نظامی ما اصرار داشتند که ما اگر این کار را نکنیم دچار ضعف میشویم و ممکن است مناطق داخلی را از دست بدهیم، ایشان با قید شرطهایی میپذیرند. این نکته خیلی مهمی است درصورتیکه هیچکس فکر نمیکرد امام نگاهش به مساله عراق اینگونه باشد. یا شما فرض کنید با ورود نیروهای ایرانی به سوریه بعد از حمله رژیمصهیونیستی به جنوب لبنان، این توسط فرماندهان نظامی ما مطرح شده که امام بهشدت مخالف بوده و نیروها بازگشتند اما در آن سالها که این مطرح نشده بود. از این موارد بسیار است که بهنظرم موسسه میتواند بهصورت یک کار پژوهشی جدی نه بهعنوان یک کار سیاسی به آن بپردازد. یک بحرانی که در فضای تاریخی داریم این است که بنا به ارزشهای زمانی روز مطالب تولید میشود، یعنی اگر الان ارزشهای زمانی، ارزشهای لیبرال و دموکراسیخواهانه باشد، سعی میکنند از امام چنین چهرهای را ایجاد کنند یا برعکس. اما این کار درست نیست و باید آن چیزی را که عین واقعیت بوده بدون کموکاست منعکس کنیم.
مثلا درباره عزل منتظری فکر میکنید با انتشار کامل اسناد میتوانند از انحراف جلوگیری کنند؟ نامههای ردوبدل شده بین آیتالله مشکینی و امام مثلا.
علاوهبر مجموعهای که متعلق به بیت حضرت امام است، مجموعههای دیگری هم هستند که خیلی در دادن اسناد فعال نیستند. مثال بزنم، الان چند سال از ابتدای انقلاب میگذرد؟ برای اولینبار صورت مذاکرات شورای انقلاب اسلامی را یک مجموعه اپوزیسیون خارج از کشور که مرتبط با میرحسین موسوی بوده منتشر کرده، چون دسترسی داشته، اما هنوز در داخل کشور کسی این صورت مذاکرات شورای انقلاب را بهصورت کامل منتشر نکرده. اینکه دیگر درجه امنیتی ندارد. این را در اختیار بگذارید مخصوصا اینکه طرف مقابل کامل منتشر کرده و در اینترنت در دسترس است. متاسفانه در تاریخنگاری منفعلانه عمل میکنیم یعنی منتظریم اتفاقی رخ بدهد تا پاسخی حداقلی بدهیم.
موضع امام درباره منافقین و حتی نهضت آزادی از سوی موسسه کامل شفاف نشده و آیا اسنادی میتواند در این موضوعات راهگشا باشد برای جلوگیری از عدمتحریف تاریخ و شخصیت امام(ره)؟
مشخصا موسسه تلاش میکند از امام یک چهره رحمانی و مردمگرای لیبرال نشان بدهد، چون ارزشهای امروز بخشی از جامعه این است. بنابراین موسسه نمیخواهد به سراغ موضوعاتی برود که امام با آنها قاطعانه برخورد کرده. موسسه از اینها پرهیز دارد، سیاست موسسه این است. افرادی هم که حوالی این موسسه کار میکنند، مخصوصا افراد سیاسی (من به پژوهشگران محترمشان کاری ندارم) این گرایش را دارند. بعضی مقالاتی که همین مجموعهها منتشر میکنند خیلیهایش مقایسه امام با اندیشمندان غربی است یعنی بهجای اینکه روی موضوعات تاریخی دست بگذارند و گرهگشایی کنند، سراغ حوزههای اندیشه نظری با مسلک لیبرال رفتند. این با آن حقایق تاریخی فاصله دارد و حتی بعضی مواقع پژوهشهای هدایتشده به این سمت میرود. طبیعتا یکی از مهمترین اتفاقاتی که امام با آنها مواجه بوده و بحث درموردش زیاد است، سازمان مجاهدین خلق و نهضت آزادی و آقای منتظری است که اینها جزء مسائل بسیار مهم بوده که میشود دربارهاش زیاد صحبت کرد.
