فرهیختگان: گردش مالی 300میلیارددلاری که دانشجویان بینالمللی در دنیا رقم زدهاند، موضوعی نیست که کشورها بخواهند بهراحتی از کنارش بگذرند. با این حال در هر کشوری تعداد مشخصی از دانشگاهها بهعنوان مبدأ دانشجویان خارجی محسوب میشوند. دانشگاههایی که باید ازسوی نظام آموزش عالی کشورهای دیگر مورد تایید قرار بگیرند تا در این صورت دانشجوی خارجی با خیال راحت بتواند به تحصیل بپردازد. چندیپیش بود که نظام آموزش عالی عراق لیستی از دانشگاههای ایرانی منتشر کرد که فاقد اعتبار علمی هستند، اتفاقی که با واکنشهای مختلفی همراه شد و بار دیگر اهمیت تدوین سیاستهای مشخص برای جذب دانشجویان بینالمللی را در کشور برسر زبانها انداخت. در این گزارش سه تن از اعضای برنامه آفاق، از نگاههای گوناگون به بررسی چالشهای مرتبط با جذب دانشجوی بینالمللی پرداختهاند که در ادامه متن آن را میخوانید.
ایران نیازمند اتخاذ سیاستهای هدفمند برای جذب دانشجوی بینالمللی
ناهید صادقی، پژوهشگر برنامه آفاق به اتفاقات ردصلاحیت علمی برخی دانشگاههای کشور ازسوی نظام آموزش عالی عراق اشاره میکند. او در یادداشت خود اینطور نوشته است: «ماجرا از جایی شروع شد که یکی از رسانههای فارسیزبان خبری با عنوان کشور عراق 27دانشگاه ایرانی را غیرمعتبر دانست منتشر کرد. با جستوجو و پیدا کردن اصل خبر و ترجمه آن متوجه شدیم در این لیست منتشرشده از کانال تلگرام وزارت علوم کشور عراق نام دانشگاههای معتبر ایران (تعدادی دانشگاه در تهران و دانشگاههای شهرستان) درکنار دانشگاههای دیگر کشورهای منطقه مانند دانشگاههای لبنان، الجزایر و... به چشم میخورد. معیار این ارزیابی و شاخصهای اعتبارسنجی در این خبرها مشخص نشده بود.
در همین حین روایت دیگری از این ماجرا چند روز بعد منتشر شد با این مضمون که «در سایت وابسته به وزارت آموزش عالى عراق چنین خبرى وجود ندارد، آنچه در سایت موجود است اعلام اعتبار ٣٣دانشگاه ایرانی است که دارای رنکینگهای جهانی هستند یا پرونده جدید تکمیل کردهاند که نتیجه ارزیابی آنها در برج ۹میلادی جاری اعلام خواهد شد. مدارک تمام دانشجویان گذشته و درحال تحصیل بدون استثنا معتبر است.»
از این مرحله واکنشهای مسئولان وزارت علوم نسبت به این خبر شروع شد. هاشم داداشپور، معاون وزیر علوم و رئیس سازمان امور دانشجویان هجدهم تیرماه مصاحبهای با مهر در این رابطه انجام داد و درباره نظام ارزشیابی دانشگاههای ایران ازسوی کشور عراق گفت: «وزارت آموزش عالی عراق در سال۲۰۲۲ دانشگاههای جهان را براساس نظام رتبهبندی کیواس، شانگهای و تایمز ارزشیابی کرده است که در آن ۳۳دانشگاه ایران برای تحصیل دانشجویان عراقی معتبر شناخته شدهاند.»
داداشپور ادامه داد: «کشور عراق برای امسال دانشگاههای کشور را به دو دسته تقسیم کرده است که براساس آن، یکسری از دانشگاههای ایران دانشگاههایی هستند که دولت عراق برای دانشجویان بورسیه خودش در نظر گرفته است. دانشگاههای ایرانی که بین ۱۰۰۰دانشگاه اول نظام رتبهبندی شانگهای، ۵۰۰دانشگاه اول رتبهبندی تایمز و ۲۵۰دانشگاه اول رتبهبندی کیواس قرار داشتند را بهعنوان مقصد اصلی بورسیه دانشجویان خود در نظر گرفته است.»
