با سفر رئیسجمهور به کرمان حالا میتوان گفت رئیس دولت سیزدهم، در نخستین دور سفرهای استانی حداقل یکبار به تمام استانهای کشور سفر کرده است. به همین بهانه و با هدف بررسی دستاوردهای کوتاهمدت این سفرها، همچنین بررسی نقاط ضعفوقوت آن به گفتوگو با سیدرضا تقوی، رئیس مجمع نمایندگان استان تهران پرداختهایم که در ادامه متن آن را میخوانید.
مهمترین ویژگی و جدیترین نقاط قوت این سفرها را چه میدانید؟ دستاوردهای آن در کوتاهمدت شامل چه مواردی میشود؟
از این جهت که خودم هم در این سفرها حضور داشتهام، از نزدیک شاهد دستاوردهای آن بودهام. این سفرها بسیار مفید بوده و هست. درخصوص دستاوردها و نقاطقوت این سفرها نیز باید گفت اول آنکه منجر به تعمیق ارتباط دولت با مردم آن استانها میشود، دوم آنکه مقامات دولتی با حضور در آن استان، گزارشهای مسئولان محلی هر منطقه از استان مقصد را بدون واسطه و از خود آنها میشنوند. همانطور که میدانیم آن مسئولان محلی نمیتوانند هربار برای ارائه گزارش تا تهران بیایند و درصورت نیاز آن گزارش را بهصورت حضوری به رئیسجمهور گزارش دهند. سوم هم آنکه پیش از این سفرها، کمبودهای استان بررسی شده و بودجه لازم برای تامین اعتبار طرحهای نیمهکاره منطقه هدف درنظر گرفته میشود. بودجه و امکاناتی که جزئیات مربوط به آن، همانجا (در همان سفر استانی) در جلسه شورای اداری استان اعلام میشود. درنهایت میتوان گفت در استانهایی که رئیسجمهور و اعضای هیاتدولت به آن سفر میکنند باتوجه به این مواردی که به آنها اشاره شد، یک تحرک قابلتوجه بهوجود میآید.
شما بهعنوان رئیس مجمع نمایندگان استان چه انتظاری از دولت درخصوص این سفرها دارید؟ توقعاتتان باتوجه به چالشهای استان چیست؟
اولا باید به این نکته توجه داشت که شهر تهران خود مثل یک کشور است، طبیعتا مشکلاتش هم بهاندازه مشکلات کشور است؛ مشکلاتی که در سطح ملی هم بهلحاظ کمی و هم بهلحاظ کیفی مطرح است. بنابراین امکاناتش، هم باید بهلحاظ کمی مورد توجه قرار گیرد و هم بهلحاظ کیفی. مثلا در یک مورد، شاهد نیازمندی تهران به چیزی حدود هشتهزار خودرو برای حملونقل شهری و دوهزار واگن برای خطوط مترو هستیم. نکته دیگر آنکه شهرداری تهران از دولت طلبکار است، دولت باید طلبهایش را بپردازد. تهران یک شهر بینالمللی است و بهنوعی به کل کشور خدمات ارائه میدهد. علاوهبر این، مقر و مرکز حاکمیت جمهوری اسلامی است. بنابراین دولت باید بهصورت ویژه برای حل مشکلات تهران به میدان آمده و اقدام کند تا مشکلات استان مقداری برطرف شود. لازمه آن هم کار جهادی و تلاش بیشتر است. همانطور که میدانید آلودگی هوا، آلودگی صوتی، تراکم جمعیت و کمبود امکانات بهداشتی و درمانی نسبت به جمعیت از دیگر چالشهای تهران است، حتی میتوان گفت تهران در برخی زمینهها، از بسیاری از استانها عقبتر است. آماری که گاهی از تهران ارائه میدهند نشاندهنده این مساله است. مثلا درخصوص بحث بهداشت و درمان، درست است شهر تهران چند بیمارستان بزرگ و مشهور دارد ولی این جمعیت در تردد به تهران و خارج آن که شبها جمعیت تهران را به 9میلیون و روزها به حدود 13میلیون نفر میرساند، چیزی نیست که بشود بهصورت عادی و معمولی مشکلات آن را حل کرد. مشکلات تهران باید بهصورت جدی حل شود. مدیریت خود شهر تهران خیلی باید قوی و قدرتمند باشد. یعنی