کد خبر: 73123

مهدی خانعلی‌زاده، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان»:

بایدن بعد از قانون مجلس پای کار مذاکره آمد

بعدازآنکه ترامپ برجام را پاره‌کرد، یک‌روندی توسط دولت‌روحانی آغازشدوآن باقی‌ماندن یک‌طرفه درتوافق بدون‌بهره‌مندی ازمزایایش بود.

فرهیختگان: «ای‌کاش گرفتار مصوبه برجامی مجلس نمی‌شدیم تا می‌توانستیم در اسفند 1399 برجام را احیا کنیم.» این ادعا را حسن روحانی، رئیس‌جمهور سابق ایران در جلسه‌ای که چند روز گذشته با اعضای دولت خود داشته مطرح می‌کند. دولت روحانی درحالی این ادعا را مطرح می‌کند که در پایان سال 99 در سفری که گروسی به تهران داشت، با آژانس توافق کرد که دوربین‌های فراپادمانی همچنان تصاویر را ضبط کنند اما به‌صورت آنلاین در اختیار آژانس قرار ندهند. به عبارتی، دولت روحانی قانون مجلس را دور زد، همچنین بسیاری از کارشناسان مسائل بین‌الملل معتقدند عدم احیای برجام در دولت روحانی به خاطر مصوبه مجلس نبوده است، بلکه دنبال کردن تعهدات فرابرجامی علت اصلی این امر بوده است. در ادامه برای بررسی شرایط احیای برجام در دولت روحانی با مهدی خانعلی‌زاده، کارشناس مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

قانون 9 ماده‌ای که مجلس یازدهم درخصوص احیای برجام تحت عنوان اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها در آذر 99 تصویب کرد، کلیاتش به این صورت است که دولت و سازمان انرژی اتمی ایران را درصورت عدم احیای برجام موظف به افزایش سطح غنی‌سازی برای مصارف کشور می‌کند. به‌طور جزئی‌تر بخواهیم وارد این قانون بشویم، ارتباطش با احیای برجام چطور است؟ تسهیل‌کننده احیای برجام است یا برعکس؟
اساسا این قانون مجلس برای اجرای برجام است، یعنی به هیچ عنوان در راستای تخریب برجام نیست. چرا؟ چون می‌خواهد به برجام ضمانت ببخشد تا احیا و پایدار شود. مجلس با این طرح، عملا ابزار و شرایطی دراختیار دولت ایران قرار داد، چه دولت سابق چه دولت فعلی، تا بتوانند مذاکرات را به سمت احیای برجام هدایت کنند.
مصداقش هم این است که پیش از تصویب قانون راهبردی در آذر 99، دولت بایدن صراحتا می‌گوید که با ایران مذاکره نمی‌کند. شما خاطرتان هست آن مصاحبه معروفی که از بایدن منتشر شد و آن پاسخ منفی‌ای که برای لغو تحریم‌های ایران داد و در همین راستا اعلام کرد وارد مذاکره با دولت آقای روحانی نمی‌شویم، درصورتی که آقای ظریف و آقای روحانی بارها در مصاحبه‌های خود گفته بودند ما آماده‌ایم که مذاکرات احیای برجام را شروع کنیم اما طرف آمریکایی قبول نمی‌کرد. اما بعد از ماجرای قانون مجلس بود که سه ماه هم به دولت وقت داده شد و طرف آمریکایی احساس نیاز پیدا کرد و نهایتا در جمع‌بندی به این نتیجه رسید که برجام را احیا بکند.
پس اگر بخواهیم در یک جمله بگوییم، قانون مجلس نه‌تنها ضدبرجام نبود، بلکه اگر الآن چیزی تحت‌عنوان مذاکرات احیای برجام وجود دارد، به خاطر قانون مجلس است.