وی افزود: «براساس این رتبهبندیها، ۱۴دانشگاه ایرانی جزء دانشگاههای مدنظر قرار میگیرند که ۹دانشگاه از دانشگاههای تحت پوشش وزارت علوم و ۵دانشگاه از دانشگاههای تحت پوشش وزارت بهداشت بودهاند.»
در این میان رایزن فرهنگی ایران در عراق نیز به این مساله واکنش نشان داد. به گفته این مقام مسئول، در ابتدای کار رایزنی در عراق تنها ۵دانشگاه ایرانی مورد تایید طرف عراقی بود که با پیگیریهای بسیار زیاد و بهدشواری به ۴۸دانشگاه ایرانی معتبر در عراق رسیده است. این ۴۸دانشگاه شهریهپرداز هستند، یعنی دانشجوی عراقی باید با پرداخت شهریه در آن دانشگاهها تحصیل کند.
با نگاهی به واکنش مسئولان مختلف دراینباره، سوال اصلی این است که راهحل رفع این مشکل چیست؟ سوالی که برخی مسئولان به آن جواب دادهاند. داداشپور، معاون وزیر علوم دراینباره گفته است: «کشور عراق، شرایط سختگیرانهای را برای نظام ارزیابی دانشگاهها اعمال کرده و همچنین از نظام رتبهبندی کشورهای اسلامی ISC غفلت کرده است و با توجه به اینکه آیاسسی تنها نظام رتبهبندی کشورهای اسلامی است و براساس معیارها و اقتضائات جهان اسلام طراحی شده است، میتواند در مذاکرات آینده ایران و عراق مورد بحث قرار گیرد تا تعداد بیشتری از دانشگاههای جهان اسلام در نظام ارزشیابی دولت عراق قرار بگیرند؛ چراکه این نظام تازه تاسیسشده بهمثابه استخر دانش کشورهای اسلامی بوده و با هدف همگرایی دانشگاههای جهان اسلام و دانشمندان مسلمان طراحی شده و لازم است توسط همه کشورهای اسلامی به رسمیت شناخته شود.»
قائممقام وزیر علوم در امور بینالملل نیز با اشاره به اینکه در گذشته کمیته و کارگروههایی بین دو کشور برای تقویت همکاریهای علمی وجود داشته است، بیان کرد: «آمادگی داریم این کارگروهها را فعالتر کنیم و پیشنهاد میکنیم در اولین جلسات این کارگروهها موضوع بهرسمیتشناختن مدارک دانشگاههای ایرانی توسط وزارت علوم و فناوری عراق مورد بررسی قرار گیرد که این پیشنهاد مورد استقبال سفیر عراق در ایران قرار گرفته است.»
در پایان ذکر این نکته ضروری است که ممکن است تعداد زیاد دانشجویان عراقی درحال تحصیل در ایران و عدم ضابطهمندی بعضی دانشگاهها در جذب دانشجویان غیرایرانی و درنتیجه عدم توجه به کیفیت جذب، باعث بهوجود آمدن چنین مسائلی شده باشد؛ بنابراین اتخاذ راهکارهایی در جذب بهتر و هدفمندتر دانشجویان بینالمللی و درکنار آن بالابردن سطح کیفی دانشگاههای داخلی برای بهتر شدن جایگاهشان در جهان میتواند تاثیر مثبتی داشته و وجهه بهتری از دانشگاههای ایران در منطقه و جهان ارائه کند.
