سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بین الملل:غرب تلاش داشت با تبدیل اوکراین به کانون توطئه علیه روسیه، مسکو را به جنگ بکشاند اما با پیشدستی کرملین، غرب و ساکنانش در وضعیتی کابوسوار گرفتار شدهاند. دولتهای غربی پس از آنکه مدعی شدند حمله روسیه به ساختارهای ناتو در خاک اوکراین باعث اتحاد آنها شده است، بیشتر در حال مواجهه با شکافهای بزرگ درون خود و همچنین در مواجهه با دیگر نقاط جهان هستند. به جز آمریکا و اروپا که 12درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهند دیگر نقاط جهان بهویژه در آسیا، آفریقا و آمریکایلاتین که 88درصد جمعیت را در خود جای دادهاند، به مقابله با مسکو اعتقادی ندارند و غرب را مقصر وقوع جنگ در اوکراین میدانند. امروز واشنگتن خود در چاهی افتاده که برای مسکو حفر کرده بود.
پیامدهای اشتباه ناتو در پیشروی به سمت شرق
آمریکا زمانی که درحال طراحی نقشه برای ادغام اوکراین در جبهه غربی و تبدیل این کشور به یک پایگاه علیه روسیه و دیگر قدرتهای شرقی بود تصور نمیکرد به وضعیت امروز دچار شود. واشنگتن تلاش داشت با قراردادن مسکو بر سر یک دو راهی بزرگ، فشاری سنگین به کرملین جهت محاسبه وضعیت وارد سازد اما با تصمیم روسها با نشان دادن واکنش عملی به پیشروی ناتو به سمت مرزهایشان، کاخ سفید در دوراهی مزبور قرار گرفت. روسیه در دوراهی مدارا با شرایط و اقدام نظامی، مورد دوم را برگزید و با کسب موفقیت نسبی در این حوزه باعث شد آمریکا در این دوراهی قرار گیرد. از این پس واشنگتن یا باید دربرابر پیشرفتهای روسیه و تضعیف منافع غرب مدارا پیشه کرده یا بهطور مستقیم وارد عمل شود. محاسبات پیدرپی آمریکا فشار سنگینی را به نهادهای مسئول این کشور وارد کرده است زیرا انتخاب هر یک از این دو راه، هزینههای سنگین و البته نتایج نامعلومی به دنبال خواهد داشت. واشنگتن اگر علیه مسکو اقدام کند با خطر سلاحهای هستهای روبه رو خواهد شد و اگر منفعلانه به تماشا بنشیند نظاره گر پیشرویهای روسیه خواهد بود. مسکو هرچند در جریان جنگ زیانهایی دیده است اما درمقابل این آسیبها، به موفقیتهای بزرگی نیز رسیده است. در ادامه به برخی از این موفقیتها اشاره شده است.
1-احیای امپراتوری روسیه
امپراتوری روسیه که در دوران تزارها و شوروی تاثیرات گستردهای در جهان داشت، با جدایی روس تباران اوکراین از این کشور و تبدیل کییف به پایتخت کشوری کوچک و منزوی از دریا، میتواند بار دیگر احیا شود. تسلط روس تباران بر دوپنجم اوکراین که نو و روسیه نام دارد، ضمن آنکه روسها را به مرکز اروپا نزدیکتر میکند عملا آنها را بر شمال دریای سیاه حاکم میسازد.
2- آشکار ساختن ضعف «بلوک غرب»
آمریکا و اروپا پس از پایان جنگ جهانی دوم دست به ایجاد «بلوک غرب» زدند تا در برابر نفوذ روزافزون شوروی و ایدههای کمونیستی آن اتحادی را تشکیل داده باشند. این بلوک حتی پس از پایان جنگ سرد نیز باقی ماند.
