بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی روز دوشنبه، در یک گفتوگوی تلویزیونی، خبر از صدور دستور راهاندازی صدها سانتریفیوژ نسل جدید و پیشرفته ازجمله IR۱ و ماشینهای پیشرفته IR۶ داده بود. استفاده از این سانتریفیوژهای پیشرفته در راستای اجراییشدن بخشی از قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران است که علاوهبر تامین نیازهای کشور تاثیر بسزایی در ارتقای قدرت هستهای ایران همزمان با ازسرگیری مجدد مذاکرات وین دارد. در همین رابطه طی گفتوگویی با سیدمصطفی خوشچشم، کارشناس مسائل بینالملل به بررسی تاثیر رشد صنعت هستهای بهعنوان ابزار قدرت ایران بر نقش تهران در فضای منازعات بینالمللی پرداختهایم. مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
باتوجه به اظهارات اخیر رافائل گروسی و جواب رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان به آن ادعاها، همچنین اقدام متقابل ایران درپاسخ به تحریمهای جدید آمریکا با توسعه نسل جدید سانتریفیوژها، لزوم سرمایهگذاری ایران بر تقویت «ابزارهای قدرت» خود در مواجهه با غرب را تا چه میزان جدی میدانید؟
اساسا جهان غرب و آمریکا با جمهوری اسلامی ایران و کشورهای رقیب دیگر مثل روسیه و چین در تضاد منافع صددرصدی است، بهویژه که قدرت در صحنه جهانی درحال جابهجایی به سمت شرق است و آمریکا بهمنظور حفظ و تضمین منافع نامشروع و مشروع خود در منطقه غرب آسیا بهدنبال حذف بازیگر اصلی این صحنه یعنی جمهوری اسلامی ایران است که در دو دهه گذشته دوبار دلیل اصلی شکستهای آمریکا در لشکرکشیهای افغانستان و عراق بوده است. برای این منظور طرف آمریکایی فرمول بسیار مشخصی در چهارچوب «استراتژی مهار» دنبال میکند تا مولفههای قدرت جمهوری اسلامی در حوزههای منطقهای، هستهای، موشکی، لیزری، نانوتکنولوژی، هوافضا و دیگر حوزهها را بهشدت تضعیف کند. آمریکاییها در اجراییکردن این فرمول تنها بهدنبال تضعیف و مهار قدرت جمهوری اسلامی ایران هستند. بهعبارت دیگر طرف مقابل جمهوری اسلامی به دنبال حل اختلاف هیچگاه نبوده است. در همین رابطه ایران و آمریکا یا سه کشور اروپایی در دو دهه گذشته 6 بار قرارداد بستند که آخرین آنها برجام بوده و به گفته و اذعان طرف آمریکایی و اروپایی ایران همیشه متعهد به تعهدات بوده؛ چراکه ایران به گمان خود همواره سعی در حل اختلاف داشته است، درحالی که طرف آمریکایی فقط یک وظیفه داشته که برداشتن تحریمها بود و این کار را انجام نداده است. طبیعی است در برخورد با این بدعهدیها شما دو راهکار دارید: یک؛ به هیچ عنوان به سراغ مذاکره نروید، دو؛ به مذاکره بروید اما با الگویی دقیقا مخالف با «استراتژی مهار آمریکا»، به این عنوان که اگر او بهدنبال تضعیف مولفههای قدرت شما ازجمله قدرت هستهای است، شما با توانمندسازی هرچه بیشتر قدرت هستهای او را مجبور میکنید که در فرمول مهار خود تجدیدنظر کرده و مرزها را جابهجا کند.
