سیدمهدی طالبی، خبرنگار گروه بینالملل: شوروی در سال 1991 پس از پنج دهه رقابت با غرب فروپاشید. با جدا شدن اوکراین، بلاروس، سه جمهوری بالتیک، پنج جمهوری آسیای میانه و سه کشور قفقازی، محدوده تحت تسلط روسها بهشدت کاهش یافت؛ مسکو با تمام این سرزمینها، سطح فناوری بالا، ذخایر معدنی و میادین انرژی، جنگی بدون خونریزی را به غرب باخت. روسها پس از این فروپاشی نابود نشدند بلکه در سطحی بسیار پایینتر ولی همچنان قوی در قالب فدراسیون روسیه به حیاتشان ادامه دادند. وسعت این کشور با 17 میلیون کیلومترمربع تقریبا دوبرابر خاک دیگر کشورهای اروپایی است اما بهدلیل وجود تجربه شوروی در برابر دیدگان تحلیلگران، کمتر کسی میتوانست پیشبینی و حتی باور کند مسکو در شرایطی که توانی بسیار کمتر از دوران شوروی دارد، از طریق حمله به ناتو در خاک اوکراین بتواند در برابر غرب قدعلم کند.
این موفقیت روسیه تعجببرانگیز است. مسکو پس از فروپاشی شوروی که بهدلیل ملیگرایی جمهوریهای تحت سلطه آن و همچنین ضعف شدید اقتصادی رخ داد، ضعفهای پیشین را رفع نکرد. روسها هرچند با سرکوب شورش چچن در دهه 1990 میلادی مانع از جدا شدن سرزمینهای دیگری از مناطق تحت سلطه خود شدند اما با وجود استمرار نفوذشان در بسیاری از جمهوریهای استقلالیافته هیچگاه نتوانستند کنترل پیشین خود را بر آنها اعمال کنند. روسها در حوزه اقتصادی نیز نتوانستند ضعف دوران شوروی را جبران کرده و به اقتصادی خلاق و تولیدگر بدل شوند.
در شرایطی که روسها تغییر کلانی نسبت به دوره شوروی نکردهاند، جز آنکه اندکی جامعه این کشور را قابل زیستتر ساختهاند، چه دلیلی موجب شده مسکو بتواند در برابر بلوک غرب که سه دهه در یک نظام تکقطبی به رهبری آمریکا بر جهان بهطور یکجانبه سروری کرده، قد علم کرده و به پیشروی بپردازد؟
دلایل این موفقیت روسها علیرغم موفقیت نظام سیاسی روسیه در اداره این کشور را نباید الزاما در مسکو جستوجو کرد بلکه باید آن را در ناکارآمدیهای موجود در بروکسل، مسکو، برلین یا واشنگتن یافت.
مقامات غربی اخیرا درباره جنگ اوکراین چه گفتهاند؟
«ویکتور اوربان» نخستوزیر مجارستان که ماه آوریل برای چهارمینبار پیاپی در انتخابات پارلمانی این کشور به پیروزی رسید، روز شنبه (۲۳ جولای) اعلام کرد اتحادیه اروپا بهدلیل جواب ندادن تحریمهایش علیه مسکو باید به یک استراتژی جدید درخصوص جنگ در اوکراین روی آورد.
اوربان جزء راستهای افراطی دستهبندی میشود. راستهای افراطی بهدلیل علاقه ذاتی خود به نظامهای سیاسی ملیگرا، اقتدارگرا و دارای رهبری کاریزماتیک، با وجود جنگ روسیه تلاش کردهاند نسبت به تلاشهای ضدروسی دیگر کشورهای غربی، جنگ اوکراین را بهصورت ظاهری محکوم کرده و در عمل رفتاری خنثی در برابر مسکو درپیش بگیرند.
نخستوزیر مجارستان نیز که رفتاری تقریبا مشابه با تعریف بالا دارد، پس از جنگ علیرغم فشارهای سنگین کشورهای بزرگ اروپایی و آمریکا برای جلوگیری از صادرات انرژی روسیه، کماکان به این کار مداومت ورزیده است.
هماکنون با گذشت 6 ماه از آغاز جنگ اما اتفاقاتی رخ داده که ویکتور اوربان بدون آنکه بر اثر تبلیغات ضدروسی در اروپا شرم کند، بهراحتی بتواند واقعیت رخداده در این قاره را برای مقامات و مردم اروپا بیان کند.