کمی به عقب‌تر برگردیم. چه اتفاقی باعث شد تا این طرح توسط مجلس یازدهم تصویب شود؟ می‌شود گفت خلأهایی که در برجام وجود داشت و به اصطلاح گاف‌هایی که در برجام توسط تیم مذاکره‌کننده دولت روحانی داده شده بود، مثلا بحث‌هایی مشابه اشتباه به کار بردن لفظ تعلیق به جای لغو تحریم‌ها و بحث‌های دیگری مانند عدم‌انتفاع اقتصادی یا عدم پایداری برجام و... مجلس را به این سمت سوق داد تا چنین قانونی تصویب کند؟
بعد از آنکه ترامپ برجام را پاره کرد، یک روندی توسط دولت روحانی آغاز شد و آن باقی‌ماندن یک‌طرفه در توافق بدون بهره‌مندی از مزایایش بود. درحالی که ایران به خاطر دستاورد، حاضر به پذیرش برجام و محدودیت‌های برجامی شده بود. اما بعد از خروج آمریکا از برجام، دولت روحانی گفت ایران تعهداتش را در قبال برجام انجام می‌دهد و این تعهدات برای ایران بهره دارد و ما آن را با اروپایی‌ها پیش می‌بریم. به همین خاطر هم آن ماجرای معروف اینستکس و حواشی‌ای که داشت را چند سال پیگیری کردند، وقتی هم که نتیجه نداد، ایران در شرایطی بود که محدودیت‌های برجام را پذیرفته و اصطلاحا چوب برجام را خورده بود و هیچ دستاوردی یعنی آورده اقتصادی برای لغو تحریم‌ها نداشت، از طرف دیگر هم با فشارحداکثری دولت آمریکا، چوب بیشتری می‌خورد. یعنی ما هم محدودیت‌های برجام را پذیرفته بودیم، هم فشار حداکثری تحریم‌ها را تحمل می‌کردیم، هم از منافع اقتصادی برجام بهره‌مند نبودیم، در چنین شرایطی مجلس یازدهم به این نتیجه رسید که وضعیت فعلی برای کشور خسارت محض است و باید کاری کنند که منافع برجام برای ایران زنده شود که اتفاقا مجلس یازدهم در راستای پاسخ سوال قبلی شما، راه احیای برجام را انتخاب کرد. این را هم بگویم، طبق مصوبه‌ مجلس دهم که به مصوبه برجام معروف است، مجلس یازدهم می‌توانست اقدامی انجام دهد تا دولت از برجام خارج شود، اما این کار را نکردند و این را از دولت نخواستند و اتفاقا از دولت خواستند برای اینکه آسیب‌ها و فشارها ادامه پیدا نکند و ایران محدودیت‌های آن را نپذیرد، دست به احیای برجام بزند که بارها مطرح شده است، حتی بسیاری از کارشناسان گفته‌اند اگر طرح مجلس نبود، دولت بایدن هیچ تلاشی برای احیای برجام نمی‌کرد، چرا؟ به دلیل اینکه طرح آمریکا برای برجام، بازگشت به تعهدات برجامی خود نبود، بلکه می‌خواست بیش از دو میلیارد دلار به ایران پول بدهد و دور زدن تحریم‌ها و فروش نفت ایران به چین را به‌عنوان امتیاز به ایران بفروشد، درحالی‌که مسیر دور زدن تحریم‌ها و فروش نفت به چین برای ایران باز بود و نیازی به امتیازگیری از آمریکا نبود. به عبارت ساده‌تر، آنها عملا امتیازی به ما نمی‌دادند. در چنین شرایطی قانون مجلس کمک کرد مذاکرات شکل بگیرد. بنابراین ادعاهایی که اخیرا دولت روحانی مطرح کرده، با منطق و رویدادهایی که رخ داده همخوانی ندارد، چه برسد به اینکه ادعا می‌کنند طرح مجلس جلوی احیای برجام را گرفته است. اگر تعریف دولت روحانی از احیای برجام، بازگشت تمام محدودیت‌های ایران و باقی‌ماندن فشارهای حداکثری در قبال دریافت مبلغی پول از آمریکاست، بله طرح مجلس جلوی این تعریف غلط را گرفته است، اما اگر منظورشان احیای واقعی برجام است، اصلا بنیانگذار مذاکرات احیای برجام این طرح مجلس یازدهم است و اگر طرح مجلس نبود، مذاکرات احیای برجامی هم وجود نداشت.

