سعید طاوسی مسرور، عضو هیات علمی دانشگاه طباطبایی:شاید حساسترین و پرحاشیهترین کتاب معاصر، کتاب شهید جاوید باشد. نهفقط در عرصه عاشورانگاری، بلکه بهطورکلی شاید هیچ کتابی آنقدر در روزگار ما و در ایران حاشیه ایجاد نکرده و بحثبرانگیز نبوده باشد. شهید جاوید کتابی است تحلیلی درباره واقعه عاشورا، از مرحوم آیتالله نعمتالله صالحینجفآبادی که از مجتهدان و صاحبنظران حوزه علمیه قم بودند. ایشان از شاگردان آیتالله بروجردی و مرحوم آیتالله سیدمحمد داماد و امامخمینی و علامه طباطبایی بودند و از شاگردان ایشان هم میتوان به مرحومان هاشمیرفسنجانی و مهدویکنی اشاره کرد.
مرحوم صالحینجفآبادی رویکردی انقلابی داشت و کتاب شهید جاوید در ابتدا جملهای از امامخمینی دارد که امام آن را در تابستان ۱۳۵۰ شمسی در نجفاشرف بیان کردند؛ امام حسین(ع) مسلم را فرستاده که مردم را دعوت به بیعت کند و حکومت اسلامی تشکیل بدهد و حکومت فاسد را از بین ببرد.
و بعد آمده است که:
کتاب شهید جاوید در تشریح و توضیح این سخن امامخمینی است.
مرحوم آقای صالحینجفآبادی بههمراه مرحوم آیتالله منتظری نخستین کسانی بودند که پس از رحلت آیتالله سیدمحسن حکیم، بهعنوان دو تن از مدرسان برجسته حوزه قم، مرجعیت امامخمینی را اعلام کردند. اعلامیه تایید مرجعیت امامخمینی و حساسیتهایی که بعد درباره کتاب شهید جاوید ایجاد میشود، موجب دستگیری مرحوم صالحینجفآبادی توسط رژیم پهلوی در مرداد52 شد و ایشان سه سال به شهرهای ابهر، تویسرکان و مهاباد تبعید میشود.
مرحوم آیتالله صالحینجفآبادی در سال ۱۳۸۵ هجری شمسی دار فانی را وداع گفتند و در تمام دوره پس از انقلاب نیز در حاشیه و در سایه جو مخالف با کتاب شهید جاوید بودند.
اما علت مخالفتها و شدت حساسیت درمورد کتاب شهید جاوید چه بود؟
این کتاب همانطور که عرض شد، نظریه حکومت را مطرح میکند. یعنی امام حسین(ع) به قصد تشکیل حکومت قیام کردند و آنچه باعث حساسیت به مطالب کتاب شد صرفا این نبود؛ بلکه مرحوم صالحینجفآبادی در کتاب شهید جاوید این نگاه را مطرح میکنند که امام حسین(ع) میدانست شهید از دنیا خواهد رفت، اما نمیدانست شهادت او در همین سفری است که بهسمت عراق و کوفه میرود و درنهایت به کربلا میرسد. چون از نظر ایشان اگر بگوییم که امام حسین(ع) علم به شهادت داشتند و درعین علم به شهادت قصد تشکیل حکومت کرد، صحیح نیست. چون از اساس این تشکیل حکومت نمیتواند محقق شود. و این بنابر علم لدنی امام(ع) بنا نیست که محقق شود، بنابراین قصد او هم وجهی ندارد و چون ایشان نظریه حکومت را بنابر گزارشهای تاریخی و روایات ترجیح دادهاند، بر این نظرند. اگر کسی نگاه تاریخی به عاشورا داشته باشد، یعنی نگاه کلامی نداشته باشد جز نظریه حکومت را نمیتواند بپذیرد و از مجموعه گزارشها همین استفاده میشود.
لذا چون ایشان نظریه حکومت را مسَلَم گرفته بودند، آنطرفی را که مانع میدانستند، یعنی علم امام به شهادت را رد کردند. البته بهکل منکر علم امام نشدهاند اما علم امام به برخی جزئیات را انکار کردند که چالشی با نظرشان ایجاد نکند.
همین مساله باعث اعتراضهای فراوان به این کتاب شد و نقدهایی جدی بر این کتاب نوشته شد، ازجمله نقد مرحوم آیتالله صافیگلپایگانی که با عنوان شهید آگاه منتشر شده است. نقد مرحوم علامه طباطبایی که رسالهای درباره علم امام است و همچنین چهرههای متعددی به نقد و رد این کتاب پرداختند. مثلا مرحوم آیتالله شیخعلی پناهاشتهاردی که کتابی با عنوان «کتاب هفتساله چرا صدا درآورد» را در رد این کتاب مینویسد.