پس از آنکه روسیه در اوکراین به ساختارهای ایجاد شده توسط ناتو حمله کرد، آشکار شد غرب نه متحدی قابل اتکاست و نه قادر به مقابله با مسکو است. هرچند کشورهای غربی اعلام کردهاند در حوزههای غیرنظامی مانند تحریم اقتصادی به مقابله با روسیه برخاستهاند، اما عدم کارایی این تحریمها در توقف جنگ و ناتوانی غرب از ایجاد نیروی نظامی موثر در مقابل ماشین جنگی مسکو نشان میدهد این بلوک دیگر از قدرت سابق خود برخوردار نیست.
3- تسریعدهنده افول آمریکا
حمله روسیه به ناتو در اوکراین باعث شده تا آمریکا مجبور شود نقطه تمرکز خود را شرق اروپا قرار دهد. این درحالی است که واشنگتن در دیگر مناطق جهان مانند شرق آسیا، غرب آسیا و آمریکایلاتین نیز با مشکلات بسیاری رو به روست. در شرق آسیا چین در حال تهدید مداوم تایوان است. در غرب آسیا محور مقاومت حملات خود را به پایگاههای آمریکا و همچنین رژیمصهیونیستی افزایش داده است. در آمریکایلاتین چپگرایان در حال فتح پی در پی کشورهای این منطقه هستند، بهگونهای که در ماههای اخیر چپگرایان برای نخستین بار در کلمبیا به قدرت رسیده و در برزیل نیز در آستانه بازگشت به قدرت قرار دارند. در آفریقا نیز کشور مالی و همچنین لیبی دستخوش تغییراتی برخلاف خواست غرب شدهاند. نیروهای غربی به فرماندهی فرانسه از مالی که نقطه ثقل استقرار نظامیان غربی در آفریقاست اخراج شدهاند و در لیبی نیز پهپادهای آمریکا مورد هدف قرار میگیرند. اگر آمریکا مجبور نبود بر جنگ اوکراین تمرکز کند شاید خود و دیگر قدرتهای غربی در دیگر نقاط اینگونه با مشکلاتی بزرگ مواجه نمیشدند.
4- ایجاد تزلزل در نظامهای سیاسی غرب
تورم در انگلستان طی ماههای اخیر از 10درصد عبور کرده و احتمال دارد با فرا رسیدن فصلهای سرد به بیش از 13درصد نیز برسد. غرب برای تحت فشار قرار دادن روسیه دست به تحریم صادرات انرژی این کشور زد اما این اقدام با افزایش قیمت سوخت باعث شد تا علیرغم کاهش صادرات انرژی، درآمدهای صادراتی مسکو افزایش یابد. درمقابل اما این کشورهای غربی بودهاند که با افزایش قیمت انرژی مواجه شدهاند و در سال جاری دهها میلیارد دلار بیشتر از وضعیت قبلی باید صرف واردات انرژی کنند. در حوزه مواد غذایی نیز جنگ باعث شده اوکراین قادر به صادرات محصولات کشاورزی خود مانند غلات و دانههای روغنی نباشد و محصولات تولیدی روسیه نیز در همین عرصه تحریم شوند. از اینرو قیمت محصولات کشاورزی افزایش یافته و درآمدهای روسیه نیز سیر صعودی به خود گرفته است اما جوامع غربی شاهد افزایش قیمت موادغذایی هستند بدون آنکه تحریم دولت هایشان علیه روسیه تاثیر بزرگی بر مسکو گذاشته باشد. مواجهه ساکنان کشورهای پیشرفته و ثروتمند غربی با مشکلات شدید اقتصادی باعث شده این سوال به وجود آید که چگونه وضعیت این کشورها با یک تغییر، اینگونه به سمت سقوط میرود! از سوی دیگر بخش بزرگی از این وضعیت تیره ناشی از تلاشهای ناکام برای مهار اقتصادی روسیه است که در عمل گریبانگیر مردم کشورهای غربی شده است. مشهورترین رئیس دولتی که در غرب بهعنوان یکی از پیامدهای گرانیهای ناشی از جنگ اوکراین مجبور به استعفا از مقامش شد بوریس جانسون نخستوزیر موقت انگلیس است.