به تعریف دولت روحانی از احیای برجام اشاره کردید. جمع‌بندی دولت روحانی در دور ششم مذاکرات وین چه بود و در آن دور از مذاکرات، بر سر چه چیزهایی مذاکره شده بود که منطبق بر قانون نبوده؟ مثلا مواردی مانند اینکه تیم مذاکره‌کننده درباره برجام پلاس هم صحبت‌هایی کرده بودند که خب مشخصا برجام پلاس به بحث هسته‌ای محدود نمی‌شود و وارد بعد منطقه‌ای و... هم می‌شود.
بیایید اصلا بررسی کنیم که قانون راهبردی مجلس چه بوده، گفته اگر طرف آمریکایی طبق برجام تا سه ماه اقدام به لغو تحریم‌ها نکند، ایران باید اجرای داوطلبانه‌ پروتکل الحاقی را متوقف کند. این اصلی‌ترین ماده این قانون است.
اولا دولت روحانی که این طرح مجلس را دور زد، یعنی در آن سفری که گروسی اسفند 99 به تهران داشت، با آژانس توافق کرد که دوربین‌های پروتکلی یعنی فراپادمانی همچنان تصاویر را ضبط کنند اما به‌صورت آنلاین در اختیار آژانس قرار ندهند. درصورتی‌که مصوبه مجلس این بود که ضبط تصاویر کاملا قطع بشود، اما این دور زده شد. زمانی که وین 6 ادامه داشت یعنی مرداد و شهریورماه 1400، دولت سابق با مذاکره‌کنندگان خود داشت مذاکره می‌کرد. چه اتفاقی افتاد که آنها می‌گویند طرح مجلس جلوی آنها را گرفت؟ چرا این را می‌گویند؟ می‌خواهند بگویند چون 6 ماه تصاویر را ضبط کردند و دراختیار آژانس قرار ندادند، بازی شماتت را برده‌اند. بازی شماتت هم همان صحبت‌های همیشگی آژانس و غرب و آمریکا بوده که ایران را در جایگاه متهم قرار دادند و گفتند ایران همکاری نمی‌کند. درحالی‌که این ادعا و تحلیل غیرواقعی است و ارتباطی با واقعیت ندارد. چرا؟ چون شهریور 1400 در جلسه کمیسیون امنیت ملی سیدعباس عراقچی متن پیش‌نویس توافق با طرف غربی و آمریکایی را به مجلس می‌برد و مطرح می‌کند، پارسال هم روزنامه «فرهیختگان» جزئیاتش را منتشر کرد که چه بندهایی فرابرجامی بوده و تعهدات منطقه‌‌ای و موشکی هم داشته است. وقتی عراقچی این پیش‌نویس را ارائه می‌دهد، مجلس و شورای عالی امنیت ملی به خاطر اینکه تعهدات فرابرجامی داشته با آن مخالفت می‌کنند. اصلا بحث طرح اقدام راهبردی مجلس در اینجا مطرح نبوده. اگر دولت روحانی می‌خواهد بگوید نگذاشتند ما توافق بکنیم، باید به مصوبه شعام که اجازه نداد تعهدات فرابرجامی طبق پیش‌نویس وین 6 تصویب شود، اشاره کنند. اما مذاکره‌کنندگان دولت قبل برداشتی که دارند و چیزی که می‌گویند این است که ما داشتیم به توافقی با آمریکا می‌رسیدیم که ایران به تعهدات برجامی‌اش برگردد و در عوض آمریکایی‌ها مقداری پول آزاد کنند و طرح مجلس اجازه‌ آن را نداد. درصورتی که اصلا بحث سر تعهدات فرابرجامی بوده، نه این موردی که آنها می‌گویند.

