کد خبر: 73212

علیرضا زهی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: بسکتبال ایران نیاز به مربی خارجی و زیر و رو شدن دارد

نسل طلایی بسکتبال تمام شد، خواب نمانیم

باید از سراسر ایران استعدادها را کشف کنند، به تهران بیاورند تا زیرنظر خودشان بچه‌ها کار کنند و بزرگ شوند تا دوباره شاهد نسل طلایی دیگر باشیم.

نسیم شیرازی، خبرنگار: تیم‌ملی بسکتبال ایران در بازی پرحرف‌وحدیث مقابل اردن شکست خورد و به حضورش در کاپ‌آسیا پایان داد و این پیام را داشت که با افول ستاره‌ها به نفس افتاده و جز چند یار نیاز به بازیکن‌سازی و بسترسازی داریم. چیزی که انگار سال‌هاست فدراسیون بسکتبال به فراموشی سپرده و استعدادیابی‌هایش را به خیال نسل حدادی‌ها و نیکخواه‌بهرامی‌ها آن‌قدر که بایدوشاید جدی نگرفته است. گرچه بعضی کارشناسان معتقدند جدا از استعدادیابی بزرگی که باید انجام شود وجود یک مربی خارجی که پایه بسکتبال ایران را تغییر دهد هم جزء امور لازم بسکتبال است تا خون تازه‌ای در رگ‌های این رشته پرپتانسیل در ایران جاری شود. دراین‌باره با پیشکسوت تیم‌ملی ایران که رکورددار پرتاب آزاد کشور هم هست هم‌صحبت شدیم. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با علیرضا زهی را در ادامه خواهید خواند.

ایران در کاپ‌آسیا شروع خوبی داشت ولی در بازی با اردن متفاوت بود و انگار ورق برگشت، درباره عملکرد تیم‌ملی در کاپ‌آسیا بگویید.
ما از کوارتر اول که بازی شروع شد مشکل در برگشت به دفاع داشتیم و بچه‌ها بسیار کند به دفاع می‌آمدند، اردنی‌ها با قد بلندی که داشتند سرعت توپ‌شان را زیاد کردند که همین باعث امتیاز گرفتن زیادشان از ما در این بازی به‌خصوص در کوارتر چهارم شد. یکی دیگر از دلایل این به‌هم ریختن، ضعف در دفاع ما بود؛ چراکه ما از اول بازی با دفاع یاربه‌یار مقابل‌شان ایستاده بودیم که دلیل اصرار در این نوع دفاع را هم نمی‌دانم ولی می‌شد با 4نفر دفاع می‌کردند که بازیکنان قدبلند حریف را در منطقه رنگی ما محدود کند، هر کاری کردیم نتوانستیم «دار تاکر» را مهار کنیم. ایران هرچه کرد هم نتوانست حریف دو بازیکن اردن یعنی دار تاکر و فردی ابراهیم شود، ما «پذیرفته» و «یخچالی» را برای دفاع این بازیکن آمریکایی گذاشتیم که بازهم متاسفانه موفق نبودیم و این ضعف‌هایی بود که دیگر به چشم می‌دیدیم. در بعضی از لحظات بازی ما خیلی ترنوور می‌دادیم و بازیکنان جوان در لحظات حساس خیلی ترنوور داشتند و به‌نظر من در لحظات حساس باید بازیکنان باتجربه را گذاشت که با یک امتیاز بالا و یک امتیاز پایین روحیه‌شان را از دست ندهند ولی در لحظات حساس بازی از بازیکنان جوان‌مان استفاده کردیم که تجربه درآوردن بازی را ندارند. ما در تعویض‌ها جا خوردیم و این مشکلات برای ما به وجود آمد.

به‌طور کلی عملکرد کلی ایران را در این کاپ غیر از بازی با اردن چطور دیدید؟
چهار بازی انجام دادیم، سوریه را بردیم و بعد قزاقستانی که دوبار به آنها زمان مصطفی هاشمی و سعید ارمغانی باخته بودیم را از سد راه برداشتیم، اینها حریفان سنتی ما در بازی‌های آسیایی هستند و همین ورود ما به این بازی‌ها نشان می‌دهد که تیم ما قوی است که وارد این بازی‌ها می‌شود ولی آخر کار جایی که ضربدری بود متاسفانه نتوانستیم جایگاه بسکتبال خودمان را به رخ آسیا بکشیم.