اوربان در جریان سخنرانی خود در رومانی گفت که استراتژی غرب درمورد اوکراین بر چهار ستون بنا شده است- اینکه اوکراین میتواند با سلاحهای ناتو در جنگ علیه روسیه پیروز شود، تحریمها روسیه را تضعیف و حاکمیت آن را بیثبات میکند، تحریمها بیشتر به روسیه آسیب میزند تا اروپا و اینکه جهان در حمایت از اروپا صفآرایی خواهد کرد. نخستوزیر مجارستان پس از برشمردن این چهار ستون اعلام کرد این استراتژی شکست خورده است، زیرا دولتها در اروپا مانند دومینو درحال فروپاشی هستند و قیمتهای انرژی نیز افزایش یافته است.
این رهبر راست افراطی بر همین مبنا تاکید کرد: «هیچ شانسی برای مذاکرات صلح بین روسیه و اوکراین وجود ندارد. از آنجا که روسیه خواهان تضمینهای امنیتی است، این جنگ تنها با مذاکرات صلح بین روسیه و آمریکا قابل پایان است.»
دیگر مقامی که روز شنبه همانند اوربان تلاش کرد بر شکافهای بلوک غرب صحه بگذارد نیز یک راست افراطی بود.
دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا که پیش از ترک کاخسفید تلاش داشت با توسل به کودتا با تسخیر کنگره حضورش در کاخسفید را تمدید کند، کمکهای کشورش به اوکراین را به باد انتقاد گرفت.
ترامپ که در فلوریدا سخنرانی میکرد، گفت آمریکا بیشتر از آن دچار گرفتاریهایی است که بخواهد برای اوکراینیها در جنگ با روسیه کمکهای مالی و تسلیحاتی بفرستد. او در بخشی از سخنرانی خود ضمن اشاره به فشارهایش علیه کشورهای اروپایی برای افزایش بودجههای نظامیشان براساس قوانین ناتو اعلام کرد: «تا این لحظه بیش از ۶۰ میلیارد دلار به اوکراین دادهایم. خب، کشورهای اروپایی مشخصا بیشتر از ما تحتتاثیر این جنگ قرار دارند اما بخش ناچیزی از این مبالغ را پرداخت کردهاند.» رئیسجمهور سابق آمریکا همچنین افزود: «اگر اکنون رئیسجمهور آمریکا بودم، ممکن بود به اروپا بروم و بگویم گوش کنید، باید به اندازه ما پول بدهید یا حتی بیشتر از ما و آنها هم با رضایت این کار را میکردند.» ترامپ در سخنان خود گریزی نیز به بدهیهای سنگین آمریکا زده و با تاکید بر ناتوانی مالی کشورش، گفت: «ولی ما پولمان را دادیم رفت و حالا ۳۵ تریلیون دلار بدهی داریم. ما با همه این مشکلات مواجه هستیم.»
اینگونه مواضع از ترامپ که نماد راستگرایان افراطی حاضر در حزب جمهوریخواه است، درحالی اتخاذ شده که آمریکا با تورم نزدیک به 10درصد که در 4 دهه گذشته بیسابقه بوده، درحال گام برداشتن بهسمت انتخابات میاندورهای کنگره است. ترامپ مغضوب بخشی از جمهوریخواهان است؛ اما همچنان نفوذی سنگین در این حزب دارد. این نکته را نیز باید درنظر گرفت که بخشی از مشکلات جمهوریخواهان با ترامپ مربوط به رفتارهای خاص و شخصیت ترامپ است، نه تمام نظراتش که ریشه در راستگرایی افراطی و عملگرایی شدید ناشی از آن دارد.
با وجود آنکه طیفهای مختلف راستگرایان افراطی نظراتی داشتهاند که اغلب به مذاق روسیه خوش آمده اما دیگر احزاب غربی نیز دیدگاههایی از خود بروز دادهاند که مسکو را شادمان کرده است.
«آنالنا بائربورک» که از سال از ۲۰۱۸ بهطور مشترک با روبرت هابک رهبری حزب سبز را برعهده دارد و در دولت ائتلافی جدید به وزارت خارجه آلمان رسیده است، روز جمعه تاکید کرد اگر مشکل انرژی کشورش حل نشود خبری از کمکهای برلین به کییف نخواهد بود.