الآن شرایط مذاکرات وین را درنظر بگیرید، باتوجه به اینکه در مذاکرات وین وقفه‌ای رخ داده و به‌صورت غیرمستقیم دنبال می‌شود، این ادعاهایی که اخیرا از جانب روحانی یا مذاکره‌کنندگانش مطرح می‌شود مبنی‌براینکه نگذاشتند ما توافق کنیم، با چه هدفی بیان می‌شود؟ آیا با این‌گونه ادعاها کارنامه‌ دولت روحانی پاک می‌شود و آنها می‌توانند خودشان را تبرئه کنند؟
از دو وجه می‌شود به این مساله پرداخت؛ یکی اینکه چه توافق بشود چه نشود، تیم مذاکره‌کننده دولت سابق ماهی خودشان را از این آب می‌گیرند. اگر توافق شود می‌گویند این همان برجامی بود که ما داشتیم احیا می‌کردیم، شما فقط می‌خواستید خودتان این کار را انجام بدهید. درصورتی‌که متن وین 6، با متنی که در وین 8 نهایی شده بود و طرف آمریکایی زیر آن زد، کاملا متفاوت بود. متن وین 8 بسیار هوشمندانه‌تر و کاربردی‌تر است و ارتباطی با آن ندارد. یعنی اگر الآن برجام احیا بشود، هیچ ارتباطی با آن برجامی که آقای عراقچی می‌خواست احیا کند، ندارد. از آن طرف، مساله این است که آنها می‌گویند اگر توافق نشود، تیم مذاکره‌کننده فعلی زبان دنیا را متوجه نمی‌شوند یا دیپلمات نیستند، یا موقعیت ظریف از دست رفت، باید کار دست ظریف می‌بود تا کار را انجام دهد و از این دست صحبت‌ها را مطرح می‌کنند. در هر دو صورت می‌خواهند امتیاز توافق یا عدم‌توافق را به نام خودشان بزنند. در همین راستا، صحبت‌های خلاف واقع زیادی مطرح می‌کنند، همین الآن با همه دستاوردها و پیشرفت‌هایی که اتفاق افتاده، اگر طرف ایرانی حاضر به پذیرش این نکته بشود که انتفاع واقعی اقتصادی از احیای برجام نداشته باشد، توافق انجام می‌شود. طرف آمریکایی بارها اعلام کرده که آماده امضا هستیم یعنی طرف ایرانی اگر بخواهد هیچ نفعی از توافق نبرد، می‌تواند احیای برجام را امضا کند. یعنی اگر محمدجواد ظریف در همین شرایط کنونی که علی باقری‌کنی هست، می‌بود، به دلیل اینکه اهمیتی به انتفاع اقتصادی ایران از برجام نمی‌دهد، توافق را بدون منفعت ایران امضا می‌کرد. الآن چون علی باقری‌کنی به انتفاع اقتصادی اهمیت می‌دهد، مذاکره را ادامه می‌دهد و پیش می‌برد که بتواند 5 یا 15 درصد انتفاع اقتصادی حاصل بکند. ضمن اینکه بخشی از اینها هم بازی‌های سیاسی است. روحانی با خاطره تلخی از مردم جدا شد و رکورد نامحبوب‌ترین رئیس‌جمهور بعد از انقلاب اسلامی را به نام خودش ثبت کرد. در این یک سال تلاش کرد تا با همه اتفاقاتی که افتاده، از فضای رسانه‌ای استفاده بکند و چهره خودش را در تاریخ بهبود ببخشد و بگوید ما می‌توانستیم کار کنیم اما فلان گروه نگذاشتند. و فکر می‌کنند مردم متوجه نمی‌شوند که این ادعا از حقیقت دور است.
در تاریخ چه چیزی می‌ماند؟ کتاب خاطرات محمدجواد ظریف و علی‌اکبر صالحی به اسم «راز سر به مهر» حاوی اسناد خوبی است و بسیاری از مسائل را رسوا و عیان می‌کند. مثلا دولت روحانی مدعی بود که پذیرش غنی‌سازی ایران در برجام اتفاق افتاد. اما در راز سر به مهر علی ‌امیرصالحی به نقل از دیپلمات ارشد آمریکایی در مذاکرات عمان نوشته که مامور آمریکا اعلام می‌کند ما غنی‌سازی شما را پذیرفته‌ایم، یعنی از زمان مذاکرات قبل یعنی زمان دولت احمدی‌نژاد و زمان مذاکرات سعید جلیلی آمریکایی‌ها این مورد را پذیرفته بودند. یعنی پذیرش غنی‌سازی، میوه مذاکرات جلیلی بود که این دوستان بهره‌برداری‌اش را انجام دادند. ولی برای اینکه به تاریخ اطلاعات غلط بدهند می‌گویند این پذیرش حق غنی‌سازی در زمان ما اتفاق افتاد.
در پایان هم این را بگویم که مصاحبه‌ای که اخیرا از ظریف منتشر شد و صحبت‌هایی که روحانی اخیرا کرد، و البته خطی که عراقچی در جلسات وزارت خارجه دنبال می‌کند مثل جلسه تودیع و معارفه خطیب‌زاده که ایران را از ضرب‌الاجل سپتامبر ترساند، تلاش می‌کنند تا ایران تن به یک توافق بد بدهد.

در این رابطه بیشتر بخوانید:

خطای راهبردی روحانی (لینک)

بایدن بیشتر از روحانی به اهمیت قانون مجلس واقف است (لینک)

مرتبط ها