پیرامون اعدامهای 67 هم صحبتهای امام و نظرات ایشان منتشر نشده، به نظرتان انتشار این موارد تا چه حد در رفع ابهامات و حفظ شخصیت امام از تحریف میتواند موثر باشد؟
من بهعنوان یک تاریخپژوه صحبت میکنم نه فرد سیاسی که این اتفاق را تایید یا رد کنم، چون باید به اصل وقایع آگاه بشویم بعد افرادی که در حوزه سیاست قلم میزنند تحلیل کنند. در حوزه انتشار اصل وقایع ما هنوز نقصهای جدی داریم، یعنی برخی مطالبی که مطرحشده بیشتر متکی به تاریخ شفاهی است. مثلا مرحوم ریشهری میگفت در زندان قرار بود شورشی صورت بگیرد. الان سالها گذشته خب اسناد این را منتشر کنند که این شورش چگونه قرار بوده صورت بگیرد؟ ما اینجا نمیتوانیم فقط به تاریخ شفاهی استناد کنیم. چه برای امام برده شده بود؟ براساس نظراتی که داده شده چند نامه فقط بهصورت سند بیرون آمده اما سندها قطعا پیوست دارد، برای این اعدامها کمیتههایی شکل گرفت. هنوز ابهام است که این کمیتهها به چه شکلی کار انجام میدهند؟ منِ تاریخپژوه اگر قرار است در این حوزه کار کنم، بخش جدی از این تاریخ شفاهی ناقص است. اما درطرف مقابل جریان منافقین حجم زیادی اثر منتشر کرده مثلا افرادی که در این ماجرا اعدام شدند لیست و جدول کردند و کتاب منتشر کردند و خیلی به تاریخ شفاهی پرداختند. ببینید اینها که به سند دسترسی ندارند، اما تولید محتوا داشتند. الان درباره اعدام 67 بگویید یک کتاب وجود دارد که من باید به آن رجوع کنم اما اصلا وجود ندارد، چه کتاب اولیه، چه کار پژوهشی تدوینشده ثانویه.
درباره ماجرای مکفارلین هم مواضع امام(ره) بهصورت کامل منتشر نشده. فقط در خاطرات مرحوم هاشمی بعضا اشارههای مبهمی شده. دراینباره چطور فکر میکنید؟
سوال خوبی است. از ماجرای مک فارلین سالها گذشته و اکبر هاشمی که مرحوم شده و حسن روحانی هم که دیگر رئیسجمهور نیست، قطعا مذاکرات مک فارلین باید در داخل کشور ضبطشده باشد. یک گزارش تاریخی وجود دارد که در خارج کشور منتشر شده، آن هم حتی در داخل ترجمه نشده. اگر پژوهشگری بخواهد استفاده کند باید الزاما از آن منبع انگلیسی استفاده کند. بنابراین درباره ماجرای مکفارلین که یکی از نقاطعطف تاریخ انقلاب است، اساسا کاری نشده. همین موسسه امام خمینی یا سایر موسسات تاریخی میتوانند روی این حوزه کار کرده و اسنادش را منتشر.
غیر از این موارد، پیشنهاد دیگری برای انتشار اسناد دارید؟
بخشی از تاریخ جنگ هم کمکم دارد کمرنگ میشود، چرا؟ چون باید شخصیتهایی که در تاریخ جنگ بودند خاطراتشان ذخیره شود و اسناد را گویا کند. در برخی موارد سند بهتنهایی نمیتواند گویا باشد و نیاز به کسی دارد که در آن مقطع سند را تولید کرده یا مرتبط با آن سند تولیدشده بوده. چون پشت هر سند روایتی وجود دارد. وقتی روایت گفته شود، افرادی که ذینفع هستند یا علیهشان سندی منتشرشده، صحبت میکنند و وقتی روایتها متعدد و متکثر میشود، ما پازل کاملتری از تاریخ خواهیم داشت. ما در حوزه تاریخ پارلمانی هم این مشکل را داریم. نکته دیگر هم اینکه آثار تاریخ انقلاب اسلامی ما برای پژوهشگرهای کشورهای دیگر ترجمه نشده اما درعوض کسانی که از انقلاب اسلامی ایران کینه دارند، آثار بسیاری برای پژوهشگران تاریخ جهان ترجمه کردند. متاسفانه کاری که باید رایزن فرهنگی ما انجام بدهد، چون متخصص نیست به بنر زدن محدود شده. دیگری هم بحث اسناد وزارت خارجه است. از وزارت خارجه در بحثهایمان صحبتی نشد. مثلا اسناد سال 1320 در دسترس نیست. یعنی وزارت خارجه یکی از مکانهایی است که باید در حوزه پژوهش تاریخی و اسناد قوی باشد اما نیست، چون وزارت خارجه گزارشهای خوبی داشته است.
در این رابطه بیشتر بخوانید:
پیشنهادهایی برای مظلومیتزدایی از دهه ۶۰ (لینک)
باید برای آزادسازی اسناد کمیته تشکیل شود(لینک)