این رهبر چپگرا در اینباره گفت: «اگر ما توربین گاز را دریافت نکنیم، بنابراین ما گاز بیشتری دریافت نخواهیم کرد، سپس در کل دیگر ما قادر به حمایت از اوکراین نیستیم چون در آنصورت ما مشغول اعتراضات مردمی خواهیم بود.»
بائربورک پس از جنجالی شدن این اظهارات مدعی شد در اینباره اغراق شده، زیرا سطح حمایت بالای مردم اوکراین هماکنون نیز با ارسال تسلیحات به اوکراین مشخص است. با وجود تلاش وزیرخارجه آلمان برای اصلاح مواضعش اما آنچه وی گفته دیگر پاکشدنی نیست.
مردم اروپا درباره جنگ چه میگویند؟
«شورای روابط خارجی اروپا» اخیرا دست به انتشار نظرسنجی گستردهای زده که حاوی نظرات مردم این قاره درباره جنگ اوکراین است. هرچند بسیاری از شرکتکنندگان نظر مثبتی درباره روسیه ابراز نکردهاند، چیزی که مسکو انتظار آن را نیز ندارد، اما موجب شکلگیری نتیجهای شدهاند که برای روسها اثرات مثبتی دارد.
نظرسنجی شورای روابط خارجی اروپا در ماههای اردیبهشت و خرداد انجام شده است، درست زمانی که اثرات هیجانی و احساسی جنگ فروکش کرده و مردم میتوانستند در آن زمان بهتر و با دقت بالاتری به سوالات پاسخ دهند. در این نظرسنجی 78 هزار تن از 10 کشور اروپایی شرکت داشتهاند.
براساس نتایج این نظرسنجی ۳۵درصد از مردم خواهان صلح سریع و ۲۲درصد خواهان شکست روسیه بودهاند. همچنین حدود ۲۰درصد نیز موضع خاصی نداشتند. کسانی که خواهان صلح سریع هستند بر دستیابی به صلح در هر شرایطی تاکید دارند. گروه دوم نیز تنها راه رسیدن به صلح را شکست روسیه میدانند. گروه سوم نیز که آرایی نوسانی داشتند بدون آنکه نظری نهایی بدهند صرفا در موضعی خنثی از اقدامات اتحادیه اروپا در برابر روسیه حمایت کردهاند؛ اقداماتی که البته چندان جدی و کارآمد نبوده است. این مساله نشان میدهد نظرات گروه سوم که دارای آرای نوسانی هستند برای تعیین موضع مقامات اروپایی تعیینکننده خواهد بود، زیرا پیوستن آرای این گروه به هرکدام از دو گروه نخست میتواند یک راهحل نهایی بسازد. گروه نخست که خواستار صلح سریع است تنها به 15درصد بیشتر برای تبدیل شدن به اکثریت نیاز دارد، چیزی که وضعیت انرژی و تورم در اروپا سیر تمایل به آن را نشان میدهد. شیب صعودی موردنظر البته درحالحاضر نیز در بخشی از سوالات نظرسنجی رخنمایی کرده، بهگونهای که خستگی ناشی از بحران اوکراین در کشورهای نزدیک به خط مقدم جنگ بیشتر خود را نشان داده است. بیشتر از 50درصد از لهستان و رومانی در این منطقه معتقدند دولتهایشان بیش از حد بر موضوع جنگ اوکراین متمرکز شدهاند. طولانیتر شدن جنگ به احتمال زیاد بر شدت این نارضایتی خواهد افزود. تعداد آوارگان اوکراینی در لهستان به بیش از 3.5 میلیون نفر رسیده است. این تعداد معادل تقریبا 10درصد از جمعیت لهستان پیش از وقوع جنگ است.
باقیماندن آوارگان اوکراینی برای مدت زمان بیشتری در این کشور قطعا با تغییر احساس بروزکرده در روزهای نخست جنگ، باعث خواهد شد لهستانیها به دشمنی با مهاجران اوکراینی روی آورند.
بااینحال تنها 16درصد از مردم لهستان در نظرسنجی شورای روابط خارجی اروپا گفتهاند که خواستار صلح فوری هستند. همچنین براساس این نظرسنجی 52درصد از ایتالیاییها و 49درصد از آلمانیها خواهان «صلح فوری» هستند.