در جنگ ارادهای که ایران برای مقابله با «استراتژی مهار آمریکا» در پیش گرفته است، به نظر شما رعایت چه مولفههایی ضروری است؟
در این جنگ اراده که صحنه یک نبرد تمامعیار است شما بهعنوان کشور هدف باید برنامههای باثبات و درازمدتی برای هرچه بیشتر توانمندسازی مولفه قدرت خود در حوزه هستهای داشته باشید. با توجه به اینکه طرف آمریکایی مصرانه از دادن امتیازاتی که حق ایران در چهارچوب برجام است، طفره میرود و بهدنبال یک توافق بد و ضعیف و ناپایدار است، جمهوری اسلامی ایران نیز بیش از هر زمان دیگری به اهمیت این واقعیت پی برده است که باید در حوزههایی که در آنها مولفههای قدرتی معرفی میکند، توانمند شود و این اقدامات باید در چهارچوب اقتضایی، تاکتیکی و از همه مهمتر در چهارچوب راهبردی صورت گیرد. در این چهارچوب انرژی هستهای میتواند در حوزههای معیشتی، ایجاد شغل و اقتصاد به کشور کمکی شایانتوجه کند. بهعنوان مثال فقط در این حوزه از صنایع صدها نوع کالا تولید میشود که برخی از آنها حتی قابلتحریم و ردیابی نیست. مانند رادیو داروها! ایران با سرمایهگذاری درست در حوزه رادیوداروها که فقط بخش کوچکی از صنعت هستهای را شامل میشود بهدلیل وجود بازار گستردهای که این محصول در دنیا دارد میتواند به درآمد قابلتوجهی دست پیدا کند، خصوصا اینکه تکنولوژی این محصول دراختیار کشورهای معدودی است، این فقط یک مورد از توانمندیهایی است که صنایع هستهای کشور میتواند برای اقتصاد جمهوری اسلامی و معیشت مردم پدید بیاورد. بهعبارت دیگر صنایع هستهای یکی از بزرگترین پیشرانهای کشور نهفقط در حوزه تکنولوژیکی یا در حوزه بازدارندگی بلکه در حوزه اقتصادی است. پرواضح است اگر نخبگان و مردم ارزش واقعی این صنعت را بدانند بهسادگی آن را قابلمذاکره نمیدانند و اجازه مذاکره برای آن را نمیدهند، بنابراین چه از این زاویه و چه از زاویه تقابل با غرب و استراتژی مهار آمریکا به غرب نگاه کنیم، جمهوری اسلامی ایران قطعا باید در چهارچوب نگاهی راهبردی هر روز به توانمندسازی این صنعت بپردازد و این چیزی نیست که آمریکا آن را بخواهد و از همه ابزارها ازجمله آژانس و گروسی استفاده میکند تا به ایران فشار وارد کند.
استفاده ایران از سانتریفیوژهای نسل جدید با وجود فضاسازیهای غرب مبنیبر کمشدن مدتزمان دستیابی ایران به ساخت بمب اتم، چه پیامی برای آمریکا و متحدانش میتواند داشته باشد؟
این جنجال طرف غربی است تا ایجاد توجه نسبت به این مساله کند که ایران میخواهد بمب بسازد یا به بمب نزدیک شده است یا زمان گریز هستهای ایران نزدیک شده است. اینها ادبیات و عباراتی است که طرف آمریکایی در جنگ شناختی پدید میآورد و با ابزار آژانس سعی میکند آن را برجستهنمایی کند و به کانون توجهات سیاسی بیاورد تا از این طریق بر ایران فشار سیاسی وارد کند. والا ایران هزاران سانتریفیوژ پیشرفته ازجمله سانتریفیوژهای نسل 6 داشته که درطول بیش از یکسال گذشته درحال فعالیت بودند. 60 درصد غنیسازی با این سانتریفیوژهای پیشرفته صورت گرفته است. چگونه است که در یکسال گذشته هیاهوها پیرامون این مساله کمتر بود و اکنون که ایران مصرانه در برابر زیادهخواهیهای آمریکا ایستادگی کرده است باز جنجالها شروع شده است؟ درحالی که استفاده مشروع ایران از سانتریفیوژهای پیشرفته جواب اقدامات خصمانه طرف آمریکایی است. بعد از آنکه با وجود همکاریهای ایران، آمریکا و آژانس (بهعنوان ابزار طرف غربی) بهدنبال صدور قطعنامه ضد فعالیت هستهای کشورمان رفتند. ایران نیز هشدار داد که در پاسخ به این رویه مخرب آمریکا دست به اقدامات متقابل خواهد زد که بخشی از آن استفاده از سانتریفیوژهای نسل جدید بود. این اقدامات در چهارچوب استراتژی نمایش قدرت و اقدام متقابل جمهوری اسلامی است. طرف غربی باید متوجه شود دوران مماشات در دولت گذشته به پایان رسیده و هر هزینهای که به جمهوری اسلامی وارد کند متقابلا با هزینههای دوبرابر از سمت ایران به طرف غربی مواجه میشود.
در این رابطه بیشتر بخوانیم :
۶۰ درصد غنیسازی با سانتریفیوژهای نسل جدید(لینک)
سانتریفیوژهای IR6عامل نگرانی آمریکا، اهرم فشار ایران(لینک)