5-تزلزل در تسلط اقتصادی غرب
دومین ارتش جهان، دومین قدرت اتمی جهان، یکی از پنج کشور دارای حق وتو در شورای امنیت و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان انرژی و مواد غذایی جهان توسط غرب تحریم اقتصادی شده است. این درحالی است که مسکو متحدان بسیاری در جهان مانند چین و هند دارد که حتی با وجود فشارهای غرب حاضر به پیروی از تحریمها علیه این کشور نشدهاند. در شرایطی که جریان مبادلات تجاری میان روسیه و اقتصادیهای بزرگ جهان ادامه دارد، مسکو و متحدانش قطعا به سمت ایجاد مسیرهای تجاری و بانکی مستقل از آمریکا گام برخواهند داشت. هرچند این مسیرها میتوانند در قالب همان مسیرهای پیشین صورت بگیرند، اما بهگونهای طراحی خواهند شد که به راحتی توسط آمریکا قابل رهگیری نباشد. باید توجه داشت تحریم اقتصادی قدرتی در سطح روسیه باعث میشود در کشورهای دیگر نیز هراس از تحریمهای اقتصادی محتمل غرب فراگیر شده و آنها نیز به دنبال یافتن مسیرهای جایگزین بروند. اگر چین که بزرگترین شریک تجاری بیش از 100کشور جهان است به سمت مصونسازی خود از تحریم گام بردارد، سخت میتوان تصور کرد بسیاری از شرکا از همراهی با پکن خودداری کنند.
6-تنبیه پیروان آمریکا
روسیه با حمله ابتکاری به گرجستان در سال 2008، جداسازی کریمه و تضعیف کنترل دولت اوکراین بر دونباس در سال 2014 و سپس حمله نهایی به ساختارهای ناتو در این کشور در سال جاری میلادی نشان داد هر دولتی که خواهان پیوستن به بلوک غرب و تبدیل شدن به منشا توطئه علیه شرق باشد بهشدت مورد تنبیه قرار خواهد گرفت. از اینرو بسیاری از کشورها فارغ از هیاهوهای علنیشان به خوبی متوجه شدهاند هزینه پیروی از سیاستهای توطئه آمیز آمریکا، میتواند چقدر گران تمام شود.
7-فرسایش متحدان غرب در اوکراین
هرچند برخی مدعی هستند حمله روسیه به اوکراین باعث تقویت جایگاه غربگرایان و زلینسکی شده است اما نباید از یاد برد که شکستهای سنگین میتواند به حمایتها از رهبران پایان دهد. اوکراین به ماهانه 5 تا 7میلیارد دلار برای اداره جنگ نیاز دارد و در صورت گسترش نبردها، این هزینه بیشتر نیز خواهد شد. از سوی دیگر حتی اگر جنگ امروز پایان یابد، دولت کییف قادر به بازسازی خسارتهای آن نیست. این درحالی است که روسیه کشوری بزرگ با درآمدهای فراوان است و میتواند با اتکا به درآمدهای نفتی خود یا بخشی از ذخایر ارزیاش هزینههای بازسازی مناطقی را که در اوکراین تصرف کرده است بپردازد.
8-نگرانی جبهه داخلی غرب از حمله
با وجود آنکه اوکراین همسایه روسیه است اما جنگ به جبهه داخلی روسیه کشیده نشده است. به جز این مساله، جبهه داخلی روسیه نگران کشیده شدن جنگ به این جبهه در آینده نیز نیست. علیرغم وضعیت با ثبات در روسیه اما جبهه داخلی غرب در اروپا نگران است مسکو تصمیم بگیرد تا محدوده جنگ را از اوکراین به سرزمینهای فراتر گسترش دهد.