الیاس حضرتی، دبیرکل حزب اعتماد ملی در ابتدای این گفتوگو با تاکید بر اینکه قصد ندارد به مصادیقی همچون اظهارنظرهای رادیکال افراد، چه احمدینژاد باشد و چه فائزه هاشمی بپردازد گفت به تشریح کلیاتی خواهد پرداخت که دراینباره درست میداند و اینطور ادامه داد: «اداره جامعه بشری اصولی دارد. این اصول در اسلام هم مورد تاکید است و آن اینکه با هم صحبت کنید و با هم گفتوگو کنید. شما انسانید، باید با هم حرف بزنید. راهحلهای مشترک و اشتراکات را با هم پیدا کنید. اختلافاتتان را به حداقل برسانید. بنشینید روی اختلافاتتان بهطور منطقی صحبت کنید. راهحل بدهید. روی راهحلها با هم بحث کنید، بحثهای جدی هم بکنید اما این گفتوگوها نباید بهسمت دعوا، فحاشی و اتهامزنی برود. گفتوگوی دوطرفه داشته باشید. با دقت گوش کنید ببینید حرف طرف مقابل شما چقدر حق است. آیا راهحلهایش درست است، منطقی است یا خیر. یا اگر احساس میکنید حرفهای او منطقی نیست آن را با منطق رد کنید، نه اینکه بدون پرسیدن از دلیل و منطقش به او حمله کنید.»
جامعه ایران نیازمند گسترش فرهنگ گفتوگو در مقطع کنونی
حضرتی ادامه داد: «جامعه ما همواره به این گفتوگوها نیاز دارد. گفتوگوهای دلسوزانه و دوستانه که بهعنوان یک مسلمان، بهعنوان یک ایرانی طرفدار انقلاب اسلامی و طرفدار عزت و تمامیت ارضی ایران بهمراتب بیش از قبل به آن نیاز داریم. ما راهی جز گفتوگو با یکدیگر نداریم. درحال حاضر گفتوگو کلا تعطیل است. متاسفم که باید عرض کنم هیچکس نه احزاب، نه حاکمیت، نه چپ نه راست، نه اصلاحطلب و نه اصولگرا کارنامه قابلقبولی در این حوزه نداریم. هرکس بهدنبال بهدست آوردن صندلی و نشستن پشت میز است و فکر میکند هدف نهایی آن است. اگر آن صندلی در خدمت یافتن راهحل برای مشکلات مردم نباشد اصلا فایده ندارد. جامعه ما جامعه متکثری است. بهلحاظ سیاسی جناحها و تفکرات و سلیقههای مختلفی در آن وجود دارد. بهلحاظ قومی و قبیلهای، انواع و اقسام اقوام رنگارنگ و زبانهای مختلفی در کشور ما وجود دارد. بهلحاظ مذهب انواع و اقسام مذاهب در ایران وجود دارد. در تکثر اقشار نیز اینگونه است. هرکدام ذائقه خاصی دارند. اگر ما نتوانیم منافع ملی و مصلحت اصلی خودمان را تعریف کنیم، طبیعی است که هرکس دنبال آن است تا بهدنبال تامین منافع قوم و خانواده خود باشد و در این کشمکش وحدت ملی و منافع ایران و انقلاب اسلامی است که آسیب میبیند. وحدت و اساس نظامی آسیب میبیند که خون هزاران نفر از بهترین جوانان این مملکت برای آن ریخته شده است.»
از حساسیتهای زمانه غافلیم؛ برای همین گفتوگو نمیکنیم
این فعال سیاسی اصلاحطلب همچنین جریانات و گروههای سیاسی را غافل از این نکته دانست و افزود: «شکی در این که دشمن درحال حاضر در تلاش است یک فضای روانی وحشتناک ایجاد کند نیست، اما نکته قابلتوجه آن است که ما کلا غافلیم. متوجه حساسیت زمانه و اهمیت این ماجرا نیستیم. همچنان درحال اهانت به یکدیگر هستیم. فکر میکنیم اگر بیشتر به یکدیگر حمله کنیم بهتر است، درصورتیکه راهحل مسائل آن است که همه آنانی که متعلق به این مملکت هستند بنشینند ببینند چه اشتراکاتی با یکدیگر دارند و اشتراکنظرهایشان را تقویت کنند. تقویتکردنش هم به این نحو نیست که مثلا من فقط دستور بدهم و شما گوش کنید یا بالعکس، شما دستور بدهید و فقط من گوش کنم. باید همه به همدیگر کمک کنیم. باید برای همدیگر اهمیت قائل شویم و افکارعمومی را نیز درنظر داشته باشیم. باید بنشینیم برای منافع مملکت و مشکلات ملت با همدیگر مشورت کرده و ببینیم راهحلها چیست و بهترین راهحل پیشروی ما کدام است. باید با یکدیگر صحبت کنیم. ما هیچ راهی جز برقراری تعامل سازنده و مثبت بین همه اقشار مختلف و همه گروههای اجتماعی و سیاسی نداریم. اگر به این درجه از فهم نرسیم باید بدانیم مملکت را بهدست خودمان متلاشی میکنیم. کشور را از درون، بهخاطر فهم ضعیفی که از موضوع نظام و مسائل اجتماعی داریم متلاشی میکنیم. نظام جمهوری اسلامی بهآسانی بهدست نیامده. امام هنرمندی بهخرج داده است، ملت همه درکنار او قرار گرفتهاند، همه گروهها حول محور امام بهوحدت نظر رسیده و دست به تغییر یک نظام زدهاند. این موضوع مهمی است.»