دانشجویان بینالمللی با دانشجویان داخلی برای دانشگاهها چه تفاوتی دارند؟
امیرحسین چیتساززاده، مدیربرنامه آفاق هم به اهمیت جذب و حضور دانشجویان بینالمللی در دانشگاههای کشور پرداخته است. او مینویسد: «در یک دهه گذشته بهتدریج حضور دانشجویان بینالمللی در دانشگاههای ایران جدی شده است. نظام آموزش عالی کشور که در دهه80 با سیل داوطلبان تحصیلات دانشگاهی دهه شصتی مواجه شده و تلاش کرده بود با ایجاد رشتهها و ظرفیتهای جدید در اقصینقاط کشور به این تقاضا پاسخ دهد ناگهان با عبور پیک جمعیتی با پدیده صندلی خالی مواجه شد. به این پدیده باید انبوه دارندگان مدارک دکتری را که متقاضی تدریس در دانشگاهها هستند افزود که معادل آنها دانشجوی داخلی وجود ندارد یا اصولا دانشگاهها توان مالی برای جذب آنها را ندارند. در این شرایط دانشگاهها برای تامین منابع مالی پایدار بهتدریج رو به جذب دانشجویان بینالمللی شهریهپرداز آوردند که هم میتوانستند ظرفیتهای خالی دانشگاهها را پر کنند هم با پرداخت دلاری شهریه گرهی از مشکلات مالی دانشگاهها بگشایند. اما سوال اینجاست که این منبع درآمدها چقدر پایدار هستند؟ و دانشگاهها برای جذب مداوم دانشجویان بینالمللی با چه چالشهایی مواجه میشوند؟
در ماه گذشته خبر عدم تایید مدارک تحصیلی 33دانشگاه ایران توسط وزارت علوم عراق فضای رسانهای کشور را معطوف به حوزه آموزش عالی کرد؛ هرچند پیگیری دقیق ماجرا نشان داد که وزارت علوم عراق برای نظم و نسق دادن به دانشجویان کشورش در کشورهای منطقه معیار ارزیابیای تعریف کرده است که تعداد زیادی از دانشگاههای کشورهای منطقه امکان برآورده کردن آن را ندارند. این سیاست جدید وزارت علوم عراق نشان داد فرآیند درآمدزایی از طریق جذب دانشجویان بینالمللی میتواند برای بعضی دانشگاهها که نمیتوانند معیارهای کیفی مدنظر را تامین کنند با چالش مواجه شود و بدینترتیب پایداری این درآمدها زیرسوال میرود. از اینجا میتوان به این بحث ورود کرد که دانشگاهها باید به چه نکاتی درقبال دانشجویان بینالمللی توجه کنند تا جذب و پذیرش این دانشجویان برای آنان باثبات شود.»
1. اصل رقابت: دانشجویان بینالمللی برخلاف دانشجویان داخلی امکان ادامه تحصیل در سایر کشورها را بهراحتی دارند. باید توجه کرد دانشگاهها میتوانند با هر کیفیتی به دانشجویان داخلی خدمات ارائه دهند و دانشجویان نیز حق انتخاب چندانی برای محل تحصیل خود ندارند و عمده آنان حتی شاید امکان مقایسه شرایط تحصیل خود در داخل کشور با خارج از کشور را بهدرستی ندارند. اما دانشجویان بینالمللی بهواسطه ارتباطات بیشتر با خارج از کشور خود، اطلاعات بیشتری از کیفیت آموزش یا خدمات رفاهی دانشگاهها در کشورهای هدف خود دارند و با مقایسه دست به انتخاب میزنند. از اینرو عدم توجه به کیفیت خدمات ارائهشده به آنان در کوتاهمدت بهسرعت انعکاس خود را در رها کردن تحصیل و رفتن به دانشگاهی در کشور دیگر با امکانات بهتر نشان میدهد. در بلندمدت نیز ثبت خاطره منفی از دانشگاههای ایران، زنجیره جذب دانشجو از کشورهای دیگر را مختل میسازد چون عمدتا فارغالتحصیلان یک دانشگاه یکی از منابع اصلی کسب اطلاعات برای کسانی هستند که در مرحله انتخاب دانشگاه برای ادامه تحصیل هستند و اگر آنها خاطرات ناخوشایندی را به هموطنانشان منتقل کنند دیگر بهراحتی نمیتوان این ذهنیت منفی را تغییر داد.
مدیران دانشگاهی باید توجه کنند سایر کشورهای منطقه مانند ترکیه، اماراتمتحدهعربی، اردن و عربستانسعودی سرمایهگذاری جدی را روی بخش آموزش عالی خود میکنند، بهگونهای که براساس آمار یونسکو به قطبهای اصلی جذب دانشجو از کشورهای منطقه تبدیل شدهاند. این کشورها با سرمایهگذاری در زیرساختهای رفاهی و همچنین ایجاد شعب دانشگاههای برتر دنیا در خاک خود فضایی بهشدت رقابتی را در این حوزه ایجاد کردهاند، لذا در این شرایط رویکرد صرفا کمی به جذب دانشجویان بینالمللی و عدم توجه به بهبود کیفیت آموزش و زیرساختهای رفاهی بهسرعت عوارض منفی خود را نشان میدهد و باعث از دست رفتن بازار خدمات آموزش عالی در رقابت با کشورهای مذکور خواهد شد.