مراجعی مثل آیتالله گلپایگانی و آیتالله مرعشینجفی بهصورت علنی و صریح به مخالفت با کتاب میپردازند. آنچه جو را حساستر میکند و مایه اختلاف بیشتر میشود افرادی هستند که بر کتاب تقریظ نوشتند و از این کتاب حمایت کردند.
ازجمله آنها برخی چهرههای برجسته انقلاب هستند؛ یکی از آنها مرحوم آیتالله منتظری است و دیگری مرحوم شیخعلی آقای مشکینیاردبیلی است که از این کتاب و نظریه مطرح در این کتاب دفاع کردند.
اگر کتاب را ملاحظه بفرمایید، با همین تقریظها شروع میشود و از میان تقریظهای متعددی که ذکر شده، این دو نمونه اخیر، یعنی تقریظ آقایان منتظری و مشکینی با تصویر اصل دستخط آنها درج شده است.
این مساله باعث دودستگی در صفوف انقلابیون میشود و همانطور که در مساله دکتر علی شریعتی انقلابیون دچار دودستگی شده و جمعی به موافقان و جمعی به مخالفان او تبدیل شده بودند، اینجا هم موافقان و مخالفان شهید جاوید را داریم و امامخمینی تلاش میکند این را مورد تاکید قرار بدهد که مساله فعلی ما مبارزه با رژیم پهلوی است نه بیانات علی شریعتی و نه کتاب شهید جاوید.
گفته میشود که امامخمینی از آقای منتظری خواستند از کتاب شهید جاوید حمایت نکند که باعث دودستگی بیشتر انقلابیون نشود.
اگر دوستان علاقه دارند در اینباره مطالعه جامعتری داشته باشند یعنی درباره حواشی این کتاب و مسائلی که حول این کتاب ایجاد شده است بخوانند، میتوانند به خاطرات مرحوم آقای صالحینجفآبادی با عنوان «شوکران اندیشه» مراجعه کنند.
ایشان نوشتهاند که در دوره تبعید -در دوره پهلوی- از مردم هم آزار میدیدند و حتی وقتی برای خرید نان میرفتند، بهسمت او سنگ پرتاب میکردند. حتی ماجرایی را نقل میکنند که فردی برای کشتن من آمده بود و وقتی میبیند من برای امام حسین(ع) در مجلس روضه میخوانم، منصرف میشود و به خودم اطلاع میدهد و میگوید به ما گفته بودند شما دشمن امام حسین هستید. لذا خواندن این کتاب خالی از لطف نیست.
کتاب دیگری که در اینباره نوشته شده، «سرگذشت شهید جاوید» است از شیخ رضا استادی که به تفصیل به این مسائل پرداخته است.
اما نکتهای که میخواهم درباره کتاب شهید جاوید ذکر کنم این است که فارغ از مساله انکار علم امام به جزئیات، اگر ما این مساله را از کتاب کسر کنیم، کتاب از نظر تاریخی مفید و بسیار قابل استفاده و یکی از بهترین کتابهای عاشورایی دوره معاصر است. امکان این تفکیک هم وجود دارد؛ مرحوم علامه مجلسی در رساله حکمت شهادت امام حسین(ع) قائل به این شده که امام حسین برای حکومت قیام کرد اما این با علم امام به جزئیات منافاتی ندارد و امام به وظیفهاش عمل میکند. چه بداند و چه نداند وظیفه از او ساقط نمیشود.
جمعی از علما، ازجمله سیدنعمتالله جزایری، شاگرد علامه مجلسی و حتی جمعی از معاصران بر این نظر بودند. یعنی نظریه حکومت را قبول داشتند و درعینحال علم امام به جزئیات را هم قبول داشتند.
از معاصرانی هم که بر این نظر هستند میتوان به خود امامخمینی اشاره کرد ولی امامخمینی علم امام حسین را قبول داشتند. مرحوم آیتالله ابراهیم امینی و همینطور آیتالله مکارمشیرازی هم بر همین نظرند.