همه گروههای سیاسی باید در اداره صداوسیما سهم داشته باشند
الیاس حضرتی همچنین در پایان گفت: «همه ما باید درخصوص این مساله از خواب غفلت بیدار شده و با یکدیگر گفتوگو کنیم. این توجه در وهله اول باید ازسوی حکومت صورت گیرد چون اختیارات بیشتری دارد، قدرت و اثرگذاریاش بیشتر است. نمیتوانیم جریان بزرگ را حذف کرد و در رسانه رسمی نیز به آن توهین کرد، درصورتیکه به جریان یا گروهی انواع و اقسام تهمتها را بزنید، نمیتوانید بگویید حالا بیاید با هم گفتوگو کنیم. این امکان وجود ندارد. باید توجه داشت مملکت متعلق به همه است. متعلق به هرکسی است که برای آن دلسوزی دارد. هرکه متعلق به این مرز و بوم است باید گفت همان اندازه که من سهم دارم، شما هم سهم دارید. بقیه گروهها هم سهم دارند. بازنشستهها و فرهنگیان هم سهم دارند. کارگران و دانشجویان هم سهم دارند. نمیتوان در دانشگاه گفت همه گروهها تعطیل و فقط یک گروه خاص کار کند. اینطور نمیتوان ادامه داد. میشود گفت همه به خانه بروید، هیچ حرفی نزنید، هیچ راهحلی ارائه ندهید، اگر هم ارائه دهید ما گوش نمیدهیم اما در این صورت و زمانی که شخص یا گروهی چندبار بهصورت یکطرفه صحبت میکند، پیشنهاد میدهد، انتقاد میکند و میبیند گوش شنوایی برای نکات او وجود ندارد بهدنبال راهحلهای دیگری خواهد رفت. نباید فکر کرد احترام گذاشتن حکومت به گروهها و اقشار، باجدادن است. همه گروهها و جناحهای سیاسی باید نسبت به حکومت احترام قائل باشند، حکومت هم باید جلوتر حرکت کرده و برای گروههای سیاسی و اقشار جامعه احترام قائل باشد. مثلا دلیلی ندارد صداوسیما دراختیار یک جریان جزئی باشد. برای چه باید این اتفاق بیفتد؟ باید در صداوسیما را باز کرد و گفت آنهایی که دلسوز این کشور هستند، نظر دارند، حرفی برای گفتن دارند و طرحی برای اقتصاد و مسائل اجتماعی و سیاسی مملکت دارند از این تریبون استفاده کنند. این فرصت دراختیارشان قرار داده شود. بین صاحبنظران و جریانات و گروهها مباحثه و مناظره باشد. آدمهای اصلی جریانات دعوت شوند نه اینکه بگردیم ضعیفترین آدمها را پیدا کنیم که آن حرفهایی را بزنند که ما خوشمان میآید. همچنین درباره قوهقضائیه، اگر بهعنوان یک قوه معتقد است که امور باید بهسامان برسد و تعامل سازنده شکل بگیرد، باید یکسری موارد را مورد توجه قرار دهد. مثلا اگر به من بهعنوان یک روزنامهنگاری که تخلف کرده تذکر میدهد، فرداروزی که روزنامه کیهان تخلف کرد هم باید به آن تذکر بدهد. نمیشود فقط به یک طرف تذکر داد و از طرف دیگر تمجید کرد. قوهقضائیه از زمان ریاست آقای اژهای خیلی خوب شده است. نهادها و مجموعههای حکومتی باید در این خصوص بسترسازی و جریانسازی کنند. باید برای آن اهمیت قائل شوند. مثلا اگر قرار باشد هنرمندانی که کشور 30، 40سال روی آنان سرمایهگذاری کرده است، بهخاطر یک اشتباه جزئی سکه یک پول شده و ممنوعالکار شوند یا از ورودشان به کشور جلوگیری شود، در ادامه مسیر نمیتوان درست کشور را اداره کرد. اداره کشور نیازمند سعهصدر است. باید اجازه داده شود تا آنها هم حرفشان را بزنند. نویسندهها، روزنامهنگاران و اساتید دانشگاه هم به همین شکل. درحال حاضر دانشگاههای ما مرده است. آنجا که محل گفتوگو و تعامل سازنده است، جایی که ایدهها، راهحلها و نظریهها باید از درون آن دربیاید کلا مرده است. کسی برای آن تره خرد نمیکند. حکومت و گروههای سیاسی باید در این عرصه پیشتاز باشند. حکومت از یک کلیات و بخشهای مختلف تشکیل شده است. اگر میخواهد آرامش ایجاد کرده و به افراد شخصیت بدهد باید به این موارد بیش از پیش توجه کند.»
در این رابطه بیشتر بخوانید:
سکوت کنی خائنی (لینک)
برخی جریانات داخلی نباید در زمین براندازان بازی کنند (لینک)
رادیکالیسم راهحل مشکلات کشور نیست (لینک)
رادیکالها میخواهند خودشان محور باشند (لینک)