2. نهادهای ارزیاب و تنظیمگر: دانشگاهها تا پیش از این با دانشجویانی مواجه بودند که برای انتخاب دانشگاه خود مسیری جز کنکور سراسری نداشتند. در این سیستم، رتبهبندی دانشگاهها توسط نهادهای ارزیاب در اقبال بیشتر متقاضیان نقش نداشت و از طرف دیگر نهاد تنظیمگر و ناظر بر کیفیت تحصیلات در داخل کشور (وزارت علوم، تحقیقات و فناوری) بیش از آنکه در فکر افزایش کیفیت دانشگاهها باشند بهدنبال گسترش کمی آموزش عالی بودند؛ اما دانشجویان بینالمللی برای انتخاب دانشگاه مورد علاقه خود برای تحصیل به رتبهبندیهای بینالمللی توجه میکنند و حتی اگر بنا به دلایلی تمایل به دانشگاههای کمترشناختهشده یا ضعیف داشته باشند با محدودیت نهاد تنظیمگر داخل کشور خود مواجه میشوند که محدودیتهایی را به شکل عدم تایید مدارک تحصیلی بر آنان تحمیل میکند. درواقع نهاد تنظیمگر برای جلوگیری از هدر رفتن منابع مالی کشور بهخاطر تحصیل در دانشگاههای نامعتبر و رواج مدارک تحصیلی بدون پشتوانه علمی کافی در این موارد سختگیر هستند. بهطور مثال وزارت علوم ایران در چندسال گذشته فرآیند ارزیابی مدارک دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از کشور را بهصورت جدی پیگیری کرده است و این دقیقا همان فرآیندی است که عراقیها تازه شروع کردهاند.
در پایان باید گفت دانشگاهها برای قرار گرفتن در مسیر بینالمللیشدن باید ذهنیت خود را نسبت به دانشجویانشان متحول کنند و بدانند جذب درآمد پایدار از طریق دانشجویان بینالمللی تنها با بالابردن کیفیت خدمات آموزشی و رفاهی و تمکین به قواعد بازی این حوزه که در چهارچوب رقابت با سایر دانشگاهها، توجه به رتبهبندیهای بینالمللی و تعامل با نهادهای تنظیمگر آموزش عالی در سایر کشورها تعریف میشود، تحقق مییابد.
دانشگاه معتبر در دنیا چه دانشگاهی است؟
حمزه حاجیعباسی یکی دیگر از پژوهشگران فعال حوزه جذب دانشجو است که نگاهی به وضعیت جذب دانشجویان بینالمللی در دهههای اخیر داشته است. او در یادداشتی که دراختیار «فرهیختگان» گذاشته، نوشته است: «جذب دانشجوی بینالمللی در دهههای اخیر توجه اکثر دانشگاههای دنیا را بهخود جلب کرده است. کسب درآمد و شهرت، افزایش کیفیت علمی و تکثر فرهنگی دانشجویان ازجمله مهمترین دلایل جذب دانشجوی بینالمللی توسط دانشگاههاست. در ایران نیز چندسالی است که اکثر دانشگاهها برای جذب دانشجوی بینالمللی تلاش میکنند. با انتشار خبری مبنیبر عدم اعتبار 27دانشگاه ایرانی، 64دانشگاه ترکیهای، تمام دانشگاههای سوریهای، بحرینی، آذربایجانی و چند کشور دیگر توسط وزارت آموزش عالی عراق، یکی از سوالاتی که مطرح میشود این است که یک دانشگاه معتبر در دنیا چگونه و با چه سازوکاری مشخص میشود؟»
هر دانشگاه برای جذب دانشجوی بینالمللی نیاز به کسب اعتبار و شهرت بینالمللی دارد. متقاضیان تحصیل در یک کشور خارجی معمولا براساس دو روش زیر اعتبار دانشگاههای بینالمللی را مورد بررسی قرار میدهند.
