کد خبر: 72800

محدثه لک

چرا آمارسازی‌های بین‌المللی علیه ایران سیاه است؟

سیاست خارجه باید به‌دنبال راه‌حلی برای اثرگذاری بر تبیین شاخص‌ها و سندهای بین‌المللی باشد.

محدثه لک، پژوهشگر: همین چند روز‌ گذشته بود‌ که کریس ایوانز، هنرپیشه سرشناس هالیوودی درباره مخالفت برخی از کشورها با اکران انیمیشن حامی همجنس‌گرایی موسوم به «سال نوری» اظهاراتی جنجالی داشت و این کشورها را که غالبا مسلمان‌نشین بودند به دایناسورهایی تشبیه کرد‌ که حتما نسل‌شان منقرض خواهد شد! این انیمیشن با محتوای حمایت از همجنس‌گرایی توسط کمپانی والت دیزنی اکران شد. فارغ از آن که هالیوود و دیزنی مدت‌هاست که حمایت از اقلیت‌های خلاف ارزش‌های انسانی مانند همجنس‌گرایان را در دستورکار دارند و هر نگاه خلاف آن را سرکوب می‌کنند اما صحبت، پیرامون این مصداق نیست؛ چراکه ارزش‌گذاری‌های غربی صرفا به فضای فرهنگی و هنری جهان محدود نمی‌شود و تعاملات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جهان همگی بر بنیان ارزش‌های غربی نهادینه شده است و جالب‌تر آنکه همین ارزش‌ها بدون توجه به فرهنگ‌ها و خرده‌فرهنگ‌های سایر ملل، برای رتبه‌بندی کشورها در زمینه‌های آزادی بیان، رفاه و حتی شادی نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد.
موسسه لگاتوم ازجمله نهادهایی است که هرساله شاخص رفاه در جهان را  در حوزه‌های ایمنی و امنیت، آزادی شخصی، حکومت‌داری، سرمایه اجتماعی، اقتصاد، فرصت‌های کسب‌وکار، آموزش، سلامت و محیط‌زیست به تفکیک کشورها بررسی می‌کند. درنهایت براساس رتبه کسب‌شده در این شاخص‌ها، رتبه کشورها در کامیابی لگاتوم و شاخص رفاه تعیین می‌شود. ایران به‌صورت کلی در کامیابی لگاتوم در سال ۲۰۲۱ در ۱۶۷ کشور جهان، جایگاه ۱۲۳ و در کنار کشورهای غالبا جنگ‌زده و با فقر گسترده مانند یمن، سوریه، افغانستان و برخی کشورهای آفریقایی قرار دارد؛ جایگاهی که در همان نگاه اول تعجب‌برانگیز و غیرواقعی به نظر می‌رسد. اینکه فرازوفرودهای وضعیت اقتصادی ایران در چند سال اخیر موجب گسترش فقر و فشار بر مردم شده غیرقابل انکار است اما قیاس کشوری با زیرساخت‌های فراوان با بحران پیش‌آمده از جنگ حتما قیاسی مع‌الفارق است.
 نکته جالب توجه آنکه شاخص‌های لگاتوم در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و توانمندی جامعه است.  ایران در حوزه توانمندی افراد جامعه که معمولا آمار و دیتاهای مشخص دارد وضعیت نسبتا مطلوبی دارد و در شاخص‌های شرایط زندگی و سلامت رتبه ۷۵ و در شاخص آموزش رتبه ۶۱ را داراست.
شاخصی که رتبه کلی ایران را در کامیابی رفاه لگاتوم تحت‌تاثیر بسیار قرار داده، شاخص اجتماعی( شامل ارکان آزادی شخصی، امنیت و ایمنی وحکومت‌داری) است. این ارکان دقیقا معیارهایی هستند که بیش از آنکه با ارقام و اعداد سروکار داشته باشند به نظر می‌رسد بر‌اساس زیرشاخص‌های مبتنی‌بر ارزش‌های غربی رتبه‌بندی می‌شوند. به عنوان مثال زیرشاخص «آزادی شخصی» که شامل آزادی تجمع و انجمن‌های مختلف( انجمن‌های مذهبی، جنسیتی و...)