اگر چنین تفکیکی انجام دهیم، کتاب از نظر تاریخی بسیار قابل استفاده است. مثلا درباره اینکه در شب عاشورا کسی از امام حسین جدا شد یا نه، ایشان تحقیق جامعی انجام و نشان دادند هیچکس از یاران امام در آن شب جدا نشد و این برخلاف برخی مطالب بود که گفته میشود. افرادی که از امام جدا شدند قبل از این زمان بود و وقتی تهدیدات را دیدند، مثلا سپاه حر را دیدند، امام را تنها گذاشتند و رفتند.
کلیت نگاه تاریخی کتاب بسیار ارزنده است. مرحوم آقای صالحی میگوید قیام امام حسین(ع) چهار مرحله داشت؛ مرحله اول این بود که بیعت نمیکنم، که از مدینه شروع میشود تا مکه ادامه پیدا میکند و در مکه که دعوت کوفیان میرسد، مرحله دوم آغاز میشود که قیام است. یعنی صرف عدم بیعت نیست و حضرت وارد مرحله قیام میشوند و مرحله دوم ادامه پیدا میکند. حتی بعد از رسیدن خبر شهادت حضرت مسلم هم ادامه پیدا میکند، چون امکان پیروزی امام کم شده ولی از بین نرفته بود. اصحاب امام به ایشان میگویند شما غیر از مسلم هستید و اگر به کوفه بروید، ورق برخواهد گشت. مرحله سوم از زمان ملاقات امام با سپاه حر شروع میشود. سیاست امام در این مقطع جلوگیری از جنگ است تا بتواند زمان بخرد و فعلا از جنگ جلوگیری کند تا ببیند شرایط چگونه رقم خواهد خورد و مرحله چهارم دفاع است که امام را در کربلا محاصره میکنند و میگویند اجازه حرکت ندارید. یا باید تسلیم شوید و بیعت کنید یا با تو جنگ خواهیم کرد؛ که امام از خود و همراهانش و اصولش که یکی از همان اصول این بود که ذلت نمیپذیرم و بیعت با یزید را نمیپذیرم، دفاع میکند تا به شهادت میرسد.
این نگاه چهار مرحلهای باعث فهم دقیقتر و بهتر واقعه عاشورا میشود. مثلا برخی افراد هستند که مرحله اول را پررنگ کردند و از مراحل بعدی غافل شدند و حتی به این نظر رسیدند که امام حسین(ع) اصلا قیام نکرده و گفته است بیعت نمیکند و سر حرفش مانده تا شهید شده؛ درحالیکه شرایط مرحله دوم با شرایط مرحله اول و چهارم کاملا متفاوت است و در این رابطه شواهد تاریخی وجود دارد.
یکی از آثاری که در ادامه نگاه کتاب شهید جاوید نگاشته شده و به نحوی از این دیدگاه دفاع میکند و نظریه حکومت را بر همه تحلیلهای عاشورایی برتری میدهد، کتاب «عاشوراشناسی» از استاد محمد اسفندیاری است که مخاطبان محترم میتوانند این کتاب خواندنی را مطالعه کنند.
اما نکته آخر اینکه واکنشها به شهید جاوید کماکان ادامه دارد و میشود کتابی را مثال زد که در همین سالهای گذشته، یعنی در همین دو دهه گذشته و توسط یکی از مراجع نجفاشرف تالیف شده و بهطور تلویحی و غیرصریح اساسا در رد دیدگاه مرحوم صالحینجفآبادی نوشته شده و آن کتاب «فاجعه عاشورا» است، نوشته مرحوم آیتالله سیدمحمد سعیدحکیم که در سال ۱۳۸۵ به عربی با عنوان «فاجعه الطف» نوشته شده، در سال ۱۳۹۵ به فارسی ترجمه و در ایران منتشر شد.
در این کتاب نظریه حکومت و نوع نگاه مرحوم صالحینجفآبادی مورد انکار و رد قرار گرفته است.
کتاب شهید جاویدباعث دودستگی درصفوف انقلابیون شد وهمانطور که در مساله دکتر علی شریعتی انقلابیون دچار دودستگی شده و جمعی به موافقان و جمعی به مخالفان او تبدیل شده بودند، اینجا هم موافقان و مخالفان شهید جاوید را داریم و امامخمینی تلاش کرد این مساله را مورد تاکید قرار بدهد که مساله فعلی ما مبارزه با رژیم پهلوی است، نه کتاب شهید جاوید
بههرحال کسانی که در فضای تحلیلهای عاشورایی میخواهند مطالعه کنند، حتما خواندن کتاب حماسه حسینی و شهید جاوید باید در اولویت مطالعاتشان باشد.