انتخاب دانشگاه از طریق نظامهای رتبهبندی معتبر
در این روش که درحال حاضر سادهترین روش برای شناسایی یک دانشگاه معتبر در سطح جهانی است، میزان اعتبار یک دانشگاه براساس میزان رتبه دانشگاه در نظامهای رتبهبندی تایمز، کیو.اس، شانگهای، آیاسسی و... سنجیده میشود. هر دانشگاهی که در این نظامها، رتبه بالاتری داشته باشد اعتبار بالاتری دارد. معیارهای سنجش این نظامهای رتبهبندی، مواردی همچون آموزش، پژوهش، درآمد از صنعت، میزان ارجاع به مقالات، چشمانداز بینالمللی و... است. تجربه ثابت کرده دانشگاهی در این رتبهبندیها موفق است که علاوهبر دارا بودن رتبه کلی قابلتوجه، در تمام موضوعات و کارویژهها، رتبه متناسبی داشته باشد. برای مثال در شکل زیر، در نظام رتبهبندی کیو.اس، دانشگاه امیرکبیر دارای رتبه کلی 443است، اما همانگونه که مشاهده میشود رتبه کارویژههای این دانشگاه دارای تناسب نیست و بیشتر رتبه دانشگاه مربوط به معیار مقاله باکیفیت اعضای هیاتعلمی است. درحالی که این دانشگاه در کارویژههای آموزش، نسبت هیاتعلمی به دانشجو، تعداد دانشجو و هیاتعلمی بینالمللی وضعیت بسیار بدی دارد؛ بنابراین میتوان گفت دانشگاه امیرکبیر برای یک دانشجوی مقطع کارشناسی در سطح بینالمللی گزینه مطلوبی نخواهد بود.
انتخاب دانشگاه از طریق تایید وزارت آموزش عالی سایر کشورها
وزارتخانه آموزش عالی هر کشور طبق ماموریت خود وظیفه دارد ارزش مدرک علمی هر شهروند خود را برای اشتغال در سازمانهای دولتی و خصوصی ارزیابی و تایید کند. به همین دلیل کارشناسان آن وزارتخانه، دانشگاههای دیگر کشورها را براساس سنجههای خود ارزیابی میکنند و دانشگاههای معتبر را به اطلاع عموم مردم و بنگاهها میرسانند. اگر هر دانشگاه خارجی بخواهد مدرکش در کشور دیگری معتبر باشد باید به آموزش عالی آن کشور تقاضای سنجش اعتبار بدهد و با رعایت شرایط و ضوابط مشخصشده، تاییدیه آن وزارتخانه را دریافت کند.
هر دو شیوه بالا برای انتخاب دانشگاه محل تحصیل برای یک دانشجوی بینالمللی، بهخصوص در مقطع کارشناسی، دارای اشکالات و نقصهایی هستند، برای مثال در شیوه اول کمتر به موضوعات اجتماعی و فرهنگی در رتبهبندی دانشگاهها توجه میشود، درحالی که برای یک دانشجوی بینالمللی موضوعات اجتماعی و فرهنگی دانشگاه میزبان از اهمیت بالایی برخوردار است، همچنین در شیوه دوم سیاست دولتهای فرستنده دانشجو (مثل عراق) میتواند تاثیر زیادی در تایید دانشگاههای کشور میزبان داشته باشد. با این وجود، این دو روش مهمترین شیوه شناسایی یک دانشگاه معتبر در سطح جهانی هستند. کشور عراق در دوره جدید ارزیابی خود از دانشگاههای ایران، ترکیه، لبنان، سوریه و... از روش اول، یعنی مراجعه به نظامهای رتبهبندی کیو.اس، شانگهای و تایمز استفاده کرده و ۳۳دانشگاه ایرانی را معتبر اعلام کرده است. همچنین لازم به ذکر است تنها 16دانشگاه از ترکیه، 13دانشگاه از عربستان، 22دانشگاه از روسیه که کشورهای رقیب ایران در جذب دانشجویان عراقی هستند برای آموزش عالی عراق معتبر شناخته شدهاند. آموزش عالی در ایران باید از این اتفاق درس بگیرد و هدف از پذیرش دانشجوی بینالمللی را نه تعداد بالای جذب دانشجو و افزایش درآمد مالی، بلکه کیفیت آموزش، پژوهش، مهارتآموزی، ژرفنگری و توانمندسازی دانشجویان در سطح بهترین دانشگاههای جهان قرار دهد. بهطور حتم وقتی دانشگاهها بر کیفیت عملکرد خود در همه ابعاد (آموزش، پژوهش، ارتباط با صنعت و جامعه) تأکید داشته باشند در تمام نظامهای رتبهبندی، رتبه مطلوبی را کسب خواهند کرد.