، آزادی بیان، آزادی‌های فردی و اجتماعی( آزادی دین، پوشش، روابط و...) است غالبا با فرهنگ و دین رسمی کشور در تغایر است و لگاتوم نه براساس موقعیت جغرافیایی و ارزش‌گذاری منطقه‌ای بلکه براساس ارزش‌های غربی به آزادی‌های شخصی می‌پردازد، همان‌طور که آزادی جنسیتی و حمایت از همجنس‌بازان که با دین و فرهنگ ایرانی سازگار نیست یک ارزش قلمداد می‌شود و کشورها برای بالا بردن رتبه رفاه باید خود را به این ارزش‌ها نزدیک کنند. به همین جهت از منظر لگاتوم، شاخص آزادی‌های فردی برای ایران از دیگر شاخص‌ها در وضعیت بسیار نامطلوب با رتبه ۱۶۵ قرار دارد. از طرفی زیرشاخص‌های ایمنی و امنیت که شامل میزان درگیری با جنگ، ترور و جنایات است با سیاسی‌کاری‌های رسانه‌ای همراه است؛ چراکه در پروپاگاندای  غرب بسیاری از نهادهای امنیتی ایران تروریست شناخته شده و به موجب این قوانین، ایران در بحث ایمنی و امنیت در رتبه ۱۳۱ قرار دارد. به نظر می‌رسد موسسه لگاتوم نیز مانند بسیاری از نهادهای بین‌المللی براساس ارزش‌ها و قوانین سیاسی- اجتماعی غرب، شاخص رفاه کشورها را رتبه‌بندی کرده است و عجیب نیست از این منظر ایران در وضعیت خفقان و بغرنج نمایش داده شود و درنهایت شاخص رفاه کل را با کمی اختلاف با کشورهای جنگ زده برآورد کند!
جدای از آنکه بسیاری از نهادهای بین‌المللی شاخص‌های رفاه، شادی و... دیگر کشورها را بر اساس ارزش‌های غربی رتبه‌بندی می‌کنند در تبیین اهداف جهانی نیز الگو و فرهنگ غرب تبیین می‌شود. به عنوان مثال پیش‌تر هم سند ۲۰۳۰ یونسکو که به گفته سازمان ملل برای مبارزه با فقر جهانی تبیین شد در حوزه‌هایی مانند آموزش فارغ از تفاوت‌های فرهنگی و دینی کشورهای جهان، کاملا مبتنی بر فرهنگ غربی بود؛ سندی بین‌المللی که در نهایت با مخالفت بسیاری از کارشناسان درحوزه‌های مختلف روبه‌رو شد.
همه این مصادیق نشان می‌دهد سیاست خارجه باید به‌دنبال راه‌حلی برای اثرگذاری بر تبیین شاخص‌ها و سندهای بین‌المللی باشد؛ چراکه همین شاخص‌ها بر تبیین چهره کشور در جهان بر صنعت توریسم و گردشگری، گسترش روابط با دیگر کشورها در حوزه‌های مختلف، جذب سرمایه‌گذاری خارجی و... موثر خواهد بود، از طرفی تاثیرگذاری بر سندهای بین‌المللی برای تبیین اهداف جهانی در چهارچوب فرهنگ و ارزش‌های منطقه‌ای باعث به رسمیت شناختن فرهنگ ایرانی- اسلامی و افزایش قدرت بین‌المللی نیز خواهد شد. بنابراین، دولت ایران باید از طریق دیپلماسی، تلاش کند یک همسویی بین کشورها ازجمله کشورهای مسلمان ایجاد کند که هدف آن، تغییر دیدگاه و شاخص‌های نهادهای بین‌المللی به ویژه آنجایی که تفاوت فرهنگی در تبیین شاخص‌ها و تنظیم اسناد جهانی اثرگذار است، باشد.
به عنوان مثال مفهوم «گردشگری حلال» که از طرف سازمان جهانی جهانگردی تعریف شده، نمونه موفقی از تاثیرگذاری کشورهای مسلمان بر توریسم جهانی و ارزش‌گذاری برمبنای اصول اسلامی است. براساس این اصول، سازمان جهانی جهانگردی برای برخی هتل‌ها و مراکز اقامتی در کشور‌های مختلف بر اجتناب از سرو مشروبات الکلی و گوشت خوک، استخرهای جداگانه زنان و مردان، ذبح شرعی و... تاکید دارد. نمونه قابل تامل در این زمینه، تلاش برخی کشورهای آسیای شرقی و کشورهای غیرمسلمان برای پیشی گرفتن در جذب گردشگران مسلمان با فراهم کردن زیرساخت‌های گردشگری حلال است. طبق گزارش سازمان جهانی جهانگردی، درحال حاضر انگلیس، ژاپن، آفریقای‌جنوبی، اسپانیا، آلمان، استرالیا، چین و ... کشورهایی هستند که در حوزه گردشگری حلال با کشورهای اسلامی وارد رقابت شده‌اند.

مرتبط ها