از آنجایی که زمان زیادی از آمدن کادرفنی جدید نگذشته آیا بازیکنان و کادرفنی جدید توانستند در جریان بازی‌ها و اردویی که پشت‌سر گذاشته بودند با هم هماهنگ شوند؟
حدود 20جلسه انگار تمرین داشتند و امکان دارد شناخت کادرفنی خیلی هم زیاد نبوده، البته فقط سعید ارمغانی دور بود و کمک‌ها به تیم نزدیک‌تر بودند. تاکتیک‌ها هم فرق کرده بود مثلا ما حامد حدادی را با قد دومترو18 گذاشتیم که پشت‌خط سه‌امتیازی برای ما پیک بگذارد که بازیکنان دیگر بزنند و این وسط خودش رول هم بکند که با قد او این مقدار رفت‌وآمد خسته‌اش می‌کند. ما او را نباید از منطقه رنگی بیرون می‌آوردیم. باید تاکتیکی استفاده می‌کردیم که از قد بلند حدادی نهایت استفاده در ریباندها و بلاک‌شات‌ها می شد و این بیرون آوردنش از محوطه تعجب‌آور بود. اردنی‌ها با سه بازیکن قدبلندی که زیر سبد داشتند هر کاری که دل‌شان می‌خواست انجام دادند و ما بعضی وقت‌ها هم که گل می‌زدیم به‌خاطر کارهای انفرادی و فنی بازیکنان بود. کلا کنترل نکردن ریتم بازی این اتفاق را رقم زد، ما نتوانستیم بچه‌ها را در زمین خوب کنترل کنیم. تعویض‌های‌مان بدموقع بود و شرایط بازی را به‌هم می‌ریخت، خطاهایی که می‌شد به‌هم‌ریخته بود و کلا همه‌چیز دست‌به‌دست هم داد که به‌هم ریختیم و من احساس کردم تیم بی‌برنامه است. در حمله باید نقشه‌های مختلف داشت که اگر یکی نشد نقشه بعدی پیاده شود ولی آن را نداشتیم و ست‌های حمله خیلی محدود بود و ما کاملا توسط آنها آنالیز شده بودیم چون تمام تیم‌هایی که تمام توجه‌شان را روی یک یا دو بازیکن می‌گذارند به این آنالیز شدن دچارند، به‌طور مثال ما روی حدادی، یخچالی و جمشیدی برنامه‌ریزی کرده بودیم که تمام تاکتیک‌ها و نقشه‌های‌مان ختم می‌شد به این سه نفر. آنها هم ما را آنالیز کرده بودند و دست‌مان را خواندند؛ چراکه درست ما همان برنامه‌ای که با ژاپن داشتیم را مقابل اردنی‌ها هم انجام دادیم، درصورتی‌که ژاپنی‌ها فیزیک و قد بلند بازیکنان اردن را نداشتند ولی ما متاسفانه همان کار را انجام دادیم.

نیازی به بودن مربی خارجی باتجربه با کارنامه موفق برای تیم‌ملی ایران حس می‌کنید؟
من همیشه موافق حضور مربی خارجی بودم، تمام افتخاراتی که ما در گذشته داشتیم با مربیان خارجی بوده است و از این موضوع نمی‌توان گذشت که درحال ساخت ساختمان بسکتبال بودند. نمی‌گویم مربیان ایران خوب نیستند ولی اگر می‌خواهند بسکتبال پیشرفت کند باید از مربیان خارجی بهره بگیرند. درست مانند والیبال، بسکتبال هم مربی می‌خواهد که سطح این رشته را زیر و رو و عوض کند. نظر شخصی من آمدن مربی خارجی خیلی خوب است. نسل طلایی بسکتبال ایران تمام شد، از آن نسل طلایی در این مسابقات فقط حامد حدادی را داشتیم که حامد هم با سنی که دارد در بعضی حرکات جا می‌ماند. باید دوباره کاری که سال71 در زمان سعید فتحی و غضنفری انجام شد؛ آن‌موقع فراخوان زدند و تمام بلندقامتان 12، 13ساله ایران را جمع و کار کردند و در دهه80 این بچه‌ها شروع به میوه دادن کردند و قهرمانی‌ها را به‌دست آوردند و به المپیک هم رفتند. بعد از آن رئیس فدراسیون‌هایی که آمدند به باد همان نسل طلایی خوابیدند و اصلا یادشان رفت که همان کار را دوباره تکرار کنند.

پس به‌نظر شما پایه‌سازی بسکتبال برای سال‌های پیش‌رو به‌درستی انجام نشده؟
بله، باید پایه‌سازی شود؛ درست همان کاری که زمان غضنفری شد انجام شود که همه مربیان ایران برای آن فراخوان همکاری داشتند. مرحوم سلامی همین حامد حدادی را به بسکتبال معرفی کرد و باید از سراسر ایران استعدادها را کشف کنند، به تهران بیاورند تا زیرنظر خودشان بچه‌ها کار کنند و بزرگ شوند تا دوباره شاهد نسل طلایی دیگر باشیم.
نسل جدید را چطور ارزیابی می‌کنید و آیا امیدی به جوان‌های بسکتبالی تیم‌ملی هست؟
نسل جدید خیلی عاشقند و فعالیت می‌کنند ولی از نظر فیزیکی فقط دو تا سه‌نفر فیزیک نسل طلایی را دارند. مربیان رده سنی پایه فعالیت می‌کنند و امیدوارم بتوانند جای این نسل طلایی را پر کنند.

زمان زیادی هم تا المپیک پاریس نمانده است، فکر می‌کنید بسکتبال به پاریس می‌رود؟
زمان زیادی نمانده است و الان که پنجره جام‌جهانی شروع می‌شود هنوز خیلی مشکلات داریم و باید با آنها دست‌وپنجه نرم کرد و درمقابل سوال‌تان برای رفتن به پاریس فقط می‌توانم بگویم ان‌شاءالله.

حرف پایانی شما برای این گفت‌وگو.
آرزوی موفقیت برای تیم‌ملی کشورم و مربیان عزیز در سراسر ایران دارم که زحمت می‌کشند و دیده نمی‌شوند، مربیانی که در استان‌ها و شهرستان‌ها کار می‌کنند و ورزشکاران‌شان را تقدیم تیم‌ملی می‌کنند. هیات‌ها در سراسر کشور بازوان فدراسیون هستند و امیدوارم که عملکردشان به‌موقع مورد ارزیابی قرار بگیرد و آنهایی که کار می‌کنند تشویق شده و آنهایی که کوتاهی می‌کنند فکری برای‌شان انجام شود.

مرتبط ها