هرکسی نمیتواند شهر تهران را اداره کند. شما ببینید این شهری که یک طرفش به کرج و یک طرفش به پاکدشت میخورد در حداقلیترین نیاز خود، باید نظافت شود. این دغدغه، مساله زباله این مناطق ازجمله مراحل جمعآوری، انتقال و بازیافت را بهوجود میآورد. مثلا باید زباله را تفکیک و دستهبندی و درنهایت به آن چیزی که میشود تبدیل کرد. به آن میگویند طلای کثیف. میتوان از ظرفیتهای آن استفاده کرد. نکته کلیتر درخصوص چالشهای تهران آنکه توقعم از رسانهها، گزارشگران و خبرنگاران آن است که این مشکلات را منعکس کنند. درکنار آن نیز به انعکاس ظرفیتهای تهران بپردازند. نکته دیگر آنکه نباید کارهایی که شده را نادیده گرفت. باید خوبیها و نقاط قوتها را درنظر داشت. همچنین به کارهایی که باید انجام بگیرد هم پرداخت. دوستان ما هم در مجلس تلاش خوبی دارند اما همانطور که میدانید مجلس وظایف نظارتی دارد. در امور اجرایی دخالتی ندارد. در زمان اختصاص بودجه هم نمایندگان تهران باید بهمقداری که کشش داشته باشد و قانون و ضوابط اجازه دهد سعی کنند به این استان کمک کنند.
وضعیت مصوبات در سفر کرمان چطور بود؟ اصلیترین وجهاشتراک این سفرهای استانی رئیسی و وزرای دولت سیزدهم را چه مواردی میدانید؟
خب همانطور که میدانید درحالحاضر میتوان گفت رئیسجمهور به همه استانهای کشور سفر داشته است. سوابق سفرها خوب بوده، بودجههای مرتبط به هر بخش در استانها اختصاص داده شده و جمعبندیهای لازم نیز صورت گرفته است. باید به این نکته توجه داشت که سیاست آقای رئیسی در سفرهای استانی تاکنون آن بوده که ترجیحا طرح جدیدی را شروع نکند. اعتقادشان آن است که ابتدا پروژههای نیمهتمام در هر استان که بیش از 60درصد پیشرفت داشتهاند تکمیل شود و بعد سراغ پروژههای جدید برویم. به این دلیل پیگیر تمامشدن آن پروژهها هستند که معتقدند یک سرمایه عظیمی معطل مانده و تا بهنتیجه نرسد برای مردم قابلاستفاده نیست. دولت بهدنبال آن است که این پروژهها را تکمیل کند تا برای آن استان قابلاستفاده شود. این سیاستی که کابینه در سفرهای استانی در پیش گرفته سیاست بسیار خوبی است. سفرهای استانی بهطور کلی از این جهت که تحرک جدیدی را در آن مقصد ایجاد میکند بسیار خوب است. بودجهها و امکاناتی را با خود میآورد، مسئولان دولتی نیز مطالبی را میبینند و میشنوند که درنتیجه آن با اولویتهای کشور بیش از پیش آشنا میشوند. مثلا درست است رئیسجمهور به کرمان سفر کرده اما غیر از مرکز استان از مناطق و شهرهای محروم هم بازدید داشته است یا مثلا در سفرهای استانی اگر مقصد، استانی مرزی باشد رئیسی بازدیدی هوایی هم از مرزها داشته است. بهنظر من اصل این سفرها کار خوبی است اما ممکن است ضعفهایی هم داشته باشد که باید در دور دوم سفرها آنها را برطرف کرد.
در این رابطه بیشتر بخوانیم:
خاک گرم(لینک)
پیگیری مصوبات استانها برعهده معاونان اجرایی و معاون اول رئیسجمهور است(لینک)
دولت باید تیمهایی را مأمور به پیگیری اجرای مصوبات سفرهای استانی کند(لینک)
درکنار سفر استانی، دولت سفرهای نظارتی هم داشته باشد(لینک)
پروژههای اساسی استان گلستان باید زودتر از زمان مقرر به نتیجه برسد(لینک)
نتیجه سفرهای استانی دور اول در سفر بعدی ملموس میشود(لینک)
مصوبات جدید نباید تکرار مصوبات عمل نشده قبلی در ظاهری دیگر باشد(لینک)